آنها قربانیان انتقامجویی مردانی هستند که از روی حسادت یا بهخاطر دعواهای خانوادگی زیباییشان را از بین برده و جوانیشان را تباه کردهاند. زنانی که سرنوشتی کم و بیش مشابه سرنوشت آمنه بهرامی دارند، اما برخلاف او در گمنامی بهسر میبرند: قربانیان اسیدپاشی.
آمنه بهرامی، زن جوانی که در آبانماه ۱۳۸۳ قربانی اسیدپاشی شد در رسانهها حضور برجستهای داشت. اما در سراسر جهان، بهویژه در کشورهای کمتر توسعهیافته، کمتر کسی خبری از قربانیان اسیدپاشی دارد.
بهتازگی کتابی از آن کریستین ووهرل، عکاس آلمانی-فرانسوی منتشر شده است. این کتاب دربردارنده ۱۰۰ عکس از قربانیان اسیدپاشی است. نمایشگاهی هم از این عکسها از ۶ ژوئیه ۲۰۱۴ تا ۱۱ ژانویه ۲۰۱۵ در موزه مردمشناسی شهر مونیخ در آلمان برگزار میشود.
آشنایی با فریدا
آن کریستین ووهرل دو سال پیش در سفر به بنگلادش با زنی به نام فریدا بگم آشنا شد. شوهر قمارباز فریدا بگم در دعوایی خانوادگی به سر تا پای او اسید پاشید. از آن زمان ۱۷ سال میگذرد و با اینحال فریدا بگم هنوز از دیدن خودش در آینه خجالت میکشد. فریدا در این مدت بارها تحت مداوا قرار گرفته و در مجموع ۱۷ بار جراحی شده است. همسرش هم همچنان در زندان است.
پروژه عکاسی از قربانیان اسیدپاشی پس از آشنایی با فریدا بگم در روستای دورافتادهای در بنگلادش آغاز شد. آن کریستین ووهرل از بنگلادش به هند، پاکستان، کامبوج، نپال و اوگاندا سفر کرد و در این سفرها که مجموعاً دو سال به درازا کشید با ۴۸ زن قربانی اسیدپاشی آشنا شد. همه آنها به رغم تفاوتهای فرهنگی، سرنوشت و مشکلات مشابهی داشتند که اکنون در ۱۰۰ عکس مستند شدهاند. این زنان تلاش میکنند با تنهایی و گوشهگیریای که به آنها تحمیل شده کنار بیایند، اعتماد به نفس از دست رفتهشان را بازبیابند و زندگی تازهای سر بگیرند.
حجابها کنار میرود اما حریم اشخاص حفظ میشود
مهمترین ویژگی این مجموعه در این است که عکاس هرچند به محرمیت قربانیان خشونت راه پیدا میکتد، اما هرگز تلاش نمیکند زخمهای این قربانیان را به گونهای به نمایش بگذارد که توجه بیینده را جلب کند. در هند ووهرل با زن جوانی آشنا میشود که خواستگارش به رغم مخالفت خانوادهاش قصد ازدواج با او را داشته. خانواده شوهر به چهره او اسید میپاشند و با این حال مردی که به خواستگاری او آمده بود، با او ازدواج میکند. این زن برای اولین بار در یک رستوران مقابل دیدگان عکاس حجابش را کنار میزند. شرم این لحظه به خوبی در عکس ثبت شده است، بدون آنکه به نمایش گذاشته شود.
آن کریستین ووهرل درباره این لحظه میگوید: «برای اولین بار بود که در انظار عمومی حجابش را کنار میزد و چهره زخمخوردهاش را نشان میداد. کار سختی بود. اما بعد که غذامان را خوردیم و از رستوان بیرون آمدیم به من گفت مثل این است که روز استقلالاش را جشن گرفته باشد. گفت از این به بعد دیگر خودم را پنهان نمیکنم. دلیلی هم ندارند که خودم را پنهان کنم.»
بازیابی احساس زن بودن
در شهر داکا، پایتخت بتگلادش در مجموع بیش از چهار هزار زن قربانی اسیدپاشی زندگی میکنند. آنها تحت پوشش یک انجمن خیریه قرار دارند و دور از باقی مردم زندگی میکنند. پیش از این در بنگلادش هر سال ۴۰۰ زن قربانی اسیدپاشی میشدند. این رقم در حال حاضر در اثر کوششها، مددکاریها، اقدامات پیشگیرانه و روشنگریهای این انجمن به ۸۰ زن در سال کاهش یافته. عدهای از جراحان و رواندرمانگران هم به طور افتخاری با این انجمن همکاری میکنند. بهرغم تلاش آنها قربانیان اسیدپاشی نمیتوانند احساس زن بودنشان را بازبیابند. آن کریستین ووهرل مینویسد او تلاش کرده با مجموعهای از عکسهای این قربانیان این احساس را در آنها ایجاد کند.
گالری عکس:
[metaslider id=145971]