حکومت ایران ادعا میکند که یکی از قدرتهای جهانی است. این ادعا در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همیشه و در همه عرصهها مطرح بود، اما در طول دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، در دولتهای نهم و دهم به اوج خود رسید. در دوران احمدینژاد، حتی صحبت از ارائه الگویی برای مدیریت جهان مطرح شد؛ مدیریتی که میخواهد در بر گیرنده همه عرصهها باشد.
این ادعاها اما گاهی با اتفاقهایی بسیار ساده ولی نادر به چالش کشیده شدهاند. به عنوان مثال چندی پیش تیم کشتی فرنگی نوجوانان ایران، به دلیل ناتوانی در تسویه حساب با هتل محل اقامتش در اولانباتور مغولستان، با تاخیری یک هفتهای به ایران بازگشت. این در حالی بود که تیم ایران برای شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا به مغولستان سفر کرده بود و در مجموع امتیازات، با دو طلا، دو نقره و یک برنز مقام سوم را به دست آورد.
چندی پیش، خبر سرگردان ماندن نوجوانان تیم کشتی ایران در مغولستان در شرایطی منتشر شد که سرپرست این تیم به تهران رسیده بود. موسی طباطبایی، در اولین واکنش به این خبر به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گفته بود: «من دیشب به تهران بازگشتم و از اتفاقات مغولستان خبر دقیقی ندارم اما میدانم که در آنجا بانک و سفارت نداشتیم. بهخاطر همین برای حواله کردن پول با مشکل مواجه بودیم. قرار بود تیم دیشب به تهران بازگردد اما چون با هتل تسویه نکرده بودند این کار صورت نگرفت. البته من با سرمربی تیم صحبت کردم و گفتهاند که گویا پول حواله شده و قرار است تیم طی امروز و فردا به تهران بازگردد.»
طباطبایی اما روز یکشنبه، سیزدهم مردادماه، در گفتوگویی دوباره با خبرگزاری ایسنا گفته است یک شب را در راهروی هتل خوابیده و گله کرده که بعضیها بدون اطلاعات انتقاد میکنند. او با اشاره به اینکه برای حضور در سالن آیدی کارت نداشته، گفته است: «حتی پول نبود که برای من آیدی کارت صادر شود و من یک شب در راهروی هتل خوابیدم. البته رفتار مغولها هم خیلی ناشایست بود. آنها سال گذشته ۲۷ روز در ایران مهمان بودند و ما حتی پول بلیتشان را هم دادیم ولی بهخاطر دیر شدن پول تسویه محل اقامت، چنین رفتاری با کشتیگیران و مربیان ما انجام دادند. من هم اگر در مغولستان میماندم هشت میلیون پول بلیتی که برای بازگشتم بود میسوخت و دوباره باید بلیت میگرفتم که این تحمیل یک هزینه اضافی به فدراسیون بود.»
او اضافه کرده که از کسی که هیچ پولی به او داده نشده نباید انتظار معجزه داشت.
«مشکل اصلی ورزش ما نبود مدیریت سالم است. یعنی این نیست که پول نباشد، پول هست اما متاسفانه اینها درست خرج کردن و هزینه کردن را بلد نیستند. ورزش ما در طول سالهای گذشته بیشترین ضربه را از همین ناحیه خورده است. مشکلی که از قدیمالایام هم بوده و همچنان هم به چشم میآید.» محمد تقوی
محمد تقوی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال که در حال حاضر در بیرمنگام انگلستان ساکن است، اما بر نقطه مبهم اتفاقهایی که در اولانباتور مغولستان افتاده است انگشت میگذارد. او میگوید: «یک سئوالی که در مورد این اتفاق مغولستان برایم ایجاد شده و ذهنم را مشغول کرده این است که وقتی یک تیم برای شرکت در یک مسابقه بینالمللی میرود، معمولاً میزبان باید تمام هزینهها را تقبل کند. اینجا هم فکر میکنم مشکل اصلی این بوده که این بچهها احتمالاً یک هزینه اضافهای به وجود آوردهاند که ممکن است هزینه تلفن یا چیزهای دیگری بوده باشد که به احتمال زیاد هزینه ناچیزی هم بوده اما نتوانستهاند آن را تامین کنند. این مسئله مهمترین نقطه ابهام این ماجراست. اینکه این هزینهای که نتوانستهاند آن را تسویه کنند چه بوده؟ اگر پول هتل بوده باشد که این بر عهده میزبان است. هزینههای جانبی هم که معمولاً ناچیزند. من خیلی متاسفم که سرپرست تیم کشتی فرنگی نوجوانان که نماینده فدراسیون کشتی در آنجا بوده، نتوانسته چنین مشکلی را حل کند.»
