از میانه روز جمعه ۶ آبان، خبرگزاریهای دولتی و وابسته به سپاه پاسداران در کانالهای اطلاعرسانیشان در شبکههای اجتماعی بارها این پیام را منتشر کردند که تا ساعتی دیگر «بیانیه مهم»، «بیسابقه» و «مشترک» دو دستگاه امنیتی اصلی جمهوری اسلامی یعنی سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات منتشر خواهد شد. بالاخره در بعداظهر جمعه یک بیانیه طولانی ۸ هزار کلمهای ابتدا به صورت فایل متنی و سپس به صورت مشروح در وبسایتها منتشر شد.
دفاع از عملکرد نهادهای امنیتی و اینفلوئنسرهای حامی جمهوری اسلامی
در مقدمه این بیانیه آمده است که دادههای آن دقیق و همه آنچه در ادامه میآید «مستند» است. در جای دیگری از همین بیانیه بار دیگر نگرانی نویسنده یا نویسندگان از قانعکننده نبودن تحلیلهای امنیتی باز هم به شکلی متفاوت تکرار شده است. البته این بار در دفاع از کسانی که در شبکههای اجتماعی سناریوهای امنیتی این نهادها را ترویج میکنند و اعتراضات مردمی را «جنگ ترکیبی/هیبریدی غرب برای مقابله با محور مقاومت» میخوانند. در این بخش از بیانیه در دفاع از آنها آمده که وقتی آنها توطئه «مأمورین رژیم دژخیم آمریکا» تحت پوشش «برنامههای به اصطلاح توسعه دمکراسی و آزادی» ولی در واقع «آموزش اقسام جنگ شهری و تکنیکهای شورش» و «سازماندهی اراذل و اوباش» را کشف میکنند یا به آن اشاره میکنند، «توسط عوامل خود (عوامل آمریکا) یا افرادِ غافل» بلافاصله به داشتن «توهم توطئه» متهم میشوند.
به صورت خلاصه این بیانیه توضیح مشترک این دو نهاد امنیتی برای ناکامیشان در سرکوب اعتراضات سراسری در بیش از ۴۲ روز گذشته است و گرچه مخاطب آن مردم فرض شدهاند ولی محتوای آن برای توجیه عملکرد این دو نهاد در دالانهای بیترهبری و توجیه کارامدیشان نزد افراد ذینفوذ جمهوری اسلامی تدوین شده است.
به جز مقدمه، تقریبا در همه بخشهای این بیانیه از یک «جنگ ترکیبی» همه جانبه به رهبری آمریکا و مشارکت دیگر کشورهای همسو با آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی سخن گفته شده است.
براساس سناریویی که در این بیانیه آمده همه اعتراضات اخیر را آمریکا طراحی و اجرا کرده است. حتی کار معمول دو رزونامهنگار یعنی نیلوفر حامدی و الهه محمدی برای خبررسانی درباره مر گ مهسا امینی و گزارش نوشتن درباره خانواده و زادگاه مهسا به نقشه پیچیده آمریکا نسبت داده شده و این دو روزنامهنگار را به آموزش دیدن در «دورههای آموزش جنگهای ترکیبی و براندازی نرم» متهم کرده است.
«انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیدهی دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آنکه هر دو نفر نقش منابع اولیهی خبرسازی برای رسانههای بیگانه را ایفا کردهاند.»
کارهایی که آمریکای مافیا کرده!
اما در روایت این دو نهاد امنیتی، آمریکای «مافیا» کارهای دیگری هم علیه جمهوری اسلامی و حاکمانش انجامداده است.
- تلاش کارگران برای شکل دادن به تشکلهای صنفی و پیگیری حقوقشان برنامه «سندیکا سازی» آمریکا است.
- نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و بررسی پرونده ایران هم برنامه آمریکا است.
- تشکلهای حقوقبشری که جنایات جمهوری اسلامی را مستند میکنند در سناریوی آمریکا هستند و اقداماتشان و با کمکهای مالی آنها انجام میشود.
- وکلایی که قربانیان دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی را وکالت میکنند، مهرههای آمریکا هستند.
- دورههای آموزشی خبرنگاری یا دورههای آموزشی و توانمندسازی در هرکجای دنیا که برگزار شود اگر یک ایرانی در آن شرکت داشته با بودجه آمریکا و با هدف جذب عوامل جدید بوده است.
- آموزش امنیت ارتباطات در فضای مجازی، برنامه آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی است.
- آموزش روند مطالبه برای تغییر قوانین و راهاندازی کلینیکهای حقوقی با هدف القای ناکارآمدی دستگاه قضایی و طبق نقشه آمریکا انجام میشود.
- ترویج شهروند خبرنگاری و همراهی چهرههای مشهور و دارای تأثیرگذار اجتماعی نقشه آمریکا است.
- صحبت کردن درباره نقش جمهوری اسلامی در شلیک به هواپیمای اوکراینی و فروریختن متروپل هم نقشه آمریکا و در راستای «القای بحران کارآمدی و استنتاج عدم مشروعیت نظام در عرصه داخلی و بینالمللی» است.
