بازی خوب تیم ملی ایران در برابر آرژانتین تحسین ایرانیان و جهانیان را برانگیخته، در این میان فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در پی سهم خود از این کامیابی جهانی است: مسئولان فرهنگستان اعلام کردهاند که از شیوه گزارشگری فوتبال در ایران ناراضیاند.به گمان آنها گزارشگران از برابرنهادهای فرهنگستان برای واژههای تخصصی فوتبال استفاده نمیکنند.
سریار؛ تیمگان
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیش از برگزاری جام جهانی فوتبال، برابرنهادهایی را برای برخی واژههای فنی در فوتبال پیشنهاد داده بود. برخی از این برابرنهادها:
«آرایش» به جای ارنج، «سریار» به جای کاپیتان، «دفاع آخر» به جای لیبرو، «بازیکن میانی» به جای «هافبک»، «بازی حذفی» به جای «پلیآف»، «ذخیره» به جای «رزرو»، «نقش» به جای «پست»، «جام» به جای «کاپ»، «چهاریک» به جای «کوارتر»، «ضربه و پرتاب» به جای «شوت»، «بازینما» به جای «اسکوربورد»، «مرحله نهایی» به جای «فینال»، «تیمگان» به جای «لیگ».
اکنون نسرین پرویزی، معاون شورای واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از گزارشگران انتقاد کرده که از این واژهها استفاده نکردهاند. او گفته است: «به نظر میرسد مجریها سعی میکنند واژههای فرهنگستان را دستکم داخل دو کمان بگویند. مثلاً در یکی از گزارشها اول گفتند “اسپری” و بعد گفتند واژه مصوب فرهنگستان “افشانه” است. البته الان قرار است یکی از گویندگان ورزشی تلویزیون با ما همکاری کند و فکر میکنم از این به بعد شرایط کمی بهتر شود.»
پیش از برگزاری جام جهانی فوتبال، فرهنگستان زبان و ادب فارسی با گزارشگران و مجریان جلسهای برگزار کرد و واژههای تصویب شده «فوتبالی» را به آنها ابلاغ کرد و از آنها خواست که در گزارشگری حتماً از این واژهها استفاده کنند.
رویکرد بخشنامهای به زبان
رویکرد بخشنامهای فرهنگستان به زبان فارسی همواره مورد انتقاد نویسندگان و شاعران بوده است.
مژده دقیقی، مترجم نامآشنا در انتقاد از رویکردهای بخشنامهای فرهنگستان میگوید: «شاید بد نباشد به فرهنگستان یادآوری کنیم، زبان ابزار ارتباطیست که با واژهسازیهای نامأنوس و اجباری بیگانه است و چنین مداخلهای در زبان رایج و واژگان خاصی که در حوزههای مختلف همچون فوتبال برای مردم جاافتاده است، جز اختلال و ایجاد وقفه در انتقال مفهوم به مخاطب، هیچ کارکرد دیگری ندارد.»
ناصر تقوایی، نویسنده و سینماگر سرشناس هم در مراسم بزرگداشتش بر زبانآوری فرهنگستان و رویکردهای بخشنامهای نسبت به زبان خرده گرفت و گفت: «چطور است که تلویزیون را به عنوان واژهای خارجی قبول کردیم، اما میآییم و هلیکوپتر را میگذاریم چرخبال؟ هلیکوپتر چرخ دارد؟ بال دارد؟ آن هواپیما و پرنده است که بال دارد، نه هلیکوپتر. آن چیزی که آقایان مدنظرشان است ملخک است. جالب است که چنین چیزی را فرهنگستان زبان فارسی ما تصویب کرده است.»
فرهنگستان زبان و ادب فارسی برابرنهادهایی برای واژههای تخصصی فوتبال پیشنهاد داده، اما برای واژه «فوتبال» واژه جایگزینی در نظر نگرفته است.
چهره ای از نژادپرستی فارسی نهادینه شده در حکومت …..
تبریزچی / 22 June 2014
سیاست کلی باید تا حد امکان فارسی باشد. این سیاستی است که بسیاری از دیگر کشورها هم به کار میبرند. در انگلیسی این امر رایجی است، گرچه فرهنگستان ندارد. ترکیه، فرانسه و هند نمونه های دیگر-اند. فرهنگستان مثل بسیاری از نویسندگان پیشنهاد میدهد و هر آنچه جا افتاد و مردم به کار گرفتند باید بپذیرد و به کار گیرد. فراموش نکنیم واژه های ناآشنای خارجی میتوانند شکاف میان نسلها و مردم پدید آورند. ارنج را همه نمیدانند و با شنیدن آن از تلویزیون چندان نمیفهمند. این مسئله باعث تولید شکاف در فهم مردم میشود. جای آن اگر آرایش به کار ببریم، ممکن است شنونده معنای اصطلاحی آن را نفهمد، ولی حداقل معنا کلی آن را در زبان میفهمد و ممکن است از طریق آن معنای اصطلاحی آن را هم بفهمد یا حدس بزند. زبان یک سیستم اجتماعی است و تغییرات آن به اراده آدمها نمیتواند باشد، اما مگر فراموش کرده ایم که پروژه مدرنیسم در غرب با روند توسعه زبان در جهت طرح مفاهیم جدید پیش رفته است و در این راه واژه سازی نقش مهمی داشته است. چرا این سیاست نباید در زبان فارسی به کار گیرد.
هر کس در ابراز نظر آزاد است، اما به صرف مترجم یا فیلمساز بودن که کسی درباره زبان حجت نمیشود. در مقابل بسیارند کسانی که از سیاست گسترش زبان فارسی برای امکان طرح مفاهیم جدید دفاع میکنند. نظر آنها را هم منتشر کرد.
نکته جالب نظر آن آقای تبریزچی است که در بخش نظرات آمده. آسمان ریسمان به همین میگویند. فارسی زبانها مثل هر ملت دیگری حق دارند زبانشان را توسعه بدهند و در این باره بحث کنند و نظر بدهند. این چه ربطی دارد به نژادپرستی؟ مگر ایشان فراموش کرده اند که کمال آتارتورک خود جنبشی برای سره کردن ترکی به راه انداخت و تلاش کرد واژه های ترکی کهن یا اشکال عامیانه واژه های فارسی و عربی را جایگزین واژه های رسمی فارسی و عربی کند. این عمل را با چه برچسبی باید توصیف کرد؟ نژادپرستی یا تلاش برای توسعه زبان خودی؟ هندیها نیز اکنون تلاش میکنند واژه های سانسکریت را جایگزین واژه های فارسی، عربی و انگلیسی کنند. این سیاست را در فیلمها و رسانه هایشان میتوان دید و دنبال کرد. این کار در زبانهای مختلف یک ضرورت شده است. واژه های معادل بومی در فهم عمومی موضوع کمک میکند. در ضمن واژه را در زبان فعال میکند و اجازه میدهد حوزه های معنایی دیگر را نیز بپوشاند. واژه های خارجی اما اغلب در زبان بیگانه منزوی و محدود به کار میروند. مثلا همین واژه ارنج را در نظر بگیرید که یک واژه فعال در فارسی نیست، بلکه در حوزه های خاصی مثلا همین مورد فوتبال به کار میرود، در حالی که آرایش این قابلیت را دارد که به حوزه های دیگر نیز منتقل شود و در ضممن صورتهای صرفی دیگر خود را نیز فعال کند، مثلا فعل آرایدن.
سعید / 23 June 2014