فتح‌الله گولن، از پیشگامان اسلام‌گرایی نوین در ترکیه و مخالف سیاسی اردوغان، دوشنبه ۲۱ اکتبر / ۳۰ مهر در ایالت پنسیلوانیای آمریکا درگذشت.

گولن دهه‌ها بود که در انظار عمومی ظاهر نمی‌شد، از ۱۹۹۹ در ملک خود در پنسیلوانیا زندگی می‌کرد و مشهور است که هیچ‌گاه از آن خارج نمی‌شد. در سال‌های اخیر، بیماری مزمن نیز او را از فعالیت باز داشته بود.

گولن فعالیت‌های مذهبی خودش را به عنوان پیشنماز محلی منصوب از طرف دولت ترکیه از اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ آغاز کرد، اما نام او، به‌ویژه برای فارسی‌زبانان، بیش از همه با کودتای ۲۰۱۶ / ۱۳۹۴ علیه دولت رجب طیب اردوغان گره خورد و شناسانده شد.

اردوغان آن به اصطلاح کودتای ناکام را به گولن و طرفدارانش نسبت داد و از آن زمان تاکنون، مشغول «پاکسازی» مخالفان سیاسی خود به اتهام ارتباط با جنبش گولن بوده است. خود فتح‌الله گولن را نیز در ۲۰۱۷ از شهروندی ترکیه محروم کردند.

با این‌همه، گولن پیش از این نیز شاید یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران و سازماندهان مسلمان در دنیا بود. جنبش گولن موسوم به «حزمت» (به معنای خدمت) از طریق راه‌اندازی و مدیریت مراکز آموزشی، رسانه‌ها، مراکز مالی، درمانگاه‌ها و دیگر بنیادهای مرتبط، در ۱۸۰ کشور دنیا ریشه دوانده و ارزش خالص دارایی آن در ۲۰۱۵ به ۲۰-۲۵ میلیارد دلار می‌رسید.

اما فتح‌الله گولن که بود و چه اندیشه‌ها و برنامه‌هایی را نمایندگی می‌کرد؟ سابقه‌ی سیاسی و فکری‌اش به کجا برمی‌گشت؟ و نسبتش با حزب حاکم «عدالت و توسعه» و رجب طیب اردوغان چه بود؟

گولن از کجا آغاز کرد؟

فتح‌الله گولن در ۲۷ آوریل ۱۹۴۱ / ۷ اردیبهشت ۱۳۲۰ در روستای کوروچوک در نزدیکی ارزروم در شرق ترکیه به دنیا آمد. پدرش پیشنماز منصوب دولت بود.

مقام پیشنمازی یا امامت محلی را «اداره‌ی امور دینی» (دیانت) که یک نهاد دولتی است تعیین می‌کند. مسئولیت این امامان پیشنمازی در مساجد، تدریس قرآن و علوم دینی و ارائه‌ی خطبه‌های هفتگی است.

گولن خیلی زود از آموزش عمومی دولتی وارد حوزه‌های علمیه شد و تحت تأثیر آموزه‌های سعید نورسی، واعظ کُرد صوفی‌مسلک سُنی (۱۹۶۰-۱۸۷۷) قرار گرفت.

نورسی مادی‌گرایی، خداناباوری و کمونیسم را دشمنان اصلی خود می‌دانست. او همچنین معتقد بود مسلمانان گرفتار سه دشمن هستند: جهل، فقر و تفرفه؛ و برای مقابله با این سه، سه سلاح در دست دارند: آموزش، فن و وحدت. اندیشه‌ی اجتماعی اسلامی نورسی بر دو رُکن مبتنی بود: «جهاد معنوی» و «کنش مثبت».

در راستای «جهاد معنوی»، نورسی شاگردانش را از استفاده از زور و خشونت منع می‌کرد و مدعی بود که با استدلال عقلی به جنگ دشمنان دین می‌رود. او همچنین «عمل مثبت» را شامل حفظ نظم و امنیت عمومی می‌دانست، زیرا این کار جلوی آسیب‌های احتمالی «نیروهای کفر» را می‌گیرد و زمینه‌ای فراهم می‌کند تا بتوان این آسیب‌ها را با «حقایق شفابخش قرآن» اصلاح کرد.

