تصویر زیر نمونه‌ای است از آگهی‌هایی که در بخش املاک در مریوان به چشم می‌خورد. این نمونه‌ها مربوط به اردیبهشت ۱۴۰۳ هستند. مشاهده می‌شود که تقریبا تمامی آگهی‌ها مربوط به نیازمندی خانه اجاره‌ای است. در حالیکه آگهی‌های مربوط به اجاره خانه از جانب مالکان خانه‌ها بسیار اندک است. تقریبا در ازای هر ۱۰ آگهی مربوط به نیازمندی خانه تنها یک آگهی خانه اجاره‌ای وجود دارد. آن هم در محله‌های دورافتاده و بی امکانات شهر.

از آگهی‌های "دیوار مریوان"
از آگهی‌های “دیوار مریوان”

گرانی و نایابی مسکن؛ از «مرکز» تا «حاشیه»

وقتی صحبت از گرانی و بحران مسکن در ایران می‌شود معمولا توجه به سمت کلان‌شهرها و به طور ویژه تهران جلب می‌شود. این تا حدودی به دلیل هزینه‌های چندبرابری میانگین هزینه مسکن در این شهرها است. اما بحران مسکن سال‌ها است که فراتر از پایتخت رفته است. هر منطقه‌ای در ایران جدای از روند عمومی تورم مسکن، با توجه به مختصات اقتصادی و اجتماعی خاص خود هم از قیمت مسکن تأثیر می‌پذیرد. گاهی موقعیت ویژه موجب کمتر شدن اثر تورم و در بیشتر وقتها موجب تشدید آن می‌شود.

یک نمونه بارز از شهرهایی که موقعیت مرزی ـ تجاری و توریستی آن هزینه‌های مسکن را برای مستأجران چندبرابر کرده، شهر مریوان در استان کردستان است. بحران مسکن در این شهر به سطحی رسیده که از گرانی و تورم فراتر رفته و در حال حاضر وارد مرحله نایابی شده است.

اگرچه توسعه گردشگری در یک منطقه می‌تواند منجر به رونق برخی کسب و کارها و یا حتی ایجاد شغل شود؛ اما این موضوع در جایی حقیقت دارد که زیرساخت‌های متناسب با توسعه گردشگری فراهم باشد. نه در شهری که جاده‌هایش جاده مرگ است و در شورای شهرش رقابتی جان‌فرسا بر سر چپاول منابع عمومی در جریان است.

خانه؛ گران و نایاب

خانه اجاره‌ای در این شهر به نسبت استانداردهای زندگی در آن و موقعیت‌های شغلی اکثریت جمعیتش به شدت گران است. نه تنها گران است، بلکه با همین قیمت گران هم به کالایی دست‌نیافتنی برای اکثریت جمعیت مستأجر آن تبدیل شده است.

چندین عامل اساسی در این نایابی مؤثرند. نخست، موقعیت مرزی و زمزمه‌های اجرای کامل طرح منطقه آزاد تجاری در این منطقه است. این عامل البته بیشتر در گرانی هزینه‌های زندگی و به طبع هزینه مسکن تأثیر داشته است. آن هم برای افرادی که نه تنها سودی از تبدیل به «منطقه آزاد» نصیبشان نمی‌شود، بلکه پیامدهای منفی‌اش مستقیما جیب آن‌ها را هدف می‌گیرد.

اما در نایابی مسکن در این شهر، رشد مسافران و موقعیت توریستی مریوان نقش پررنگ‌تری داشته است. اگرچه توسعه گردشگری در یک منطقه می‌تواند منجر به رونق برخی کسب و کارها و یا حتی ایجاد شغل شود؛ اما این موضوع در جایی حقیقت دارد که زیرساخت‌های متناسب با توسعه گردشگری فراهم باشد. نه در شهری که جاده‌هایش جاده مرگ است و در شورای شهرش رقابتی جان‌فرسا بر سر چپاول منابع عمومی در جریان است.

استانداری کردستان اعلام کرده از ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ تا ۲۲ فروردین ۱۴۰۳، نزدیک به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جاذبه‌های گردشگری کردستان دیدن کرده‌اند. کردستان در سال جاری پس از فارس و خوزستان، بیشترین گردشگر را پذیرفته است. از این تعداد، ۵۲۵ هزار نفر به صورت رسمی و نیمه‌رسمی اسکان داده شده‌اند. برخی‌ها در مدرسه‌ها، عده‌ای در هتل‌ها و مسافرخانه‌ها، تعدادی در چادرها و ماشین‌هایشان و عده بسیاری هم در خانه‌های اجاره‌ای.

