_ روز تولد برهان تعدادی از دوستان و آشنایان بر سر مزارش رفته بودند که مأمورهای امنیتی به آنها حمله کردند و همه را به باد مشت و لگد گرفتند. حتی پدر و مادر داغدیده برهان را در روز تولدش و بر سر مزار پسرشان کتک زدند و بدترین توهین‌ها و بی‌احترامی‌ها را به آنها کردند. بعد موبایل‌های همه را به زور اسلحه گرفتند. دو نفر را هم دست‌بند زدند و با خودشان بردند.

ماه آبان به نماد یادآوری هزاران رنج و دردی تبدیل شده است که التیامی برای آنها نیست. تن‌هایی که بی‌صدا به سینه خاک سپرده شدند، رنج‌هایی که ما فقط آنها را می‌شنویم اما خانواده‌های داغ‌دار جان‌باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ هر لحظه و هر ساعت و هر روز آنها را زندگی می‌کنند. رنج آنان تنها به کشته شدن عزیزانشان ختم نشده، بلکه مجموعه‌ای از آزارها و فشار‌های نهادهای امنیتی، بی‌عدالتی و تضییع حقوقشان در بر می‌گیرد.

مراسم زادروز برهان منصورنیا در گورستان مریوان – اول تیر ۱۳۹۹

برهان منصورنیا یکی از جان‌باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر کرمانشاه است. مرگ او در نتیجه تیراندازی نیروهای یگان ویژه و اصابت گلوله به نزدیکی کلیه‌اش و خارج شدن آن از شکم و عدم رسیدگی مناسب کادر درمان بیمارستان طالقانی کرمانشاه بود. با وجود این و بعد از گذشت یک‌ سال، نه تنها شکایت‌های خانواده منصورنیا از کادر پزشکی بیمارستان طالقانی و نیروی انتظامی بی‌نتیجه مانده، بلکه در طول این مدت تحت شدیدترین آزارها و فشارها از سوی نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند.

یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده برهان منصورنیا در گفت‌وگو با زمانه از آنچه در این یک سال بر آنها گذشته می‌گوید. به گفته این منبع تا قبل از کشته شدن قاسم سلیمانی و شیوع ویروس کرونا، فشار زیادی بر خانواده برهان منصورنیا وجود داشت و آنها برای موافقت با ثبت‌نام برهان به عنوان شهید حکومتی به شدت تحت فشار بودند:

«با انتشار کوچک‌ترین خبر یا گزارشی، سریع اعضای خانواده و برادرهای برهان را احضار می‌کردند اما بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی و شیوع کرونا، تقریبا تمرکز از جانب نیروهای امنیتی روی خانواده‌های آبان برداشته شد. یکی از برادرهای برهان تا قبل از این اوضاع حدود ۱۸ مرتبه بازجویی شد و برای اکثر بازجویی‌ها به کرمانشاه احضار می‌شد.»

در بازجویی‌ها سعی بر این بود تا کشتن برهان منصورنیا را وارونه جلوه دهند به صورتی که از نیروهای امنیتی سلب مسئولیت شود و کشتن او را غیرمستقیم در اثر یک خصومت شخصی نشان دهند:

«در بازجویی‌ها محترمانه برخورد می‌کردند. از آنها می‌پرسیدند به نظر شما چه کسی برهان را به قتل رسانده؟ شما به چه کسی مشکوک هستید و سوال‌هایی از این دست. خودشان را کاملا به بی‌اطلاعی زده بودند. در آگاهی کرمانشاه به یکی از برادرها گفته بودند ما مطمئن هستیم این گلوله غیر‌سازمانی است و نیروهای ما تیراندازی نکرده‌اند. خلاصه همه چیز را انکار می‌کردند.»

منبع آگاه زمانه می‌گوید که پس از اوج گرفتن شیوع ویروس کرونا گاهی از بنیاد شهید کرمانشاه به خانواده خبر می‌رسید پرونده «شهادت برهان» تکمیل شده اما به دلیل کر‌ونا از مراجعه حضوری و دیدار با خانواده خودداری می‌کنند.

او می‌گوید چند بار هم برای ملاقات تماس گرفته شده اما خانواده برهان حاضر به پذیرفتن آنها نشده‌اند:

«شرایط تقریبا عادی پیش می‌رفت تا روز یکم تیر ماه سال جاری، مصادف با زادروز برهان منصورنیا. خانواده مراسم تولد برهان را بر سر مزار او برگزار کرد. با وجود اینکه مراسم خصوصی بود، تعداد قابل توجهی از مردم، فامیل‌ها و دوستان قدیمی برهان شرکت کردند. آن زمان کرونا در مریوان قربانی زیادی گرفته بود و با این وجود ۷۰-۸۰ نفر حضور داشتند. در این مراسم هم هیچ کار خاصی اتفاق نیافتادو تنها صحبت از این شد که برهان مظلومانه کشته شد و چون مزار دو سه نفر دیگر از جان‌باختگان آبان هم در کنار مزار برهان است، به آنها هم ادای احترام شد.»

