- وضعیت عمومی اقتصادی ایران چگونه است؟
- آیا دغدغههای مردم و تیم اقتصادی دولت در نگاه به وضعیت اقتصادی ایران همسو و هماهنگ است؟
- میزان اعتماد مردم به این گونه طرحهای اقتصادی چقدر است؟
برای تهیه این گزارش میدانی با این پرسشها به میان مردم عادی رفتهایم و همچنین با کارشناسان اقتصادی گفتوگو کردهایم.
از نامهنگاری تا ارائه بسته
دولت حسن روحانی در سیاست خارجی بسیار موفقتر از دولت محمود احمدینژاد عمل کرده است. توافق با گروه ۵+۱ بر سر پرونده هستهای ایران، اگرچه در راستای سیاست جدید نظام جمهوری اسلامی برای خروج از وضعیت بحرانی ارزیابی میشود اما در دولت حسن روحانی و توسط تیم مذاکره کننده دولت انجام شده است. اما همانقدر که رفت و آمد هیئتهای سیاسی کشورهای مختلف به ایران و دیدارهای مسئولان دولت با روسای کشورهای دیگر نشان دهنده آن است که دولت میداند در عرصه سیاست خارجی چگونه باید عمل کند؛ تحولات عرصه اقتصاد ملی نشان دهنده یک بلاتکلیفی شدید در عرصه بحران اقتصادی حاکم بر ایران است.
اوایل مهرماه چهار وزیر اقتصاد، صنعت، کار و دفاع خطاب به رئیسجمهور نامهای سرگشاده نوشتند و «از رکودی گفتند که اگر ضربالاجلی برایش در نظر گرفته نشود، تبدیل به بحران خواهد شد؛ بحرانی که ممکن است ابعاد امنیتی نیز پیدا کند.» اینکه چرا این نظر در هیئت دولت مطرح نشد یا در نامهای با مهر محرمانه به دست حسن روحانی نرسید هنوز کاملا مشخص نشده است؛ و حال، پس از یک کشاکش رسانهای در داخل بدنه دولت و بین موافقان و مخالفان دولت، تیم اقتصادی دولت از «بسته خروج از رکود» رونمایی کرده است.
این بسته شامل محورهای زیر است:
- «ارائه تسهیلات مالی به شرکتهایی که با انباشت کالا مواجه هستند»،
- «پرداخت وام خرید خودرو»
- و «ارائه کارتهای اعتباری ۱۰ میلیون تومانی برای خرید کالاهای ایرانی از شرکتهای اعلام شده توسط بانک مرکزی».
وضعیت عمومی اقتصاد با نظر به نرخ ارز
یک کارشناس اقتصادی و از استادان دانشگاهی این رشته در پاسخ به پرسش ما درباره وضعیت عمومی اقتصاد ایران روی مسئله ارز دست میگذارد و میگوید: «واقعا باید گفت خوش به حال تیم اقتصادی دولت که نه مجلس و نه دانشگاهیان و متخصصین از آنها سوال نمیکنند که درباره مسئله نرخ ارز توضیح بدهند. دو نفر آدم در دولت هستند که این وظیفه مال آنهاست و جای چک و چانه زدن هم ندارد. رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد؛ بالای سر این دو نفر هم خود رئیس جمهور. ارز چرا گران شد؟ آقایانی که مشاور اقتصادی رئیس جمهور هستند نظرشان این است که با کاهش ارزش پول ملی، بخش صادرات تقویت میشود؛ چرا؟ میگویند برای اینکه هزینه تولید پائین میآید و صادر کننده در ازای صادرات کالای قبلی خودش، یعنی به ازای همان مقدار دلار قبلی برای هر واحد کالایی که صادر میکند، ریال بیشتری به دست میآورد.
یک اقتصاددان: «آقایان کشور را بردهاند به سمت ناکجا آباد… هشت سال در آن دولت و حالا هم بخشی ادامه دارد. پشت سر این رکود چند ساله بی اعتمادی است. به بازار سرمایه بتوانند تکان بدهند، سرمایههای قفل شده آزاد میشود، اما امیدوار نباشید که برگردد به چرخه تولید؛ بخش زیادی از آن تبدیل به ارز میشود و خارج میشود.»
