رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ٤٤ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
الياس خان از عبدالله و فتحالله دعوت مىكند تا به كوره پزخانه بروند. در آنجا به اطلاع آنها مىرساند كه حزب توده در ميان كارگران نفوذ كرده و آنها را تحريك مىكند. فتح الله مىگويد شرايط زندگى كارگران بد است. بايد براى آنها خانههاى جديد آجرى ساخت و منطقه را درختكارى كرد و همه اين كارها با خرج مبلغ كمى امكانپذير است. الياس خان اين طرح را مىپسندد و از فتح الله مىخواهد تا برايش طرح چند خانه بزند. بعد مىگويد در فكر تأسيس روزنامه جديدىست كه بتواند در برابر شوروى موضع بگيرد. عبدالله مىگويد موضعگيرى در برابر شوروى كار درستى نيست، چون منجر به آن خواهد شد كه فكر كنند الياس خان نوكر آمريكائيان يا انگليسهاست. بهترين كار اين است كه يك نشريه وطنپرست تأسيس شود كه طرفدار ارزشهاى كاملاً ايرانى باشد بى آنكه به كسى يا دولتى ناسزا بگويد. عبدالله پيشنهاد مىكند نام اين مجله و نه روزنامه «ايران آزاد» باشد.
خانم پارسی پور عزیز خیلی ازتون ممنونم برای کارهای دوست داشتنی و شنیدنیتون. براتون سلامتی و طول عمر آرزو می کنم و امیدوارم همینطور پر انرژی به کارهای هنری و ارزشمندتون بتونین ادامه بدید.
این داستان شما رو خیلی دوست دارم برای اینکه تاریخ واقعی ایران رو که در واقع چیز زیادی ازش به ماها نرسیده رو دارید در کتابتون ارائه می کنید. و چقدر احساس حسرت به من می دهید که چی میشد اگر مردم قدر آن زحمت هایی که براشون کشیده می شد رو می دونستند و حامی حکومت ملیشون بودند. مسلما امروز همه در کشور خودمون خوشبخت زندگی می کردیم.
دوستتون دارم نویسنده ی عزیز
یک خواننده قدیمی / 18 July 2014