شهرهای مریوان و سروآباد با داشتن جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی خاص خود در کردستان، بیشترین آمار گردشگر را در میان دیگر شهرهای کردستان داشته‌اند. این مسافران پرشمار، منبع درآمدی برای مالکان خانه‌هایی هستند که اغلب آن‌ها را برای مسافران در طول سال خالی نگه می‌دارند. یعنی به جای این که خانه‌هایشان را به یک مستأجر در شهر خودشان در طول سال اجاره دهند، هر شب آن‌ها را به چند مسافر می‌دهند

علاوه بر مسافران داخلی، گردشگران زیادی هم از کشور عراق وارد این شهر می‌شوند. در روزهای خاصی از سال که آیین‌های فرهنگی خاصی در این منطقه برگزار می‌شود، گردشگران خارجی هم به گردشگران داخلی اضافه می‌شوند. مالکان خانه‌های خالی که اغلب از بخش‌های مرفه جامعه هستند ترجیح می‌دهند خانه خود را به مسافران بدهند. این نوع از خانه اجاره دادن سود بیشتری برای آن‌ها به نسبت یک مستأجر ثابت دارد.

همین باعث می‌شود مستأجر بومی و ساکن منطقه، در برابر تقاضای بالای مسافر بیرونی در موقعیتی ضعیف قرار گیرد.

تقابل منافع مالکان و مستأجران

ساخت و سازهای فعلی پاسخگوی همه جمعیت اجاره‌نشین در این شهر نیست. کمبود خانه اجاره‌ای و موقعیت مرزی ـ توریستی شهر در کنار غلبه ارزش مبادله‌ای بر اندک خانه‌های خالی، همزمان که توان چانه‌زنی متقاضیان مسکن اجاره‌ای را به شدت کاهش می‌دهد، موقعیت ویژه‌ای به دارندگان این نیاز اساسی اجتماعی می‌دهد. این‌جا است که کلیشه‌های همشهری بودن و هم‌زبان بودن و امثال آن در برابر قدرت و جذابیت پول، رنگ می‌بازد.

آن‌چه میان مستأجران و مالکان خانه‌ها حکم می‌کند، پول است و پول. دیگران یا همان مسافران پول و سود بیشتری با خود می‌آورند و خودبخود از منظر مالکان خانه‌ها جذابیت بیشتری به نسبت مردم بومی شهر پیدا می‌کنند. آن‌هایی هم که خانه‌ای به مردم شهر می‌دهند با قیمت‌هایی باورنکردنی حساب می‌کنند. جمعیت بالای اجاره‌نشین شهر، موجب ایجاد رقابتی بر سر گرفتن خانه در میان آن‌ها می‌شود.

این وضعیت در شرایطی است که خانه‌دار شدن برای اجاره‌نشین‌های فعلی یک آرزوی دست‌نیافتنی است. مردم بی‌چیز برای خانه‌دار شدن یا باید خود را زیر فشارهای قرض و قسط‌های وام تا ابد گرفتار کنند یا به طور کلی از خانه‌دار شدن صرف‌نظر کنند.

 شاخص تورم فروردین ماه سال ۱۴۰۳، به نسبت فروردین سال قبل، ۳۰,۹ درصد بوده است. در این میان تورم نقطه به نقطه مسکن طبق آخرین گزارش‌های مرکز آمار، ۴۰,۷ درصد بوده است. یعنی ایرانیان به طور میانگین، ۴۰ درصد بیشتر از سال گذشته باید برای مسکن هزینه کنند. در حالیکه نرخ افزایش حداقل دستمزد امسال ۳۵ درصد تعیین شده است. همانطور که ذکر شد، ساکنان برخی مناطق کشور، همچون نمونه فعلی در شهر مریوان، تورمی به مراتب بیشتر از نرخ رسمی را در اجاره بهای مسکن هم تجربه می‌کنند. عواملی که ذکر شد، گرانی مسکن در این شهر را تا سرحد نایابی برده است. مسأجران حتی اگر بتوانند با کار و سختی یا صرفه‌جویی بیشتر هم هزینه مسکنشان را تیه کنند، خانه‌ای برای اجاره نمی‌یابند.