کانون نویسندگان ایران قصد داشت غروب جمعه، ۸ اسفند پیرامون چالشهای ترجمه آثار ادبی به زبان فارسی یک نشست ادبی برگزار کند. در نشست «عصر ترجمه» از بابک احمدی، ناصر زرافشان، علی عبداللهی، عباس مخبر و حسن مرتضوی دعوت شده بود که پیرامون ترجمه آثار ادبی سخنرانی کنند.
کانون نویسندگان ایران گزارش داده است که یک ساعت پیش از برگزاری نشست «عصر ترجمه» یک نهاد اطلاعاتی مانع از برگزاری آن شد.
در گزارش کانون آمده است: «یک ساعت مانده به آغاز برنامه مأمور یکی از ارگانهای امنیتی به سالن مراجعه کرد و به مسئولان گفت جلسه کانون نباید برگزار شود.»
کمیسیون فرهنگی کانون نویسندگان ایران برای برگزاری نشست ادبی «عصر ترجمه» سالن یک رستوران را اجاره کرده بود.
به گزارش کانون نویسندگان ایران، پس از اخطار مأمور امنیتی در سالن به روی سخنرانان و مدعوین نشست ادبی «عصر ترجمه» بسته شد و به این ترتیب تلاش کمیسیون فرهنگی کانون برای سازماندهی این نشست و اطلاعرسانی به اعضاء و دعوت از علاقمندان بینتیجه ماند. با اینحال علاقمندان به شرکت در این نشست ادبی مقابل درهای بسته اجتماع کردند و درحیاط رستوران با هم به بحث و گفتوگو پرداختند.
کانون مینویسد: «با اینکار بار دیگر به نویسندگان مستقل کشور یادآور شدند که از ابتداییترین حق شهروندی برخوردار نیستند.»
این دومین بار است که نهادهای امنیتی مانع از برگزاری نشست «عصر ترجمه» میشوند. نخستین بار قرار بود نشست «عصر ترجمه» سهشنبه ۱۶ دیماه در منزل یکی از اعضای کانون برگزار شود، اما یک روز پیش از برگزاری نشست صاحبخانه به یکی از ادارات وزارت اطلاعات احضار و به او دستور داده شد جلسه را لغو کند.
در اواخر آذرماه نیز مأموران امنیتی با احضار یکی از اعضای کانون نویسندگان از برگزاری جلسه جمع مشورتی در خانه او جلوگیری کردند.
هفتم شهریورماه سال جاری با وجود این سختگیریها، مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران پس از ۱۲ سال در مکانی خصوصی، در تهران برگزار شد و عده زیادی از اعضای کانون از سراسر ایران در این مجمع حضور یافتند و هیأت دبیران آن را انتخاب کردند.
بیشتر بخوانید: سرانجام مجمع عمومی کانون نویسندگان برگزار شد
سپس غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه، کانون نویسندگان ایران را به برخورد قانونی تهدید کرد. سال گذشته عباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد از سرگیری فعالیت کانون نویسندگان ایران را مشروط کرده بود به دگرگونیهایی در اساسنامه آن و جدایی کانون از پیشینهاش که با تاریخ مبارزات مدنی مردم ایران در آمیخته است.
بیشتر بخوانید: «اگر کانون نویسندگان پوست بیندازد، امکان فعالیتش وجود دارد»
چکیده :محمدرضا رحیمی که معاون قوه قضاییه او را یک متخلف خودی مینامد، پس از ده روز حبس به مرخصی آمد. او 26 بهمن به زندان منتقل شد و 6 اسفند به عنوان مرخصی از زندان خارج شد.!!
رحیمی در این مدت کوتاه هم به جای حبس در کنار زندانیان مالی، در طبقه اول ساختمان معروف به اندرزگاه ۹ (بند ۲۴۱) بوده است….
hasani / 28 February 2015
باز هم یک عده مفسد جمع شدند که چه بشد که برای امریکا خدعه کنند. برای این اسرائیل مفسده جویی کنند. اگر ما نقلابی عمل کرده بودیم اینجور نمیشد. اگر ما چوبه های اعدام برپا کرده بودیم اینطور نمیشد. من توبه میکنم. من توبه میکنم که چوبه ها اعدام برپا نکردیم و انقلابی رفتار نکردیم. نگذارید من احساس وظیفه کنم. یک حزب باید باشد آنهم حزب اله و برای اسلام و خدای تبارک و تعالی. بقیه اش همه باید نابود شود.
بشکنید این قلمها را . بکشید این مفسده جوها را .
من شما را میکنم ، لاکن نصیحت.
اینها ذخایر ما را بردند ، امریکا ما را دوهزار سال استعمار کرد. ما را چنان کرده اند که ما دیگر نتوانیم اسلام را حفظ کنیم. این مادران فرزندمرده ، این جوانهای ما …. مگر چه میگویند. میگویند ما اسلام را میخواهیم. ما روحانیت را میخواهیم. حالا شما آمده اید میخوهید چه بشد؟ میخواهید برای امریکا و اسرائیل فاسد مفسده جویی کیند.
اسلام رای شما خوب است . روحانیت برای شما خدمتگزار است. ولایت فقیه یک نعمت الهی است از برای شما. من شما را می کنم ، لاکن نصیحت. دست از این اعوجاج بردارید. این احمد نمی فهمد چه میگوید . به دامن اسلام برگردید. به دامن روحانیت معظم برگردید. به دامن ملت برگردید. ملت اسلام مگر چه میگوید؟ اینها می گویند ما می خواهیم شهید بشویم ، اینها می آیند اینجا گریه میکنند می گویند شما دعا کنید که ما شهید بشویم . ملتی که شهادت دارد ، ملت اسلام ، ملتی که میگوید من هیچ نمی خواهم الا اینکه می خواهم شهید بشوم مگر چه می خواهد؟ مگر ما برای این انقلاب کردیم که خربزه ارزان شود ؟ این مسخره است ، اینها میخواهند اعوجاج کنند تا ما نتوانیم اسلام را حفظ کنیم . که ما نتوانیم روحانیت را حفظ کنیم . اینها میخواهند دست ما را از دامن روحانیت کوتاه کنند. اینها میخواهند ، بهوش باشید امریکا می خواهد این گریه ها را از ما بگیرد. ملت اسلام که برای اقتصاد انقلاب نکرده ، ما می خواهیم همه شهید بشویم که چه بشد؟ که اسلام زنده بماند. البته حفظ احکام اسلام واجب است، لاکن حفظ اسلام واچب تر. حفظ نظام و حکومت از آن هم واجب تر. حفظ حکومت اوچب واجبات است.خداوند انشاله همه ما را آدم کند.
دهوند / 28 February 2015