خودشان برای خودشان دست میزنند، کسانی هم که خبر ندارند از ماجرا میگویند درست است. اما من و شما و حتی مردم عادی میدانند که ارز گران بشود، به ثانیه نکشیده، قیمت همه کالاها در بازار بالا میرود. اگر ماده اولیه را از خارج وارد کنند که افزایش هزینه گمرکات و حمل و نقل و غیره، افزایش نرخ ارز را به ضرر وارد کننده میکند. مخارج اضافه بیشتر از ضریب افزایش نرخ ارز وارد معادلات هزینه تولید میشود. تنها نکته مثبت برای تولید کننده، آن است که نرخ دستمزدها ثابت است. نرخ واقعی دستمزدها کاهش مییابد. از آن طرف میگویند باید جنبش خرید راه بیافتد تا کالاها روی دست کارخانهداران نماند. من سوال میکنم چرا به جای افزایش نرخ ارز، یا پرداخت کارت اعتباری، حقوق کارگران، معلمان، کارمندان را بالا نمیبرید تا مردم تشویق به خرید شوند و انبارها خالی شود؟»
این اقتصاددان منتقد سیاستهای جمهوری اسلامی معتقد است: «آقایان کشور را بردهاند به سمت ناکجا آباد… هشت سال در آن دولت و حالا هم بخشی ادامه دارد. پشت سر این رکود چند ساله بی اعتمادی است. به بازار سرمایه بتوانند تکان بدهند، سرمایههای قفل شده آزاد میشود، اما امیدوار نباشید که برگردد به چرخه تولید؛ بخش زیادی از آن تبدیل به ارز میشود و خارج میشود. این در ذات سرمایه است که فرار میکند به سمت امنیت خودش. وابستگی به وطن برای سرمایه بی معنی است. اینها را بروید از آقای نیلی سوال کنید تا همه بفهمند مسئول این سیاستها چه کسی است و ببیند که جوابی ندارد. با سیاست انقباضی، به رکود دامن زدند و تورم را آوردند پایین. گفتند کسی انتقاد نکند این موفقیت است. سیاست جدید انبساطی را پیش کشیدهاند؛ این نتیجه اش افزایش مجدد نرخ تورم است. آقای نیلی جواب بدهد ایران را با کجا اشتباه گرفته است؟ بله، ارزش یورو جلوی دلار تضعیف میشود، آمار توریسم اروپا میرود بالا ولی تا حالا شده وقتی جنگ و قحطی و کودتا در آفریقا نرخ ارز ملی را کاهش میدهد آمار توریسم برود بالا؟ متوجه نمیشود که واقعیت با قصههایی که توی کتابها به او یاد دادهاند تفاوت فاحش دارد.
یک کارشناس اقتصادی دیگر بر خلاف همتای قبلی خود، اقدام دولت برای افزایش نرخ ارز را یک مشوق صادراتی میداند که در کشورهای مختلف جهان «روشی پذیرفته شده است» اما به دلایلی معتقد است که این راهکار تاثیر زیادی بر رکود اقتصادی ایران نخواهد داشت: «از نظر کیفیت، کالاهای ما قادر به رقابت با نمونههای خارجی نیستند. به نظر من با کاهش سه برابری نرخ ارز در دوران احمدینژاد ظرفیت صادرات غیر نفتی در اقتصاد ایران به ماکزیمم خود رسیده است. این بازارهای خارجی نیستند که بر مبنای ظرفیت صادراتی ما تغییر ظرفیت میدهند؛ برنامهریزان اقتصاد ایران باید برنامههای تولیدی را بر مبنای نیازسنجی بازار، هماهنگ کنند.»
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: «آنچه که دولت میتواند روی آن حساب کند، افزایش تقاضا در داخل است. ارائه کارت اعتباری بر همین اساس است اما به عقیده من نرخ سود آن بالاست. افزایش وام خرید کالاهای ایرانی را مناسب نمیدانم چون اطلاع دارم صوری است و از طریق جعل فاکتور صورت میگیرد. اما این کارتهای اعتباری میتواند به صورت پرداخت یک ماهه یا سه ماهه در نظر گرفته شود. چون این کارتها در فروشگاهها قابل استفاده هستند به مصرف واقعی کالا منجر میشوند. تاکید میکنم که نرخ سود ۱۶ درصد برای این کارتها با هدف افزایش توانایی خرید مردم همخوانی ندارد و بعد یک یا دو مرتبه استفاده، جذابیت و صرفه اقتصادی آن در نگاه مردم، از بین خواهد رفت.»
