بل دوژور ساخته لوئیس بونوئل، فیلمی اروتیک درباره میل جنسی سرکوب شده، اسرار باکرگی و بدن بی‌حرمت شده است؛ بیانیه‌ای درباره اروتیسم و میل درونی و وسوسه‌های خطرناک یک زن شوهردار برای خیانت و رساله‌ای در مورد اهمیت دوراندیشی و وفاداری در زندگی زناشویی. به زبان ساده انگار بونوئل می‌خواهد بگوید زن باید وفادار باشد و خیانت بد است اما در واقع، بل دوژور، آمیزه‌ای از معصومیت و سردی جنسی از یک سو و شهوت زنانه و لذت گناه از سوی دیگر است.

سِورین، زن باکره و همسر جوان و زیبای پزشک بورژوایی است که روز‌هایش با فانتزی‌های جنسی ماژوخیستی می‌گذرد. او برای رهایی از چنگ وسوسه‌ها و تخیلات جنسی‌اش، به فاحشه بدل می‌شود. در تخیلاتش، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد، از سوی مردان مختلف تحقیر شده و در کثافت غرق می‌شود.

میل جنسی سرد سِورین به شوهرش، با برزخ فانتزی‌های او مطابقت دارد؛ فانتزی‌هایی که کیفیتی سادو ماژوخیستی دارند.
میل جنسی سرد سِورین به شوهرش، با برزخ فانتزی‌های او مطابقت دارد؛ فانتزی‌هایی که کیفیتی سادو ماژوخیستی دارند.

در آغاز فیلم که در واقع بخشی از فانتزی‌های سِورین است، او و شوهرش را در راهی جنگلی و دور از شهر (جنگل بولون در حومه پاریس) می‌بینیم که با کالسکه‌ای اشرافی سفر می‌کنند. طبق دستور شوهر سِورین (پی‌یر)، کالسکه‌چی‌ها، سِورین را به درختی بسته و به باد شلاق می‌گیرند. آنگاه پی‌یر به آن‌ها می‌گوید که سِورین در اختیار آنهاست. از چهره سِورین چنین پیداست که انگار از شلاق خوردن و درد کشیدن لذت می‌برد. جیغ‌های او مثل جیغ‌های زنی است که به ارگاسم می‌رسد.

با قطع صحنه شلاق خوردن سِورین به صحنه اتاق خواب او و همسرش و تختخواب جداگانه زن و شوهر، ما فوراً متوجه شکاف بین زندگی واقعی سِورین و زندگی خیالی او می‌شویم.

به این ترتیب بل دوژور، از‌‌ همان ابتدا با فانتزی خیانت سِورین آغاز می‌شود و بعد با زندگی واقعی او ادامه پیدا می‌کند. سِورین در خیال خود، تاوان گناهی را می‌دهد که مجازات آن، به درخت بسته شدن، شلاق خوردن و تحقیر است؛ گناهی که ما آن را ندیده‌ایم و از آن خبر نداریم. آیا گناه و عقوبت آن هر دو در خیال سِورین می‌گذرد؟ آیا صحنه‌هایی که بعد از آن خواهیم دید و در آن شاهد خیانت سِورین و لذت‌های گناه‌آلود او می‌شویم نیز در خیال سِورین می‌گذرند یا در واقعیت اتفاق افتاده‌اند و در واقع فلاش‌بک این سکانس آغازین‌اند و ما را به گناهان سِورین که اکنون به خاطر آن‌ها دارد مجازات می‌شود ارجاع می‌دهد؟ هرگز با قاطعیت نمی‌توان از این موضوع سخن گفت چرا که دنیای سوررئال بونوئل با این قطعیت سازگار نیست. به گفته ژان کلود کاری‌یر، فیلمنامه‌نویس این فیلم، در رمان ژوزف کسل، مرز روشنی میان واقعیت و خیال کشیده شده اما او و بونوئل این مرز را به هم ریخته‌اند.

خیال‌پردازی اروتیک بونوئل در «بل دوژور»، جزئی از سورئالیسم اوست که اصولاً تلفیقی از عناصر شوک، ترس، رؤیا، سکس، بی‌منطقی و احساسات ضد بورژوایی است.