در آخرین صحبتهای منتشر شده از سرپرست تیم کشتی فرنگی نوجوانان، نقطه مبهم مورد اشاره محمد تقوی روشن نشده است.
این ماجراها اما علاوه بر اینکه ادعاهای حکومت ایران را در حوزه مدیریت به چالش میکشد، احتمالاً پرسشهای دیگری را هم ایجاد میکند. یکی از این پرسشها میتواند این باشد که پول ورزش ایران کجا میرود و صرف چه میشود؟
پولی که هست، مدیری که نیست
سال هزار و سیصد و هفتاد، دوشنبه، هفت مرداد. تیم استقلال باید در فینال جام باشگاههای آسیا، با تیم لیائونینگ چین بازی میکرد. این بازی به میزبانی داکای بنگلادش برگزار میشد. یک روزنامهنگار ورزشی در روایتی از آن روز مینویسد: «آن روز میگفتند بازیکنان نان برای خوردن ندارند! آنقدر گرسنگی کشیدهاند که میخواهند زودتر بازیها تمام شود و برگردند تهران. همه نگران بودند. سه سال از جنگ گذشته بود و اوضاع ورزش و فوتبال هم خوب نبود. پولی برای خرج کردن نبود.»
مشکل نبود پول سالهاست که در عرصه ورزش ایران وجود دارد و از طرف افراد و گروههای مختلف مطرح میشود اما آیا ورزش ایران هنوز و همچنان گرفتار بیپولی است؟
محمد تقوی، در پاسخ به این سئوال که پول ورزش ایران کجاست و چگونه خرج میشود، با اشاره به ماجرایی که برای تیم کشتی فرنگی نوجوانان پیش آمده است، میگوید: «یک مشکلی که در کل ورزش ما وجود دارد و من همیشه گفتهام و حالا هم جا دارد عنوان کنم این است که مشکل اصلی ورزش ما نبود مدیریت سالم است. یعنی این نیست که پول نباشد، پول هست اما متاسفانه اینها درست خرج کردن و هزینه کردن را بلد نیستند. ورزش ما در طول سالهای گذشته بیشترین ضربه را از همین ناحیه خورده است. مشکلی که از قدیمالایام هم بوده و همچنان هم به چشم میآید.»
تقوی معتقد است تا زمانی که این مشکل برطرف نشود باز هم اتفاقی مثل آنچه در مغولستان رخ داد، خواهد افتاد. او میگوید: «به هر حال این اولین باری نیست که چنین اتفاقی در ورزش ما میافتد و احتمالاً آخرین بار هم نخواهد بود. مدیریت درست که نباشد اینطور میشود که نوجوانان فرنگیکار کشتی ایران، در مغولستان پول هتل را ندارند بدهند. پول تلفن را ندارند و چه و چه. واقعاً اینجا مسئول ورزش کشور، آقای عباسی به عنوان وزیر ورزش یا هر کس دیگر که هست، باید جوابگو باشد. چه اتفاقی افتاده که آن آقایی که به عنوان سرپرست رفته، قبل از تیم به ایران برگشته؟»
نوجوانان و جوانانی که به عنوان نماینده یک کشور به جایی میروند، به مراقبت بیشتر نیازمندند. بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران درباره این مراقبتها میگوید: «من میبینم اینجا در انگلستان، وقتی بچههای ما زیر سن هستند (زیر هفده سال) و قرار است از طریق مدرسه جایی بروند و به مسافرتی عازم بشوند، شما یک فرمی پر میکنید و امضا میکنید تا به مسئول مربوطه اجازه بدهید که از فرزندتان مراقبت کند. سرپرست تیم کشتی فرنگی نوجوانان ایران کجا بوده که زودتر از همه از مغولستان برگشته؟ اینها اتفاقاتی هستند که واقعا مسئولان ورزش در ایران باید به آنها رسیدگی کنند.»
