۵ فوریه ۲۰۲۰ توماس کمریش از حزب لیبرال دموکرات ایالت تورینگن با رای حزب دموکرات مسیحی و رای حزب راستگرای افراطی ضدمهاجرت آلترناتیو برای آلمان در مقابل بودو راملو از حزب چپ به پیروزی رسید. گرچه این انتخاب نتیجه ائتلافی ازپیشتعیینشده نبود اما نتیجه آن میتوانست ائتلافی نانوشته بین حزبهای محافظهکار و حزبهای دست راستی افراطی در مقابل حزبهای متمایل به چپ در ایالت باشد. این ائتلاف با دخالت دیگر اعضای احزاب دموکرات مسیحی و لیبرال دموکرات فدرال و به خصوص مخالفت قاطع آنگلا مرکل،صدراعظم آلمان نهایتاً به شکست انجامید و توماس کمریش از مقام چند روزه نخستوزیریاش در ایالت استعفا داد تا شاهد تکرار انتخابات ایالتی باشیم. این اتفاق اما به لحاظ تاریخی یادآور ورود حزب ناسیونالـسوسیالیست به صحنه قدرت آلمان در دهه ۱۹۳۰ است، چرا که ورود حزب نازی در آن دوران هم از ایالت تورینگن آغاز شد.
این مقاله که منبع آن “اشپیگل” است،درباره امکانپذیری مقایسه انتخابات اخیر در تورینگن و اتفاقات سالهای آغازین دهه ۱۹۳۰ است.
تکرار هراسناک
از قضا نازیها برای اولین بار و در سال ۱۹۳۰ در ایالت تورینگن وارد یک دولت شدند، امری که بودو رامِلو نخستوزیر سابق ایالت تورینگن به آن اشاره میکند. این مقایسه اما چقدر قابل قبول است و این شباهت تاریخی چقدر است؟
چهارشنبه، نیم ساعتی قبل از نیمه شب رامِلو نخست وزیر سابق ایالت تورینگن که در انتخابات آن روز شکست خورده بود در یک توئیت، نقلقولی از آدولف هیتلر آورد: «پیروزی بزرگ را در تورینگن انتظار میکشیم، آنجا ما واقعاً حزب حاکم هستیم. حزبهایی که تا به حال در تورینگن دولت را میساختند، بدون همکاری با ما نمیتوانند اکثریت را تشکیل دهند».
او در پایان توئیت خود منبع سخنان خود را مستند میکند، «آ. هیتلر، ۰۲.۰۲.۱۹۳۰»، علاوه بر آن دو عکس هم به توئیت خود اضافه کرده است: در یکی از آنها صدراعظم جدید رایش را روز ۲۱ مارس ۱۹۳۳ میبینیم در حالیکه با نیمچه تعظیمی با رئیس جمهور رایش (پل فن هیندنبورگ) دست میدهد. عکس دوم یک عکس رنگی است که چند ساعتی از گرفتن آن نگذشته است: بیورن هوکه رئیس فراکسیون حزب آلترناتیو برای آلمان درمجلس ایالتی تورینگن با سری افتاده با نخست وزیر جدید تورینگن از حزب لیبرال دموکرات دست میدهد .
نقلقول راملو از هیتلر از یکی از نامههای اوست که فوریه سال ۱۹۳۰ برای یکی از طرفداران حزبش در آمریکا نوشته شده است. در این نامه رئیس حزب ناسیونال-سوسیالیست کارگران آلمان(نازی) شرح میدهد که چگونه حزب او برای اولین بار قسمتی از یک دولت ایالتی شده است.
آیا واقعاً آن چیزی که به دیکتاتوری نازی انجامید از تورینگن آغاز شده بود؟
این پیامی است که راملو از طریق توئیتش به جهان میدهد و در مصاحبهای با اشپیگل آن را تکرار میکند. همکاری بین نیروهای محافظهکار میانهرو و راستهای افراطی میتواند به آنجا ختم شود که فقط راستهای افراطی از آن سود ببرند، مانند ماههای اول سال ۱۹۳۳.
همه چیز اما برای مقایسه بین حزب آلترناتیو برای آلمان و حزب نازی، بین هوکه و هیتلر، بین کمریش (نخستوزیر تازه انتخاب شده از حزب لیبرال-دموکرات) و هیندنبورگ آماده نیست. هیتلر مارس سال ۱۹۳۳ به عنوان صدراعظم رایش انتخاب شد در حالی که هوکه سال ۲۰۲۰ تنها رئیس فراکسیون حزب متبوع خود در مجلس ایالتی است و کمریش رئیس حزب لیبرال دموکرات تورینگن را نه میتوان با اکستریمیستی مانند هیتلر ونه با محافظهکار ملیگرایی مانند هیندبورگ مقایسه کرد.