او در قسمت دیگری از صحبتهایش که با سیاست گره میخورد، میگوید: «تا زمانی که راههای خروج ارز از کشور بسته نشود نسخههای متعارف اقتصادی چندان جوابگو نیست.» و تاکید میکند: «منظورم خروج ارز با هدف فعالیت اقتصادی نیست. اتفاقاتی که در سوریه، لبنان، فلسطین و احیانا جاهای دیگر در جریان است وابسته به ارز است که متاسفانه نظارت و آماری از آن در دسترس نیست. این مسائل دخایر ارزی ایران و به دنبال آن مسائل اقتصادی را تحت تاثیر خودش قرار میدهد.»
مردم: تمسخر، انتقاد، عدم اعتماد
پای حساب و کتاب که وسط بیاید، تقسیمبندی حامی و مخالف دولت دیگر معنایی ندارد. در مسائل اقتصادی مردم طرفدار جیب خود هستند؛ در اینجا گرایشهای سیاسی رنگ میبازد. نظرات افرادی که با آنان صحبت شده یا از آنان درباره بسته خروج از رکود دولت نظر خواهی میشود عموما منفی است. جملات استهزا آمیز بیشتر متمرکز بر صنعت خودروسازی و بانکها است.
یک معلم آموزش و پرورش با ۲۵ سال سابقه کار با پوزخند میگوید: «شما گفتید وام بدهید و بانکها هم دادند. به همین خیال باشید. بانک اگر سود نکند به کسی وام نمیدهد. وقتی بانک سود کند یعنی مردم باید ضرر کنند. بیست نفر از همکاران با هم نشستهایم و هر کدام دو یا سه تا دفترچه اقساط گذاشتیم جلوی خودمان بلکه سر در بیاوریم بانکها روی وامها چقدر سود میگیرند. ما که فرهنگی هستیم، دبیری که کارش ریاضی است، سر در نمیآورد وای به روزگار کسی که گرفتار است و فکر نمیکند به این مسائل. وام چهار میلیونی را نزدیک به هفت و نیم میلیون پس میگیرند، این کجایش ۱۴ درصد و ۲۱ درصد است؟»
یک خواربارفروش: ««ماشینها مانده است روی دست ایران خودرو و سایپا، میخواهند ماشین دو سال خوابیده را به اسم ماشین صفر بیاندازند به مردم. این همه ماشین در خیابان است، چه فایدهای دارد بیشتر ماشین بفروشند؟ مردم اول به فکر کرایه خانه هستند بعد به فکر سیر کردن شکم خودشان.»
یک فروشنده تاسیسات ایمنی مسئله وام خودرو را مورد تمسخر قرار میدهد و میگوید: «میخواهند ۸۰ درصد قیمت ماشین را وام هشت ساله بدهند. سقف گذاشتهاند تا ۲۰ میلیون تومان وام بدهند. باز چه نقشهای برای مردم کشیدهاند خدا میداند. همه الان میگویند به به ولی قسط وام که معلوم بشود چقدر است آنوقت معلوم میشود قضیه چی است.»
یک فروشنده مواد غذایی با انتقاد از تخصیص اعتبار به بخش خودرو میگوید: «ماشینها مانده است روی دست ایران خودرو و سایپا، میخواهند ماشین دو سال خوابیده را به اسم ماشین صفر بیاندازند به مردم. این همه ماشین در خیابان است، چه فایدهای دارد بیشتر ماشین بفروشند؟ مردم اول به فکر کرایه خانه هستند بعد به فکر سیر کردن شکم خودشان. یک چیزهایی گفتن ندارد، ما کارمان این است و میبینیم که زن و بچه مردم میآیند مغازه، نسبت به قبل کم خرید میکنند. مصرف لبنیات آمده است پایین. دولت به جای اینکه به فکر این باشد لبنیات و مواد لازم دست مردم برسد به فکر ماشین است. به مردم چه که ایران خودرو و سایپا دارند ضرر میکنند! آن وقت که برای مردم شاخ و شانه میکشند و قیمتها را بالا میبرند باید به امروزشان فکر میکردند.»
یک دانشجوی مقطع فوق لیسانس نیز با انتقاد شدید از توجه به صنعت خودرو میگوید: «احتمالا نظرشان این بوده است که خودرو سازها شروع به تولید کنند و از این راه بخش قطعه سازی و شرکتهای دیگر بتوانند فروش کنند… ولی اصلا خوب نیست این کار.»
