دستاندرکاران فصلنامه “هزار قلم” در واکنش به سخنان اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نامه سرگشادهای منتشر کردند و در آن خواهان پشتبانی اعضای اين فرهنگستان از تدريس زبان مادری در مدارس ايران شدند.
به گزارش کُردپا، در نامه فصلنامه “هزار قلم” خطاب به فرهنگستان زبان و ادب فارسی آمده است: “در اين شرايط حساس تاريخی و سياسی ايران اسلامی، تدريس زبان و ادبياتهای ديگر ايرانی در کنار زبان و ادبيات فارسی در مدارس و دانشگاهها باعث وفاق ملی، انسجام فرهنگی، درک متقابل و تفاهم بيشتر ميان تمام ايرانيان عزيز خواهد شد.”
نشريه هزار قلم (واژو سابق) به شش زبان منتشر میگردد و مولود خوانچهزرد، دانشجوی کُرد کارشناسی ارشد زبان و ادبيات عرب، مدير مسئولی آن را برعهده دارد.
به گفته دستاندارکاران اين نشريه “اگر اين امر در ايران اجرا نشود ما در آينده شاهد از دست دادن بخشی عظيم از فرهنگ، زبان، فولکلور و تمدن ايرانی خواهيم بود.”
در اين نامه آمده: “کودک هر قوم و ملتی با زبان مادریاش شاعر، محقق، نويسنده و هنرمند برجستهای خواهد شد و بهتر از قبل ايرانزمين را دوست خواهد داشت.”
شماری از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با آموزش زبان مادری بهوسيله آموزش و پرورش در استانها مخالفت کردهاند.
مدتی پيش علی يونسی، دستيار ويژه رئيسجمهور ايران در امور اقوام و اقليتهای دينی و مذهبی گفته بود: “آموزش به زبان مادری برای ساير زبانها در دستور کار است.”
به نام خدا
با سلام به مدیر سایت محترم؛ از سوی دفتر فصلنامه ی هزار قلم ( واژؤ ) پیام تبریک و پیشنهاد نوروز امسال را به دفتر ریاست محترم جمهوری، وزیر محترم آموزش و پرورش و رئیس محترم فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی جداگانه برای هر کدام از آنها فرستاده ایم و در آن خواسته ی اصلی فرهنگی اقوام و ملل مختلف ایرانی را در چنین روز با شکوهی مطرح نموده ایم. این هم مشروح نامه ی تاریخی ما:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیام تبریک و پیشنهاد دست اندرکاران فصلنامه ی «هزار قلم» در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان؛ به دفتر ریاست محترم جمهوری و وزیر محترم آموزش و پرورش و رئیس محترم فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به مناسبت جشن نوروز ایرانیان
یامُقَلّب القُلوب وَ الاـَبصار یامُــــــــــدَبّر الـــلیل وَ النَهار
یا مُحَول الحَول وَ الاَحوال حَوِّل حالَنا اِلی اَحسَن الحال
با سلام و احترام
ما به عنوان دست اندرکاران فصلنامه ی “هزارقلم” جهت حس هموطن بودن، ابرازحسن نیت و اجرای وظایف فرهنگی و روزنامه نگاری خود صادقانه و صمیمانه و در نهایت سادگی و خلوص نیت پیام تبریک و تهنیت سال نو و آمدن جشن باستانی نوروز 1393 ایرانیان را به شما و تمام ایرانیان عزیز اعلام می داریم. همانطور که می دانید “نوروز” جشن فرهنگی و ملی تاریخ باستان ایران اسلامی ماست و یادآور این واقعیت است که عواطف، احساسات، باورها و رفتارهای همه ی ما ایرانیان، شبیه هم بوده و آرزوهایمان نیز چون رنج هایمان یکی است و تلاشها و اقدامات ما هم در راستای همبستگی و گرایش به فرهنگ و تاریخ اصیل ایران زمین بوده و هست و خواهد