در پی گزارش یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارائه اسناد و مدارکی دال بر احتمال فعالیت ایران برای دستیابی به سلاح اتمی، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تأیید موارد مطرح شده و تأکید بر لزوم اجرای قطعنامههای شورای امنیت از ایران خواست به مقررات و قطعنامههای اژانس و شورای امنیت احترام بگذارد.
در گفتوگو با دکتر مهران براتی، استاد دانشگاه در برلین و تحلیلگر سیاسی از او پرسیدهام: اهم مطالبی که در این قطعنامه آمده چیست و چه پیامدهایی را در بر خواهد داشت؟
مهران براتی: البته آن نخستین بیانیه که از طرف آقای آمانو تهیه شده بود، شدیدتر بود و با مداخله روسیه و چین این متن تغییر پیدا کرد. در حقیقت این بیانیه نوعی حرکت به سوی راه حلی است که روسیه در پیشنهادات مختلف خود هم به گروه ۵+۱ و هم به اتحادیه اروپا پیشنهاد کرده بود و آن مبنی بر پیدا کردن یک راه حل درازمدت براساس یک رویکرد دوجانبه و گام بهگام بود.
بهخصوص این مسئله گام به گام بودن راه حل و اعتمادسازی در یک روند به نسبت درازمدت، معنایش این بوده که به ایران این امکان داده شود که مثلاً با حذف بخشی از تحریمها ایران غنیسازی را قطع کند یا تعدادی از سانتریفیوژهایش را فعلاً بهکار نبرد و مسائلی از این دست. در اینجا ولی نکته مهم این است که اتفاقاً اشاره میشود به گزارش هشت نوامبر مدیرکل آژانس. در آن گزارش بر تمام آن مسائلی که ایران رد میکند و میگوید همه اینها اتهام و دروغ است، تأکید شده است. یعنی شورای حکام گزارش مدیر کل را بهعنوان مبنای کار پذیرفته و صحت آن را مورد سئوال قرار نداده است، ولی در ضمن گفته است که این گزارش یک گزارش اثباتی نیست. در واقع به ایران این امکان داده میشود که در رد تک تک این نکات همکاری کند. نکته مهم دیگر باز اشاره به این است که ایران، پروتکل الحاقی را تصویب فوری و اجرا کند.
ایران بارها گفته است و البته درست هم هست که اجرای پروتکل الحاقی برای اعضای آژانس الزامآور نیست، ولی در مواردی که مانند مسئله ایران شک و تردید هست، تصویب و اجرای پروتکل کار را راحت میکند. این بدین معناست که مسئولان و مأموران آژانس این امکان را دارند که هر لحظه، در هر کجا و با هرکسی که میخواهند صحبت و سرکشی کنند، بدون این که قبلاً اطلاع داده باشند. یعنی امکانی برای پنهان کردن وجود ندارد.
باز در این نکته آمده است که گفتوگوها باید برای رسیدن به یک راه حل فوری در خصوص تمام موضوعات باقیمانده باشد. این راه حل فوری با آن راه حل گام به گام به نوعی در تضاد است. راه حل درازمدت نمیتواند رسیدن به راه حل فوری را بخواهد، ولی آن راه حل فوری که اینها میخواهند این نیست که فوراً ایران تمام فعالیتهایش را قطع کند، بلکه همانطور که گفتم بخشی را گام به گام انجام دهد تا شفافیت به تدریج بهوجود آید.
بعد از گزارش مدیرکل آژانس که لحن تندتری داشت، به نظر میرسد که لحن این قطعنامه ملایمتر است، بهویژه که موضوع ایران به شورای امنیت ارجاع نشده است. این را به چه دلیل میدانید؟
بردن مسئله به شورای امنیت بهخصوص به این معنا بوده است که شورای امنیت باید الان تحریمها را تشدید کند؛ ازجمله تحریم بانک مرکزی و نهادهای مربوط به سپاه. یکی از این شرکتهایی که میتوانست مورد تحریم قرار گیرد، شرکت دریایی “صدرا” است. کشفیات مربوط به نفت و گاز جنوب در اختیار این نهاد سپاه است که فعالیتهای بسیار گستردهای دارد، هم در تولید و هم در فروش. دارای اسکلههای مستقل نیز هست. همچنین شرکتهایی که با این شرکت صدرا همکاری میکنند.
