در روز ۱۷ ماه مه سال ۱۹۹۰ میلادی، سازمان جهانی بهداشت، رابطه جنسی با همجنس را از طبقهبندی بینالمللی بیماریها خارج کرد.
سال جاری، نهمین سالی است که کنشگران حقوق دگرباشان جنسی، روز ۱۷ ماه مه را به عنوان روز جهانی مبارزه با همجنسگراهراسی و تراجنسیتیهراسی*، جشن میگیرند.
در بیش از ۱۲۰ کشور، روز جهانی مبارزه با همجنسگراستیزی به رسمیت شناخته میشود.
گروههای مختلف از دگرباشان جنسی، برای این روز برنامهها و کمپینهای مشخصی را معرفی میکنند. کمپینهای سال ۲۰۱۴ بر حق آزادی بیان و قوانین همجنسگراستیز در کشورهای اروپای شرقی، آسیایی و آفریقایی، حق دگرباشان جنسی برای تشکیل خانواده و اهمیت آگاهیرسانی از زبان خود دگرباشان جنسی تاکید دارند.
سازمان ملل: «داستان خود را به اشتراک بگذارید»
دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل برای حقوق بشر (OHCHR) کمپین تازهای را به مناسبت روز ۱۷ ماه مه آغاز کرده است که از دگرباشان جنسی میخواهد داستان خود را بازگو کنند.
مخاطب کمپین «قدرت به اشتراک گذاشتن»، دگرباشان جنسیاند. ویدئویی که دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر منتشر کرده است از دگرباشان جنسی میخواهد که خود دست به کار شوند و در بالا بردن سطح آگاهی عمومی نسبت به همجنسگراستیزی، تبعیض و تعصب اقدام کنند.
چارلز رادکلیف، مسئول این کمپین در رابطه با فلسفه این درخواست سازمان ملل میگوید: «اینکه کسی از یک ایده متنفر باشد کار آسانی است، اما نفرت ورزیدن نسبت به یک شخص، کار آسانی نیست.»
رادکلیف معتقد است اگر دگرباشان جنسی داستانهاشان را در فضای عمومی به اشتراک بگذارند، دیگر رابطه با همجنس یک ایده انتزاعی نیست. بلکه داستان زندگی افرادی است که میشود با آنها ارتباط گرفت، حس نزدیکی کرد و درک مشترک ایجاد کرد. به گفته رادکلیف «این یک فرصت برای شروع گفتوگو و به چالش کشیدن کلیشههای منفی همجنسگراستیزانه است.»
دفاتر سازمان ملل متحد در سراسر جهان، روز جهانی مبارزه با همجنسگراستیزی و تراجنسیتیستیزی را جشن میگیرند.
خانوادههای دگرباش جنسی و حق فرزند داشتن
بسیاری از گروههای حامی حقوق دگرباشان جنسی، در کمپینهای ۱۷ ماه مه سال ۲۰۱۴ خود بر حق دگرباشان جنسی برای تشکیل خانواده و داشتن فرزند تاکید کردهاند.
قوانین بیشتر کشورهای دمکراتیک جهان به همجنسگرایان اجازه میدهد که فرزند بیولوژیک داشته باشند یا فرزند بیولوژیک شریک زندگی خود را به فرزندی بپذیرند. اما مشکلات حقوقی زمانی ایجاد میشوند که دگرباشان جنسی میخواهند، کودکی که با آنها یا شریک زندگی آنها رابطه بیولوژیک ندارد، به فرزندی قبول کنند.
مبارزه با قوانین همجنسگراهراس کشورها که به همجنسگرایان اجازه نمیدهد فرزند قبول کنند، شعار سال ۲۰۱۴ بسیاری از گروههای دگرباشان جنسی در غرب است.
فرض را بر این نگذارید که همه خانوادهها دگرجنسگرا هستند و همه فرزندان از طریق لقاح و زایمان به وجود میآیند. پرسشهای کلیشهای و تعصبآمیز در مورد نحوه فرزنددارشدن میتوانند خانوادههای دگرباش جنسی و فرزندانشان را در معرض خشونت مستقیم یا غیرمستقیم قرار دهند.
استرالیا، کانادا، هلند، دانمارک، ایسلند، نروژ، سوئد و بلژیک از جمله کشورهایی هستند که قوانین پیشرو در حوزه پذیرفتن فرزند وضع کردهاند که حق پذیرفتن فرزند را به گرایش جنسی و هویت جنسیتی محدود نمیکند.
