یک سال از قطع رابطه یکجانبه کانادا با جمهوری اسلامی گذشت. در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۱، کانادا به طور یکجانبه و در اقدامی غیرمترقبه، نخست سفارت خود در تهران را تعطیل و متعاقب آن کلیه کادر دیپلماتیک ایران را اخراج کرد.
این در حالی است که اینک در ایران دولت جدیدی به ریاست حسن روحانی به روی کار آمده ولی از اظهارات وزیر خارجه کانادا برمیآید وی نسبت به «تغییری جدی» در ایران پس از روی کار آمدن دولت جدید خوشبین نیست.
به نظر میرسد به رغم تحولاتی که در ایران صورت گرفته، کانادا دولت روحانی را دولتی «امتحان پس داده» نمیشناسند که بخواهد یا بتواند تغییرات ضروری را در سیاست خارجی ایران به وجود آورد.
وی در مصاحبهای با “بیبیسی” فارسی گفت: «من نمیخواهم خیلی حرفم را تغییر بدهم. می فهمم که خیلی از مردم ایران به رییس جمهور جدید امید بستهاند. اما من به خوشبینی آنها نیستم. البته خیلی خوشحال میشوم که پیشبینیام اشتباه از آب درآید و شاهد یک رییس جمهور باشیم که میتواند تغییراتی جدی ایجاد کند.» (۱۷ شهریور ۹۲)
بیاعتنایی وزیر خارجه کانادا به انتخابات ایران آنگاه روشن شد که وی نتایج انتخابات ایران را به دلیل “آزاد نبودن فضای سیاسی ایران”، “بیمعنی” دانست. البته وی بعداً این موضع خود را به دلیل مخالفت ایرانیان مقیم کانادا و حزب مخالف، با پوزشخواهی تغییر داد.
موضع سخت کانادا در برابر تهران آنگاه حائز اهمیت است که در نظر آوریم مقامات بریتانیا (کشوری که سفارتشان در تهران مورد هجوم و یورش قرار گرفت)، از آمادگی وزیرخارجه این کشور برای دیدار با حسن روحانی در حاشیه اجلاس آتی مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۳ خبر دادهاند.
با این حساب جای این پرسش باقی است که موضع سرسختانه اتاوا برای عدم تجدید نظر در رابطه با تهران ناشی از چیست؟
دلایل قطع رابطه
دلیل اصلی وزیرخارجه کانادا در تجدیدنظر نکردن در روابط کشورش با تهران، عدم مشاهده تغییر در ایران است. موضع او مبنی بر مشاهده نکردن هیچ “«تغییری» در سیاست خارجی ایران، ناظر به پا برجا بودن دلایلی است که یک سال پیش در اتخاذ تصمیم اتاوا برای قطع رابطه با تهران موثر بود.
به رغم جمعیت ۳۰۰ هزار نفری مهاجران ایرانی در کانادا، حجم روابط تجاری دو کشور رقم چشمگیری ندارد و چشمپوشی کانادا از این مناسبات با توجه به برخی تهدیدات امنیتی، دشوار نیست.
در اطلاعیهای که وزارت خارجه کانادا سال پیش صادر کرده بود دلایلی به شرح زیر برای قطع رابطه با تهران برشمرده شده بود:
– جمهوری اسلامی تهديدی برای صلح و امنيت بينالمللی است.
– جمهوری اسلامی درحال کمک رسانی به رژيم اسد است.
– جمهوری اسلامی از اجرای قطعنامههای شورای امنيت سازمان ملل در برنامه هستهای خود امتناع میورزد.
– جمهوری اسلامی با لفاظیهای نژادپرستانه کشوری ديگر را (اسرائيل) تهديد میکند.
– جمهوری اسلامی ناقض معاهده وين ناظر بر حسن اجرای وظايف ديپلماتيک و همچنين مصونيت ديپلماتيک است.
صراحت وزیرخارجه کانادا در دلیل نخست تا آنجا بود که در نشست بينالمجالس در کبک کانادا (آبان ۹۱) تنها دوماه پس از قطع رابطه با تهران در حالی که نمایندگانی از مجلس ایران حضور داشتند، جمهوری اسلامی را «عمدهترين تهديد برای صلح و امنيت جهانی» به شمار آورد و به شدت نسبت به وضعيت وخیم حقوقبشر و وضعيت اقليتهای مذهبی، قومی و جنسی در ايران انتقاد کرد.
اتخاذ مواضع سرسختانه علیه تهران محدود به سخنان تند و تیز وزیرخارجه کانادا نیست. کانادا یکی از چند کشور پیشتاز در اعمال تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی نیز هست.
به نظر میرسد به رغم تحولاتی که در ایران صورت گرفته، کانادا دولت حسن روحانی را دولتی «امتحان پس داده» نمیشناسند که بخواهد یا بتواند تغییراتی لازم و ضروری را در سیاست خارجی ایران به وجود آورد.
مشارکت فعال در تحریم
اتخاذ مواضع سرسختانه علیه تهران محدود به سخنان تند و تیز وزیرخارجه کانادا نیست. این کشور یکی از چند کشور پیشتاز در اعمال تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی نیز هست که در کنار تحریمهای بینالمللی، خود نیز تحریمهای یکجانبهای را علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است. تاکنون نام ۶۰۰ شخصیت حقیقی و حقوقی از سوی کانادا در فهرست تحریمهای کانادا قرار گرفته همچنان که ارسال بیش از ۴۰ هزار دلار به ایران (به شرط آنکه در فهرست تحریمها نباشند) نیز ممنوع شده است.
