من بهعنوان نماینده شهروندان پیتسبورگ انتخاب شدم، نه پاریس. قول دادم از هر توافقی که منافع آمریکا را تامین نمیکند خارج شوم یا دوباره مذاکره کنم.
اینها جملاتی هستند که دونالد ترامپ سال در ۲۰۱۷ پیش خروج ایالات متحده از توافقنامه بینالمللی اقلیمی پاریس در سال ۲۰۱۵ ادا کرد. او با رویکرد انزواطلبانه سیاسی خود، حکمرانی دولتش را در حوزه محیط زیست بر مقرراتزدایی حفاظت از محیط زیست به نفع تقویت صنایعی مانند زغالسنگ، نفت و گاز متمرکز کرد. اولویت دولت ترامپ رشد اقتصادی و ایجاد مشاغل به هر قیمتی بود. برای ترامپ اهمیتی نداشت که نتایج سیاستهای او در مکانهای و حوزههای دیگر ویرانی ایجاد کند. شعار او این بود: «اول آمریکا»
در توافقنامه پاریس، ۱۹۷ کشور در جهان موافقت کردند که بهطور داوطلبانه آلودگی ناشی از گرما را که باعث بحران اقلیمی میشود، کاهش دهند. هدف از این توافق حفظ گرمایش جهانی تا ۲ درجه سانتیگراد بالاتر از دمای قبل از صنعتی شدن بود. ترامپ با خروج از این توافق بازی را بر هم زد و بر مشارکت جهانی برای رفع و کنترل بحران زیستمحیطی پشت کرد.
البته ایران هم در این مورد دستکمی از دولت ترامپ ندارد و هنوز پس از ۹ سال توافقنامه اقلیمی پاریس در مجلس شورای اسلامی امضا نشده است. بهطور کلی، اگر برخی از کشورها در مشارکت جهانی در حل بحران زیستمحیطی تعلل کنند و حضور موثری بهعمل نیاورند، روند مهار بحران زیستمحیطی ناقص و آهسته پیش خواهد رفت و شاید دیگر زمانی برای رفع بسیاری از بحرانها نمانده باشد.
بنابراین هر شهروندی که به سلامت عمومی انسانها، حیوانات و تمام موجودات زنده، محیط زیست، علم، واقعیتها و مشارکت جهانی برای برطرف کردن بحرانهای ملی و جهانی اهمیت میدهد، از روی کار آمدن دونالد ترامپ نگران است.
سهم آمریکا در بحران زیستمحیطی: دومین تولیدکننده بزرگ دیاکسید کربن
به گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده آمریکا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان است و بهطور چشمگیری در آلودگی زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی نقش دارد. این کشور دومین تولیدکننده بزرگ کربندیاکسید (CO₂) در جهان پس از چین است و حدود ۱۴ تا ۱۵ درصد از انتشار جهانی گازهای گلخانهای را به خود اختصاص میدهد. در سال ۲۰۲۲، آمریکا بیش از ۵ میلیارد تن دیاکسید کربن در هوا منتشر کرد، که بیشتر این انتشار از سوزاندن سوختهای فسیلی برای تولید برق، حمل و نقل و صنایع بود.
بخش انرژی و حملونقل در آمریکا مسئول بیشترین میزان انتشار گازهای گلخانهای هستند. نیروگاهها بهویژه به دلیل مصرف بیش از حد زغالسنگ و گاز طبیعی، و بخش حملونقل به دلیل استفاده گسترده از خودروهای شخصی و هواپیماها، سهم بالایی در تولید دیاکسیدکربن دارند.
آمریکا به جز استثنای دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سالهای اخیر در تلاش بوده تا با وضع قوانین سختگیرانهتر و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، به کاهش انتشار گازهای گلخانهای دست یابد. دولت آمریکا قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانهای را به میزان ۵۰ تا ۵۲ درصد نسبت به سطح سال ۲۰۰۵ کاهش دهد و تا سال ۲۰۵۰ به «انتشار خالص صفر» برسد.
چالشهای سیاستهای زیستمحیطی ریاست جمهوری ترامپ
دونالد ترامپ در کمپین ریاست جمهوری خود برنامههای خود برای سیاستهای انرژی و اقلیمی را با تمرکز بر افزایش تولید سوختهای فسیلی، کاهش مقررات در صنعت انرژی و محدود کردن ابتکارات انرژیهای تجدیدپذیر اعلام کرده است. با این حال، اجرای این برنامهها با چالشهای بسیاری روبهرو است و چالشهای اجرایی فراواناند.
