آینهال بابانظروا در سال ۱۹۷۱ تحصیل خود در دانشگاه دولتی حقوق تاجیکستان را به پایان رساند و درجه دکترای خود را در سال ۱۹۷۶ در آکادمی علوم تاجیکستان گرفت. او سپس به عنوان استاد حقوق در بخش حقوق دانشگاه دولتی تاجیکستان آغاز به کار کرد و  در مدت کوتاهی به مدیریت این بخش رسید.

آینهال بابانظروا در سال ۱۹۹۰ عضو حزب دموکراتیک تاجیکستان شد و سال ۱۹۹۴ به خاطر فعالیت‌های سیاسی، از مناصب دولتی اخراج شد و حدود یک ماه در حبس خانگی قرار گرفت. با تشدید فشارهای سیاسی بر او  و خانواده‌اش، کشورهای روسیه، ایران، آمریکا و جمهوری چک برای پذیرش او به عنوان پناهنده‌ی سیاسی اعلام آمادگی کردند، اما خانم بابانظروا ترجیح داد که در تاجیکستان بماند.

آینهال بابا نظراوا
آینهال بابا نظراوا، استاد کرسی حقوق و عضو حزب دمکراتیک تاجیکستان

او از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۴ نمایندگی سازمان امنیت و همکاری اروپا در تاجیکستان را بر عهده داشت و تا ۲۰۰۷ نیز نماینده‌ صندوق سوروس در تاجیکستان بود. بابانظروا از سال ۲۰۰۷ تا امروز مدیریت سازمان «پرسپکتیوا پلیوس» (“Перспектива-плюс ”) را برعهده دارد که  خود بنیان نهاده است. این سازمان به شهروندان تاجیکستان در داخل و خارج از کشور خدمات حقوقی ارائه می‌کند.

جنیدالله عبادوف، همسر بابانظروا نیز وکیل دادگستری و خبرنگار است. دخترش پروینه دانشگاه حقوق را به پایان رسانده و در سازمان تقویت اینترنت در تاجیکستان فعالیت می‌کند. پسرش جاوید نیز وکیل دادگستری در شورای دادگستری تاجیکستان است. داماد و عروس او نیز وکیل دادگستری هستند.

آینهال بابانظروا مهمان برنامه رادیویی “با همسایگان” است و از برنامه‌ سیاسی خود می‌گوید. خانم بابانظروا از جمله با اشاره به مشکلات ثبت‌ کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: «مشکلات بی‌حد زیاد بودند.  آنها کوشش کردند که مردم به من رای ندهند. حتی پلیس هم به این کار دست داشت و طرفداران ما را بازداشت می‌کردند، می‌ترساندند و غیره. اما من آن امضاهای لازمه را جمع کردم. حتی صد امضا بیشتر. اما اسم مرا ثبت نکردند. یعنی که ترسیدند. ترسیدند که اگر مرا ثبت نام کنند، امکانیت غلبه من باشد.

«اولین بار است که در تاریخ بیست و یک ساله پادشاهی جناب رحمان یک نفر دیگری یافت شد و گفت که من هم می‌توانم پرزیدنت باشم! من با وجود همه فشارها توانستم این همه امضا جمع کنم که معنای آن را دارد که جامعه آماده این چیز هست.»

– خانم بابانظروا، قبل از این که با شما صحبت کنم با معاون حزب نهضت اسلامی تاجیکستان صحبت کردم گه گفتند قرار است به دادگاه شکایت کنید تا نامزدی خودرا به ثبت برسانید. آیا چنین قصدی دارید؟

– من فکر می‌کنم که دادگاه هم به حکومت وابسته است و خدا می‌داند که آنها قرار را به منفعت من حل کنند. با وجود این ما کوشش می‌کنیم که به دادگاه مراجعه کنیم و این مرحله‌ها را نیز سر کنیم.

– با وجود مشکلاتی که جانب دولت برای شما ایجاد شد، جامعه تاجیک را چه گونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا مردم آمادگی این را دارند که رئیس‌جمهور زن داشته باشند؟

– ببیند که مرا حزب اسلامی تاجیکستان پیشنهاد کرد. در دنیا این اولین مرتبه است.  اگر نهضتی‌ها مرا انتخاب کردند و برای من امضا جمع کردند، پس آن جامعه شهروندی که به هر حال در بین‌شان دموکرات‌ها هستند، نیروهای سالم دیگر هم وجود دارند، چرا که نه؟

من نامه‌‌های زیادی دریافت می‌کنم از طرفداران خود در مسکو، از مهاجران کاری که به من زنگ می‌زنند و در تماس می‌شوند؛ و از آن که من با وجود این همه فشارها توانستم این همه امضا جمع کنم معنای آن را دارد که جامعه آماده این چیز هست. تنها اگر حکومت آنها را تحت فشار قرار ندهد؛ و ترس از آنها دور شود. به غیر از این اولین قدم هاست. اولین بار است که در تاریخ بیست و یک ساله پادشاهی جناب رحمان یک نفر دیگری یافت شد و گفت که من هم می‌توانم پرزیدنت باشم! باز یک چیز مهم دیگر این است که این اولین بار در تاریخ تاجیکستان است که یک زن چنین فعالیت می‌کند و این برای زنها یک مکتب خوبی می‌شود، آنها هم فعال می‌شوند.