نورسی با تبدیل ترکیه به یک جمهوری سکولار به شیوه‌ی آتاتورک و جانشینانش مخالف بود، و در سال‌های پایانی عمرش به خاطر نقض قوانین مرتبط با سکولاریسم تبعید اما در نهایت از اتهام‌هایش تبرئه شد.

نورسی در دهه‌ی ۱۹۵۰ که همزمان بود با پذیرش سیستم چندحزبی در ترکیه، طرفدارانش را تشویق کرد به «حزب دموکرات» عدنان مندرس، که یک حزب اسلام‌گرای طرفدار بازار آزاد بود، رأی بدهند. حزب «جمهوری‌خواه خلق»، حزب آتاتورک، در دیگر سو یک حزب جمهوری‌خواه سکولار با گرایش‌های سوسیال‌دموکراتیک بود.

عدنان مندرس، با شکست حزب حاکم «جمهوری‌خواه خلق»، از ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ نخست‌وزیر ترکیه شد. مندرس دست به خصوصی‌سازی، کاهش فشارهای دولتی بر گروه‌های اسلامی و نزدیک‌تر شدن به ایالات متحده زد. ترکیه در زمان این نخست‌وزیر اسلام‌گرا عضو پیمان ناتو، به رهبری ایالات متحده، شد.

با این‌حال، اولین مورد از سلسله کودتاهای تاریخ ترکیه در ۲۷ مه ۱۹۶۰ / ۶ خرداد ۱۳۳۹ به عزل و اعدام مندرس به اتهام نقض قانون اساسی، اختلاس اموال دولتی و رهبری قتل عام اقلیت یونانی ترکیه در ۱۹۵۵ منجر شد.

در بحبوحه‌ی این رویدادهای سیاسی و الهیاتی، فتح‌الله گولن در ۱۹۵۸، وقتی ۱۷ سال داشت، اولین خطبه‌ی رسمی خود را در مقام امام منصوب دولت ایراد کرد. او تا بازنشستگی‌اش در ۱۹۸۱، در مقام امام و واعظ، در خدمت دولت سکولار ترکیه بود.

Ad placeholder

جنبش گولن چگونه شکل گرفت؟

گولن در ۱۹۶۶ به‌عنوان امام و واعظ به شهر ازمیر در غرب ترکیه مهاجرت کرد و سازماندهی مذهبی خود را نیز همان‌جا آغاز کرد.

هسته‌ی اصلی این جنبش را خانه‌های اشتراکی موسوم به «خانه‌های نور» (ışık evleri) تشکیل می‌داد که دانشجویان جوان آن‌جا زندگی می‌کرد و با هم درس می‌خواندند. این خانه‌ها به لحاظ جنسیتی تفکیک شده بودند، و از این‌رو توانستند اعتماد خانواده‌های محافظه‌کار مسلمان را برای فرستادن بچه‌هایشان به آن‌جا جلب کنند.

ساکنان این خانه‌ها تحت هدایت یک «برادر» یا «خواهر» بزرگتر قرار داشتند و هر روز باید در حلقه‌های مطالعاتی موسوم به «صبحت» (sobhet) شرکت می‌کردند. ساعات خاموشی شبانگاهی هم با جدیت اجرا می‌شد.

در آغاز دهه‌ی ۱۹۷۰، ترکیه محل تاخت گروه‌های مسلح فاشیست و کمونیست، رشد دوباره‌ی نیروهای اسلام‌گرا، بالا گرفتن اعتراض‌های خیابانی و اعتصاب‌های کارگری بود. در ۱۲ مارس ۱۹۷۱ / ۲۱ اسفند ۱۳۴۹، ژنرال ممدوح تاقماچ، فرمانده وقت ستاد کل ارتش، اولتیماتومی صادر کرد که به سقوط دولت سلیمان دمیرل از حزب راست میانه‌ی «عدالت» انجامید.

در جریان اولتیماتوم نظامی ۱۹۷۱، مسجد جامع کیستان بازار ازمیر که گولن در آن تدریس می‌کرد به دست نظامیان ترکیه اشغال و گولن نیز به اتهام سازماندهی یک گروه مذهبی زیرزمینی بازداشت و چند ماه زندانی شد.

