من تنها
یک آرارات با تو فاصله دارم
یک ارس
یک جاده که از دهانم آغاز می شود
یک دشت یاغی
یک رود خاموش
من تنها یک شب آزادی، با تو فاصله دارم
و یک آخرالزمان
یک تهمینه
تنی بی شرم
اسبی تازه نفس
مرگی جامانده روی سقف
من تنها یک “گام معلق لک لک” با تو فاصله دارم
یک ابر بازیگوش
یک خط گمشده
یک قایق
دامنی در باد
رقصی فراموش شده
یک گردنه حیرانی
یک اصابت
یک بوسه
یک رویا
و کمی مرز به انتها رسیده
و کمی خون
تو ایستاده تا چشم
تا خانه ام
من یک گمنامی با تو فاصله دارم…
مه ۲۰۱۵
ایروان