دروغی دوباره درباره آزادسازی هفت میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، دروغی که تنها یک روز طول کشید و باز هم تکذیب شد: درست زمانی که مردم ایران در اعتراضی فراگیر و جمعی در خیابانها کشته، زخمی و بازداشتی میشدند، خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران، تسنیم، خبری منتشر کرد با این مضمون که قرار است هفت میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در کره جنوبی آزاد شود.
این خبر بارها پیش از این منتشر شده بود، اما آن هفت میلیارد دلار توقیف شده در کره، هرگز به ایران بازنگشته بود. آخرین نمونهاش هم اسفند ماه سال ۱۳۹۹ که عبدالناصر همتی، رئیس وقت بانک مرکزی چنین خبری را اعلام کرده بود.
تسنیم خبر را به آزادسازی همزمان زندانیان ایران و آمریکا گره زد و نوشت: «ایران هنوز حسابهای اعلامی برای انتقال منابع مذکور را بنا بر ملاحظات بانکی نپذیرفته و حسابهای جدیدی را به این منظور معرفی کرده است.» همزمان اخباری منتشر شد که نشان میداد باقر نمازی، زندانی دو تابعیتی ایرانی-آمریکایی اجازه خروج پیدا کرده و سیامک نمازی هم به مرخصی یکهفتهای آمده است. خبر معاوضه تکذیب شد.
این اما همه ماجرا نبود. در روزهای گذشته که همه توجهها به اعتراضهای ایرانیان در واکنش به کشته شدن مهسا امینی با محور «زن، زندگی، آزادی» معطوف شده است، قیمت دلار در روندی مداوم، سیری صعودی طی میکند.
در لحظه نگارش این گزارش، قیمت دلار وارد کانال تاریخی ۳۳ هزار تومان شده و رکورد قیمت ۳۳ هزار و ۴۰۰ تومان را شکسته است، سیری که احتمالا سپاه پاسداران گمان میکرد میتواند با انتشار خبر آزادسازی پولهای بلوکه شده، آن را متوقف کند. آنها در تلاش برای گرفتن واکنش معکوس از بازار بودند اما هسته مرکزی بازار نسبت به چنین خبری بیتفاوتی نشان داد. تکرار دروغین خبر در گذر زمان، پیشبینی منفی بازار از شرایط سیاسی کشور و البته خبری بهنسبت تازه از پایان مذاکرات از سوی آمریکا بازار را نسبت به آزادسازی دلارهای کرهای بیتفاوت کرده بود، هرچند که در نخستین ساعات انتشار خبر (سحرگاه ۱۰ مهر) قیمت دلار در بازار ارز تغییر نشان داد و قیمتها عقبنشینی کردند اما بهای دلار تنها چند ساعت بعد، به مدار رشد بازگشت. انتشار این خبر نتوانست مرهم درد رشد قیمت دلار شود؛ همانطور که پولپاشی بانک مرکزی هم نتوانست.
اثر آزادی احتمالی پولهای بلوکهشده بر اقتصاد
اما فرض کنیم پولهای بلوکهشده مورد بحث آزاد شوند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟
یک: براساس صورتهای مالی منتشر شده از سوی بانک مرکزی میتوان حدس زد که نهاد بازارساز پیش از این، ما به ازای ریالی این رقم را در اختیار دولت قرار داده است، رقمی که در خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی منعکس میشود البته اگر صحت و درستی آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی را بپذیریم. با این حساب در واقع خبری منتشر میشود که در جهان واقعی موضوعیت ندارد، یعنی یا احتمالا دولت این رقم را پیش از این نقد کرده است یا رقم صلا وجود خارجی ندارد.
دو: رقم فروش نفت عربستان در تنها ۱۰ روز (به نرخ روز) معادل هفت میلیارد دلار میشود؛ یعنی ماهی ۲۱ میلیارد دلار. عربستان روزی هشت میلیون بشکه نفت میفروشد و قیمت روز نفت هم بشکهای ۸۵ دلار است؛ این یعنی عربستان روزی ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار دلار نفت میفروشد. در همین حال کشور عراق که بازار و شرایطی تقریبا شبیه ایران دارد، تنها در ماه گذشته ۹ میلیارد دلار نفت فروخته است. در حالی که ایران نه تنها فروش نفتش با اتخاذ دیپلماسی تخاصمی، به حداقل رسیده است بلکه از سوی دیگر مجبور است تخفیفهای کلان روی قیمت نفت اعمال کند. سالهاست پولهایش در کشورهای مختلف جهان بلوکه شدهاند و برای نگهداری همانها هم کارمزد میپردازد.