کودتایی دیگر در ۱۹۸۰، این‌بار نیز برای سرکوب جنبش‌های مسلحانه‌ی چپ و اعتراض‌های کارگری صورت گرفت و در پی آن، ژنرال کنعان اِورِن، فرمانده ستاد کل ارتش به ریاست جمهوری ترکیه رسید و تا ۱۹۸۹ در این سمت ماند. هم‌زمان، در ۱۹۸۳، تورگوت اوزال از حزب «سرزمین مادری» که حزبی ناسیونالیست، مسلمان، محافظه‌کار و طرفدار خصوصی‌سازی گسترده بود به نخست‌وزیری رسید. اوزال تا ۱۹۸۹ در این سمت بود و سپس، از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ نیز مقام ریاست جمهوری را عهده‌دار شد.

تشکیل یک دولت به‌شدت ضد چپ، به لحاظ اجتماعی محافظه‌کار و آسان‌گیر به اسلام، و به لحاظ اقتصادی طرفدار خصوصی‌سازی گسترده، زمینه را برای رشد جنبش گولن فراهم کرد.

به نوشته‌ی نادر انتخابی در کتاب دین، دولت و تجدد در ترکیه، این دوره شاهد انتشار آزادانه‌ی ده‌ها نشریه‌ی اسلامی با تیراژ چندصدهزار نسخه بود. موضوعات این نشریه‌ها بحران‌های مادی و معنوی غرب، اخبار برگزاری کنفرانس‌های اسلامی، داستان موفقیت بانک‌های اسلامی یا ماجرای مسلمان‌شدن کت استیونس، و البته زنان و خانه‌داری را شامل می‌شد. 

افزون بر این، آزادسازی رسانه‌های تصویری این فرصت را فراهم کرد تا جنبش‌های اسلامی، از جمله جنبش گولن، به رادیو و تلویزیون نیز راه یابند. به نوشته‌ی انتخابی، در ۱۹۹۴ سازمان‌های دینی ۱۹ شبکه تلویزیونی و ۴۵ ایستگاه رادیویی در اختیار داشتند.

در اوایل دهه ۱۹۸۰، گولن، زیر حمایت دولت نظامی، علاوه بر خانه‌های نور، مدارس بیشتری را تأسیس کرد. دولتِ اِورِن-اوزال به طور ویژه انجمن‌های اسلامی مانند جنبش گولن را به عنوان وزنه‌ای در برابر چپ‌گرایان ترویج می‌کرد.

جنبش گولن به مرور بعد بین‌المللی نیز پیدا کرد. پیروان او اولین مدارس را در بالکان، آفریقا و جنوب آسیا تأسیس کردند. این انجمن که به نام «جماعت» نیز شناخته می‌شود تحت حمایت طبقه متوسط مسلمان نوظهوری بود که در نتیجه‌ی سیاست‌های خصوصی‌سازی دوره‌ی تورگوت اوزال شکل گرفت و از این مدارس برای گسترش ارتباطات اقتصادی خود استفاده می‌کرد.

با این‌حال، ماه عسل گولن و کمالیست‌ها در اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ به پایان رسید. در واقع، این پایان ماه عسل اسلام‌گرایان نئولیبرال و کمالیست‌های سکولار بود.

در ۱۹۹۹، ویدئویی از گولن پخش شد که در آن پیروانش را فرامی‌خواند که به «شاهرگ‌های سیستم» نفوذ کنند تا وقتی که «همه‌ی مراکز قدرت» در دستشان بیفتد. دادگستری ترکیه پرونده‌ای علیه گولن ترتیب داد اما گولن پیشتر به آمریکا رفته بود. حزب عدالت و توسعه‌ی اردوغان پس از قدرت‌گرفتن در ۲۰۰۲ این پرونده را نقض کرد اما گولن در همان آمریکا ماند.

گولن و اردوغان: از عشق تا نفرت

اردوغان هیچ‌وقت پیرو رسمی گولن نبود، اما پس از قدرت‌گرفتن وارد ائتلافی غیررسمی با جنبش گولن شد. حامیان تحصیلکرده‌ی این جنبش به حزب عدالت و توسعه کمک کردند تا کمالیست‌ها را از دستگاه قضایی، نظامی و اداری کنار بزنند. در مقابل، دولت اردوغان از مدارس گولن در داخل و خارج حمایت کرد و قراردادهایی را به شرکت‌های وابسته به این جنبش اعطا کرد.

