رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

KAMIB02

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۵۷ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

دکتر اعتماد و نیر زندگى عادى خود را دارند. آن‌ها دلبسته خلیل ملکى هستند و امیدوارند که جریان وابسته به او قدرت گیرد، اما این کار عملا امکان ندارد. هنگامى که دکتر مصدق به قدرت مى‌رسد زن و شوهر به او نیز علاقمند مى‌شوند. خلیل ملکى اعتقاد دارد که دکتر مصدق به نوعى سوسیالیست است. البته او ملى‌گراست، اما اعمالى که انجام مى‌دهد او را به سوسیالیست‌ها نزدیک مى‌کند. هنگامى که در سال ١٣٣٢ دکتر مصدق سقوط مى‌کند ضربه روحى بزرگى به دکتر اعتماد و نیر وارد مى‌آید. دکتر اعتماد خویشاوندى به نام حسین دولتیار دارد که ادعا مى‌کند در جریان‌هاى کودتاى بیست و هشت مرداد نقش مهمى بازى کرده است. او رابط تیمسار زاهدى و شاه بوده و…