سه: از سوی دیگر کشور به دلیل وضعیت کنونی در حال ضرر دهی کلان اقتصادیست، ضرری که در مقابل پولهای بلوکه شده ایران ناچیز شمرده میشود. هرچند اقتصاد ایران با فقر آماردهی و شفاف نبودن آینده مواجه است اما نتبلاکس اعلام کرده، زیان اقتصادی ناشی از قطعی اینترنت ایران در هر ساعت، بیش از یک و نیم میلیون دلار برآورد میشود. نتبلاکس، سازمان غیردولتی ناظر بر اینترنت جهانی، با اشاره به قطعی شبکههای اجتماعی جهانی باقیمانده در ایران، این رقم را برای خسارت ناشی از قطعی اینترنت اعلام کرده است.
در همین حال برآورد میشود که بیش از یک میلیون شغل به واسطه اینستاگرام در ایران وجود دارد و بازاری بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان در سال را ایجاد کرده است. نوینهاب هم در گزارش سالانه خود یک میلیون و ۷۰۰ هزار کسبوکار در اینستاگرام برآورد کرده بود و آمارهای مرکز آمار میگویند درآمد حدود ۱۰ میلیون نفر به اینستاگرام وابسته است. همچنین کسب و کارهای بسیاری به شکل بومی و خانگی اداره میشوند که از راه اینستاگرام و واتساپ با بازار در ارتباطاند و میتوانند مشتریانی برای کالاها و خدماتشان پیدا کنند و با آنها در ارتباط باشند. در واقع حاکمیت جمهوری اسلامی با دست خودش هزینههای اقتصادی جدیدی به جامعه تحمیل میکند که از میزان پولهای بلوکه شده ایران کلانتر است.
بازار بیتفاوت
هرچه باشد، تجربه انتشار خبر دروغ دستیابی به پولی کلان به روشنی نشان داد که بازار ارز نسبت به اخبار جعلی اینچنینی بیتفاوت و بیحس شده است و واکنش خاصی به آن نشان نمیدهد. همچنین رفع توقیف این میزان دارایی ارزی هم نمیتواند تاثیر چندانی روی خط سیر کنونی قیمتها در بازار ارز داشته باشد. بازگشت این داراییها در شرایط عادی اقتصاد میتواند به شکلی محدود بازار را متاثر کند، در شرایطی که نرخ رشد اقتصادی مثبت و تورم در محدودهای معقول نوسان کند، یعنی زمانی که اقتصاد در محدودیت جهانی به سر نبرد و سرمایه کافی برای سرمایهگذاری هزینه شود.
رقم هفت میلیارد دلار رقم بزرگی است، و اگر خبر تایید میشد به این معنا بود که به احتمال زیاد پرونده برجام به شکل قطعی بسته شده است. دقیقا از این همینرو چنین خبری اثر منفی روی بازار ارز داشت. در واقع در بطن نقض چنین خبری مهر تاییدی بر شکست مذاکرات زده شد، چیزی که چشمانداز بازار دلار را منفی کرد.
اما چه خواهد شد؟
از منظر اقتصادی اوضاع رو به وخامت میرود، بر خلاف آنچه رژیم وانمود میکند. تلویزیون ولایی را که ببینیم در معرض رگباری از خبرهای پیشرفت، گشایش واحدهای اقتصادی جدید، و استخدام و وفور نعمت قرار میگیریم. اما واقعیت، تداوم فروپاشی اقتصادی است. بحران مشروعیت، خیزش دوباره با شعار «زن، زندگی، آزادی» و ناتوانی رژیم در مقابله با بحران، رسیدن به نقطه بیبازگشت برای شکست تلاشها برای تمدید حیات رژیم را تسریع میکند. نظام اقتصادی مختل شده، بحران سیاسی آن را تشدید میکند و خود به خاطر ورشکستگی اقتصادی تشدید میشود.