شهرنوش پارسی پور

شهرنوش پارسی‌‌پور - پروانه در توهمات بیمارى روحى فرو رفته بود. هرکس که مى‌خندید داشت به پروانه مى‌خندید. او...

شهرنوش پارسی‌پور - طلعت درگیر شوهر عیاش‌اش بود. او موفق شد دخترش را در سن شانزده سالگى به عقد...

شهرنوش پارسی‌پور - لعیا پس از بازگشت از فرانسه با غلامحسین دشت سرخى ازدواج کرد. آنها زندگى فقیرانه‌اى داشتند...

شهرنوش پارسی‌پور - آفاق زندگى عادى خود را دارد. او هیچگاه سعى نمى‌کند وارد ماجراجویى خطرناکى بشود. اما...

تابوت حبیب در قسمت بار هواپیما قرار داشت. پروانه اما سرتا پا سیاه پوشیده در قسمت مسافران نشسته بود...

شهرنوش پارسی‌پور - دکتر اعتماد و نیر زندگى عادى خود را دارند. آن‌ها دلبسته خلیل ملکى هستند و امیدوارند...

شهرنوش پارسی‌پور - دکتر اعتماد دارد پیاده به خانه مى‌رود که به خلیل ملکى برمى‌خورد. دو نفرى به...

شهرنوش پارسی‌پور- پیش از رفتن على به فرانسه مراسم عقد انجام مى‌پذیرد. اما آفاق نمى داند آیا...

شهرنوش پارسی‌پور- لعیا احساس مى‌کند غلامحسین دشت سرخى را دوست دارد. غلامحسین اما فقیر است و نمى‌تواند به...

شهرنوش پارسی‌پور - حسین الله‌وردى در یک دکه عرق‌فروشى نشسته است که سه مرد وارد مى‌شوند. یکى از...

شهرنوش پارسی‌پور - عبدالله که به شدت عاشق دختر شده نام او را مى‌پرسد. دختر ثریا نام دارد. او...

شهرنوش پارسی‌پور - خانم لقا دارد نقاشى مى‌کند که در باز مى‌شود و دختر بزرگش طلعت با سه بچه‌اش...

شهرنوش پارسی‌پور - ایرج به دیدار برادرش مهدى مى‌رود که به تازگى صاحب یک دختر شده. مى‌بیند که سه...

شهرنوش پارسی‌پور - فروغ تصمیم مى‌گیرد به اتفاق اکرم به گورستان برود و گور کریم را زیارت بکند....

شهرنوش پارسی‌پور - آذرماه که مدتى است متوجه شده رابطه‌اش با ایرج به سردى گراییده تصمیم مى‌گیرد کارى بکند....

شهرنوش پارسی‌پور - الیاس خان یک میهمانى مردانه داده و دوستان پان ایرانیست و چند نفرى را که با...

شهرنوش پارسی‌پور - ضارب شاه را که به شدت زخمى است به بیمارستان دکتر اعتماد مى‌آورند، اما او مى‌میرد....

شهرنوش پارسی‌پور - خودکشى احمد منصورى پروانه را بسیار اذیت مى‌کند. او دچار این توهم است که همه...

شهرنوش پارسی‌پور - احمد منصورى مرتب موى دماغ لعیا است و از او خواستگارى مى‌کند. دختر جوان به هیچوجه...

شهرنوش پارسی‌پور - درویشان در خانه شوکت و بهروز درباره عرفان حرف مى‌زنند و مى‌گویند که هر انسانى یک...