کانال تلگرامی خانمهای قری و همسرانه، یکی از کانالهایی بود که با آغاز فراگیر شدن این پیامرسان سر و صدا کرد و مورد انتقادهای فراوان قرار گرفت، هنوز با نامهای مشابه به کار خود ادامه میدهد. اما این کانال، تنها کانالی نیست که راه و رسم زن «قری بودن» را به زنان ایرانی میآموزد؛ تلگرام به فضایی برای ترویج آیینهای مردسالارانه همسرداری تبدیل شده است. دهها کانال، از صبح تا شب مشغول انتشار توصیه به زنانند که چگونه مطیع، سکسی و جذاب باشند و بر مشکلات زناشوییشان فائق بیایند.
این نوع کانالها در حالی که مدعیاند «سیاستهای زنانه» را به زنان میآموزند، محور پستها و نوشتههای خود را بر تحمل و پذیرش وضعیتهای دشوار زندگی زناشویی گذاشتهاند و عامل اصلی مشکلات خانوادگی را بیتوجهی و کمکاری زنان در تبدیل کردن خود به آنچه که مطلوب مردان است میدانند: مردانی که به علت خستگی و کار و گرفتاری، حق دارند بیحوصله، خسیس، عصبی و خشن باشند و این وظیفه زنان است که باید با روشهای مخالف آنها را غافلگیر و هیجان زده کنند و از خواستههای خود بگذرند و مثال یک ابزار جنسی همواره پر نشاط و جذاب و آماده خدماترسانی جنسی باشند. زنان مقصر خیانت احتمالی شوهر و اعتیاد و خشونت او هستند.
توصیههای این کانالها تکراری و از این دست است:
شوهرخود را هرآنگونه که هست، بپذیرید.
از او به هیچ عنوان ایراد نگیرید. حتی زمانی که کارش ایراد دارد!
با جملات و کلماتی محبتآمیز او را تشویق و تحسین کنید.
همواره او را تأیید کنید؛ به گونهای که تصور کند بهترین شوهر دنیاست!
تجربههای زنانهای هم که به اشتراک گذاشته میشود، علاوه بر تصویر لباسهای زیر جذاب و خوراکیهایی به شکل قلب و اتاقخوابهای تزیین شده و آماده ورود همسر، ترویج فانتزیهای عاشقانه و رمانتیک است و بازتولید کلیشههای جنسی مانند اینکه باید به مرد احساس قویتر بودن داد و زن باید در مقابل مرد ابراز عجز و ناتوانی کند و به او بفهماند که محتاج اوست و از عهده باز کردن در یک قوطی هم بر نمیآید:
«من تو پیام ها خونده بودم کارهای مردونه رو بسپریم به همسرمون و کلی تشکر کنیم… بعضی وقتا که ازشون میخوام در رب رو باز کنن. بهشون میگم اینکار یه مرد قوی میخواد یا به مرد قوی احتیاج داره و ایشون خیلی با غرور شروع باز کردن رب میکنن.»
در سراسر تلگرام، کانالی که به مردان بیاموزد در رابطه با همسرشان باید چطور رفتار کنند، نادر است اما در بسیاری از کانالها حتی کانالهایی که به اصطلاح برای انتشار مطالبی مربوط به سبک زندگی و تغذیه و بهداشت ایجاد شدهاند، تبیلغاتی برای سفید کردن ناحیه واژن و زیبایی صورت و اندام زنانه به چشم میخورد. ادبیات این متنهای تبلیغاتی سرشار از کلیشههاست: شوهرهایی که واژن تیره و ظاهر زن را نمیپسندند و زنانی که باید مثل «هلو» شوند تا شوهرشان فقط به آنها توجه کند. ایدههایی برای رابطه جنسی موفق که بیشتر شبیه ایدههای پورنوگرافیک است؛ کانالهای دکوراسیون این طور تبلیغ میکنند که زنی که به دلیل شلختگی و نامرتبی از سرکوفتهای شوهر و مادرشوهر به ستوه آمده بود و خودش هم بر بیسلیقگی و ناتوانیاش در اداره منزل صحه میگذاشت، با پیدا کردن آدرس آن کانال به الهه سلیقه و نظم تبدیل شده است. ترویج کلیشه رقابت با جاری و خانواده شوهر و بستن دهان آنها با مهارتهای مختلف از جمله آشپزی و خانهداری هم از شیوههای دیگر تبلیغی در تلگرام است:
«دیگه دل ندارم که تشریفمو ببرم یه مهمونی که جاریمم اونجا باشه، بسکه خوشتیپو خوش پوشه این لامصب، یعنی از کوچکترین مهمونی بگیر تا بزرگترین جشنا و عروسیا قشنگ بلده کجا چی بپوشه و چیو با چی ست کنه این بیشلف. دید تو همیشه تو مهمونیا در بدر دنبال لباس مناسبم آخرم سرو وضعم داغونه لینک کانالشو داد خیر ببینه الهی!»