- مخالفت با حجاب اجباری و سرکوب سیستماتیک حقوق زنان هم سناریوی آمریکا برای «مطالبهسازی کاذب در حوزههای فرهنگی و اجتماعی» است که شبکه نفوذ آمریکا در داخل کشور آن را اجرا کرده و هدفش منحرف کردن ذهن مردم از «تأثیر تحریمها بر زندگی مردم و انتساب کمبودهای موجود به ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی» است.
- اعتراضات معیشتی مردم به گرانی، تورم، افزایش قیمت بنزین و هر مطالبه معیشتی هم به دلیل «تمرکز آمریکاییها» بر ایجاد نارضایتی و تحریک اقشار «به حاشیه رانده شده» صورت گرفت و این دو نهاد امنیتی «اسناد محرمانهای» در این باره در اختیار دارند.
در دستهبندی ۸ هزار کلمهای این دو نهاد امنیتی همه نهادهای مدنی و حقوق بشری، رسانههای خارج کشور، حتی روزنامهنگاران داخل کشور که در رسانههای وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی مشغول به کار نیستند، رهبران صنفی در همه صنوف، رهبران سندیکاهای کارگری، کسانی که در حوزه رمزارز فعالند، دانشگاههای خارج کشور، فعالان حقوق دگرباشان، ایرانیان خارج کشور، کسانی که به دنبال اصلاح قوانین در جمهوری اسلامیاند، کسانی که مخالف سرکوب زنان هستند، کسانی که زندانیهای امنیتی را وکالت میکنند، کسانی که از گرانیها ناراحتند، کسانی که در خیابان اعتراض کردهاند، سلبریتیها، اندیشکدههای خارجی و هر آن کسی که در خط حمایت از جمهوری اسلامی نیست، از خیل سربازان «مافیای آمریکا» در «جنگ ترکیبی» با علی خامنهای و نظامش است.
در هیچ بخشی از این بیانیه حتی اشارهای کوچک به اشتباه احتمالی در جمهوری اسلامی یا خطایی که میتواند مسبب نارضایتی عمومی باشد، نشده است.
هر تلاشی برای تغییر در وضع موجود حتی موارد سادهای مانند تلاش برای تغییر یک قانون، ایجاد یک نهاد صنفی و یک سندیکا به عنوان جرم امنیتی «همکاری با دشمن» فرمولبندی شده است.
فرودستان و زنان دشمنان ما هستند! نه، همه دشمناند!
در حقیقت این بیانیه به نوعی مانیفست امنیتی جمهوری اسلامی در مواجهه با جامعه متکثر ایرانی است که یک پیام روشن دارد: «یا تابع محض جمهوری اسلامی هستید یا دشمناید.»
این بیانیه گویی بسط ایدههایی است که حسین نجات، جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله تهران در تحلیل اعتراضات سراسری آبان ۹۸ انجام داده بود. او در آن زمان گفته بود که:
«مدل براندازی غرب در مقابل ما طی این ۴۰ سال تغییر کرده است. مدل جدید براندازی غرب، ناجنبش اجتماعی است که تکیه بر افراد فرودست جامعه دارد؛ افرادی که محصول حاشیهنشینی و بیسواد هستند و در فضای مجازی آلوده شدهاند.»
اهمیت این سخنان هم به دلیل سوابق گوینده آن است و هم نقشی که او در ساختار سرکوب جمهوری اسلامی دارد. حسین نجات چهره امنیتی مورد وثوق خامنهای است و ۱۰ سال فرمانده سپاه ولی امر را برعهده داشت. یعنی به مدت یک دهه حلقه اول حفاظت از خامنهای و خانوادهاش به او سپرده شده بود. او از سه سال پیش بالاترین منصب در قرارگاه ثارالله را برعهده دارد. این قرارگاه وظیفه دفاع از پایتخت و استانهای همجوار، مقابله با کودتا علیه نظام و حفاظت از قلب بوروکراتیک جمهوری اسلامی را برعهده دارد. در صورت بروز بحران با مصوبه شورای عالی امنیت ملی و تایید خامنهای این قرارگاه بالاترین نهاد در برقراری امنیت در تهران است و همه وزارتخانهها و دستگاههای حکومتی موظفند تحت امر آن قرار بگیرند.
در این بیانیه ۸ هزار کلمهای، سناریوی نجات که احتمالا واگویهای از نگاه امنیتی رهبر جمهوری اسلامی است بسط داده شده است. فرودستان، زنان، کارگران، معلمها، فعالان مدنی و روزنامهنگاران در این سناریو یا بازیگرند یا بازیگردان و هدف تنها یکی است: «سرنگونی جمهوری اسلامی».
این بیانیه مطول شرح کامرواییهای این دو نهاد امنیتی برای شناسایی و ضربه زدن به دشمنان خامنهای است ولی گستره دشمنان آنقدر وسیع و بزرگ و پرشمار است که ناکامی را هم اجتنابناپذیر میسازد. مخاطب این بیانیه احتمالا خامنهای و نزدیکانش باشد و خلاصه آن شاید مشابه دیالوگ مجید ظروفچی در فیلم سوتهدلان با بازی بهروز وثوقی خطاب به خدا: «قربونت برم خدا چقدر دشمن داری…دوستات هم که ماییم. یه مشت عاجز علیل ناقصالعقل»
یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، این دفعه نجستی ملخک
محمد / 28 October 2022