آریل هنری، نخستوزیری هائیتی فرار کرده و گروههای مسلح لباسشخصی که سلاحهای خود را بیشتر از بازار ایالات متحده آمریکا تهیه میکنند، نیروهایشان را علیه این دولت و مداخله خارجی در حمایت از این دولت، بسیج کردهاند. آنها برای گرفتن قدرت در هائیتی باهم وارد رقابت و جنگ خیابانی شدهاند.
خیابانهای پورتو پرنس، پایتخت هائیتی، پر از جنازه غیرنظامیانی است که در فقر و خشونت گیر افتادهاند. دولتهای خارجی، از جمله ایالات متحده، کشورهای حوزه کارائیب و کنیا مایلاند که به رهبری کنیا، برای حفظ امنیت مداخله نظامی محدود کنند. اما وضعیت حتی برای مداخله افسران پلیس کنیا هم مناسب نیست.
آمریکا، کانادا، و فرانسه بهرغم تلاشها نتوانستهاند بحران گروههای مسلحی که اکنون کنترل هائیتی را در دست دارند، حل کنند. کودتای ۲۰۰۴ که با حمایت این دولتها ژان برتراند آریستید، رئیسجمهوری منتخب هائیتی را برکنار کرد، نقطه آغازینی است بر مجموعهای از بیاعتمادیهای مردم هائیتی، از جمله در زمان زلزله ۲۰۱۰ که با مداخله آمریکا در انتخابات آن سال تشدید شد. حمایتهای این دولتها از دولت غیرمنتخب آریل هنری هم بر این وضعیت بی اعتمادی افزوده است.
در وضعیت تشدید خشونتها، دهها هزار نفر آواره شدهاند، آنهم در کشوری که درگیر بحران غذا و داروست. کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، کانادا، هلند و فرانسه مشغول کمک به هم برای خارج کردن شهروندانشان از هائیتی هستند.
چرا خشونت گروههای مسلح تشدید شده است؟
خشونتها از جمله به این دلیل تشدید شد که آریل هنری، نخستوزیری غیرمنتخب این کشور با حمایت ایالات متحده آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل به کنیا رفت تا از آنجا نیروی نظامی بگیرد. قرار شد که هزار نفر افسر پلیس کنیایی برای یک ماموریت برقراری امنیت به هائیتی بروند. آنها پایشان به این کشور نرسید و حملات گروههای مسلح به نهاد دولت، آریل هنری را هم فراری داد.
جکلین چارلز، خبرنگار حوزه کارائیب روزنامه میامی هرالد روز ۲۱ مارس ۲۰۲۴، تصاویر فرار شهروندان را در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری هائیتی منتشر کرده است. در پس زمینه صدای شلیک ممتد گلوله میآید:
گروههای مسلح از ۲۹ فوریه ۲۰۲۴، با خبر احتمال آمدن نیروهای کنیایی به خیابانها ریختند. این گروهها، پاسگاههای نیروهای مسلح، مقرهای پلیس، و فرودگاه بینالمللی هائیتی را هدف قرار دادند. آنها فرودگاه را کامل تعطیل کردند. گروههای مسلح به دو زندان حمله کردند؛ از جمله یک زندان بزرگ در شهر پورتو پرنس که منجر به فرار بین ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ زندانی شد.
در هفته اول مارس، همزمان با فشارهای بیشتر به آریل هنری برای استعفاء، متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت:
ما او را برای استعفاء تحت فشار قرار نمیدهیم. اما از او میخواهیم که انتقال به یک ساختار حکومتی قدرتمند و فراگیر را تسریع بخشد و به کشور کمک کند تا برای یک مأموریت حمایت امنیتی چندملیتی برای رسیدگی به وضعیت امنیتی و هموار کردن راه برای انتخابات آزاد و عادلانه آماده شود.
گروههای مسلح اکنون بیش از ۸۰ درصد از پورتو پرنس را کنترل میکنند و از جمله خواستههای آنها از ماه اکتبر ۲۰۲۳، استعفای دولت آریل هنری بوده است. هنری که در این کشور با انتخابات بالا نیامده، روز ۱۹ مارس در بحبوحه شورشها استعفای خود را اعلام کرد. هنری گفت که میخواهد شرایط را برای برگزاری انتخابات تسهیل کند؛ قولی که او از سال ۲۰۲۱ میدهد و عملی نمیکند.
با شدت گرفتن خشونتها، آریل هنری از کنیا به کشورش بازنگشت و اکنون در پورتوریکو است. پورتوریکو جزو قلمروهای ایالات متحده است و هنری هم آنجا تحت حمایت آمریکاست.