بود. نوروز یکی از واقعیات مشترک تاریخی، فرهنگی و ملی تمام اقوام و ملل ایرانی بوده که پاسداشت آن، نکوداشت تاریخ، فرهنگ و آیین این مرز و بوم می باشد. تا حالا جشن نوروز برای ما ایرانیان، جشن بیداری طبیعت ایران زمین و پشت سرگذاشتن سرمای سخت زمستان و آغاز بهار و سال نو بوده است، امیدواریم امسال – همانطور که مقام معظم رهبری هم آن را سال اقتصاد و فرهنگ ایرانیان عزیز نام گذاری فرموده اند – جشن بیداری فرهنگی ما نیز باشد؛ و آن هم زمانی واقعا تحقق پیدا خواهد کرد که به دور از نگاه سیاسی یا جناحی و با نگاهی فرهنگی و مردمی و با یک حرکت فرهنگی عظیم و با صرف هزینه هایی اقتصادی و اختصاص مقادیری از سرمایه و بودجه ی کشور با عزم ملی و مدیریت جهادی، جهت تدریس و آموزش زبان مادری و ادبیات اقوام و ملل مختلف ایرانی از کُرد و ترک و بلوچ و … اقدام نموده و بیشتر و بهتربه آنها عنایت ورزیم و این امر عظیم و بزرگ، تنها از طریق عنایت و توجه به زبان و ادبیات تمام اقوام و ملل ایرانی در مدارس و دانشگاههای سراسر کشور میسر می باشد؛ زیرا زبان و ادبیات آنها بخشی مهم و اساسی از فرهنگ و تاریخ ایرانی و ارتباط عمیق و ناگسستنی فرهنگی میانشان می باشد و نوروز هم سندیت اصلی اثبات این مدعا به شمار می رود. آمدن نوروز و آغاز فصل بهار که با تغییر و دگرگونی طبیعت همراه است، پس چه بهتر که با تغییر دیدگاه ما و نو اندیشه کردن جامعه ی روشنفکری ما هم همراه باشد؛ بطوریکه با اجرای طرح تدریس زبانها و ادبیاتهای دیگر ایران- که اخیراً در کشور ما مطرح شده است – در مدارس و دانشگاهها و ایجاد ارتباط نزدیک آنها با زبان و ادبیات فارسی، خود را از دام وابستگی به فرهنگها و ادبیاتهای بیگانگان که هیچ همخوانی ای با فرهنگ و تاریخ ما ندارند برهانیم. امسال فرصت بسیار مغتنمی جهت تغییر رویه ی گذشته است تا همچنان که طبیعت لباس کهنه از تن به به در می آورد و با طراوت و پر نشاط می شود، ما نیز آیینه قلوب خود را از زنگار نگرانی و هراس از تدریس زبانها و ادبیاتهای دیگر ایران در مدارس و دانشگاهها در کنار زبان و ادبیات فارسی بزدائیم و امیدوار و پر انرژی آماده ی حماسه ای فرهنگی و ادبی در سال جدید باشیم و بپذیریم که همانطور که مثلاً تدریس زبان و ادبیات انگلیسی در کشور ما تا حالا به ضرر زبان و ادبیات فارسی نبوده، پس یقینا تدریس و آموزش زبانها و ادبیاتهای مختلف داخل ایران نیز، هیچ مشکلی برای زبان و ادبیات فارسی ایجاد نخواهد کرد، بلکه به رشد و شکوفایی بیشتر آن کمک خواهد کرد. این تنها حق و خواسته ی بسیار ناچیز و ابتدایی است که از شما انتظار داریم. تنها تغییر است که پایدار می ماند، پس بیاییم با تغییر افکار خود و به روز کردن آن بگذاریم زبان و ادبیاتهای دیگر ایران زمین هم به آغوش مدارس و دانشگاههای سراسر کشور بازگردند، مطمئناً این اقدام انساندوستانه از سوی مسئولان محترم دولتی، فرهنگی، تربیتی و آموزشی کشور، بهترین عیدی و پاداش در طول تاریخ ایران زمین برای کودکان و دانش آموزان و دانشجویان عزیز کُرد، ترک، بلوچ و … در کشور عزیز اسلامی ما خواهد بود؛ چیزی که به یقین رضایت و خشنودی خداوند متعال، پیامبر(ص)، امامان بزرگوار (ع) و خلفای راشدین(رض) را در پی خواهد داشت.