– بله. سابقه کاری شماست که به هر حال بخش مهمی این محبوبیت شما را به وجود آورده. به خصوص فعالیت‌هایی که شما در عرصه حقوق‌بشر، حقوق مهاجران کاری در خارج از تاجیکستان انجام دادید، شمارا در بین بسیاری از مردم تاجیکان شناخته و آشنا کرده. چنین به نظر می‌رسد که همین محبوبیت شماست که نهضت اسلامی تاجیکستان می‌خواهد از آن استفاده کند. اگر دولت کنونی تاجیکستان نیز همین کار را انجام دهد و به شما منصب مهم دولتی پیشنهاد کند، آیا شما می‌پذیرید یا سیاست دیگری را در پیش خواهید گرفت؟

–  اگر دولت از من دعوت کند و به من وظیفه‌ای پیشنهاد کند، من هر گونه وظیفه را قبول ندارم. چرا؟ چون که اگر من پرزیدنت باشم، آن وقت می‌توانم که برای خودم یک تیم به وجود آرم که برای اصلاحات کوشش کنند.

«فکر نمی‌کنم که اگر من به سر قدرت می‌آمدم کارهایی می‌کردم که به زن‌های تاجیک خوش نیاید. انها نیز مرا با سر لوچ (بدون روسری) و با دید اروپایی قبول کردند. من می‌خواهم جامعه-دولت حزبی نباشد، بلکه تکنیکی و تخصصی باشد. من اولویت را به متخصصان، به جوانان می‌دادم.»

تصور کنید که من یک نفر در یک زنجیر یا یک تیمی که اینها راه خود، فکر و دید خاص را دارند هیچ کار کرده نمی‌توانم. یا مانند آنها می‌شوید یا به شما می‌گویند که بروید. در این شرایط اگر می توانستم کاری برای مردم، برای آینده انجام دهم می‌رفتم. اما من باوری دارم که نمی‌شود.

– با توجه به این که حزب اسلامی تاجیکستان هم از شما پشتببانی می‌کند و انتخاب کرده؛ آیا نگران این نیستید که وقتی به قدرت رسیدید مجبور به رعایت بعضی از قوانین اسلامی شوید و ممکن است که برخی از زنان تاجیک مخالف آن قرار بگیرند. اسلام تاجیکی را چه گونه تصور می‌کنید و چه گونه برنامه‌هایی برای آن در نظر دارید؟

– وقتی در انجمن به من گفتند که به آقای کبیری، حزب نهضت اسلامی، به آقای توره‌ جانزاده چه وظیفه تیین می‌کنید، من گفتم که هیچ!  حتی یک پروتکل (پیمان‌نامه) تهیه کردیم که آنها هم هیچ منصبی‌ را از من انتظار ندارند. باید تاکید کنم که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان خیلی فرق دارد با حزب‌های اسلامی دیگر کشورها. آنها خوب درک کردند که جامعه تاجیک برای دولتی اسلامی آماده نیست و در سال‌های نزدیک آماده نخواهد شد. یعنی که من هیچ گاه وابسته گروهی نمی‌شوم و هم گفته‌ام که می‌خواهم یک جامعه و دولتی باشد که برای کومونیست‌ها هم خوب باشد، برای دیموکرات‌ها هم خوب باشد، برای اسلامیست‌ها هم خوب باشد. یعنی که همزیستی بین همه باشد.

جامعه تاجیکستان
آینهال نظراوا: تلاش خواهیم کرد زنانی که توانایی دارند به سر قدرت بیایند.

من فکر نمی‌کنم که اگر من به سر قدرت می‌آمدم کارهایی می‌کردم که به زن‌های تاجیک خوش نیاید. چه طور که آنها خود گفتند انها نیز مرا با سر لوچ (بدون روسری) و با دید اروپایی قبول کردند. از آن جمله من دید شرقی هم دارم. من فکر می‌کنم که کاری نخواهم کرد که زن‌های تاجیک‌ را ناراضی کنم. چونکه من می‌خواهم جامعه-دولت حزبی نباشد، بلکه تکنیکی و تخصصی باشد. اولویت را به متخصصان، به جوانان می‌دادم، به آنهایی که تخصص خوب دارند. تلاش خواهیم کرد که زنانی که توانایی دارند به سر قدرت بیایند. بنابراین من فکر کنم که زنان تاجیک از حکومت من ناراضی نخواهند شد.