هنری در سال ۲۰۲۱ به دنبال ترور رئیسجمهوری وقت هائیتی، جوونل مویس، به قدرت رسید. از زمان ترور جوونل مویس، هائیتی بدون رئیسجمهوری، بدون مجلس و تنها با قدرت مسند نخست وزیری انتصابی اداره شده است.
هائیتی، کشوری با ۱۲ میلیون نفر جمعیت از سال ۲۰۱۶ تا کنون انتخابات نداشته است. برگزاری انتخابات از اکتبر ۲۰۱۹ تاکنون به دلیل بیثباتی سیاسی بارها برنامهریزی شده و انجام نشده است. انتخابات عمومی بعدی قرار بود در سال ۲۰۲۳ برگزار شود که گروههای مسلح مشروعیت قانونی دولت موقت، تغییرات قوانین توسط این دولت و انتخاباتی که قرار بود برگزار کند را به چالش کشیدند.
وضعیت اکنون چگونه است؟
استوارت رمزی، خبرنگار ارشد اسکای نیوز که از معدود خبرنگاران خارجی است که در حال حاضر در کشور هائیتی باقی مانده، در گزارش ۲۵ مارس خود وضعیت آخرزمانیای را از فقر و خشونت توصیف میکند:
در پایتخت هائیتی، مردم به خشونت عادت کردهاند و از کنار جنازه مردگان رد میشوند. هیچکس دلیل بسیاری از قتلها را نمیداند.
او فضایی را توصیف میکند که در هر خیابان جنازهای افتاده و کسی نمیداند که چرا کشته شده است.
وضعیت پایتخت هائیتی در منطقهای که پلیس این کشور با گروه مسلح به رهبری جیمی باربیکیو درگیر است، گزارش تصویری از نیوز ۱۸:
هیچجا امن نیست و مردم پول کفن و دفن مردگانشان را ندارند:
هر روز که در شهر رانندگی میکنیم، اجساد را در جاده میبینیم. ماشینها، موتورسیکلتها و اتوبوسها متوقف نمیشوند و مردم در اطراف مردهها قدم میزنند…. خانوادهها اغلب [جنازه] عزیزان خود را نمیبرند، زیرا پول لازم برای پرداخت هزینه دفن را ندارند. امید آنها این است که سازمانهای غیردولتی یا کارمندان دولتی که در حال عبور هستند اجساد را با خود ببرند.
او مینویسد، محله به محله یا گروههای مسلح محله را گرفتهاند و یا مردم محلی با کیسههای شن، بلوکهای سیمانی، یخچالهای ارواقشده، سیم خاردار، و چوب تنه درختان سنگر ساختهاند که از محله خود محافظت کنند. همه آنها که در پایتخت گیر افتادهاند، زندانیاند:
فرودگاه کاملا بسته است. هواپیمایی در دید نیست. برج مراقبت بسته است و منطقه فرودگاه به طور کلی در سکوت است…. پایتخت نه تنها از بقیه کشور جداست، بلکه از سایر نقاط جهان نیز جدا شده است…. [شهر] از درون محاصره است و همه زندانی هستند.
جریان گروههای مسلح چیست؟
گروههای که اکنون کنترل هائیتی را در دست دارند در مجموع حدود ۲۰۰ گروه در کل کشور هستند که نیمی از آنها در پایتخت حضور دارند. بین اینها دو گروه اصلی که در گذشته باهم بیشتر رقابت داشتند بر سر سرنگون کردن دولت کنونی هائیتی باهم ائتلاف کردند: اولین گروه G9 به رهبری جیمی باربیکیو چریزیر، افسر پلیس سابق هائیتی و دومین گروه با نام GPep به رهبری گابریل ژان پیر است با نام خیابانی «نانبروکلین».
این گروهها روابط دیرینهای با سیاستمداران، احزاب سیاسی، صاحبان سرمایه یا افراد با نفوذ در هائیتی دارند. در واقع، به شکل تاریخی شرخرها و لباسشخصیهای جریانهای مختلف سیاسی و اقتصادی در این کشور بودهاند که به مرور زمان اقتصادشان مستقلتر شده و مسلحتر و قدرتمندتر هم شدهاند.
اقتصاد آنها اکنون بیشتر مبنتی بر جابهجایی مواد مخدر، آدمربایی، و باجگیری از جریانهای سیاسی و دولتهاست.