آموزش به زبان مادری آروزی دیرینه ی تمام ایرانیان بوده است که هنوز هم هر ساله، امیدوار و مصمم در انتظار تحقق چنین امر عظیمی در کشور عزیزشان جشن نوروزشان را برپا می کنند. آیا تا حالا از خود پرسیده ایم که چرا مردمان کشورهای دیگر که فرسنگها با سرزمین و تاریخ و فرهنگ ما فاصله دارند حاضرند با تقبل هزینه هایهنگفت، در مورد زبان و ادبیات کُردی، ترکی آذری، بلوچی و … تحقیق و تفحص نمایند و آن را به جهانیان بشناسانند ؟؟؟!!! آیا این دلیل بر اهمیت و عظمت والای چنین زبانها و ادبیاتهایی نیست؟؟؟؟ چرا ما خودمان از این گنجینه های غنی و گرانبها در داخل کشور غفلت ورزیده ایم؟؟؟!!!! چرا باید دیگران بیایند و در مورد ما قضاوت کنند و زبان و ادبیات خودشان را با آن غنی و پربار سازند؟؟؟!!!!! تا حالا اینهمه افسانه ها و فولکلوریات کُردی، ترکی آذری، بلوچی و … توسط کشورها و سرزمینهای مختلف جهان،ترجمه و انتقال داده شده است و در دانشگاهها و مراکز علمی و فرهنگی شانبه طور علمی و آکادمیک بر روی آنها تحلیل و بررسی شده اند. تنها زبان و ادبیات فارسی از این همه منابع خام و غنی زبان و ادبیاتهای داخل ایران محروم مانده است، آیا این بی مهری به زبان و ادبیات فارسی نیست؟؟؟ چرا امروزه که ادبیات تطبیقی در سراسر جهان به عنوان پدیده ای جهانی مطرح گردیده است نسبت به تحقیق و پژوهش و پایان نامه های دانشجویان کُرد، ترک، بلوچ و … که در رشته های زبان و ادبیات فارسی، انگلیسی و عربی تحصیل می کنند جهت تحلیل و تطبیق زبان و ادبیات فارسی یا انگلیسی یا عربی با زبانها و ادبیاتهای قومی و ملیشان، بودجه و امکانات اقتصادی کافی در نظر نگیریم؟؟؟ تا کی ما بطور کامل از همدیگر شناخت و آگاهی از زبان و ادبیات همدیگر نداشته باشیم؛ زبان و ادبیاتی که بخشی مهم از اخلاق و روحیات و عواطف ایرانی ماست؟؟؟!!! آیا هنوز هم وقت آن فرا نرسیده است، آیا هنوز هم زمان تغییر و تحول فکری و فرهنگی و ادبی ما فرا نرسیده است که نسبت به این واقعیتها بیدار شویم و نوروز امسال را الگو و نمونه ای برای تحقق آرزوهای دیرینه ی فرهنگی مردمان فهیم این مرز و بوم قرار دهیم؟؟ آیا وقت آن نرسیده است که سرنوشت آینده ی زبانها و ادبیاتهای مختلف ایرانی را خودمان رقم بزنیم؟؟ چرا باید چنین سرنوشتی به دست کشورهای مختلف جهان رقم بخورد؟؟!!! آیا وقت آن نرسیده که با این کار، این بار با ابزار فرهنگی به مقابله با تهاجمات فرهنگی بیگانگان برویم و موجودیت حقیقی و واقعی خود را به آنان بنمایانیم و عزت و افتخار فرهنگی و اسلامی خودمان را در صحنه ی بین المللی به نمایش بگذاریم؟؟؟؟؟
زبان و ادبیات فارسی در کشور تا حالا خیلی تنها بوده است و سالهاست از همدلان و هموطنان خود ( زبان و ادبیات کردی، ترکی، بلوچی و … ) بریده است، پس بیاییم آن را به وصال همدلان و هموطنان خود برسانیم، هیچ چیز به تنهایی امکان پیشرفت و توسعه ندارد؛ به قول این ضرب المثل که یک دست به تنهایی صدا ندارد. مطمئنا با این اقدام، زبانهای و ادبیاتهای دیگر ایران زمین هم همدوش و همراه و همیار با زبان و ادبیات فارسی به جایگاه و منزلت والای خود خواهند رسید و به رشد و شکوفایی خود خواهند رسید و آن روز، جشن واقعی نوروز را همه با هم تجربه خواهیم کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم آمدن چنین روزی نزدیک است اگر خداوند متعال بخواهد. به قول حضرت مولانا :
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگاری وصل خویش
در پایان از خداوند متعال سالی پر عزت، پر افتخار و حماسه ساز برای تمام مسئولان حکومتی، اداری و و تمام آحاد مردم ایران خواستاریم.
با تشکر
دست اندرکاران فصلنامه ی علمی – ادبی هزار قلم در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
لازم به ذکر است که فصلنامه ی مذکور در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان چاپ و منتشر می شود و مقالات علمی – تخصصی تحلیلات ادبی، ادبیات تطبیقی، نقد ادبی و زبانشناسی را در رابطه با زبانها و ادبیاتهای مختلف ایرانی از کردی، فارسی، ترکی، بلوچی، عربی و .. چاپ و منتشر می کند که صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن یک دانشجوی کُرد کارشناسی ارشد اهل بوکان به نام ” مولود خوانچه زرد ” و سردبیر آن یک استادیار کُرد اهل سرو ارومیه به نام ” حسن اسماعیل زاده ” و استاد مشاور آن یک دانشیار ترک اهل تبریز به نام ” مهین حاجی زاده ” می باشد.
دست اندرکاران فصلنامه هزار قلم / 26 March 2014