تصویب کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری در ایران، از سوی نمایندگان مجلس، واکنش تند محمود احمدینژاد را در پی داشت.
محمود احمدینژاد، رئیس دولت ایران، بامداد امروز یکشنبه، ۱۲ آذر و تنها ساعتی پس از تصویب کلیات طرح جنجالی اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، بار دیگر مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام را مورد انتقاد قرار داد و این طرح را ” مغایر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” دانست.
پس از ماهها مناقشه میان نمایندگان مجلس و حامیان دولت بر سر طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، سرانجام کلیات این طرح در نشست علنی امروز مجلس با ۱۴۴ رأی موافق، ۹۱ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع تصویب شد.
موضوع مناقشه برانگیز این طرح مربوط به نحوه تایید صلاحیت افراد برای اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری و تعريف جديدی از “رجل سياسی و مذهبی و مدير و مدبر بودن” يک نامزد انتخابات رياست جمهوری است.
محمود احمدینژاد:متاسفانه برخی فکر میکنند زمان قاجار است و استبداد در کشور حاکم است
بر اساس اين طرح، “کاندیدای انتخابات رياستجمهوری بايد دارای هشت سال سابقه وزارت بوده و ۳۰۰ نفر از سياسيون که در رزومه کاری خود سابقه کاری حداقل استانداری يا مشاغل همتراز به بالاتر را داشته باشند، وی را از نظر توان مديريتی تاييد کنند.”
این موضوع که در هفتههای اخیر با مخالفتهایی روبهرو شد سرانجام واکنش تند احمدینژاد را در پی داشت. وی در بخشی از اظهارات امروز خود گفت: “اینکه ما بر خلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیسجمهور است؟”
احمدی نژاد که در “همايش ملی قوه مجريه در قانون اساسی” سخنرانی میکرد در ادامه مجمع تشخيص مصلحت نظام را نیز مورد انتقاد قرار داد و با اعلام آن که “مجمع تشخيص مصلحت برای استثناءهاست نه قاعده و نه دور زدن قانون اساسی” اضافه کرد: “نمیشود عده قليلی بگويند مصلحت ملت را ما تشخيص میدهيم و ملت قادر به تشخيص نيست چون در اين صورت ديگر قانون اساسی لازم نيست. “
رئیس دولت دهم از نمايندگان مجلس خواست تا اجازه ندهند اين “اقدامات خلاف” در پرونده آنها ثبت شود و گفت: “در این مورد حتی برخی به شوخی میگفتند خوب است اگر نام فرد مورد نظر را هم در قانون بیاورند و خیال مردم را از این طریق راحت کنند. متاسفانه برخی فکر میکنند زمان قاجار است و استبداد در کشور حاکم است.”
احمدینژاد: “مجمع تشخيص مصلحت برای استثناءهاست نه قاعده و نه دور زدن قانون اساسی” اضافه کرد: “نمیشود عده قليلی بگويند مصلحت ملت را ما تشخيص میدهيم و ملت قادر به تشخيص نيست چون در اين صورت ديگر قانون اساسی لازم نيست “
احمدینژاد با کنایه به علیلاریجانی رئیس مجلس که گفته میشود از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده است گفت: “اگر کسی میخواهد وارد انتخابات شود بايد نظر مردم را جلب کند نه اينکه دست مردم را ببندد.”
رئیس دولت دهم در ادامه با اشاره به اینکه “تفسیرهای متناقض در مقاطع مختلف در قانون اساسی سبب وارد شدن خدشه به اصل آن میشود” ادامه داد: “تفسیر باید با اصل قانون اساسی مطابق باشد، یعنی اکثریت قاطع مردم این تفسیر را درست بدانند، چرا که اصل قانون اساسی به خاطر رأی مردم است، اگر مردم رأی نمیدادند این قانون اجازه اجرا پیدا نمیکرد. از این رو تفسیر قانون و اصل قانون اساسی باید به گونهای باشد که مردم نیز آن را درست بدانند و ما نباید بگوییم مردم نمیفهمند.”
وی با اشاره به اینکه نمایندگان مجلس نمایندگان اقلیتی از مردم هستند٬ افزود: “البته مجلس جایگاه نمایندگان مردم است اما به واسطه قوانین عادی کار به جایی رسیده است که اینها نماینده اقلیت مردم شدهاند.”
احمدینژاد در ادامه اظهاراتش بهطور تلویحی جایگاه حقوقی ریاست جمهوری در قانون اساسی ایران را بالاتر از جایگاه رهبر جمهوری اسلامی دانست و گفت: “رئیسجمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب میشود.”
یازدهمین دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در شرایطی در روز ۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۲ در ايران برگزار خواهد شد که از هم اکنون چالشهای بسیاری را میان طیفهای مختلف جریان اصولگرا در ایران در پی داشته است.