در ژانویه ۲۰۰۸، دادگاه حقوق بشر اروپا حکم داد که زوجهای همجنس حق دارند به شکل قانونی سرپرستی فرزندی را که با آنها نسبت بیولوژیک ندارد، بپذیرند.
آمار قابل اعتمادی در مورد تعداد خانوادههای همجنسگرا در کشورهایی که این حق را به رسمیت شناختهاند، فعلا وجود ندارد. در ایالات متحده آمریکا، که بیشترین پژوهشهای آماری در حوزه خانوادههای دگرباش جنسی منتشر شدهاند، تخمین زده میشود که ۶ میلیون کودک آمریکای پدر و یا مادری همجنسگرا دارند. موسسه ویلیامز در دانشگاه UCLA در پژوهش آماری که در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد، این رقم را تایید کرد و نشان داد که در حدود دو درصد از آمریکاییها پدر یا مادر دگرباش جنسی دارند.
در پژوهش موسسه ویلیامز، کودکان خانوادههای دگرباش جنسی تمام کودکانی تعریف شدهاند که در خانوادههایی زندگی میکنند که والدین آنها همجنساند و یا به طور کلی یکی از والدین بیولوژیک آنها گرایش جنسی یا هویت جنسیتی دگرباش جنسی دارد. این پژوهش «والدین بیولوژیک» راافرادی میداند که فرزند از دیانآی آنها اطلاعات وراثتی به ارث میبرد و لزوما برای این وراثت زایمان لازم نیست.
اما تاکید کمپینهای ۱۷ ماه مه سال ۲۰۱۴، تنها بر وجه قانونی پذیرش فرزند توسط دگرباشان جنسی نیست؛ این کمپینها بر سویه اجتماعی پذیرش خانوادههای دگرباش نیز تاکید دارند.
مسأله آزار و اذیت فرزندان خانوادههای همجنسگرا در سطح جامعه و مدرسه، مشکلی جدی است. فرزندان خانوادههای همجنسگرا ممکن است خود گرایش یا هویت جنسی دگرباش نداشته باشند، اما به واسطه ارتباط با والدین خود، در معرض خشونتهای همجنسگراستیزانه قرار میگیرند.
خشونت کلامی، فیزیکی، و یا اقدام تهاجمی علیه دانشآموزان دگرباش جنسی، آنهایی که والدین دگرباش دارند یا کسانی که تصور میشود همجنسگرا یا تراجنسیتی هستند، مشکل جدی در مدارس است.
آمارها نشان میدهد که ۵۵ درصد دانشآموزانی که به نحوی در گروههای بالا قرار میگیرند در مدارس انگلستان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند (برای دانلود پژوهش سال ۲۰۱۳ سازمان استون وال نگاه کنید به اینجا). آمارها در دیگر کشورهای دمکراتیک هم به همین صورت است. قلدری ضد دانشآموزانی که به خانوادههای دگرباش جنسی تعلق دارند معمولا گرایش جنسی و هویت جنسیتی این دانشآموزان را هدف قرار میدهد.
کمپینهای ۱۷ ماه مه که تاکید بر مسأله حقوق خانوادههای دگرباش جنسی دارند،از والدین، دانشآموزان و دیگر افراد دگرجنسگرای جامعه خواستهاند که در برخورد و دوستی با خانوادههای دگرباش جنسی نکات زیر را رعایت کنند:
فرض را بر این نگذارید که همه خانوادهها دگرجنسگرا هستند و همه فرزندان از طریق لقاح و زایمان مادر به وجود میآیند.
با مطالعه بیشتر خود را در مورد خانوادههای دگرباش جنسی، نحوه پذیرش فرزند، لقاح مصنوعی، خریداری یا پذیرش اسپرم، اجاره رحم و دیگر روشهای فرزند داشتن آگاه کنید.
سوالهای کلیشهای و تعصبآمیز در مورد نحوه فرزنددار شدن میتوانند خانوادههای دگرباش جنسی و فرزندانشان را در معرض خشونت مستقیم یا غیرمستقیم قرار دهند.
به فرزندان خود بیاموزید که همه دانشآموزان مدرسه لزوما از خانوادههای دگرجنسگرا نیستند و برخی از آنها از خانوادههایی میآیند که والدین همجنسگرا، دوجنسگرا یا تراجنسیتیاند.
اگر کودکی به واسطه گرایش جنسی خود یا هویت جنسیتی والدینش مورد خشونت واقع میشود، مراتب را به مسئولان مدرسه و خانواده کودک گزارش دهید.
