رنجهای کودکی میتوانند روزهای خوش جوانی را تخریب کنند.
تردید ندارم وقتی عنوان این یادداشت را خواندید، جایی در قلب شما به خاطر یادآوری خاطرهای تلخ از کودکی فشرده شد.
بسیاری از ما زخمی از کودکی خود به همراه داریم که فراموش نشدنی است. برخی از رنجها و زخمها آنقدر عمیق، ماندگار و دردناک هستند که زندگی روزمره را تحت تاثیر قرار میدهند. ناخوشایندی این مساله را وقتی احساس میکنید که میبینید زندگی فعلی شما هیچ نقص و ایراد خاصی ندارد، همه چیز به خوبی پیش میرود، ظاهر روابطتان با دیگران عالی است و شاید کاروبارتان هم عالیتر از هر وقت دیگری باشد، با این حال نمیتوانید عمیقا خوشحال باشید. صداها، بوها و تصویرهای وجود دارند که شما را همراهی میکنند، دردی را در قلبتان احساس میکنید و هر چه میکنید از ذهن شما پاک نمیشوند. آنچه در زندگی تجربه میکنیم همواره با ما باقی خواهند ماند و آنچه در کودکی تجربه میکنیم استوارتر و پایدارتر ما را همراهی خواهند کرد. ما نمیتوانیم برای همیشه زخمها و آسیبهای کودکی را از بین ببریم اما شاید بتوانیم کاری کنیم تا کمتر درد بکشیم.
رواندرمانی فرصتی برای آسودن
رواندرمانی سنتیترین اما موثرترین راهکار برای کاهش آسیبهای باقیمانده از دوران کودکی است. حرف زدن همیشه شفابخش است. شما فرصتی پیدا میکنید تا در مورد عمیقترین رنجهای باقی مانده از خاطرات تلخ کودکی حرف بزنید. یک شنونده آگاه و حمایتگر، کسی که زمانی را به شما اختصاص داده تا صدایتان را بشنود بهتر از هر کس دیگری میتواند حال شما را خوب کند. اگر به پدرو مادر یا یکی از اعضای خانواده که از قضا ممکن است خودشان عامل زخمهای شما باشند حرفی بزنید، شاید راه به جایی نبرید. در این زمان این احتمال وجود دارد که بحثها و تنشهای بیشتری دربگیرد؛ چیزی که قطعا شما خواهان آن نیستید. اما یک رواندرمانگر خوب میداند که چگونه سوالات سخت، عمیق و ریشهای بپرسد. او میداند چگونه شما را به چالش بکشد تا به رخدادهای گذشته از منظری بسیار متفاوت بنگرید و آنها را از چشم دیگران ارزیابی کنید. روان درمانگری حاذق به شما کمک میکند از گذشته حرکت کنید، از محدوده کودکی بیرون بیایید و زندگی و رخدادهای آن را از منظر آدمی بزرگسال؛ یعنی همان چیزی که باید باشید ببینید.
این به معنای آن است که باید زمان زیادی را صرف کنید تا رواندرمانگر مناسب خود را پیدا کنید. شاید خوششانس باشید و اولین روان درمانگر بهترین رواندرمانگر باشد اما اگر نبود باز هم باید زمان بگذارید تا فرد مناسب را پیدا کنید. رواندرمانگر خوب کسی است که شما آنقدر در کنارش راحت باشید که بتوانید هر آنچه هرگز نتوانستهاید به دیگران بگویید را برای او بازگو کنید بدون اینکه نگران قضاوت و یا سوبرداشت او باشید. بدون شک در این گفتوگو لحظات سختی را تجربه خواهید کرد. ممکن است در حین گفتوگو عمیقا متاثر شوید، اشک بریزید و دچار فشار عصبی مضاعف شوید، چون شخمزدن خاطرات خوشایند نیستند اما هنوز در میان گذاشتن آن با یک فرد متخصص بهترین راه برای یافتن التیام است.
ایامدیآر ( حساسیتزدایی از طریق چشم و پردازش مجدد)
ایامدیآر یک روش درمانی خاص با تکنیکی خاص است که تاثیر مثبت آن بر انواع تجربههای تروماتیک ثابت شده است. این روش خلاف روش سنتی رواندرمانی نیار به گفتوگو و سخن گفتن و شخم زدن خاطرات کودکی ندارد و سرعت بازیابی در آن بالاتر است. اطلاعات زیادی درباره این روش درمانی وجود دارد که میتوانید از طریق یوتیوب، خواندن مقالات و پژوهشها به آن دست پیدا کنید.