اوج اتحاد این دو پیش از سال ۲۰۱۳ بود و در آن زمان، «جماعت» گولن صدها مدرسه، خوابگاه و مراکز آموزش خصوصی را در ترکیه اداره می‌کرد. به علاوه، شبکه‌ی گسترده‌ای از شرکت‌ها و رسانه‌ها، از جمله بانک آسیا و روزنامه زمان، که پرتیراژترین روزنامه کشور بود، به این جنبش تعلق داشت.

دولت اردوغان حتی از این جنبش در برابر مخالفان و منتقدانش حفاظت قضائی به عمل می‌آورد. از ۲۰۰۸، با کمک قضات و دادستان‌هایی که به گولن نزدیک بودند، صدها افسر کمالیست، روشنفکران منتقد و سیاستمداران نامحبوب در دادگاه‌هایی به‌شدت بدنام به بعد محاکمه شدند. در ۲۰۱۱، یک روزنامه‌نگار تحقیقی به نام احمد شیک و یک افسر پلیس به نام حنیفی آوجی به خاطر افشاگری‌هایشان درباره این جنبش به زندان افتادند.

با این‌حال، گولن و اردوغان در ۲۰۱۳ از هم جدا شدند. در مورد دلایل این جدایی اختلاف وجود دارد، اما گولن در مجموع با نزدیک شدن اردوغان به جمهوری اسلامی ایران، نقض روابط صلح‌آمیز ترکیه با اسرائیل و آغاز فرایند تنش‌زدایی با کُردها مخالف بود.

ویدئویی نسبتاً قدیمی از گولن پخش شده که در آن از ضدیت ریشه‌ای خود با ایران و شیعیان چنین می‌گوید:

اگر هفت عالم یکجا جمع شوند، هرگز به ایران نخواهم رفت. در آخرت اگر راه بهشت از ایران بگذرد، من می پرسم آیا راه دیگری از کنار آن هست؟ اینقدر از این ریاکاران بیزارم! ممکن است این نفرت زیاده روی به نظر بیاید! البته در مسائل مختلف باید تعادل داشت، اما این طبیعت من است. من از دیرباز به این رافضی‌ها به چشم افرادی ریاکار، منحرف، تفرقه انداز در دنیای اسلام و آلت دست یهودیان نگاه می کنم. کسی نمی‌تواند آن‌ها را برای من توجیه کند.

اولین نشانه‌های تنش در فوریه‌ی ۲۰۱۲ ظاهر شد که دادستان‌های نزدیک به گولن رئیس وقت سازمان اطلاعات و وزیر خارجه‌ی امروز ترکیه یعنی هاکان فیدان را که در حال انجام مذاکرات مخفیانه با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) بود، دستگیر کردند. اردوغان، خشمگین از این رویداد، مدارس خصوصی «جماعت» را بست.

این کشمکش قدرت در دسامبر ۲۰۱۳، زمانی که دادستان‌ها تحقیقات فساد علیه سیاستمداران و بازرگانان نزدیک به اردوغان را آغاز کردند، شدت گرفت. رهبر حزب عدالت و توسعه این اقدام را به‌عنوان یک کودتای احتمالی تلقی کرد و صدها قاضی، دادستان و افسر پلیس را برکنار یا جابجا کرد.

موج دیگر از پاکسازی‌ها در ارتش برای اوت ۲۰۱۶ برنامه‌ریزی شده بود، اما این اتفاق نیفتاد، زیرا گروهی از افسران در شب ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ علیه دولت قیام کردند. با این حال، پلیس مقاومت کرد و صدها هزار نفر به فراخوان اردوغان پاسخ داده و به خیابان‌ها و میادین ریختند. کودتای نظامی شکست خورد.

در همان شب، اردوغان جنبش گولن را به تلاش برای کودتا متهم کرد و دستور برکناری هزاران دادستان را صادر کرد. گولن در مصاحبه‌ها هرگونه دخالت را رد و کودتا را محکوم کرد.

نقش پیروان گولن در این ماجرا همچنان مبهم است، همان‌طور که اتفاقات دقیق آن شب نیز هنوز روشن نشده. تا به امروز، این شک و تردید باقی مانده که اردوغان از قبل از برنامه‌های کودتاگران مطلع بوده و عمداً آن‌ها را به دام انداخته است. به هر روی، «۱۵ تموز» به روزی تاریخی در تقویم دولتی ترکیه و به نامی بر برخی مکان‌های عمومی بدل شد.