محمد تقوی: «یک سوالی که در مورد این اتفاق مغولستان برایم ایجاد شده و ذهنم را مشغول کرده این است که وقتی یک تیم برای شرکت در یک مسابقه بینالمللی میرود، معمولا میزبان باید تمام هزینهها را تقبل کند. اینجا هم فکر میکنم مشکل اصلی این بوده که این بچهها احتمالا یک هزینه اضافهای به وجود آوردهاند که ممکن است هزینه تلفن یا چیزهای دیگری بوده باشد که به احتمال زیاد هزینه ناچیزی هم بوده اما نتوانستهاند آن را تامین کنند. این مسئله مهمترین نقطه ابهام این ماجراست.»
تقوی اما در جواب این پرسش که آیا همه مشکلات ورزش ایران به مدیریت برمیگردد، میگوید: «اگر ما بخواهیم به همه آنچه در ورزشمان اتفاق میافتد بپردازیم، موضوع کمی فرق میکند. اینکه مثلا تیم ملی والیبالمان موفقیتهای خیره کننده کسب میکند یا تیم ملی فوتبالمان به جام جهانی میرود یا در کشتی گاهی نتایج خوبی به دست میآوریم، نشان میدهد که ما از نظر فنی گاهی نتایج قابل قبولی البته در کوتاه مدت به دست میآوریم اما در بلندمدت ما نتیجههای خوبی نمیگیریم. ضمن اینکه نتایج خوب، معمولاً حاصل تلاش و ممارست خود ورزشکاران است، نه برنامهریزیهای مسئولان ورزش کشور. ما باید ببینیم بودجهای که برای ورزش ما تخصیص داده میشود، در کجا خرج میشود و حتی اصلاً باید ببینیم این بودجه از کجا میآید.»
او درباره ویژگی مدیران ورزش ایران هم میگوید: «متاسفانه کسانی که در کشور ما در حوزه ورزش مسئول هستند- حالا چه به عنوان وزیر ورزش که یکی دو سال است داریم و قبل از آن که سازمان تربیت بدنی را داشتیم- و باید هزینه ورزش ایران را برآورد کنند، بیشتر به دنبال این هستند که خودشان را یک آدم همه کاره در ورزش نشان بدهند. به همین دلیل بودجهها را میبرند به جاهایی که بیشتر در مطبوعات بازخورد دارد و بیشتر توی چشم است؛ مثل فوتبال. ما میبینیم که یک دهم هزینههایی که در فوتبال میشود در کشتی که ورزش اول کشور ماست نمیشود.»
وعدههای سر خرمن
پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در مقابل کره جنوبی و صعود این تیم به جام جهانی سال ۲۰۱۴ برزیل، محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم، در مراسمی از اعضای این تیم قدردانی کرد.
در این مراسم که به گرفتن عکس یادگاری با ملیپوشان انجامید، رئیس جمهور پیشین ایران از مسئولان فدراسیون فوتبال خواست تا هر چه میخواهند را برای برآورده شدن مطرح کنند. او گفت که نیازهای تیم ملی برای حضور مقتدرانه در جام جهانی در زمان استقرار همین دولت (دولت دهم) تامین خواهد شد.