تلاشهای فردی برای التیام
اگر به هر دلیلی دوست ندارید از کمکهای تخصصی برای شفای زخمهای خود استفاده کنید میتوانید خودتان اقدامات موثری انجام بدهید. خیلی خوب بود اگر میشد با پدر و مادر و هر کسی که به شما آسیب زده در مورد گذشته حرف زد. اما این مساله منوط به آن است که آنها متوجه اشتباه خود باشند و گفتوگو با آنها در یک فضای خوشایند، بدون تنش و درگیری و بدون تخریبهای بیشتر شکل بگیرد. اگر فکر میکنید گفتگو با آنها بیفایده و یا مضر است قدم بعدی میتواند گفتوگو با کسی باشد که به شما احساس خوبی میدهد. شنونده، حامی و یاری که بتواند درک درستی از این مساله داشته باشد بسیار موثر خواهد بود.
در این میان مهم است که تلاش کنید احساسات خود را بهتر بشناسید و فردی که با او گفتوگو میکنید باید این ظرفیت را داشته باشد که شما را با احساسات پیچیده و عمیق شما مواجه کند بدون آنکه شما را متهم کند، احساس گناه را تقویت کند و باعث خشم بیشترتان شود.
اکنون را تغییر دهید
در نهایت میتوانید زخمهایتان را با تمرکز بر تغییر تاثیرات آن بر زندگی فعلیتان التیام بخشید. رویدادهای تلخ و رنجآور گذشته به دو شیوه زندگی فعلی شما را تخریب میکنند اول اینکه یادآوری خاطرات تلخ اجازه نمیدهند از زندگی لذت ببرید. مثلا ممکن است در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته باشید و این مساله مانع از آن میشود که بخواهید درگیر یک رابطه جنسی شوید. حتی اگر مورد مناسبی وجود داشته باشد که یک تجربه لذتبخش جنسی داشته باشید، ترس و تجربههای تلخ مانع از آن میشوند که بخواهید با کسی وارد ارتباط شوید. از سوی دیگر رویدادهای تلخ کودکی، بودن شما را دستخوش تغییر میکنند. یعنی این زخمها آگاهانه یا ناآگاهانه باعث میشوند تصمیمات شما کودکانه و خام باشند و درست همانگونه که در کودکی برای فرار از رنج دست به اقدام میزدید اکنون نیز ممکن است در برابر مسائل چندان بالغ عمل نکنید. ممکن است به جای مواجهه، از یک رابطه فرار کنید، گوشهگیری کنید و یا به آنچه در پی میآید فکر نکنید. یا ممکن است دچار خشمهای غیرقابل کنترل شوید یا تمایل داشته باشید همه چیز را به شدت تحت کنترل خود در بیاورید صرفا به این دلیل که از خطرهای احتمالی اجتناب کنید.
زمانی که متوجه تاثیر زخمهای کودکی بر شکل زندگی فعلی خود شوید، میتوانید آگاهانه دست به اقدام بزنید و خلاف آن عمل کنید. میتوانید یاد بگیرید خشم شما ناشی از کودکی است و تلاش کنید با کنترل بر نفس و خشم راه دیگری در پیش بگیرید. میتوانید یاد بگیرید اگرچه در کودکی محرومیتها، تحقیرها و توهینهایی را تجربه کردهاید اما اکنون میتوانید آزادانه و عاقلانه انسان اخلاق مداری باشید که هرگز این خشونتها را بازتولید نمیکند.
حقیقت این است که گفتن این جمله که گذشتهها گذشته کار سادهای است اما همه آنچه تجربه کردهایم همواره زنده هستند و زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند و باعث احساس ناامنی و عدم آرامش ما میشوند. اما ما چه راهی داریم جز اینکه راهی پیدا کنیم تا کمی التیام پیدا کنیم و کمی بهتر زندگی کنیم؟
هر چند خیلی کوتا ه بود ولی بسیار عالی و مفید بود
مومن / 15 July 2019
مختصر و مفید. چنین متنهائی برای اشنا کردن دیگران به روان درمانی واقعا برای فارسی زبانان لازم است. دست نویسنده درد نکند.
آرمان / 15 July 2019
متشکر از مقاله. اگاهی دهنده بود . انچه ایرانیان کم دارند
M / 24 July 2019