What happened in #Thuringen is totally unacceptable. My response? Not in our name! pic.twitter.com/tdOgl2nN60
— Guy Verhofstadt (@guyverhofstadt) February 5, 2020
همین حالا بسیاری از صاحب نظران چنین ارجاعی را مورد نقد قرار دادهاند. میشائل ویلدت استاد تاریخ در مصاحبهای با زوددویچه زایتونگ میگوید: «آلمان ۲۰۲۰ آلمان ۱۹۳۲ نیست» و همکار او بیرته فورستر در توئیترش مینویسد:«من آلترناتیو برای آلمان را تهدیدی برای دموکراسیمان میدانم، اما نه مانند تهدید حزب نازی».
ولی نقلقول راملو از هیتلر چه معنا و اهمیتی دارد؟ در انتخابات ایالتی تورینگن در سال ۱۹۲۹ که هیتلر به آن اشاره کرده حزب ناسیونال-سوسیالیست کارگران آلمان در روز ۸ دسامبر سه برابردوره قبل رای آورده است یعنی ۱۱.۳ درصد. در آن روزها حزب نازی با داشتن اکثریت بسیار فاصله داشت، اما میتوانست کفه ترازوی محافظهکاران را سنگینتر کند: با کمک حزب ناسیونال-سوسیالیست بود که محافظهکاران میتوانستند از تشکیل یک دولت چپگرا جلوگیری کنند.
احزاب راست میانه از جمله حزب خلق آلمان و حزب ملی خلق آلمان وارد مذاکره با حزب ناسیونال-سوسیالیست آلمان شدند. هیتلر شخصا مداخله کرد تا بتواند برای هم حزبیش ویلهلم فریک بر سر وزارتخانهی آموزش و داخله مبارزه کند.
مخالفتهای بسیار زیادی وجود داشت، فریک به هر حال نه تنها یک ناسیونالسوسیالیست مؤمن بود بلکه در کودتای نافرجام ۱۹۲۳ نیروهای راست به جرم خیانت محکوم شده بود. حزب خلق آلمان در تورینگن اخطارهایی از همحزبیهایشان در تمام آلمان مبنی بر عدم همکاری با نازیها دریافت میکرد.
ترس از تکرار انتخابات اما ظاهراً بسیارجدی بود. کمی بعد به واسطه ویلهلم فریک یک سیاستمدار از حزب ناسیونال-سوسیالیست وارد یک دولت ائتلافی شد. وظیفه اصلی او در تورینگن تصفیه غیر خودیها از کادر ادارای، پلیس و کادرآموزشی بود. او هانس فریدریش کارل گونتر را که به نام «پاپ نژاد» مورد ستایش نازیها بود به عنوان پروفسور رشته مردم شناسی-اجتماعی در دانشگاه ینا گمارد و مصوبهای را صادر کرد با این مضمون: « علیه فرهنگ سیاهها برای فولکستوم آلمانی»[1].
با این همه تجربه فریک شکست خورد. ۱۴ ماه بعد رای عدم اعتماد مجلس ایالتی به خلع او از سمت وزارت داخله و آموزش و سقوط دولت ائتلافی منجر شد.
نازیها در تورینگن چیزی را به دست نیاوردند، که در مدت کوتاهی در سرتاسر کشور به دست آوردند: به واسطه یک دولت ائتلافی دولت دموکراتیک را از مبانی تشکیل دهنده آن خالی کنند و بر اساس ایده های خود قدم به قدم تغییر شکل بدهند. آدولف هیتلر هنگامی که در آغاز سال ۱۹۳۳ کار خود را به عنوان صدراعظم شروع کرد یکی از همراهان قدیمی خود را به عنوان وزیر داخله دولت گمارد: ویلهلم فریک.
نباید از چنین روندی در تورینگن در حال حاضر ترسید، امری که پل نولته استاد تاریخ هم آن را تأیید میکند. به نظر او اما نگاهی مراقبانه به تاریخ هم کاملاً بی استفاده نیست. او در مصاحبه با خبرگزاری آلمان میگوید: « اول از همه باید از دموکراسی دفاع کرد، و برای این منظور این مقایسهها (تاریخی) و آمادگی در مقابل حزب آ.اف.د بسیار لازم است».
پانوشت:
[1] Wider die Negerkultur für deutsches Volkstum: فولکستوم را میتوان به شکل تقریبی «مردمیت» یا «خلقیت» ترجمه کرد.
منبع: اشپیگل ۰۸.۰۲.۲۰۲۰