اما هنوز محمود احمدینژاد بر سر کار بود که صدای اعتراض کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، بلند شد: «با ما عکس یادگاری میگیرند ولی پول نمیدهند.»
او در اولین نشست خبری پس از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی برزیل، به شدت از بیبرنامهگی سازمان لیگ و همچنین عدم حمایت مالی لازم از تیم ملی فوتبال انتقاد کرد. اردوی پرتغال تیم ملی هم لغو شد چون همچنان پولی در بساط نیست و این پرسش به قوت خود باقی است که پس این پولها که وعدهشان داده میشود، کجا میروند؟
محمد تقوی در این زمینه میگوید: «به نظر من مسئله همچنان نبود مدیریت و برنامهریزی درست در ورزش ماست. ما باید برنامهریزی داشته باشیم. ما باید این فکر را میکردیم که اگر قرار است تیممان به جام جهانی برود، هزینههایش از کجا باید تامین شود. ما آمدهایم این همه هزینه کردهایم با آقای کیروش. من واقعاً اطلاعی از مبلغ دقیق قرارداد ایشان ندارم و نمیدانم چقدر به ایشان دادهاند. هر چقدر دادهاند نوش جانشان اما مسئولان فدراسیون فوتبال و متولیان ورزش در ایران باید این حدس را میزدند و این احتمال را میدادند که اگر این تیم به جام جهانی رفت، هزینههایش چگونه تامین خواهد شد. متاسفانه نبود برنامه باعث شده حالا که تیم رفته جام جهانی، مسئولان به فکر تامین بودجه لازم بیفتند. چون این بودجه از قبل تخصیص داده نشده، حالا باید منبع آن مشخص بشود و این زمان میبرد چون باید از طریق دولت فراهم شود. این در حالی است که در همه جای دنیا، فدراسیونهای فوتبال زیر نظر دولت نیستند و برای خودشان یک جایگاه جدا و منابع بودجه جداگانهای دارند، اما چون فدراسیون فوتبال ما وابسته به دولت است، بودجه آن را هم دولت باید تامین کند و با توجه به اینکه دولت جدید هم تازه روی کار آمده، کارها گره میخورد.»
تقوی در ادامه میگوید: «من همچنان فکر میکنم پول هست در ورزش ما. این نیست که پول وجود نداشته باشد اما مدیریت صحیحی وجود ندارد که این پول را خوب هزینه کند. ما متاسفانه میبینیم که آقای کیروش میگوید که وقتی ما به جام جهانی رسیدیم آمدند با ما عکس یادگاری گرفتند اما هیچکس برای اجرای برنامههای تیم ملی به ما پول نمیدهد. این خیلی بد است که یک مربی حرفهای در این حد و اندازهها به جایی برسد که چنین چیزی را اعلام کند، چون مربیهای حرفهای معمولاً درباره چنین موضوعاتی صحبت نمیکنند و مسائل مالی را اینطوری باز نمیکنند. من فکر میکنم که او را به جایی رساندهاند که آمده و این حرفها را زده.»
فوتبالیستهای دولتی، تا بوده چنین نبوده
محمد تقوی، بازیکن سابق و تحلیلگر امروز فوتبال، بر چه اساس و مبنایی میگوید که در ورزش ایران پول کافی وجود دارد؟ چون به نظر میرسد که بیشتر «ادعای وجود پول» مطرح است.
پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در مقابل کره جنوبی و صعود این تیم به جام جهانی، محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم، در مراسمی از اعضای این تیم قدردانی کرد. در این مراسم که به گرفتن عکس یادگاری با ملیپوشان انجامید، رییس جمهور پیشین ایران از مسئولان فدراسیون فوتبال خواست تا هر چه میخواهند را برای برآورده شدن مطرح کنند اما هنوز محمود احمدینژاد بر سر کار بود که صدای اعتراض کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، بلند شد: «با ما عکس یادگاری میگیرند ولی پول نمیدهند.»