این دانشجو دلایل خود را این گونه مطرح میکند: «اول اینکه ماشین بیکیفیت زیاد میشود. ترافیک شدید میشود. مصرف بنزین بالا میرود. خیابانهای همه شهرها تبدیل به پارکینگ شده است. شهر ما هفتاد هزار نفر جمعیت دارد. هفته قبل ساعت شش عصر از برادرم خواستم مرا با ماشین تا جایی برساند ولی گفت ترافیک است و حوصله ندارد. همینطوری بخواهند ماشین تولید کنند در روستاها هم ترافیک میشود.
دلیل دیگرم این است که من فکر میکنم یک تعداد زیادی ماشین در پارکینگ ایران خودرو و سایپا مانده است و این کمکها باعث میشود انبار آنها خالی شود. تولید جدید نمیشود که بخشهای دیگر سود کنند. دانشجویان که کارآموزی خود را در ایران خودور هستند از قول مهندسان این شرکت میگویند که ایران خودرو با ۳۰ درصد ظرفیت خودش تولید میکند.»
اخیرآ عبدالناصر همتی، مدیرعامل بانک ملی گفته است: «اکنون ۹ هزار میلیارد تومان کالا در انبارها انباشته شده است و میزان نقدینگیای که در جامعه وارد می شود برای به حرکت درآوردن این میزان انباشت کالاست.»
یک شهروند بازنشسته با اشاره به این موضوع میپرسد که چرا دولت به جای این کارها دستور ارزانی نمیدهد: «روی چه حساب است که کارخانهدار حاضر نیست یک سر سوزن از قیمتش بیاندازد ولی مردم بروند ۱۶ درصد سود بدهند به بانکها که جنس انبار اینها را بخرند؟ ما این موها را در آسیاب که سفید نکردهایم. عمده فروش از خرده فروش کمتر سود میگیرد اما چون زیاد میفروشد درآمد عمده فروش از خرده فروش بیشتر است. حاضرند جنسشان در انبار بماند و خراب بشود ولی ارزان نکنند.»
یک کارگر، دو معلم، تعدادی خانم خانهدار و یک خانم کارمند، سوال یا سوالات مشابهی را مطرح میکنند و معتقد هستند دولت اگر بخواهد میتواند با کاهش قیمتها، قدرت خرید مردم را بالا ببرد. این شهروندان ماهیتی به عنوان طرح خروج از رکود برای بسته پیشنهادی تیم اقتصادی دولت قائل نیستند. خانم کارمند میگوید: «روی وام ۴ یا پنج ساله سود ۱۶ درصد یا ۲۰ درصد فرق زیادی برای مردم ندارد. این وامها الان هم هستند و اگر کسی در بانکها پارتی داشته باشد میتواند این وامها را بگیرد. اینکه اسمش طرح نیست.»
کارگری که با این نظرات همسو است از “نفهمی” مسئولان کشور انتقاد میکند: «ماشین چیه؟ اینا کجا زندگی میکنن؟ غمشون تو زندگیه چیه؟ کجا هستند که اینقدر نفهم هستن؟ مشکل مردم الان ماشینه؟ کرایه خونه، گوشت و مرغ و برنج، لباس، خرج بچه مدرسهای… ماشین چیه آخه؟»
یک کارمند دولت از شکست آن قسمت از این طرح که مربوط به خودرو است میگوید اما در عین حال از تلاش برای رفع رکود دفاع میکند: «دولت قبول دارد که وضعیت اقتصاد بد است. نکته مثبت این دولت بخواهیم حساب کنیم با دولت قبلی، این است که میپذیرد مشکل هست. اما احمدینژاد میخندید و میگفت این مسائل در کشور ما نیست.
بانکها شروع کنند به وام دادند بالاخره یک سری از مشکلات حل میشود و خرید و فروش میشود. برای شرکتهای ایرانی خوب است برای اینکه برای جنس ایرانی وام میدهند… ولی برای خودرو من فکر نمیکنم. از وقتی برجام امضا شد همه منتظر این هستند که مدلهای جدید فرانسوی راهاندازی بشود. مردم که صحبت میکنند والا بیشتر اینطوری است که منتظرند ماشین جدید بیاید. خود من میخواهم ماشین را عوض کنم اما اگر قرار باشد ماشین صفر بخرم ولی دو سال دیگر از رده خارج بشود و ماشین جدید بیاید، با همین سر میکنم.»