–  لطفا برایمان از برنامه‌های اصلاح‌طلبانه خود بگوئید. اگر به قدرت رسیدید تغییر و یا اصلاحات‌ را از چه چیز شروع خواهید کرد؟

– اصلاحات شبیه راه‌آهن است و دو میله دارد؛ نمی‌شود قطار را روی یک میله به راه انداخت. یعنی برای این که اقتصاد بهبود یابد، باید یک اصلاحات سیاسی انجام داد تا این دو میله درست باشد. برنامه سیاسی من این بود که به مدت چهار سال رئیس جمهور باشم و در این مدت چهار سال برنامه خودرا پیاده می‌کنم و بعد دیگر حق دوباره شرکت کردن در انتخابات را نخواهم داشت.  برای انتخابات دموکراتیک زمینه آماده می کردم و می‌رفتم. وقتی که یک نفر بیست و یک سال در قدرت می‌ماند، خواه-ناخواه پرابلم جامعه را حل نمی‌کند، بلکه خود پرابلم درست می‌کند.

«من یکی از طرفداران این ایده هستم که حتمی خط فارسی جاری کرده شود. باید یک برنامه مخصوص و عملی طرح کرده شود که پیش از همه از پرورشگاه‌ها شروع شود تا مدارس تعلیم میانه و عالی و ساعت‌های آموزش این خط را باید خیلی بالا برد. امکانیت داده شود که کتاب‌های زیادی منتشر شود و مجانی و یا با قیمت خیلی پایین در اختیار کاربران قرار گیرد.»

 بنابر این من طرفدار این هستم که دوره انتخابات باید یک دوره هفت‌ساله یا دو دوره چهارساله باشد. برای مثال تغییرات زیادی در قانون اساسی دولت وارد می‌کردم. اقتصادرا بر اساس علم راه‌اندازی می‌کردم. علیه فساد مبارزه می‌بردم. بدون از بین بردن فساد نمی شود تغییر مهمی جاری کرد. بسیار چیزهای مهم دیگر که در این چهار سال برنامه داشتم انجام دهم.

– شما این انتخابات را از دست رفته می‌دانید یا همچنان مبارزه خواهید برد که در آن حضور داشته باشید؟

– من تا آخر مبارزه می‌برم. چونکه من تمام رای‌های مورد نیازرا جمع‌ آورده بودم؛ تا آخر تلاش می‌کنم و اگر نشد آن وقت راه‌های دیگررا پیش می‌گیرم. یعنی که تمام راه‌های موجود را امتحان خواهیم کرد، اگر نشد آن وقت به یک قرار دیگر خواهیم آمد. قرارهای اخلاقی و آدابی دیگر مثل این که در انتخابات شرکت کنیم یا خیر. از طرفداران خود دعوت کنیم که در این انتخابات شرکت کنند یا خیر. این موضوع‌ها را بعدا بررسی خواهیم کرد.

خانم بابانظروا، چندی پیش باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا در یک نامه از امام‌علی رحمات بابت همکاری‌های موفقیت‌آمیزش در مبارزه علیه تروریسم در منطقه تشکر کرد؛ و خیلی‌ها از این چنین برداشت کردند که امام‌علی رحمان پشتبانی کشورهای غربی دارد و برای دوره دیگر هم در قدرت خواهد ماند. شما در این باره چه نظری دارید؟

– بدبختانه سال‌های آخر، عنصرهای دموکراسی و حقوق بشر اهمیت خود را در برابر مبارزه با تروریسم از دست داده‌اند. برای مثال، دولت آمریکا از سال ۲۰۱۱ از حسن توجه خود به حقوق بشر کاهش داد و اساسا به تروریسم توجه دارد. من فکر نمی‌کنم جناب اوباما رژیمی خودکامه را طرفداری کند. چون که ساختار سیاسی آمریکا اینرا قبول ندارد. آنها نمی‌توانند از ساختار سیاسی خودکامه و تاتلیتاری دفاع کنند. من چنین فکر می‌کنم.