مبنای آنچه تقوی میگوید، لیگ حرفهای فوتبال ایران است: «اگر ما نگاه کنیم به اتفاقهایی که در ورزش ما میافتد، به عنوان مثال قراردادهای بازیکنان فوتبالمان، آنوقت میبینیم که پول هست. بازیکنان فوتبال ما دارند قراردادهای میلیاردی میبندند. این قرارداد میلیاردی از کجا آمده؟ باشگاه استقلال، باشگاه پرسپولیس یا حتی باشگاه سپاهان چطور میتوانند چنین قراردادهایی ببندند؟ این تیمها همه تیمهای دولتی هستند. پول اداره این باشگاهها از کجا میآید که میتوانند چنین قراردادهایی ببندند؟ پس پول هست. سپاهان چطور اینقدر هزینه میکند؟ من نمیگویم چرا میکند. این تیم باید این هزینهها را بکند چون میخواهد در رقابتهای قهرمانی آسیا شرکت کند اما حتماً منبع مالی دارد که میتواند این کارها را بکند. اما سئوال این است که چرا پول برای سپاهان هست اما برای کشتی نیست؟ سپاهان که تیم خصوصی نیست. من فکر میکنم ما تنها تیم خصوصیای که الان در فوتبالمان داریم تیم راهآهن است و بقیه تیمها از منابع دولتی استفاده میکنند. این منابع دولتی است که به تیم سپاهان اجازه میدهد تا با بازیکنانش میلیاردی قرارداد ببندد، اما چرا همین پول نیست تا تیم ملی بتواند برود در پرتغال اردو بزند؟»
گرچه شواهد موجود ادعای تقوی درباره قراردادهای میلیاردی را تائید میکنند، اما در مورد پرداخت رقمهای میلیاردی هم همیشه حرف و حدیث وجود دارد و معمولاً بازیکنان تا مدتها از باشگاههایشان طلبکار میمانند. تقوی در جواب این پرسش که باز هم انگار پول نیست و ادعا شده که چنین پولی وجود دارد، میگوید: «در مورد باشگاه سپاهان شما کمتر چنین چیزی را میبینید و میشنوید. یعنی شما کمتر میبینید که سپاهان مشکل مالی داشته باشد. در مورد پرسپولیس سال قبل این مشکل وجود داشت. همینطور در مورد استقلال. در دیگر تیمهای لیگ هم کم و بیش این مشکل وجود دارد، اما سایپا، پیکان و دیگر تیمهایی که به صنایع دولتی وابستهاند، چنین مشکلاتی ندارند.»
تقوی با اشاره به پاداشهایی که به بازیکنان داده میشود، میگوید: «شما نگاه کنید مثلاً امسال تیم پرسپولیس در اولین بازیاش در لیگ، تیم تراکتورسازی را برده. ما میبینیم که به بازیکنان بهخاطر این برد کادو داده میشود، حالا هر چقدر. مثلاً لباسشویی میدهند یا هر چیز دیگری که میدهند. اما این هدیه را آقای رویانیان به عنوان مدیر عامل باشگاه پرسپولیس از چه منبعی تامین کرده است؟ مطمئنا آن منبع دولتی است. این منبع دولتی چطور میتواند به بازیکنان باشگاه پرسپولیس پاداش بدهد اما نمیتواند برای کشتیگیران نوجوانی که میروند در مغولستان سرگردان میشوند فراهم بشود؟ این به دلیل آن است که کشتی جایگاه آنچنانی در تبلیغات ندارد و مردم آن را دنبال نمیکنند اما در فوتبال، مدیران میتوانند خودشان را نشان بدهند و مطرح کنند. در واقع من میخواهم بگویم این هزینههایی که معمولا در فوتبال میشود بیشتر از اینکه برای خود فوتبال باشد برای این است که آن مدیر خودش را یک فرد ورزشی و کاربلد نشان بدهد و برای خودش تبلیغ کند.»