یکی از این تبلیغها، برای کشاندن مخاطب به کانالی که روشهای بستن شال و روسری را آموزش میدهد از این عبارات استفاده میکند که شوهر، همواره از سلیقه و زیبایی و حجاب همسر در مقایسه با سایر زنان فامیل تعریف میکند.
حضور پر تعداد اعضایی که به این کانالها رجوع میکنند و مطالب آنها را سرمشق زندگی خود قرار میدهند، در عین اینکه نگرانی از ترویج کلیشههای جنسی را افزایش میدهد، یک وجه سیاسی و فرهنگی هم دارد. در حالی که بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده از طلاق، زندگیهای خانوادگی در ایران با بحران روبهرو هستند و فقر، مشکلات اقتصادی و بیکاری، بسیاری از اقشار جامعه را تحت فشار قرار داده است، و در شرایطی که به دلیل رواج بیماریهای روانی مانند وسواس، شک و تردید و قرهنگ غیرت، خشونت خانگی بر رفتار مردان جامعه حاکم است، چنین محتواهایی در حالی که اینکه زنان را به موجوداتی منفعل، قانع و همیشه مقصر تبدیل میکنند، بار ایجاد تغییرات مثبت را تنها به دوش آنها میاندازند و آنها را به تقلید از تصویر مطلوب حکومت از زنان خوب و فرمانبر و پارسا وا میدارند. زنانی که به جای آشنایی با حقوق انسانی خود، باید تمام اوقات روز را صرف نظافت و خانهداری و آشپزی و کسب رضایت شوهر ولو با خشونت و بیمهری و چه بسا تحمل مشکلات بنیادینتر کنند.
فردی که از تربیت و سطح فرهنگی بالایی برخوردار باشد، در همان وحله ی اول وارد چنین کانال هایی نمیشود که حالا در وحله ی بعد تحت تاثیر این کلیشه ها قرار گیرد.
متاسفانه به نظر میرسد باید کلا از شخصی که اعتقاد به محتوای این گونه کانال ها دارد و ازشان استفاده میکند، قطع امید کرد.
هیچ چیزی تا مورد تقاضا نباشد، تولید نمیشود. چنین محتوایی هم از این مساله مستثنی نیست.
J. Walker / 17 May 2018
جای تاسف بسیار است که از تلگرام برای ترویج چنین برنامه های مبتذل و حقوق زن ستیزی استفاده می شود. اما فکر نمی کنم تقصیر تلگرام باشد . چرا خود آقایان و بانوان مخالف فراگیر شدن چنین برنامه هایی دست به کار نمی شوند و با راه انداختن سایت های ترویجی خودشان در همین پیام رسان تلگرام به مقابله با آن ها برنمی خیزند و تا آن ها و طرز فکرشان را در این فضای مجازی شکست دهند.به هرحال، تقصیر از تلگرام ومشابه آن نیست.تقصیر از کمکاری و بی تفاوتی ماست!
شاهین / 17 May 2018
این گونه مقالات سرشار از جنسیتزدگی است که واقعاً نه شایسته زنان است نه مردان .
ممکنه زنی بخواد در زندگی زناشوییش کاری انجام بده که مرد مورد علاقش اون رو بیشتر از قبل دوست داشته باشه یا اینکه خوشحالش کنه، این دلیل بر عروسک جنسی شدنِ زن برای شوهر نیست.