Ad placeholder

میوه‌ی درخت گولن؟

فتح‌الله گولن و جنبش او زاده‌ی پیوند ویژه و غریبِ دولت‌ملت، دین و اقتصاد سیاسی در ترکیه مدرن بودند. جمهوری ترکیه با میراث اسلامی امپراتوری عثمانی را از یک سو با انحصاری‌کردن امور دینی زیر کنترل دولت و در قالب «اداره‌ی امور دینی»، و از سوی دیگر با سرکوب گسترده‌ی باورهای دینی گریز از مرکز مواجه شد. این متمرکزسازی الهیاتی با دولتی‌سازی اقتصادی نیز همراه بود.

با این‌همه، این سیاست فرصتی فراهم کرد تا عالمان و کنشگران دینی با استفاده از امکانات دولتی در سراسر کشور پخش شوند، و شبکه‌هایی بسازند که دولت همیشه هم قادر به نظارت بر آن‌ها نبود. گولن نیز کار خود را از درون همین شبکه شروع کرد.

روشنفکران و کنشگران مسلمان جزو پیگیرترین حامیان تمرکززدایی سیاسی، مذهبی و اقتصادی بودند. پس از گشایش سیاسی نسبی ترکیه در دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی، این خواسته‌ها را احزاب راست‌گرا، لیبرال و مسلمان مانند «حزب دموکرات» عدنان مندرس و «حزب سرزمین مادری» تورگوت اوزال نمایندگی می‌کردند.

با شدت‌گرفتن جنبش‌های مسلحانه‌ی چپ در دهه‌های ۱۹۸۰-۱۹۶۰، و به بیانی دیگر، با رشد یک جریان سکولار دیگر در برابر سکولاریسم دولتی، سخت‌گیری و تمرکزگرایی سنتی خود را در مواجهه با گروه‌های مذهبی کنار گذاشت.

این تمرکززدایی نسبی در امور مذهبی با تمرکززدایی و خصوصی‌سازی اقتصادی در دوره‌ی حکمرانی تورگوت اوزال همراه شد. نشریه‌ها، رسانه‌ها و مدارس اسلامی همگام با بنگاه‌های اقتصادی سرمایه‌داران مسلمان نوظهور ریشه دواندند.

اسلام‌گرایی ترک اما با قدرت‌گرفتن اردوغان، و به‌ویژه پس از دهه‌ی اول حکومت حزب عدالت و توسعه، دوباره گرایش‌های تمرکزگرایی دولتی را در خود جذب کرد. صلح با کُردها کنار گذاشته شد و موضع سیاسی نسبت به اسرائیل سخت‌تر شد، اما این تمرکزگرایی باز همراه شد با احیای میراث اسلامی امپراتوری عثمانی، که برای بسیاری از روشنفکران مسلمان ترک عزیز است، و این‌بار خود را در گرایش‌های توسعه‌طلبانه‌ی نوعثمانیِ اردوغان نشان داد.

آنچه از دهه ۱۹۸۰ از جمله با تلاش‌های فتح‌الله گولن آغاز شده بود، یعنی شکل‌دهی به یک نظام ایدئولوژیک، تربیتی و انضباطی اسلامی از خلال مدارس و رسانه‌‎ها و ظهور بنگاه‌های اقتصادی مسلمان، در دوره‌ی اردوغان با میراث جمهوری ترکیه، یعنی دولت‌ملت متمرکز و اقتدارگرا، ترکیب شد. گولن و گولنیست‌ها دیگر در این ترکیب طبقاتی-ایدئولوژیک-سیاسی جایی ندارند، اما در بنای آن نقشی چشمگیر داشتند.

منابع

انتخابی، نادر. ۱۳۹۵. دین، دولت و تجدد در ترکیه. تهران: نشر هرمس. چاپ دوم.

Ian S. Markham. 2016. Engaging with Bediuzzaman Said Nursi: A Model of Interfaith Dialogue. New York: Routledge.

Ulrich von Schwerin. 2024. “Erdogans Erzfeind Fethullah Gülen ist tot. Wer war der einflussreiche Prediger?”. Neue Zürcher Zeitung (NZZ).