«بل دوژور» مربوط به دورانی از فیلمسازی بونوئل است که او دیگر فیلمساز شناخته‌شده و معتبری است و برای ساختن فیلم‌هایش تقریباً همه چیز، از بودجه‌های بزرگ گرفته تا بازیگران مطرح و تجهیزات لازم را در اختیار دارد. فیلم‌های این دوره بونوئل، وقاری شکننده و دروغین را که مربوط به جامعه بورژوایی است به نمایش می‌گذارد. خیال‌پردازی اروتیک بونوئل در «بل دوژور»، جزئی از سورئالیسم اوست که اصولاً تلفیقی از عناصر شوک، ترس، رؤیا، سکس، بی‌منطقی و احساسات ضد بورژوایی است. بونوئل با سوررئالیسم‌اش همیشه تخیل ما را تحریک می‌کند؛ سورئالیسمی که ترکیبی از ایده‌های مارکسیستی، روانکاوی فرویدیستی و تأثیرپذیری‌های بونوئل از مارکی دو ساد است که بعد‌ها در آثار فیلمسازانی مثل پازولینی و برتولوچی نیز دیده می‌شود.

سینمای بونوئل از این نظر که هیچ قطعیتی در آن نیست و به درک و تأویل تماشاگر بستگی دارد، و بسیاری از ابهام‌های روایی آن، تنها در ذهن تماشاگر برطرف می‌شود، بسیار پست مدرن است.

بونوئل، بل دوژور را در سال ۱۹۶۶ به پیشنهاد برادران حکیم و بر مبنای رمانی از ژوزف کسل و فیلمنامه ژان کلود کاری‌یر ساخت.

بل‌دوژور (زیبای روز) ساخته بونوئل
بل‌دوژور (زیبای روز) ساخته بونوئل

بل دوژور، فیلمی است که می‌توان با رویکردی روانکاوانه و فرویدی، آن را تحلیل کرد اما به گفته کری‌یر، بونوئول، رمان روانکاوانه ژوزف کسل را به فیلمی ضد روایی و ضد شخصیت بدل کرد. با این حال او رویکرد فرویدی خود را به ویژه در نمایش میل ناخودآگاه و روند تصادفی ذهن حفظ کرد. میل جنسی سرد سِورین به شوهرش، با برزخ فانتزی‌های او مطابقت دارد؛ فانتزی‌هایی که کیفیتی سادو ماژوخیستی دارند.

بونوئل که در فضایی آکنده از محدودیت‌ها و فشارهای جنسی تحمیل‌شده از سوی جامعه کاتولیک اسپانیا بزرگ شد، در فیلم‌هایش، این محرومیت‌ها و عقده‌های جنسی فروخورده را تصویر کرد. برای او سکس، حرکتی آنارشیستی و طغیانی علیه ارزش‌های پوسیده اجتماعی و اخلاقیات حاکم بر جامعه بود.

وی پیش از ساختن «بل دوژور»، تخیلات جنسی مردانه را در فیلم «آرچیبالدو دلاکروز» به نمایش گذاشته بود. در آن فیلم، تخیلات سادیستی شخصیت اصلی فیلم، به واقعیتی مرگبار تبدیل می‌شد. آرچیبالدو، در خیال خود مرگ‌های دلخراشی را برای زنان زیبا طراحی می‌کرد و هر بار، آن زنان به طریقی مشابه ذهنیت آرچیبالدو، کشته می‌شدند.

ژان کلود کری‌یر، در مورد اقتباس بونوئل از رمان ژوزف کسل در بل دوژور می‌گوید: «ما یک بُعد فانتزی به رمان اضافه کردیم. برای نخستین بار در تاریخ سینما، ما با فانتزی‌های اروتیک زنانه سر و کار داشتیم. ما برای این‌کار با خیلی از روان‌شناس‌ها و نیز با برخی فاحشه‌ها در مادرید ملاقات کردیم. همچنین با صاحبان فاحشه‌خانه‌ها در پاریس. بنابراین در بل دوژور، صحنه‌های رئالیستی در واقع غیر رئالیستی است چون عیناً از کتاب می‌آید اما صحنه‌های فانتزی، کاملا رئالیستی است چون از زبان یک زن فاحشه برای ما تعریف شده است.»

به عقیده کری‌یر، بونوئل برای نخستین بار در تاریخ سینما، خیلی واضح و صریح، فانتزی‌های اروتیک زنانه را تصویر کرد، کاری که قبل از او هیچ‌کس نکرده بود. اما بونوئل این‌کار را به شکل بسیار ظریف و غیر مستقیمی انجام داد چرا که او می‌خواست سِورین در طول فیلم، پوشیده بماند. به همین دلیل، بونوئل با وسواس و دقت، لباس‌های کا‌ترین دونوو را برای این فیلم انتخاب کرد؛ لباس‌هایی که ایو سن لورن، آن‌ها را طراحی کرده بود. ایو سن لورن از کا‌ترین دونوو خواست که در فیلم از پوشیدن دامن‌های کوتاه که آن موقع مد بود خودداری کند.