کمپین جهانی برای حفاظت از حق آزادی بیان دگرباشان جنسی
نزدیک به سه میلیارد نفر در سراسر جهان در یکی از ۸۱ کشوری زندگی میکنند که رابطه جنسی با همجنس جرم است. همچنین نزدیک به ۵ میلیارد نفر در جهان، در کشورهایی زندگی میکنند که قوانین حکومتی به طور سیستمی بیان مسائل مربوط به دگرباشان جنسی، حقوق جنسی و هویتهای جنسیتی را سانسور میکنند.
تمرکز جهانی برای حق آزادی بیان دگرباشان جنسی، در سال ۲۰۱۴ بیشتر تاکید کمپینهایی است که به قوانین ضد آزادی بیان دگرباشان جنسی در کشورهایی مختلف از جمله روسیه اعتراض دارند.
در ۲۹ ژوئن سال ۲۰۱۳، قانون ممنوعیت تبلیغ همجنسگرایی، به قوانین فدرال کشور روسیه اضافه شد. این قانون عملا برای سرکوب دگرباشان جنسی و خفه کردن صدای آنها استفاده میشود. بر اساس این قانون، برگزاری هر نوع تظاهرات عمومی در حمایت از حقوق دگرباشان جنسی، صحبت عمومی در مورد مفاهیم مربوط به گرایش جنسی و هویت جنسیتی، توزیع اطلاعات یا خبر در مورد گرایشهای جنسی غیر دگرجنسگرا و هر نوع رابطه و نزدیکی جنسی با همجنس در فضاهای عمومی، ممنوع است.
روسیه تنها کشوری نیست که حق آزادی بیان دگرباشان جنسی را محدود میکند. در کشورهایی که رابطه همجنس با همجنس جرمانگاری شده است (مانند ایران، افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی، جامائیکا، اوگاندا، کنیا و بسیاری دیگر از کشورها)، حق آزادی بیان دگرباشان جنسی به واسطه خطر پیگرد قانونی و حتی خطر جانی محدود میشود.
در کشورهای مذهبی آمریکای لاتین مانند برزیل و در ایالات متحده آمریکا، از استدلالهای مذهبی جناح راست برای محدودکردن حق آزادی بیان دگرباشان جنسی یا روزنامهنگاران این حوزه استفاده میشود.
ترکیه، ارمنستان، آذربایجان و بسیاری دیگر از کشورها که رابطه جنسی با همجنس جرم نیست، فساد سیستم پلیس و قوانین عفت و اخلاق، در عمل ضد دگرباشان جنسی استفاده میشود و آزادی بیان آنها را محدود میکند. همه این کشورها در دورههای مختلف سعی کردهاند اجتماعات دگرباشان جنسی را منحل کنند یا وبسایتهای متعلق به دگرباشان جنسی را تعطیل کنند.
در کشورهای مذهبی آمریکای لاتین مانند برزیل و در ایالات متحده آمریکا، از استدلالهای مذهبی جناح راست برای محدودکردن حق آزادی بیان دگرباشان جنسی یا روزنامهنگاران این حوزه استفاده میشود. جلوگیری قشر مذهبی از برنامههای آموزشی در رابطه با گوناگونیهای هویت جنسی و جنسیتی، تبلیغ همجنسگراستیزی، قلدری ضد دانشآموزان دگرباش جنسی در مدارس و فشارهای اجتماعی به خانوادههای دگرباش جنسی، همه حق آزادی بیان آنها را محدود میکند.
حقوق زنان و مردان همجنسگرا، دوجنسگرا و تراجنسیتی در قاره آفریقا در مقایسه با بسیاری از مناطق دیگر جهان محدود است و ۳۸ کشور آفریقایی روابط جنسی با همجنس را جرم میدانند.
در این میان در کشورهای آفریقایی که همجنسگرایی جرم نیست (مانند بورکینافاسو، جمهوری آفریقای مرکزی، چاد، جمهوری کنگو، ساحل عاج، جمهوری دموکراتیک کنگو، گابن، ماداگاسکار، مالی، نیجر و رواندا)، فعالان دگرباش جنسی با استفاده از این استدلال که همجنسگرایی در فرهنگ آفریقا وجود ندارد، سرکوب میشوند یا آزادی بیان آنها محدود میشود.
پیامهای بسیاری از فعالان، هنرمندان، نهادهای حامی حقوق دمکراتیک و جامعه مدنی، روزنامهنگاران، نویسندگان و سیاستمداران نیز در روز ۱۷ مه، بر مسأله حق آزادی بیان دگرباشان جنسی تاکید دارند.