G9 و GPep، سالها رقیب هم بودهاند و به ترتیب به جریانهای سیاسی نزدیک به رئیسجمهوری ترور شده هائیتی، جوونل مویس و جریانهای اپوزیسیون او مرتبط بودهاند. با کشتهشدن جوونل مویس، این رقابتها به شکل خشونت شدت میگیرد تا اینکه در خلاء قدرت این دو گروه مسلح باهم برای سرنگونی دولت فعلی آریل هنری متحد شدند و همکاری کردند.
اکنون اما با قدرت گرفتن بیشتر، این گروهها موضوع مخالفت با دخالت خارجی را هم مطرح کردهاند و میگویند آمریکا، کشورهای عضو «جامعه و بازار مشترک کارائیب» و ارتش کنیا حق ندارند که در مسایل داخلی هائیتی دخالت کنند.
بهعنوان نمونه جیمی باربیکیو چریزیر، رهبر گروه G9 گفته است که برای کمک به خروج کشورش از بحران کنونی خودش رهبری را به عهده خواهد گرفت.
قدرتهای خارجیِ درگیر چه کسانی هستند؟
منظور رهبران غوغاسالار گروههای مسلح که اکنون قدرت را در هائیتی به دست گرفتهاند از دخالت خارجی چند جریان نزدیک به آمریکاست: کاریکام یا همان جامعه و بازار مشترک کارائیب متشکل از ۱۴ کشور حوزه کارائیب، خود آمریکا، فرانسه که در هائیتی حضور استعماری داشته، سازمان ملل متحد و ارتش کنیا.
با بیشتر شدن خشونتها در هائیتی، و فرار آریل هنری از این کشور، کشورهای حوزه کارائیب در جامائیکا با آمریکا، سازمان ملل متحد و فرانسه جمع شدند که راهی برای خروج از بحران پیدا کنند. پیشنهاد آمریکا و دیگر کشورها تشکیل یک شورای انتقالی است که در هائیتی به کمک ارتش کنیا امنیت برقرار کند و با نظارت نهادهای ناظر بینالمللی از جمله گروههایی از صاحبان سرمایه، رهبران مذهبی و جامعه مدنی، انتخابات برگزار کند.
آریل هنری پیش از فرار، در روز اول مارس ۲۰۲۴ با امضای توافقنامهای در نایروبی اجازه داد که کشور کنیا به هائیتی نیروهای مسلح بفرستد تا امنیت برقرار کنند. این نیروهای مسلح هنوز پایشان به داخل مرزهای هائیتی نرسیده است.
اما ویلیام روتو، رئیسجمهوری کنیا حتی بعد از فرار هنری مصمم است که حمایت سازمان ملل، آمریکا، و ساز و کارهای قانونی خود کشور کنیا را برای اعزام هزار افسر پلیس کنیایی به هائیتی جلب کند.
در اکتبر ۲۰۲۳ شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۶۹۹ را برای استقرار نیروهای نظامی تحت رهبری کنیا به هائیتی تصویب کرد اما دادگاه عالی کنیا این عملیات را به امضای توافقنامه دوجانبه با خود کشور هائیتی مشروط کرد.
رئیس جمهوری کنیا که داوطلب ارسال نیرو و طرف امضای توافق با هنری بوده است در کشور خودش با این انتقاد روبهرو است که برای سودآوری دارد مقاطعهکاری نظامی میکند. منتقدان در کنیا همچنین میگویند امضای توافقنامه با نخست وزیری که در داخل کشورش مشروعیت ندارد، فاقد اعتبار قانونی است.
چرا بیاعتمادی به مداخله خارجی؟
چرخه مداخله و ناآرامی و شکست تاریخی مداخلات خارجی در هائیتی، پیشینه دارد. استعمار هائیتی در قرن هفدهم و هجدهم ابتدا توسط اسپانیا و سپس فرانسه سوار بر اقتصاد بردهداری بود. بردههای آفریقایی که اکنون به همراه آنچه از مردم بومی این مناطق یعنی تائینوها باقی مانده، در هائیتی زندگی میکنند.
در دوران حکومت فرانسویها استعمار مزارع پرسود شکر، قهوه و نیل، هائیتی را یکی از ثروتمندترین مستعمرات در دریای کارائیب کرده بود. سرمایهای که استعمار فرانسویها میخورد و میبرد. بردهها در فاصله ۱۷۹۱ تا ۱۸۰۴ علیه استعمار شورش کردند و انقلاب آنها هائیتی را به عنوان اولین جمهوری سیاهپوست مستقل در قاره آمریکا ثبت کرد.
تاریخ استعماری هائیتی، به ویژه تجربه بردگی و انقلاب، بیربط به وضعیت بدبینیهای امروزی به مداخله خارجی نیست.