ولی این که حکومت تاجیکستان در رابطه با تروریسم کارهایی می‌کند این مساله دیگر است. زیرا این حکومت پیش از همه از خود‌ش حمایت می‌کند و بدون این هم نمی‌تواند، چون که ما با افغانستان بسیار نزدیک هستیم. باز هم می‌گویم اگر دولت‌های دماکراتیک از حکومت خودکامه پشتبانی کنند این خیلی خوب نیست. اما خوب می‌گویند که سیاست دوستی ندارد، برادری ندارد، بلکه منفعت است. برابر این من نمی‌توانم بگویم که دولت‌های غربی این انتخابات تاجیکستان را چه طور ارزیابی می‌کنند؛ شفاف می‌نامند یا نه…

– خانم بابانظروا، یکی از بحث‌های داغی که این روزها در تاجیکستان مطرح است، برگشتن به خط فارسی ‌است و خیلی‌ها هم مخالف این هستند. در ساختار کنونی تاجیکستان نیز تا یک مقداری این خط آموزش داده می‌شود، برای بخش فرهنگ شما چه برنامه‌هایی در دست دارید؟

– من یکی از آن طرفداران برگشتن به خط فارسی و این ایده هستم که حتمی خط فارسی جاری کرده شود. باید یک برنامه مخصوص و عملی طرح کرده شود نه یک برنامه که تنها روی کاغذ می‌ماند. یعنی که پیش از همه از پرورشگاه ها شروع شود تا مدارس تعلیم میانه و عالی و ساعت‌های آموزش این خط را باید خیلی بالا برد. امکانیت داده شود که کتاب‌های زیادی منتشر شود و مجانی و یا با قیمت خیلی پایین در اختیار کاربران قرار گیرد.

«من می‌خواهم که فرهنگیان تاجیکستان از خوشامد‌گویی، از دروغ‌گویی خودرا به کنار گیرند و به مسایل موجود جامعه، چه سیاسی، چه اجتماعی بپردازند و در جایگاه اصلی خود قرار گیرند و چند قدم از مردم عادی در پیش باشند و مردم را نیز هدایت کنند.»

با در نظر گرفتن بودجه کم دولت تاجیکستان، شاید یک و یکباره نشود که همه این برنامه را عملی کرد اما دوره های مشخص این برنامه را باید طراحی کرد که در قسمت و در طول چه زمانی انجام شود. این برنامه باید شامل ترجمه کتاب‌های علمی فرهنگی، تاریخی و دیگر نیز باید باشد. یعنی این کار و تلاش زیادی را طلب می‌کند ولی این شدنی است و باید انجام یابد.

من فکر می‌کنم که این موضوع دیگر جای بحث ندارد. ما این همه سال بحث کردیم ولی باید قرار قبول کرد و دست به کار شد. اولین گام‌هارا باید برداشت. برای مثال، از طریق صدا و سیمای تاجیک نیز هر هفته حداقل دو باز به این موضوع پرداخته شود تا مردم بیشتر جلب شوند.

– این که برزو عبدالرزاق‌ را که یک چهره فرهنگی است، به عنوان شخص قابل اعتماد خود انتخاب کرده‌اید، چه معنا دارد؟ آیا می‌خواهید فرهنگیان جامعه تاجیکستان را که سال‌ها دور از صحنه سیاسی بوده‌اند و می‌شود گفت که از سیاست و حکومت زده شده‌اند، دوباره به میدان اصلی برگردانید یا دلیل دیگری داشتید؟

–  گپ در سر این است همه دیگرگونی ها، همه پیشرفتی که در دولت و در جامعه می‌شود محض وابسته است به همین اینتلیگنتسیه، به همین فرهنگیان. ببینید که حتی زمان‌هایی هم بوده که درس متیمتیکا (ریاضی) را نیز از طریق شعر آموزش می‌داده‌اند. یعنی که فرهنگیان خیلی کارهای زیادی می‌توانند انجام دهند. من می‌خواهم که فرهنگیان تاجیکستان از خوشامد‌گویی، از دروغ‌گویی خودرا به کنار گیرند و به مسایل موجود جامعه، چه سیاسی، چه اجتماعی بپردازند و در جایگاه اصلی خود قرار گیرند و چند قدم از مردم عادی در پیش باشند و مردم را نیز هدایت کنند.

 اما سال‌های بسیار است که اینتلیگنتسیه ما به غیر از لگن-داری (خوشامد‌گویی) نمی‌کنند. تنها گروه خردی هستند که مثل برزو که خیلی فعال است، فکر خود را، اندیشه خود را دارد. ببینید که همین طور یک مردی که بسیار فعال است در این جا نمایش‌های او اجازه پخش نداشت. ولی در بیشکک به نمایش رسید و جایزه هم به دست آورد. این هم یک نمونه برخورد حکومت کنونی نسبت به فرهنگیانی است که راه، دیدگاه و روش خودرا دارند.

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20131016_INterview_Babanazarova_Shahzoda.mp3[/podcast]