در مساله نقض حقوقبشر، کانادا بیتردید در صف مقدم کشورهایی است که مشارکت فعالی در نشان دادن نقض حقوقبشر در ایران دارد. کشته شدن زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی- کانادایی که در سال ۲۰۰۳ به طور مشکوکی در تهران کشته شد، موتور محرک کانادا برای موشکافی در پرونده نقض حقوقبشر در ایران شده است.
دلایل پنهان: تجارت ناچیز، دریافت تهدید امنیتی
به رغم حضور جمعیت قابل ملاحظهای از مهاجران ایرانی در کانادا (رقمی بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر) حجم روابط تجاری دو کشور ایران و کانادا که هر یک از مزیتها نسبی خاص خود برخوردار هستند، رقم چشمگیری نیست. براساس آمار گمرك ايران حجم تجارت ايران با کانادا (دهمین اقتصاد بزرگ جهان) در سال ۲۰۱۲ تنها در حد ۱۳۰ میلیون دلار بود.
صرف نظر کردن از این حجم تجاری در حالی که کانادا برخی تهدیدات امنیتی از جمهوری اسلامی دریافت کرده، چندان برای اتاوا دشوار نبوده و نیست. یکی از جنجالیترین موارد دریافت تهدید امنیتی کانادا از سوی جمهوری اسلامی، به مصاحبه حمید محمدی، رایزن فرهنگی ایران بر میگردد که در تير ۹۱ با اشاره به اينکه «نسل دوم ايرانيان مقيم کانادا در مناصب گوناگون اين کشور “نفوذ فراوان” دارند» گفته بود که «ايرانيان مقيم کانادا، بايد از همان جايی که زندگی میکنند به کشور خود خدمت کنند.»
دولت کانادا که جانب سیاست واشنگتن را در حمله به سوریه گرفته، بازگشایی سفارت در تهران را قرین مصلحت نمیبیند و در کوتاه مدت منتظر میماند تا ببیند در صورت این حمله، جمهوری اسلامی دست به انتقام خواهد زد یا نه.
متعاقب اين مصاحبه، مقامات وزارت خارجه کانادا اين سخن را «عضوگيری جمهوری اسلامی از ايرانيان مقيم کانادا» تفسير کرده و اعلام خطر کردند «از آنجا که ايرانيان مقيم کانادا، اقوام بسياری در تهران دارند، ممکن است از اين راه مورد سوء استفاده قرار گيرند.»
ريک راث، سخنگوی وزارت خارجه کانادا همزمان تهديد کرده بود که «نيروهای امنيتی کانادا تلاش خود را برای مقابله با اين تهديدات انجام خواهند داد.» در نتیجه آن برخی از بانک های کانادايی اقدام به مسدود کردن حساب بانکی اتباع ايرانی- کانادايی به جرم ارتباط با ايران کردند.
همنوایی کانادا در حمله به سوریه
بیمیلی اتاوا برای تجدیدنظر در مناسباتش با تهران، در حالی به نخستین سالگرد خود رسیده که این کشور در کنار ایالات متحده موافقت خود را برای تنبیه بشار اسد برای بکار بردن سلاح شیمیایی علیه مردمش اعلام داشته است. این موضع صریح کانادا در اجلاس «گروه ۲۰» که در سن پترزبورگ برگزار گردید، نقطه قوتی برای تصمیم امریکا جهت حمله به سوریه شده است.
بدیهی است کشورهای حامی حمله به سوریه، نیم نگاهی به جمهوری اسلامی دارند که آیا در صدد حمایت از اسد برخواهد آمد یا نه چرا که برای مثال این تقریبا به روالی معمول در جمهوری اسلامی تبدیل شده که در صورت تصمیم به انتقامگیری، حمله به اماکن دیپلماتیک و نقض کنوانسیون وین یکی از راه های متعارف است. پرواضح است در چنین شرایطی که اتاوا جانب سیاست واشنگتن را در حمله به سوریه گرفته، فکر بازگشایی سفارت شان در تهران را قرین مصلحت نمیبیند.
نتیجه
به شرحی که گفته شد هرگونه احتمال در تجدید روابط تهران- اتاوا در گرو دو دسته عواملی کوتاهمدت و بلندمدت است. درکوتاه مدت اتاوا منتظر خواهد ماند تا ببیند آیا در صورت حمله امریکا به بشار اسد، جمهوری اسلامی دست به انتقامگیری خواهد زد یا نه؟
در درازمدت نیز اگر اتاوا تهدید امنیتی از سوی تهران دریافت نکند و چنانچه چرخ تجارت خارجی ایران به گونهای به چرخش درآید که مصلحت تجاری کانادا برای حضور در ایران ضروری باشد، شاید بتوان امیدوار بود که در آینده شاهد بازنگری کانادا در روابطش با تهران باشیم.
ممکن است شما و بعضی مردم گول خورده باشند ولی دنیا گول نمیخورد.
چیزی عوض نشده و نخواهد شد.
گروه احمدی نژاد با جیب پر پول رفتند و گروه فریدون جایگزین شدند و همگی مطیع و مطاع اوامر بیت رهبری میباشند.
faryad / 10 September 2013
جمهوری اسلامی کثیف ترین حکومت جهان است زیرا قاتل است دروغگوست دزداستبرای مردم ایران ارزشی قائل نیست و البته مردم هم از آخوندها متنفرند و دیر یا زود پوسیده و متلاشی میششوند آنگاه اسلام کثیف نیز از ایران برای همیششه گور اش را گم میکند آفرین برکانادا که این روش را انتخاب کرد اگر همه کشور ها این روش را انتخاب میکردند سرنگونی این رژیم اهریمینی تسریع میشد. همین
ernesto / 10 September 2013