دانیال استواری، مهران تاک و بهروز ملکی از جمله جان‌باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر مریوان هستند که مزار آنها در گورستان جدید مریوان، کنار مزار برهان منصورنیا قرار دارد.

مزار دانیال استواری، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر مریوان
مزار بهروز ملکی از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر مریوان
مزار مهران تاک از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر مریوان
مزار برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸ در شهر کرمانشاه که مزارش در شهر زادگاهش مریوان قرار داد

به گفته منبع نزدیک به خانواده منصورنیا، گل‌های زیادی برای برهان آورده شده بود، همراه یک پوستر بزرگ که کارتونیستی مریوانی نقاشی برهان را کشیده بود. بعد از پایان مراسم پدر و مادرها و افراد مسن‌تر به خانه بازگشتند:

«پدر و مادر برهان و جوان‌ترها که حدود ۲۰ نفر بودند ماندند که گل‌ها و وسایل را جمع کنند. در این فاصله دو ماشین سمند پلاک شخصی و یک هایلوکس آمدند و حدود ۱۳ نفر پیاده شدند. یکی از دوستان برهان که ساکن مریوان بود آنها را شناخت و گفت این ماشین اطلاعات سپاه است. در گورستان جدید مریوان بعد از حوادث آبان ‌ماه تعداد زیادی دوربین مداربسته کار گذاشته‌اند، حتی از گورستان هم می‌ترسند و ظاهرا وقتی دیدند که بزرگ‌ترها رفتند، آمده بودند تا جوان‌ها را اذیت کنند. ما هم که فهمیدم آنها مأموران امنیتی هستند، فاتحه‌ای خواندیم و خواستیم برویم. آنها در فاصله چند متری ما ایستاده بودند و ماشین‌ها را هم دقیقا کنار مزار برهان با حالت بی‌احترامی پارک کردند.»

با وجود اینکه تنها یک مراسم ساده بزرگداشت به مناسبت تولد برهان منصورنیا بر سر مزارش برگزار شده بود و هیچ‌گونه حرف یا شعار سیاسی هم زده و داده نشد، همین که شرکت کنندگان باقی‌مانده خواستند گورستان را ترک کنند، مأمورهای امنیتی به آنها حمله‌ور شده و همه را مورد ضرب و جرح قرار دادند:

«همه را به باد مشت و لگد گرفتند. برادر برهان که کمی آن‌طرف‌تر بود آمد ببیند چه خبر است که چند نفر ریختند سرش و کتکش زدند. تا توانستند همه را ضرب و شتم کردند. پدر و مادر برهان که به پارکینگ رفته بودند ابتدا فکر کردند با چند نفر لات و اوباش درگیری پیش آمده و وقتی نزدیک شدند تازه فهمیدند مأمورهای امنیتی هستند. مأمورها حتی حرمت پدر و مادر برهان را هم نگه نداشتند و تا توانستند به آنها بی‌احترامی کردند و کار به جایی رسید که پدر و مادر برهان را هم کتک زدند. وقتی ما را کتک می‌زدند فحش‌های رکیک می‌دادند و تهمت می‌زدند. می‌گفتند شما کومله هستید. کومله‌ها همه شما را می‌کشیم.»

مأمورهای امنیتی بعد از ضرب و جرح حاضران در گورستان با زور اسلحه موبایل‌های همه را ضبط می‌کنند. دو نفر را هم دستبند می‌زنند‌ و در حالی که بر سرشان گونی می‌کشند، آنها را با خود به اداره آگاهی می‌برند:

«ظاهرا اشتباهی به جای یکی از برادرهای برهان دستگیرشان کردند. از آنها پرسیده بودند کدام یک از شما بردار برهان هستید. آن دو نفر که بازداشت شدند یکی اسمش هاوری از دوستان دوران دبیرستان برهان بود. هاوری ۴۸ ساعت بازداشت بود اما به حدی شکنجه‌اش کرده بودند که وقتی بیرون آمد تنها به این فکر می‌کردیم که چگونه زنده مانده؟ پشتش کاملا پر از جای شلاق، کبودی و سراسر خون‌مردگی بود. سه شب و سه روز به هاوری سِرُم وصل شد و جرأت نمی‌کرد بیرون برود. حتی برایش پزشک به خانه می‌بردند. صدیق دوست دیگری بود که دستگیر شد. صدیق هم‌اتاقی قدیمی برهان بود و با هم دکترای دامپزشکی گرفتند. او را هم اذیت و آزار کرده بودند اما نه به اندازه هاوری.»

در نهایت برای صدیق و هاوری صرفا برای شرکت در مراسم یادبود برهان منصورنیا بر سر مزارش به اتهام «شرکت در تجمع غیرقانونی»، «تمرد از نیروهای انتظامی» و «اقدام علیه امنیت ملی» یک پرونده امنیتی تشکیل شد. پدر برهان منصورنیا ناچار شد وثیقه آنها را تأمین کند و موقتا تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شدند.