یک کارگر: «از این طرحها، قانونها برای خودشان تصویب میکنند برای ما نیست. اونی که پولداره، پولدارتر میشه؛ طرح هم نباشه باز پولدارتر میشه. صاحبکار ما میخنده میگه من آدم خوبیم به شما ۲۰۰ تومان بالای نرخ اداره کار میدهم. ببین دیگه اون بدبختی که اداره کار میگیره چقدر فلک زده است که من با نهصد تومن از اون خوشبختترم.»
یک کارگر ۴۲ ساله معتقد است که طرحهای دولت برای «از یک جایی به بالا است» و برای اقشار ضعیف جامعه «دولت به فکر نیست.» او معتقد است که مردم به عنوان مجموعهای یک دست وجود ندارد: «کسی که ۸۰ میلیون، صد میلیون ماشین زیر پایش است مردم است و منی که آخر ماه پول اتوبوس و تاکسی ندارم هم مردمام؟ نمیشه که!»
و باز میپرسد: «اونی که حقوق سه میلون و پنج میلون میگیره از دولت و واسه خودش کاسبی جدا هم داره، اون مردمه، منم که نهصد تومن حقوق دارم، مردمام؟» او از یک غذافروشی در نزدیکی ایستگاه اتوبوس محل رفت و آمد خود میگوید: «دروغ چرا، من نگاه میکنم همیشه. غذا میفروشه پرسی ۳۵ تومان. جوانها میان پسر و دختر؛ شش نفر میشه ۲۱۰ هزار تومن. باباهای اینها چکارهاند؟ یکی و دو تا نیستند که، همیشه خدا پر است. چند تا از این رستورانها توی شهرها هست؟ نصف صندلیهاشونم که هر روز پر باشه…»
این کارگر ادامه میدهد: «از این طرحها، قانونها برای خودشان تصویب میکنند برای ما نیست. اونی که پولداره، پولدارتر میشه؛ طرح هم نباشه باز پولدارتر میشه. صاحبکار ما میخنده میگه من آدم خوبیم به شما ۲۰۰ تومان بالای نرخ اداره کار میدهم. ببین دیگه اون بدبختی که اداره کار میگیره چقدر فلک زده است که من با نهصد تومن از اون خوشبختترم.»
صاحب یک بنگاه معاملات مسکن معتقد است: «مهمترین بخش اقتصاد ایران بخش ساخت و ساز است و تا فکری برای رکود خرید و فروش مسکن نشود آب از آبش تکان نمیخورد.» او میگوید: «رفتهاند وسط بیابان و جاهای پرت، مسکن مهر درست کردهاند. مردم چشمشان به بعضی از این خانههاست. خرید و فروش داخل شهرها خوابیده. شوخی هم نیست، دلار سه برابر شد، خانه کشید بالا. قبلا کسی که میخواست خانه بخرد با پول خودش و طلاهای زنش میرفت جلو، بقیهاش را وام پر میکرد… وام مسکن که روی هواست و اگر هم راه بیافته باهاش کسری پول مردم پر نمیشود.»
سایت سحام نیوز از عملیات احتمالی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با هماهنگی ارتش روسیه و حزبالله لبنان در سوریه خبر داده است.
بنا بر این گزارش به نقل از یک منبع آگاه، پس از ورود تجهیزات ارتش روسیه به پایگاههایی در شمال سوریه و آغاز عملیات هوایی در این کشور علیه مخالفان، نیروهای تازه نفس سپاه پاسداران آماده حملات جدید به مخالفان حکومت اسد میوشوند میشوند.
سایت سحام نیوز در گزارش خود ادامه داده است که سه گردان از نیروهای نخبه یگان صابرین سپاه، به همراه ۱۵۰۰ عضو ویژه حزب الله لبنان طی سه روز گذشته وارد دمشق شدهاند و منتظر ابلاغ دستور آغاز عملیات هستند!!
Farid / 21 October 2015
چرا از آقای روحانی بعنوان یک فرد امنیتی و حاشیه ایی در رژیم جمهوری اسلامی که از بد حادثه(=کلید دار معضل هسته ایی)به این حشمت و جاه (=مقام ریاست جمهوری) پرتاب شده ، باید بیش از این انتظار داشته باشیم !؟؟ افرادی که در یک رابطه آخوندی، تعارفی و رفیق بازی در راس امور کشور قرار میگیرند و فساد را از کوچه و بازار، اداره و وزارت خانه، فقیر و غنی و…..نهادینه میکنند و ترویج میدهند و در دریای خون معترضین ، سکان داران دین و دولت در ایران هستند ؟!
جمهوریخواه / 22 October 2015