با نگاهی به شیوه مواجهه حکومت با موضوع آلودگی هوا، به نظر میرسد این مسأله به موضوعی عادی تبدیل شده است و حساسیتهای لازم در مورد آن به خرج داده نمیشود. البته در سالهای اخیر عدهای از حقوقدانها درباره پیامدهای حقوقی آلودگی هوا و نادیده گرفته شدن حق مردم در این زمینه هشدار دادهاند، اما این هشدارها تا به حال راه به جایی نبردهاند و به مراجع قضایی نرسیدهاند.
جمعیت بیشتر، هوای کمتر
در حالی که بخش عظیمی از جمعیت فعلی ایران، سهمی از آسمان آبی و هوای پاک ندارند، به جای تلاش برای ایجاد تغییر در این وضعیت، سخن از سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت به میان میآید.
حال پرسش این است که در این اوضاع و احوال و با توجه به اینکه وضعیت ایران از نظر آلودگی هوا، فرسایش خاک و میزان بارندگی و کمبود آب آشامیدنی بحرانی است، آیا سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت، باعث نقض بیشتر حقوق شهروندان نمیشود؟
از سوی دیگر، مشخص نیست آیا وزارت بهداشت در برنامه جدید کنترل و کاهش آلودگی هوا، نگاه ویژهای به کودکان دارد یا نه، و آیا به وضعیت خاص آنان در مواجهه با آلودگی هوا توجه کرده است یا خیر، اما سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت کودکان با جدیت در این وزارتخانه پیگیری میشود؛ سیاستهایی که اجرا شدنشان پیش و بیش از هر چیز، حق اولیه کودکان را برای تنفس هوایی سالم به خطر میاندازد.
مسئولان جمهوری اسلامی، صحبتها و سخنرانیهای رهبر ایران را در همه زمینهها فصلالخطاب میدانند و عمل به آن را وظیفه شرعی. رهبر جمهوری اسلامی در طول دو سال گذشته، بر ضرورت افزایش جمعیت، پای فشرده است، بدون آنکه اظهار نظری درباره وضعیت بحرانی آلودگی هوا و بحران محیط زیست ایران کرده باشد.
او در یکی از موضعگیریهایش درباره رقم مطلوب جمعیت ایران گفته است که «ما دست کم را گرفتیم که گفتیم ۱۵۰میلیون. بیشتر هم میشود.»
آیا ایران واقعاً امکان و ظرفیت داشتن چنین جمعیتی را دارد؟ آلودگی هوا تا چه اندازه در این معادلات تأثیرگذار است و آیا میتواند عامل تعیینکنندهای در تعیین جمعیت مناسب یک سرزمین باشد؟
گرچه بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، آلودگی هوا در حال حاضر یکی از بزرگترین خطرهایی است که جان و سلامتی انسانها را تهدید میکند اما ناصر کرمی، استاد گروه محیط زیست و چشماندازهای طبیعی دپارتمان جغرافیای دانشگاه برگن نروژ، معتقد است که آلودگی هوا بحران جهانی نیست.
این نویسنده محیط زیست میگوید: «آلودگی هوا حتی در خود ایران هم یک بحران موقت است. به این معنا که اگر از فردا صبح شرایطی ایجاد شود که تولید و استفاده از خودروهای آلاینده به صرفه نباشد و مالیات سنگینی برای خودرو و دیگر آلایندهها وضع شود، میزان آلودگی هوا کاهش چشمگیری پیدا میکند.»
تا زمانی که چنین اتفاقی بیفتد، تکلیف کسانی که قرار است در این آلودگی زندگی کنند چیست؟
این شده کار ملانصیر الدینی ! نمی شود که ازاین ور ما جمعیت را زیاد کنیم از آن ور جمعیت کم شود ! نظام باید یک فکری بکند که خروجی کم شود . تازه یارانه را هم نمیدهید … ! وگرنه به این زودیها جمعیت به 150 میلیون نمیرسد ! آن وقت سرباز و بسیجی کم می آید نمیتوانیم اسرائیل و امریکا را نابود کنیم ! گفتن از ما !
شهروند درجه سه / 12 May 2014