تغییرات در نظام قضایی و نظارتی
وزارت کشور که بخشهای وسیعی از زمینهای عمومی و آبهای فدرال را مدیریت میکند و بر همه چیز از حفاری نفت در دریا گرفته تا حفاظت از گونههای در خطر انقراض نظارت دارد، ممکن است در دولت دوم ترامپ زیر نظارت شدید دولت قرار گیرد.
با وجود این، بسیاری از اهداف ترامپ در حوزه انرژی به همکاری کنگره نیاز دارد که ترکیب آینده آن تا زمان انتخابات مشخص نخواهد بود. اگر او نتواند حمایت کافی از کنگره را به دست آورد، توانایی او برای دستیابی به این اهداف محدود خواهد بود.
قوانین دوره بایدن مانند قانون سرمایهگذاری در زیرساختها و مشاغل (IIJA) و قانون کاهش تورم (IRA) سرمایهگذاریهای قابل توجهی در انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختها ایجاد کردهاند. این قوانین بدون تصویب کنگره بهسادگی لغو یا تغییر نخواهند شد، حتی در صورت حمایت بیشتر جمهوریخواهان در کنگره.
با این حال، تمایل قضایی محافظهکارانه در دادگاههای فدرال، از جمله تصمیمات اخیر دیوان عالی میتواند به ترامپ در اجرای برنامههای کاهش مقررات کمک کند. تصمیماتی که قدرت نهادهای نظارتی را محدود میکنند یا قوانین را بهطور جدیدی تفسیر میکنند، ممکن است تغییر قوانین محیط زیستی و اقلیمی را برای ترامپ آسانتر کنند.
تناقضات در ادعاها
ترامپ یکی از سیاستمدارانی است که در گفتههایش بیشترین اخبار جعلی و نادرست را ابراز کرده است. او اغلب میزان ذخایر نفت و گاز ایالات متحده و تأثیر سیاستهای خود بر هزینههای انرژی را بزرگنمایی کرده است. ایالات متحده در حال حاضر به دلیل پیشرفتهای فناوری در تولید سوختهای فسیلی، نه بهطور خاص به دلیل تغییرات سیاستی، یک بازیکن قوی در بازار جهانی انرژی است.
همچنین، ادعاهای او مبنی بر اینکه سیاستهای حفاری تهاجمی میتواند هزینههای انرژی را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد، بیش از حد خوشبینانه به نظر میرسد، زیرا قیمتگذاری نفت در بازار جهانی تعیین میشود و اقدامات ایالات متحده به تنهایی تأثیر چندانی بر قیمتها نخواهد داشت.
افزایش انتشار گازهای گلخانهای
حمایت شدید ترامپ از صنعت سوختهای فسیلی در دوران اول ریاست جمهوری او آشکار بود و اگر او به کاخ سفید برود میکوشد این سیاستها را دوباره پیگیری کند. او زمانی که بر مسند قدرت بود مجوزهای حفاری نفت و گاز را در اراضی فدرال و دریایی تسهیل کرد و موانع قانونی برای استخراج سوختهای فسیلی را کاهش داد. این سیاستها به افزایش تولید و مصرف سوختهای فسیلی منجر شد و کاهش انتشار کربن و حرکت به سوی انرژیهای تجدیدپذیر را به تعویق انداخت. ترامپ همچنین برنامه دارد که ذخایر استراتژیک نفتی را که به گفته او در دوره بایدن به هدر رفته، دوباره پر کند و تأمین امنیت انرژی را تقویت کند.
اگر او تولید سوختهای فسیلی را افزایش و مقررات محیط زیستی را کاهش دهد احتمالاً سطح انتشار گازهای گلخانهای در آمریکا افزایش بیشتری خواهد یافت. این افزایش میتواند به گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی بیشتر دامن بزند، زیرا ایالات متحده یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان است.
کاهش پیشرفت انرژیهای تجدیدپذیر
یکی دیگر از موانع ترامپ موضوع انرژیهای تجدیدپذیر و وسایل نقلیه الکتریکی است. او بهشدت با ابتکارات انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی باد و خورشیدی، مخالف است و آنها را پرهزینه و ناکارآمد میداند. او همچنین از مشوقهای وسایل نقلیه الکتریکی انتقاد میکند و مدعی است این سیاستها به ضرر خودروسازان سنتی و به نفع چین است.
