در حالی که فعالان حقوق بشر و بسیاری از حقوقدانان معتقدند اعدام در ملاءعام نه تنها نتیجه عکس دارد بلکه در روانپريشی اجتماعی تأثير منفی به جا میگذارد، تعدادی از نمایندگان مجلس ایران در دفاع از اعدام در ملاءعام، “بازگشت امنیت روانی به جامعه” را از جمله تأثیرهای این نوع مجازات عنوان کردند.
محمدعلی اسفنانی، سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ایران امروز دوشنبه دوم بهمنماه در گفتوگو با خبرگزاری کار ايران (ايلنا) ضمن بيان اینکه “یکی از آثار اعدام در ملاءعام این است که افراد از آن درس عبرت میگیرند”، گفت: ”اثربخشی این مجازاتها برای جرمهایی که اثر ماندگار دارند، بسیار زیاد است.”
وی افزود: “در قرآن هم مسئله اعدام را داریم و حکم دادگاه و قوه قضائیه هم باید منطبق بر حکم خدا باشد.”
اين عضو هیئت رئیسه کمیسیون حقوقی قضایی مجلس نهم مدعی شد: “خیلی از کشورها برای حفظ ظاهر حقوق بشریشان اعدام را از قوانین خود حذف کردهاند اما در پس پرده آن را انجام میدهند.”
عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس نهم نیز در مورد اعدام در برابر ديدگان مردم گفت: “خیلی بد است که در کشورهای اسلامی، افرادی لات، قمهکشی کنند وقتی چنین کاری میکنند مستحق اشد مجازات هستند.”
عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: این طوری همه میفهمند که کشور بدون صاحب نیست که هر کسی هر کاری دلش خواست، انجام دهد
وی با اعلام اینکه “برخورد خوبی با این افراد صورت گرفته است”، افزود: “این طوری همه میفهمند که کشور بدون صاحب نیست که هر کسی هر کاری دلش خواست، انجام دهد.”
به گفته اين نماینده شیروان در مجلس ایران، “بچهها نباید صحنههای خشن را ببینند اما بزرگترها باید اعدام را تماشا کنند که درس عبرتی برایشان میشود.”
محمداسماعیل سعیدی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس یکی دیگر از موافقان اعدام در ملاءعام نیز در این زمینه گفت: ”برای بازگرداندن امنیت روانی به جامعه میتوان از این نوع اعدام استفاده کرد.”
وی تأکید کرد: “از منظری که ما به مسائل اجتماعی نگاه میکنیم، شاید سایر کشورها نگاه نکنند. از این رو آنها از این مسائل بهعنوان کوباندن ایران استفاده میکنند.”
افزون بر نهادهای بينالمللی مدافع حقوق بشر در جهان، تاکنون بان کی مون دبيرکل سازمان ملل و احمد شهيد، گزارشگر ويژه اين سازمان در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران، بارها از افزايش اعدامها در جمهوری اسلامی انتقاد کرده و خواهان توقف آن شدهاند اما حکومت ايران نه تنها به اين درخواستها توجهی نمیکند بلکه هر روز بر افزايش مجازات اعدام تأکيد کرده و برای جرمهای کوچکتر نيز اين مجازات را در نظر میگيرد.
ضرغام صادقی، عضو دیگر کمیسیون اجتماعی مجلس ایران نیز هدف از اجرای اعدام در ملاءعام را “کاهش رعب و وحشت در ایران” عنوان کرد و افزود: “قوه قضائیه میخواهد با این نوع اعدامها، این پیام را بدهد که اگر کسی وارد حوزه امنیتی کشور شود اصلا کوتاه نمیآید.”
احمد بخشایش، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم نیز حذف اعدام را “پرستیژ حقوق بشری و اجتماعی” برخی کشورها دانست و گفت: “ما نباید وارد بازیهای حقوق بشری آنها شویم.”
وی اعدام در ملاءعام را روشی “عالی” توصيف کرد و گفت: “این نوع از اعدام فضا را برای اشرار ناامن میکند.”
ضرغام صادقی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ایران: قوه قضائیه میخواهد با این نوع اعدامها، این پیام را بدهد که اگر کسی وارد حوزه امنیتی کشور شود اصلا کوتاه نمیآید
رمضان شجاعی کیاسری، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس نیز با اعلام اینکه این نوع اعدامها آسیب جدی به کشور وارد نمیکند تأکید کرد: “کسانی که توان دیدن این صحنهها را ندارند، بهتر است برای دیدن این صحنهها به خیابان نروند.”
يکی از آخرين نمونههای اعدام در برابر ديدگان مردم روز گذشته در پارک هنرمندان تهران صورت گرفت که در آن دو جوان ۲۰ و ۲۴ ساله به نام های علیرضا مافیها و محمدعلی سروری به اتهام زورگيری در خيابان به دار آويخته شدند.
اين اعدام بازتاب گستردهای يافت و مدافعان حقوق بشر مجازات حکم اعدام، آن هم در ملاءعام را برای ضربوشتم و دزدی در خيابان، بسيار سنگين ارزيابی کردند.
آیتالله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران از دوران فعالیت خود تاکنون بارها از مجازات اعدام به ویژه اعدام در ملاءعام دفاع کرده و آن را “عین قوانین اسلام” و مخالفت با اجرای این حکم را مخالفت با “اساس و نص اسلام و قرآن” دانسته است.
ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضائیه ایران نیز تیرماه سال جاری در سخنانی از اجرای حکم اعدام در ملاءعام دفاع کرد و آن را “ضروری” خواند.
تنها برای یک بار در سالهای پایانی ریاست آیتالله محمود هاشمی شاهرودی بر قوه قضائیه ایران، اعدام در ملاءعام لغو شد.
قوه قضائیه ایران در آن زمان (۱۰ بهمن ۱۳۸۶) اعلام کرد طبق فرمانی که از سوی محمود هاشمی شاهرودی صادر شده، اعدامها در ملاءعام، تنها با تأیید وی و بر اساس ملزومات اجتماعی اجرا خواهد شد.
بر اساس این حکم، انتشار هرگونه تصاویر مربوط به دار آویختن مجرمان در ملاءعام نیز ممنوع اعلام شد.
اما با پایان یافتن دوره هاشمی شاهرودی و انتصاب صادق لاریجانی بهعنوان رئیس جدید قوه قضائیه، دور تازه اعدام در ملاءعام از سال ۱۳۸۸ آغاز شد.
ايران پس از چين بيشترين تعداد اعدام را در جهان دارد.
ای کاش رییس سارقین جهان هم در تهران اعدام می شد. آنگاه پول دست مردم می آمد و دیگر مجبور به کیف قاپی نمی شدند. خاوری از دوستان نزدیک خامنه ای ست. او پولهایی را که به سرقت برده در حسابی بنام امام زمان واریز کرده است تا کلاشانی که فردا از ایران فرار خواهند کرد بروند از آن آخور بخورند. اما این بیچارههای نون دزد را اعدام کردند. به قیافه های این گرازان بر قدرت نگاه کنید. صدقه از پاچه هاتان برای خمس جاری خواهد شد.
کاربر مهمان / 21 January 2013
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر و رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران معتقدست جمهوری اسلامی اعدامهای در ملاء عام را جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه، قبل از برگزاری انتخابات پیش رو انجام میدهد. وی همچنین در واکنش به اعدام دو جوان در روز یکشنبه در پارک هنرمندان، به اتهام “زور گیری” به روز میگوید این اتهام تبیین حقوقی ندارد، اما در صورت بررسی ریشهای، جمهوری اسلامی خود به علت حاکمیت اجباری، “بزرگترین زورگیر” است.
کاربر مهمان / 22 January 2013
ضرغام صادقي، فلسطينی است که شال عربی آويزان کرده ؟
کاربر مهمان / 22 January 2013
چگونه است که اينان محارب می شوند و بعد شمايی که چپ و راست بوی گند اعمالتان و دزدی هايتان (خاوری رفيقتان بود. در حکومت شما بود. رحيمی هم همينطور. خود آقای احمدی نژاد هم زمان حضورش در اردبيل پرونده خوبی ندارد
و بسياری ديگر در اين نظام) محارب نيستيد؟!!
کاربر مهمان / 22 January 2013
هم زادِ «بالا» نشینیِ خامنه ای بر «بالا»یِ دار، مجتبی واحدی
متهم ردیف اول پرونده که روز شنبه درعنفوان جوانی اعدام شد متولد سال ۱۳۶۸ بود؛ همان سالی که خامنه ای با همدستی احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی تاج ولایت فقیه بر سر نهاد. به عبارت دیگر این جوان، تمام بیست و سه سال عمر خود را درفضایی تنفس کرده که خامنه ای و مزدوران فاسد او بر ایران عزیز ما تحمیل کرده اند .
او هنوز به مدرسه نمی رفت که چماقداران خامنه ای «به دستور»، حملات به جلسات سخنرانی دگر اندیشان را آغاز کردند و بی رحم ترین ایشان، داریوش و پروانه فروهر را « کارد آجین » نمودند.
این جوان در آستانه ده سالگی خویش، صحنه های حمله اراذل و اوباش حکومتی به کوی دانشگاه را شاهد بود که به بهانه اهانت به تصویر ناپاک خامنه ای، جوانان بی گناه مردم را از طبقه سوم به پایین پرتاب می کردند. بیست سالگی این جوان هم مصادف با اعتراضات انتخاباتی سال ۸۸ و حملات عقده گشایانه اراذل و اوباش رهبر به دختران و پسرانی بود که تنها جرم ایشان، پرسش در خصوص سرنوشت رأی خویش بود . او در همین سن، اخبار مربوط به تجاوز « فداییان رهبر » به جوانان زندانی در کهریزک را شنید و اندکی بعد، از ارتقای مقام فرماندهان آن تجاوزات ـ سعید مرتضوی و احمد رادان ـ مطلع شد.
این جوان، در چنین فضایی رشد کردو تربیت شد. البته ممکن است کسی بگوید در هر رژیم حکومتی، عده ای قانون گریز، امنیت مردم رامختل می کنند و نمی توان رفتار اینچنینی را به سیستم حکومتی و سران کشور نسبت داد. اما برخورد قوه قضائیه با حادثه اخیر، ثابت می کند رفتار این دو جوان، نه یک استثنا بلکه در حال تبدیل به جریان غالب در میان گروههایی از جوانان ایرانی است .
لذا سران جمهوری اسلامی که در هیچ زمینه ای مایل به خردورزی وریشه یابی واقعی پدیده ها نیستند برای کنترل نسبی این روند، راهی ندارند جز ارعاب سایر جوانان از طریق اجرای غیر انسانی ترین مجازات یعنی اعدام.
کاربر مهمان / 22 January 2013