ماجرایی که برای تیم کشتی فرنگی نوجوانان ایران در مغولستان پیش آمد، گرچه در نوع خود اتفاقی استثنایی است اما در میان خاطرات ورزشکاران ایرانی، میتوان نمونههای مشابهی برای آن پیدا کرد.
محمد تقوی با اشاره به دو نمونه از این اتفاقها میگوید: «در زمان ما اما اینجوری نبود واقعاً. من میتوانم این را تاکید و تائید بکنم که در زمان ما حداقل در بحث مدیریتی افرادی که آن زمان در حوزه ورزش مسئول بودند، خیلی کاربلدتر از الان بودند. من یادم میآید زمانی با تیم ملی رفته بودیم نپال. اردو خوب نبود. آن زمان آقای دهداری سرمربی تیم ملی بودند. آمدند گفتند ما اردویمان مناسب نیست و اتاقهایمان باید عوض شوند. در چنین شرایطی معمولاً اینگونه است که کشور میزبان این هزینه را تقبل نمیکند. یعنی آنها میگویند که ما این هتل را برای شما در نظر گرفتهایم و شما اگر میخواهید به هتل دیگری بروید باید پولش را خودتان بدهید. آن زمان از طرف سفارت آمدند و مبلغ اضافه را دادند و ما هتلمان را عوض کردیم. در زمان سرمربیگری آقای مایلیکهن هم یک بار با تیم ملی به کانادا رفته بودیم. هزینه استفاده از تلویزیون و موبایلها زیاد شده بود. آن زمان آقای مصطفوی رییس فدراسیون بودند. آمدند و با ارتباطاتی که خودشان داشتند مشکل را حل کردند. همه حرف من این است که بحث، بحث مدیریتی است. این اتفاقات برای ما هم میافتاده اما مشکل امروز ما در ورزش مدیریت است که باید هر چه سریعتر این مشکل حل شود.»
این نقل قولتان از آقای تقوی درست نیست: «یک سوالی که در مورد این اتفاق مغولستان برایم ایجاد شده و ذهنم را مشغول کرده این است که وقتی یک تیم برای شرکت در یک مسابقه بینالمللی میرود، معمولا میزبان باید تمام هزینهها را تقبل کند. اینجا هم فکر میکنم مشکل اصلی این بوده که این بچهها احتمالا یک هزینه اضافهای به وجود آوردهاند که ممکن است هزینه تلفن یا چیزهای دیگری بوده باشد که به احتمال زیاد هزینه ناچیزی هم بوده اما نتوانستهاند آن را تامین کنند. این مسئله مهمترین نقطه ابهام این ماجراست.»
تیم میزبان فقط امکانات میزبانی را مهیا میکند و فهرست هتلها و هزینهها را از قبل اعلام میکند تا تیمها بر حسب نفرات اعزامی، بدانند که چقدر پول باید با خودشان ببرند. این مسئله در تمام ورزشها به همین صورت است. فقط در مسابقات فوتبال رفت و برگشت و یک سری مسابقات دوستانه که بر اساس دعوت انجام میشوند، میزبان هزینهها را تقبل میکند.
شما فکرش را بکنید در یک مسابقات جهانی که مثلا 170 کشور در آن شرکت میکنند، اگر میزبان بخواهد همه هزینهها را بدهد که دیگر کدام کشوری حاضر است درخواست میزبانی کند؟!
میزبان، هتل را با هزینههایش معرفی میکند و تیمها به همان اندازه بودجه (تنخواه) تامین میکنند. حالا شما یک کشوری را در نظر بگیرید که دست خالی بیاید!
این هم سایت رسمی مسابقات کشتی آزاد و فرنگی قهرمانی جهان در سال 2013 به میزبانی مجارستان است. صفحه مربوط به هتلها و هزینهها را میتوانید ببینید.
http://www.wrestling2013.com/en/meghivo_es_hotel_info
دیدهبان / 14 August 2013