اگر او به ریاست جمهوری بازگردد، انتظار میرود حمایتها و سرمایهگذاریهای دولتی در این بخشها کاهش یابد که میتواند رشد و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را محدود کند. این امر میتواند بر تلاشهای جهانی برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی تاثیرات منفی داشته باشد.
خروج از توافقات اقلیمی
ترامپ در صورت بازگشت به قدرت، احتمال دارد دوباره این ایالت متحده را از توافقنامه پاریس خارج کند یا حتی از توافقات اقلیمی بینالمللی دیگر نیز خارج شود. این اقدام نه تنها پیشرفتهای داخلی آمریکا در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه میتواند به کاهش انگیزه کشورهای دیگر برای پیوستن یا پایبندی به این توافقات منجر شود.
لغو یا تضعیف قوانین محیط زیستی
بر اساس گزارشی از نیویورک تایمز، ترامپ بهطور مشخص در طول چهار سال ریاست جمهوری خود، تلاش کرد نزدیک به ۱۰۰ قانون زیست محیطی، از جمله محدودیتهای دوران اوباما در مورد گازهای گلخانهای نیروگاهها و خودروها و حفاظت از تالابها را لغو یا تضعیف کند.
همانطور که پیشتر اشاره کردم، سیاست ترامپ بر کاهش قوانین و مقررات محیط زیستی متمرکز است. او معتقد است که بسیاری از این قوانین مانع از رشد اقتصادی و افزایش اشتغال میشوند. تضعیف این قوانین میتواند به افزایش آلودگی هوا، آب، و خاک در آمریکا بینجامد و تأثیرات منفی بلند مدتی بر سلامت عمومی و محیط زیست در سراسر جهان داشته باشد.
او در دوران ریاست جمهوری خود با حذف قوانین مربوط به انتشار گازهای گلخانهای از نیروگاهها، کاهش استانداردهای مصرف سوخت خودروها، و تضعیف مقررات حفاظت از آبهای آمریکا، تأثیرات منفی بزرگی بر محیط زیست گذاشت. این تغییرات به افزایش آلودگی هوا و آب و کاهش حفاظت از منابع طبیعی انجامید.
تضعیف آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا
در دوران ریاست جمهوری ترامپ، آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا (EPA) با تغییرات گستردهای در سطح رهبری و دستورالعملهای اجرایی روبهرو شد. ترامپ افرادی را منصوب کرد که مخالف مقررات زیستمحیطی بودند و بسیاری از وظایف نظارتی این سازمان را کاهش دادند. این تضعیف نهادی به کاهش ظرفیت EPA در نظارت و اجرای قوانین زیستمحیطی منجر شد.
ماری اونز پاول، عضو سازمان حفاظت محیط زیست در گزارشی از واشنگتن پست درباره دانشمندستیزی دولت ترامپ گفت دولت ترامپ بهویژه محققان اقلیمی در آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا را هدف قرار داد. ترامپ گرمایش کره زمین را یک «فریب» نامید و در اولین سال ریاست جمهوری او، منصوبان سیاسی او سه دانشمند EPA را از سخنرانی در مورد تغییرات اقلیمی در کنفرانسی در ایالت رود آیلند منع کردند.
تیم وایت هاوس، مدیر اجرایی کارکنان عمومی برای مسئولیت زیست محیطی، یک گروه حمایتی غیرانتفاعی درباره خطر ریاست جمهوری مجدد ترامپ گفت:
اگر ترامپ در دوره جدید پیروز شود و مجلس نمایندگان یا سنا در کنترل جمهوری خواهان باشند، هیچ سازمان یا دانشمندی از دست ترامپ امنیت شغلی و علمی نخواهد داشت. اگر او به قدرت برسد مطلقاً هیچ نظارت معناداری وجود نخواهد داشت.
اثر بر اقتصاد و رقابت جهانی
سیاستهای ترامپ ممکن است با تمرکز بر سوختهای فسیلی و مخالفت با انرژیهای تجدیدپذیر، به کاهش رقابتپذیری ایالات متحده در بازار جهانی انرژیهای پاک و نوآوریهای سبز منجر شود. در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر به سوی توسعه فناوریهای سبز و کاهش انتشار کربن حرکت میکنند، آمریکا ممکن است از این روند عقب بماند.