نقل قولی هم که شده از یک فرد معمولی توی اجتماع هست که به نوبه خودش نظرش رو نوشته، ممکنه درست یا غلط باشه که به نظر من یک توهین به مرده، باز کردن درب قوطی هم شد مردانگی؟
مردها به خانمها احترام میگذارند. هستند مردانی که واقعاً ظلم میکنند در حق زن ولی همه یک جور نیستند. این گونه برداشتها درست نیست و مثل این است که بگوییم چون در ایران مرد مخارج زن رو میدهد پس مرد یک کارگرِ حقوقبگیرِ توسریخورِ روزمزد است در خدمت زنان.
این نگرشها ریشه در کودکی فرد نویسنده دارد که به دلایل نادرست به خاطر جنستیشان مورد سرزنش قرار گرفتهاند یا طرد شدهاند یا فاقد جذابیتهای زنانه که مردان رو جذب میکنه بودهاند.
مدتی پیش هم مقاله دیگری در زمانه منتشر شده بود که نویسنده آن تصور میکرد صفحه حوادث روزنامهها، چون نوشتهاند یک زن جرمی مرتکب شده پس همه زنها رو اینطوری نشون میدهند و …
جنسیت زدگی توی این مقالات به وضوح پیداست.
میلاد / 17 May 2018
در ایران تحت حاکمیت سرمایه سالاری و توتالیتر آخوندی-نظامی-اطلاعاتی ها، بازنده اصلی پیرپسرهای فقیر و کم جذابیت هستند.
این پیر پسر مجردها از مظلوم ترین مردمان ایران هستند که علاوه بر رنج فقر ومحرومیتهای مادی، مورد آزار مضاعف بقیه مردم قرار میگرند!، از زخم زبان و تمسخر و تحقیر (مثلا برای ظاهر و یا اینکه فقیر و تنها هستند!) تا محرومیت عاطفی و جنسی، باوجود برخی از آنها نزدیک به 5 دهه از عمرشان در ایران شرافتمندانه زنده مانی کرده اند و برگی تخلف ندارند، اما با آنها همچو مجرم برخورد می شود! در حالیکه انتظار است حداقل بی احترامی بهشان نشود! اما مورد تعرض و و تبعیض و بی احترامی قرار می گیرند حتی از سوی مردمان طبقات فرودست چه برسد به فرادستان!
مثلا همه جا از زنان می گویند، ولی اسمی از پیرپسرهای فقیر و کم جذاب نمی گویند! قشری فراموش شده!
تاسف انگیزست که کمتر رسانه ای هم به این قشر مظلوم ایران می پردازد!
شاید هیچ گروهی تا این قدر مورد ظلم حاکمیت و بقیه مردم و کم لطفی رسانه ها واقع نشده اند! این قدر مظلومند که کمتر اشاره ای به وجود این قشر می شود! حتی وجودشان نادیده می گیرند، چه برسد به پرداختن به رفع ظلم بدان ها!
منانشین / 17 May 2018
متاسفانه این مقاله کاملا درست است ،دورویی که همیشه تو جامعه ما حکمفرماست از یک طرف تبلیغ زن نجیب وساده رو میکنن از طرف دیگه باید صبح قبل از خارج شدن از خانه مثل یک مدل از ارایش صورت گرفته تا کفش پا تو درست کنی وگرنه به چشم یک زن شلخته بهت نگاه میکنن وکلا نادیده گرفته میشید حتی شخصیتهای مشهور کشورمونم نگاه کنید هیچ کدومشون زنهاشون با ظاهر ساده خودشون کنار همسراشون ظاهر نمیشن حالا میخواد طرف نماینده باشه یا هنرپیشه مشکل اینجاست که از مادران خانه دار با اون همه مشغله توقع دارن همیشه مثل یک دختر هجده ساله ظاهر بشه اخه بی انصافها یکم بجای دیدن چروک صورت وبدن ناخنهای نامرتب اون آرامش حکمفرما تو خونه رو ببینید .
بنفشه / 19 May 2018
حاشیه از متن بیشتر شد، آقا من کامنتای مردم رو از متن اخبار بیشتر دوست دارم، رعایت ما رو بکنید، مختصر بنویسید که بشه خوند
mohsen / 19 May 2018