تا کنون، بیش از ۱۷۰ سازمان حقوق جنسی و جنسیتی، حقوق بشر و آزادی بیان، بیانیه جهانی برای رهبران جهان برای حمایت از آزادی بیان دگرباشان جنسی را امضاء کردهاند.
پیامهای که در شبکههای اجتماعی با هشتگ IDAHOT (مخفف روز جهانی مبارزه با همجنسگراستیزی و تراجنسیتی ستیزی) منتشر میشوند نیز بیشتر مربوط به حق آزادی بیان دگرباشان جنسیاند.
امسال، سیاستمداران نیز همراه رویداد همبستگی دگرباشان جنسی جهان شدهاند. اکنون در بیش از ۱۲۰ کشور، روز جهانی مبارزه با همجنسگراستیزی به رسمیت شناخته میشود.
پیش از آغاز این روز، شخصیت سیاسی، از جمله دبیر کل سازمان ملل متحد، بان کی مون، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، ناوی پیلای، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، به مناسبت این روز بیانیه صادر کردند. همچنین بسیاری از مقامات سیاسی در کشورهای کوبا، ونزوئلا، برزیل، بولیوی، کاستاریکا، کانادا، هلند، انگلستان، آلمان و ایالات متحده، به مناسبت روز جهانی مبارزه با همجنسگراستیزی، پرچمهای رنگینکمان جنبش حقخواهی دگرباشان جنسی را در بیرون از مراکز دولتی به پرواز در آوردند.
——–
* تعدای از گروههای حامی حقوق دگرباشان جنسی و متفکران این حوزه بر این باورند که پسوند «هراس» نمیتواند ابعاد خشونتآمیز هراس و ستیزکردن با دگرباشان جنسی را نمایندگی کند. آنها بر این باورند که هراس داشتن از چیزی به دلیل عدم شناخت و آگاهی کافی، کیفیتی متفاوت از خشونت و ستیزهجویی با ایدههای مرتبط به گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی فراهنجار دارد. بر این اساس واژگان همجنسگراهراسی و همجنسگراستیزی راتوام باهم استفاده میکنند.
مقالههاتون در مورد دگرباشان کلا یه حالت شعاری و هیجانزده و خیلی سطحی داره. یه نوع هنجارشکنی ناشیانه و غیرظریفه، مثلا کسی رو که اصلا و ابدا زن نیست، میکنید زن ریشو که بگین خیلی آوانگاردین؟ بابا مثل این که یادتون رفته که یک جمعیت میلیونی بیسواد دارین. سرعتتون رو زیاد بکنین. منتها اونقدر تند نرین که با کله برین تو کوه دماوند!
Azadi / 18 May 2014
چند روز پیش که دیدم برادم خبر و ویدئوی برنده شدن کونچیتا ورست رو در صفحه فیس بوکش شیر کرده یه کم جا خوردم و به فکر فرو رفتم..یاد شانزده هفده سال پیش افتادم..یاد روز های پر چالشم با خانواده و برادر بزرگم برای این که به اون ها تفهیم کنم من یک پسر نیستم..یک دخترم با همه رویاها احساسات وتفکرات یک دختر که از بد حادثه با جسم پسرونه به دنیا اومده..یاد اون روزی افتادم که برادرم وقتی به اتاقم اومد و عکس بوی جرج رو به دیوار اتاقم دید با لحنی پر از نفرت گفت این کیه..دوست داره بده! و یا وقتی که هنوز عمل نکرده بودم و با یکی از دوستانم با پوشش زنانه در خیابان بودیم و برادرم به طور اتفاقی ما رو دیده بود..وقتی به خونه برگشتم نامه اش رو رو تختم دیدم که با توهین های زیاد ناراحتی خودش رو از وضعیت من اعلام کرده بود..خدای من حالا بعد از این همه سال چقدر از کونچیتا تعریف میکنه..چقدر در باره ترنس ها حرف های روشنفکرانه می زنه..همه این ها ثمره چیه..فکر می کنم ثمره استقامت باور نکردنی خودم در برابر همه نگاه ها..حرف های تلخ..نپذیرفتن ها و پس زدن شدن هاست..ثمره ققنوس شدن من در مرگ هزار باره با خرد شدن توسط اطرافیان و مردم و برخاستن و خواستن دوباره زندگی بوده
میترا / 18 May 2014