منتقدان سیاستهای زیستمحیطی ترامپ
به گفته کنشگران محیط زیست دولت ترامپ در دوران حکومت صدها دانشمند را کنار گذاشت، بی صدا کرد یا مجبور به اخراج کرد و تحقیقات در مورد ویروس کرونا، تولید مثل و پیشبینی طوفان را نادرست معرفی کرد. از آن دوره تا کنون بسیاری از سازمانها، دانشمندان، کارشناسان و کنشگران به سیاستهای ضدمحیط زیستی دوران ریاست جمهوری ترامپ انتقاد کردهاند. یکی از سازمانهای منتقد به سیاستهای ضد زیستمحیطی دولت ترامپ بنیاد صلح سبز است. این سازمان جهانی محیط زیستی بهشدت از سیاستهای ترامپ در حمایت از صنایع سوخت فسیلی و خروج او از توافقنامه پاریس انتقاد کرد. این سازمان او را به تضعیف تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی متهم کرد.
انجمن ملی حفاظت از منابع طبیعی (NRDC) نیز بارها اقدامات ترامپ را محکوم کرد، بهویژه زمانی که او به لغو قوانین حفاظت از هوا و آب پرداخت. NRDC اعلام کرد که این اقدامات تهدیدی برای سلامت عمومی و محیط زیست بهشمار میروند.
مایکل مان (Michael E. Mann)، دانشمند برجسته اقلیمشناس و نویسنده کتابهای متعددی در زمینه تغییرات اقلیمی، بهشدت از ترامپ انتقاد کرد. او اعلام کرد که سیاستهای ترامپ بر اساس نادیده گرفتن علم و تأثیرات فاجعهبار گرمایش زمین است.
گروه بینالمللی بحرانهای اقلیمی (Union of Concerned Scientists) نیز یکی دیگر از منتقدان سیاستهای زیستمحیطی ترامپ بود. این گروه علمی و پژوهشی آمریکایی سیاستهای دولت ترامپ را بهعنوان تلاشهایی برای کند کردن پیشرفت در مقابله با بحران اقلیمی و افزایش خطرات زیستمحیطی نقد کرد.
گرتا تونبرگ فعال مشهور محیط زیستی سوئدی هم بارها از ترامپ به دلیل انکار تغییرات اقلیمی و خروج از توافقنامه پاریس انتقاد کرد. او ترامپ را به دلیل نادیده گرفتن علم و عدم توجه به بحران اقلیمی سرزنش کرد.
بسیاری از کارشناسان و کنشگران و سازمانها همچون سازمانها و افراد نامبرده بر این باورند که سیاستهای ترامپ در زمینه محیط زیست نه تنها تهدیدی برای تلاشهای ملی و بینالمللی در جهت کاهش گرمایش جهانی و حفظ منابع طبیعی است، بلکه بهطور کلی سلامت کره زمین و نسلهای آینده را به خطر میاندازد.
منتقدان سیاستهای زیستمحیطی دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴ ابراز نگرانی کردهاند که برنامههای او به نام «پروژه ۲۰۲۵» میتواند به بازگشت ایالات متحده به استفاده گسترده از سوختهای فسیلی منجر شود و بسیاری از سیاستهای مقابله با تغییرات اقلیمی را تضعیف کند. این طرح شامل حذف قانون کاهش انتشار گازهای گلخانهای، از بین بردن مشوقهای انرژی تجدیدپذیر، و تسهیل استخراج نفت و گاز میشود.
کارشناسان هشدار میدهند که چنین سیاستهایی میتواند تلاشهای جهانی برای کاهش تغییرات اقلیمی را بهمدت دهها سال به عقب براند و ایالات متحده را به یکی از تولیدکنندگان بزرگ گازهای گلخانهای تبدیل کند. چنین اقداماتی میتواند به تخریب محیط زیست و تشدید بحران اقلیمی منجر شود که پیامدهای گستردهای بر زندگی مردم و اقتصاد جهان خواهد داشت.
این انتقادات بهویژه با توجه به تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی سیاستهای فعلی بر ایالات متحده و جهان اهمیت بیشتری یافته است. برخی از چهرههای سیاسی همچون فرماندار دموکرات ماساچوست، ماورا هیلی، که بهشدت مخالف اقدامات ترامپ در صنعت انرژی بادی است، به این سیاستها اعتراض کردهاند، زیرا آنها را تهدیدی جدی برای تلاشهای داخلی و بینالمللی برای مقابله با تغییرات اقلیمی میدانند.