هائیتی در دوران معاصر، با چالشهای متعددی مواجه بوده است. از جمله یک دیکتاتوری تقریباً ۲۹ ساله تحت رهبری پدر و پسر، فرانسوا و ژان کلود دووالیه که به ویژه دیکتاتور پسر از حمایتهای آمریکا برخوردار بود.
در ژانویه ۲۰۱۰ هائیتی را زلزلهای لرزاند که منجر به مرگ ۲۲۰ هزار نفر و ویرانی کشوری شد که همان زمان هم مشکل فقر داشت. پس از زلزله، هائیتی با شیوع وبا مواجه شد. هائیتی تا اکتبر ۲۰۱۰ عاری از وبا بود اما پس از زلزله، فاضلاب آلوده نیروهای حافظ صلح سازمان ملل یک رودخانه را آلوده کرد و به مرگ ده هزار نفر انجامید. از اینرو بیاعتمادیها در این کشور به مداخله خارجی موضوعی است که به این راحتیها حل نمیشود و غوغاسالاران مسلح هم نیروهایشان را با همین احساسات بسیج میکنند.
برانکو مارسیتیچ، نویسنده تحقیقی رسانه ژاکوبن، مداخلههای ایالات متحده را در آشفتگیهای اخیر هائیتی قابل توجه میداند. او پس از اینکه شورای امنیت فرستادن نیروی نظامی از کنیا را تصویب کرد نوشت که این مداخله خارجی با حمایت سازمان ملل احتمالاً وضعیت تنش را تشدید خواهد کرد و همین گونه هم شد.
مارسیتیچ در توضیح نوشت که بحران جاری هائیتی ناشی از مجموعهای از تصمیمها و حمایتهای واشنگتن دیسی، از برخی رهبران این کشور از جمله آریل هنری است که مشروعیت مردمی ندارد و انتخابات دمکراتیک را سرکوب کرده و به تأخیر انداخته است:
وقتی که مویس مرد، دولت ایالات متحده و «جامعه بینالمللی»ای که آنرا رهبری میکند، قاطعانه از آریل هنری، نخستوزیر موقت حمایت کردند. او تنها به این دلیل که از سوی ایالات متحده و متحدان اروپاییاش انتخاب شده بود و نه انتخاب خود هائیتیها، این مقام را در اختیار دارد.
به گفته مارسیتیچ، واشنگتن دیسی و متحدانش، پیشنهادهای جایگزین برای حل بحران سیاسی را نادیده گرفتند که موجب شد، هنری بیشتر در قدرت بماند و وضعیت بیقانونی در هائیتی تشدید شود. از جمله توافقنامه مونتانا به تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۲۱ که با حمایت بیش از ۶۵۰ سازمان و شخصیتهای هائیتی، اعم از احزاب سیاسی اصلی، اتحادیههای کارگری، گروههای حقوق بشری، فعالان مدنی، کلیساها و حتی کسبوکارها امضا شد. مونتانا جدول زمانی و ساختار یک انتقال دموکراتیک یک ساله و راهی برای خروج از بنبست فعلی را برنامهریزی میکرد.
آمریکا و متحدانش این توافقنامه را کاملاً نادیده گرفتند و به حمایتهای بیچون و چرا از هنری ادامه دادند.
جمیما پیر، محقق آمریکایی_هائیتیایی به «دمکراسی ناو» (Democracy Now) میگوید که ناآرامیهای امروز در هائیتی را میتوان در تصمیماتی که دو دهه پیش توسط ایالات متحده و دیگر قدرتهای خارجی گرفته شد، ردیابی کرد:
ریشه این بحران هفته گذشته نیست، این هفته هم نیست، حتی آریل هنری هم نیست. اما ما باید به کودتا و به سال ۲۰۰۴ برگردیم… در سال ۲۰۰۴ همانطور که فاش شد و اعتراف شد، ایالات متحده، فرانسه و کانادا گرد هم آمدند و از کودتا علیه اولین رئیسجمهوری منتخب دموکراتیک کشور، ژان برتراند آریستید حمایت کردند.
در کودتای ۲۰۰۴، شبه نظامیان با حمایت این دولتها، ژان برتراند آریستید را به آفریقا تبعید کردند. جمیما پیر معتقد است که این کودتا و مجموعه دخالتهای آمریکا و شورای امنیت در سیاست هائیتی پس از آن، اهمیت دارد. چرا که این دخالتها در تاریخ ۲۰ سال گذشته کشور هائیتی، منجر به تضعیف ساز و کار انتخاباتها و پس از آن قدرت گرفتن بیشتر لباس شخصیهای مسلح شده است.