با سلام بزرگترین شانس و بخوانید اقتدار حکومت فاشیستی ایران که حتا از ده درصد پشتیبانی مردمی هم بهره ندارد اپوزیسیون تکه پاره و بی هویت اوست. اپوزیسیون ایرانی حتا از درک معنای اپوزیسیون هم بی بهره است. او حتا نمی تواند اپوزیسیون را معنی کند. چرا که هر کسی فکر می کند که اپوزیسیون حکومت اسلام ناب محمد خود اوست. برای همین وقتی من با چپی ها در تهران سخن می گویم آنچه می شنوم عبارت است از اینکه اپوزیسیون یعنی فقط چپهای ایرانی. وقتی من با مشروطه خواهان که البته اینروز ها تعدادشان هم بسیار است سخن می گویم آنچه می شنوم عبارت است از اینکه اپوزیسیون یعنی فقط و فقط مشروطه خواهان ایرانی٬ملی مذهبی ها همین طور٬ اصلاحطلبان نیز از همه بدتر فقط خودشان را می بینند. کافی ست به سایتهای مختلف سری بزنید تا بفهمید که حکومت ایران از لطف اپوزیسیونش است که سر کار است. در کشورهایی که زیر یوغ اسلام بسر نمی برند و در انها دموکراسی هست اپوزیسیونشان در یک جبهه ی واحد بر ضد پوزیسیون تشکیل جبهه می دهد. در ایران اسلامزده و استبدادزده ی ما متاسفانه هر زیر مجموعه ای از اپوزیسیون خودش را کل اپوزیسیون می داند. در تهران مشروطه چی ها من را کمونیست٬ چپی ها من را شاه الهی و ملی مذهبی ها و اصلحطلبان مرا الحادی و منحرف می دانند. چرا؟ برای اینکه من همینی اعتقادی را دارم که در بالا نوشتم. اول از همه جمهوری خواهم و بعد اما تمایل به چپ هم دارم اما معتقدم که باید برای از پا درآوردن این حکومت ضد ایرانی همه با هم متحد شویم تا یک حکومت موقت تشکیل شود و آنگاه شرایط یک رفراندوم عمومی فراهم آید تا آنگاه بتوان از چپ و راست رادیکال و لیبرال و مشروطه سخن گفت و تبلیغ کرد. آری بزرگترین اقتدار این حکومت ضد مردمی اپوزیسیون آن است.
کاربر مهمان / 02 December 2012
ین راست میگوید. امیدوارم دچار مصلحت گرایی نشده و پیگیر اجرا قانون اساسی شود.
حسین. ر. از ایران / 02 December 2012
الهم اشغل الظالمین بالظالمین.
آرمین / 02 December 2012
خدایا، ستمگران را با ستمگران درگیر ساز و شر ایشان را از سر مردم دور ساز.
آرمین / 02 December 2012
جوک است. جدي نگيريد. از خودشون است . اينها فيلم است .
کاربر مهمان / 03 December 2012
این محمود کوتول شیره، همش با رهبر درگیره. کدام رئیس جمهور اسلامی تا حالا زیادتر از این ریزه با رهبر درگیر شده است؟ حرف آن بنیصدر وراج را نزنید که تا در منصب بود برای خمینی جیک نزد. بعد هم شد همکار رجوی. البته حالا در بازار مسگرهای پاریس زیاد قصه سر هم میکند آن در باب شجاعت هایش. هاشمی هم که در مقابل خامنهای آچمز بود. خاتمی که حتا پیشکار هم نبود. سوال این جا است که این بابا ریزه دنبش به کجا وصل است که با همه درگیر است؟
کاربر مهمان / 03 December 2012
ایکاش خاتمی یک *** همین احمدی نژاد *** را داشت! نه؟؟ ایکاش اصلاحطلبان یک *** این بابا را داشتند. حتا هاشمی *** ایکاش یک جو *** این مردک را داشت. یادتان هست چطور هاشمی دوستان خودش را و از جمله کرباسچی را قربانی کرد. شهردارهای تهران را قربانی کرد. حالا البته اصلاحطلبان کفاره ی *** بیحسابشان را می پردازند و نشسن مخمور در میانه ی هوشیاران.
کاربر مهمان / 03 December 2012
احمدی نژاد پرونده دزدی های رهبر, بیت رهبری و سایر مسولین نظام را در اختیار دارد و بنوعی آنها را در اختیار خود گرفته است. طرح رهبر و اطرافیانش این استکه اجازه دهند این 7-8 ماه هم بدون آبرو ریزی بزرگی برای آنها (بخوان نظام) خاتمه یافته و بعد همان بلایی را که سر رفسنجانی (بعد از خاتمه ریاست جمهوریش) و اصلاح طلبان (پس از خاتمی) آورد سر تیم احمدی نژاد و البته شدید تر بیآورد. آحمدی نژاد و تیمش با اطلاع از اینموضوع که برایشان حالت “مرگ و زندگی” را پیدا کرده سعی میکنند پست ریاست جمهوری و قوه مجریه را حفظ کنند تا از نظام اخراج نشده و به خشم رهبری گرفتار نیایند. خلاصه بن بست بدی برای نظام بوجود آمده است.
سعید / 03 December 2012
الهم اشغل الظالمین بالظالمین. چقدر٬ چقدر٬ چقدر این جمله احمقانه و رفع مسئولیت کن است. دل این با خوش است که ظالمیم به ظالمین مشغولند! بابا جون تو چکاره ای!! تماشاچی!! و هم دلم می خواهد بدانی که جای این ستاره ها چی بوده که خالی شده٬ شایدم سانسور: اینها را می گویم:
ایکاش خاتمی یک *** همین احمدی نژاد *** را داشت!
مرگ بر اسلام را دم کنید و هر روزز صبح مثل چای بنوشید.
کاربر مهمان / 04 December 2012