«پروژه ۲۰۲۵»
«پروژه ۲۰۲۵» که دستور کاری ۹۹۲ صفحهای است از سوی بنیاد هریتیج توسعه یافته است. در این دستور کار که بیش از ۱۰۰ گروه سنتی و افراطی مذهبی، بیشترین نقش را در شکلگیری ایدههایش داشتند تغییرات عمده دولتی را در صورت روی کار آمدن دونالد ترامپ یا نامزدی مشابه در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد.
مطالبه این گروههای محافظهکار این است که در ۲۰۲۵ پس از آنکه مراسم تحلیف دونالد ترامپ برگزار شد، روند تغییر در سراسر آمریکا نیز آغاز گردد. آنها میخواهند وفاداری کارمندان به حکومت به وفاداری آنان به دفتر ریاستجمهوری تغییر کند تا آنها برای شخص رئیسجمهور و برنامههای او کار کنند نه برای کشور آمریکا. به این معنا که کارمندان دولت فدرال را بهعنوان منصوبان سیاسی که بهعنوان طرح «برنامه F» شناخته میشود، تغییر داده شود تا آنها را بتوان بهراحتی تعویض کرد.
مطالبات دیگر آنها کاهش نهادهای نظارتی است. این پروژه همچنین از اصلاحات مهاجرتی در مقیاس بزرگ، از جمله اخراج دستهجمعی و پایان دادن به شهروندی بر اساس حق تولد، و همچنین محدود کردن دسترسی به حق رأی، محدود کردن حقوق سقط جنین، و محدود کردن حقوق افراد الجیبیتیکیوپلاس ( +LGBTQ) حمایت میکند.
منتقدان استدلال میکنند که پروژه ۲۰۲۵ نشان دهنده تلاشی برای تثبیت قدرت اجرایی و از بین بردن چارچوبهای نظارتی است که از آزادیهای مدنی و استانداردهای زیستمحیطی محافظت میکند. اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) و سایر سازمانها هشدار میدهند که این پروژه میتواند حفاظت از جوامع آسیبپذیر را تضعیف کند، نظارت را افزایش دهد و آزادیها را در زمینههایی مانند حقوق اعتراض و بحثهای آکادمیک در مورد نژاد و جنسیت سرکوب کند. تحلیلگران خاطرنشان میکنند که اگر پروژه ۲۰۲۵ بهطور کامل اجرا شود، میتواند عملکردهای دولت ایالات متحده را بهشدت تغییر دهد و اهداف محافظهکارانه را در طیف گستردهای از مسائل در اولویت قرار دهد.
*در جمعآوری بخشی از دادههای این مقاله از هوش مصنوعی استفاده شده است.
باید زد دهان علی خامنه ای را هم خرد کرد !!
عمو پسر رسول الله / 04 November 2024
شما چه از ترامپ بترسید یا نه، در اصل قضیه؛ انقراض ششم، جوشش اقلیمی و نابودی تدریجا رو به افزایش محیط زیست، زیست محیطی و زندگی روزمره تغیری ندارد. افزایش تصاعدی جوشش اقلیمی برای ما قابل تصور نیست چون ابزارآلات کنونی قادر به پردازش چنین سطحی نیستد. هوش مصنوعی در این زمینه مسلما نقش مثبتی خواهد داشت. اما هنوز اکثر ما اندر خم کوچه گرمایش اقلیمی هستیم. گوترش پارسال گفت جوشش اقلیمی آغاز گشته. ولی به نظر میرسد یاسین بود به گوش…
به قول آن نویسنده ی ایتالیایی “بیفو”؟، چشم انداز قرن بیست و یکم، چشم انداز انقراض است؛ انقراض حیات در کره ی خاکی (در حقیقت کره ی آبی است، به دو معنا).
انقراض اقتصاد سیاسی و فقر تحمیلی جهانی،…
که بدیل ایشون در مقابل چشم انداز انقراض، شورش و زندگی است. نه لزوما مانند “کومه له ی شورشی” اما نزدیک به آن.
AB / 04 November 2024
نام نویسنده ی ایتالیایی “فرانکو براردی”, ملقب به “بیفو” می باشد.
در مقاله ای با عنوان “انقراض شورش سعادت”, مندرج در سایت “حلقه ی تجریش”.
با “گروهبندی دِزاشیب” اشتباه گرفته نشود.
AB / 04 November 2024