کا‌ترین دونوو، الاهه بونوئل بود،‌‌ همان‌طور که آنا کارینا برای ژان لوک گدار و ژان مورو برای تروفو بودند.

بونوئل با سوررئالیسم‌اش همیشه تخیل ما را تحریک می‌کند؛ سورئالیسمی که ترکیبی از ایده‌های مارکسیستی، روانکاوی فرویدیستی و تأثیرپذیری‌های بونوئل از مارکی دو ساد است که بعد‌ها در آثار فیلمسازانی مثل پازولینی و برتولوچی نیز دیده می‌شود.

دونوو، ستاره‌ای بود که نارضایتی زنانه را پیش از «بل دوژور»، در «انزجار» پولانسکی و «چترهای شربورگ» ژاک دمی، به نمایش گذاشته بود و زیبایی و جذابیت سکسی او با ستارگانی چون گرتا گاربو و گریس کلی مقایسه شده بود. از این‌رو، بهترین زن بازیگری بود که می‌توانست نقش «بل دوژور» بلوند سکسی معصوم و مستأصل را بازی کند که احساسات جنسی فروخفته و سرکوب‌شده‌اش را در قالب فانتزی‌های اروتیک و زن فاحشه به نمایش می‌گذاشت. به گمان بونوئل، کا‌ترین دوونو، همه ویژگی‌های لازم را برای ایفای این نقش داشت: جوان، زیبا با هاله‌ای از رمز و راز که از نگاه سرد او نشأت می‌گرفت.

با اینکه بسیاری از منتقدان، این نگاه سرد و چهره یخ‌زده کا‌ترین دونوو را دوست ندارند اما بازی او در بل دوژور را می‌ستایند.

زندگی خصوصی دونوو و رابطه‌های متعدد و جنجالی او با سینماگران از وادیم گرفته تا ماسترویانی به شخصیت‌هایی که در فیلم‌ها به نمایش می‌گذاشت نزدیک بود. بسیاری رابطه سِورین و همسر بورژوایش را در بل دوژور به رابطه او و روژه وادیم تشبیه کرده‌اند.

پوست شفاف، صورت باریک و کشیده، دماغ ظریف، ابروی کمانی و موهای طلایی بلند، دهان کوچک و چشم‌های درشت و اندکی خمار کا‌ترین دونوو، او را از همه ستارگان زن سینمای فرانسه دهه ۱۹۶۰ از بریژیت باردو گرفته تا ژان مورو متفاوت می‌کرد. او شمایل زن زیبایی بود که می‌توانست همزمان معصوم و گناهکار جلوه کند. او پرتره‌ای بود که هر نور‌پردازی می‌توانست بهترین نور‌ها را بر چهره او بتاباند و هر فیلمبرداری می‌توانست زیبا‌ترین کلوزآپ‌ها را از او بگیرد. کا‌ترین دونوو، می‌توانست نقش زنان جوانِ مطیع و آرام و شیرین را به‌راحتی بازی کند. او دقیقاً ضد شمایلی بود که سینماگران موج نو از ژان مورو در سینما ساخته بودند و زیبایی سحرانگیزش قادر بود همه را بفریبد و اغوا کند. هر فیلمسازی از تروفو گرفته تا بونوئل سعی کرد او را به شیوه خود در سینما بازآفرینی کند و شمایل ذهنی خود را از او بسازد اما برآیند تصویرهای متعدد او بر پرده سینما، ستاره‌ای بود به نام کا‌ترین دونوو با ویژگی‌های زنانه خاص‌اش که از ۱۹۶۰ تا امروز در ذهن عاشقان سینما باقی است.


در طول سالیان گذشته، کا‌ترین دونوو، رابطه‌ای ابهام‌آمیز با «بل دوژور» داشته است. سه سال قبل او در مصاحبه‌ای گفت که زمان بازی در این فیلم او ۲۴ ساله بوده و اکنون احساس می‌کند بونوئل از نظر فیزیکی و روحی او را استثمار کرده است. با این حال او بل دوژور را فیلمی بزرگ دانسته و اعتراف کرد که نقش او در این فیلم، یکی از بهترین نقش‌هایش بر پرده سینما بوده است.