تمامی افرادی که موبایل‌هایشان ضبط شده بود برای بازجویی احضار شدند. با تهدید و توهین‌های فراوان آنها را مجبور کرده بودند موبایلشان را باز کنند و مأمورها محتویات داخل آن را بررسی کردند. همه عکس‌های خانوادگی و چت‌های خصوصی آنها را نگاه کرده بودند.

بیشتر بخوانید: سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸

به گفته منبع آگاه زمانه تا مهر ماه سال جاری این درگیری‌ها و فشارها بر خانواده برهان ادامه داشته و آنها مدام پیگیر کارهای دادگاه بودند:

«فشار عصبی بسیار زیادی بر خانواده برهان وارد شد، مخصوصا در آن ۴۸ ساعتی که هاوری و صدیق بازداشت شده بودند چون کسی نمی‌دانست چه بلایی ممکن است سرشان بیاید. پرونده صدیق به دادگاه فرستاده شد. قاضی هم او را متهم کرده بود که شما مراسم روز کومله را برگزار کرده بودید اما خانواده اعتراض کردند و گفتند سنگ قبر و مدارک شناسایی برهان موجود است و یکم تیر ماه روز تولدش بود و به همین مناسب سر خاک رفته بودیم. نه فعالیت سیاسی انجام شده، نه شعری خوانده شده، نه شعاری داده شده. ما هیچ کاری نکرده‌ایم. چطور شما به راحتی این بلا را سر ما می‌آورید؟»

مراسم زادروز برهان منصورنیا در گورستان مریوان – ۱ تیر ۱۳۹۹

به آنها اجازه برخورداری از حق گرفتن وکیل داده نمی‌شود. جلسه اول دادگاه صدیق اوایل مرداد برگزار می‌شود که ناتمام می‌ماند و گفته می‌شود برای جلسه بعدی احضاریه خواهند فرستاد. از طرف دیگر نیز همه چشم انتظار برگزاری دادگاه هاوری بودند اما احضاریه‌ای برای او فرستاده نشد:

«منتظر بودند آثار شکنجه‌ها و ضرب و جرح روی بدن هاوری پاک شود بعد احضاریه بفرستند. هاوری هم به قدری ترسیده بود که جرأت نمی‌کرد برای ثبت آثار شکنجه‌ها به یک مرجع قضایی مراجعه کند. بیش از ۴۵ روز طول کشید تا احضاریه برای هاوری فرستاده شود. گویا مأموران امنیتی خوب می‌دانند جای انواع شکنجه‌ها چه مدت بر روی بدن باقی می‌ماند.»

اوایل مهر ماه اما یک روز بدون هماهنگی و اعلام قبلی، فرمانده سپاه و نیروی انتظامی استان کرمانشاه، همراه فرمانده سپاه و نیروی انتظامی مریوان سرزده به منزل پدر برهان مراجعه می‌کنند. به گفته منبع زمانه آن‌گونه که دیگران دیده‌اند دور تا دور خانه را نیروی مسلح برای محافظت از این چند نفر محاصره کرده بودند. در ظاهر گویا برای دلجویی و خاتمه دادن به ماجرا رفته بودند:

«هنوز خانواده برهان حرفی از این جلسه نزده‌اند تا معلوم شود چه گذشته است. چند روز بعد از این حضور شکایت برنامه‌ریزی شده و از پیش تعیین شده پرونده امنیتی دوستان برهان ناگهان مختومه اعلام شد. مشخص بود این سناریوی از پیش تعیین شده‌ای بوده برای ترساندن خانواده برهان تا بتوانند بالاخره به دیدار آنها بروند. ظاهرا با پدر و مادر برهان کلی عکس گرفتند و رفتند.»

پرونده شکایت خانواده برهان منصورنیا از نیروی انتظامی و بیمارستان طالقانی کرمانشاه مدت‌هاست در سامانه «ثنا» (ثبت‌نام الکترونیکی قضایی) ثبت شده است اما تاکنون هیچ اطلاعی در مورد بررسی و روند رسیدگی پرونده به آنها داده نشده و هیچ احضاریه‌ای نیز دریافت نکرده‌اند.

حتی پرونده پزشکی قانونی هم به آنها تحویل داده نشده.

بعد از گذشت بیش از یک سال آزار و اذیت همه جانبه، والدین برهان منصورنیا برای اینکه کس دیگری در معرض خطر قرار نگیرد، با وجود مخالفت قبلی، حاضرند شرایط نهادهای قضایی و امنیتی را پذیرند تا این فشارها و تهدیدها پایان یابد.

با توجه به رویکرد مقام‌های جمهوری اسلامی در قبال جان‌باختگان آبان ۹۸ و خانواده‌هایشان و نیز صدور احکام سنگین برای هزاران بازداشتی این اعتراض‌ها، ظاهرا اراده‌ای برای تحقق عدالت و روشن شدن ابعاد همه ماجرا به مانند حوادث دیگری چون دی ماه ۹۶ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی وجود ندارد اما «دادخواهی» بازماندگان این جنایت همچنان برای کشف حقیقت و اجرای عدالت، با درد، رنج و امید ادامه دارد.

  • در همین زمینه