فعلاً گامی را که روسها برداشتهاند این است که به شورای امنیت نرود، تحریمها آنجا تشدید نشود و حتی این مسئله هم گفته نشده که باید تا جلسه آینده شورای حکام که در ماه مارس است، ایران باید همه مسائل و مشکلات را حل کرده باشد. آنها از آقای آمانو میخواهند تا آن زمان به شورای حکام گزارش دهد. یعنی وقت لازم در اختیار ایران قرار میدهند که تجدید نظر کند. ولی ایران در نظر ندارد تجدید نظر کند. در رابطه با همین مخزن فولادی که عکسبرداری شده یا آقای آمانو، مدیر کل آژانس مدعی است که از طریق ماهواره عکسبرداری کردهاند و این مربوط میشود به تشدید نوترونها در این مخزن فولادی، برای ایجاد انفجارهای در سطح بالا که حالا این در شکل مدلی انجام گرفته است.
ایران میگوید آنچه آقای آمانو میگوید، این که این مخزن فولادی به بزرگی یک اتوبوس است، در سال ۲۰۰۸ هم توسط یک فرانسوی به نام فردریک کلود که همکار رئیس پیشین آژانس بینالمللی اتمی بوده گفته شده است. ایران معتقد است وی عضو سرویس اطلاعاتی فرانسه بوده و همراه با آقای هانیون به ایران رفته بوده و این را او گفته است. بعد اما معلوم شده آن تصویر توالتهای فلزی در پارچین بوده نه تصویر یک مخزن فولادی. آقای آمانو میگوید ما در سه سال گذشته تحقیقاتمان را گسترش دادیم و اطلاعاتمان از ۱۰ سازمان جاسوسی تکمیلتر شده است و اینها، آنطور که ایران میگوید، نه تنها تصویر توالت نیست، بلکه درست همان چیزی است که ما میگوییم. همه اینها نشان میدهد که ایران در حقیقت با آن نقشی که برای خودش قائل است، این که خود را در منطقه مدیر سیاسی و رهبر سیاسی میداند، نمیخواهد در رقابت با آمریکا قرار گیرد و حضور آمریکا را قبول کند.
ایران خود مدعی است که آمریکا اصلاً میگوید بله شما باشید و هستید و ما نقش شما را قبول میکنیم. شما هم بپذیرید که ما هم هستیم، ولی نمیخواهیم بپذیریم. بنابراین تمام این مسائل هیچگونه نشانی از این ندارد که ایران میخواهد به یک راه حل سیاسی در این زمینه برسد.
روز گذشته همچنین قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان در آمریکا را هم شاهد بودیم؛ به علاوه قطعنامه شورای حکام و قطعنامهای که در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص نقض حقوق بشر در چند روز آینده تصویب خواهد شد. به نظر میرسد سیل قطعنامههای بینالمللی برای محکومیت ایران در حال شکلگیری و تصویب و صدور است. این را چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید چه پیامد سیاسیای برای جمهوری اسلامی در پی خواهد داشت؟
ایران هیچوقت در صحنه بینالملل تا این حد منزوی نبوده است که الان هست. در حقیقت حتی کشورهایی که جزو کشورهای عدم تعهد هستند، کشورهای بیطرف هستند که تعدادشان کم هم نیست. در پیوند با بردن بیانیه محکومیت ایران در آژانس بینالمللی اتمی هم آنها خود بیانیهای تنظیم کردهاند و دادهاند. حتی حاضر نشدهاند که در مجمع عمومی سازمان ملل به نفع ایران رأی دهند و با بیانیهای که مربوط به محکومیت ایران در رابطه با ترور سفیر عربستان سعودی میشود، لااقل مخالفت کنند.
از ۱۹۳ کشور دنیا ۱۰۴ کشور به متن پیشنهادی عربستان رأی مثبت دادند. سه یا چهار کشور هم مخالف بودند. بقیه کشورها هم اصلاً در رأیگیری شرکت نکردند. دیگر وضع برای ایران بدتر از این نمیتواند بشود. محکومیت ایران در رابطه با مسئله نقض حقوق بشر نیز در حقیقت برای چندمین بار تکرار خواهد شد.
من نمیدانم در این وضع جدید، بهخصوص با فروپاشی سیاسیای که حکومت ایران با آن روبهرو است چه اتفاقی میافتد. ما در ایران دیگر جمهوری اسلامی بهعنوان نظام سیاسی نداریم. ما یک جمهوری کنترل سیاسیـ نظامی در ایران داریم. دیگر آن جمهوری اسلامی پیشین با نظام سیاسی مرتبطش نیست. در این شرایط فروپاشی سیاسی، معنای منزوی بودن در صحنه بینالمللی و در معرض تهدیدات بسیار جدی قرار گرفتن ولی هنوز به آن سیاست گذشته ادامه دادن، نوعی خودکشی جمهوری اسلامی است و عاقبت خوبی برای این نظام ندارد.
لااقل من هیچ سیاستمدار هوشمندی در نظام جمهوری اسلامی نمیبینم که حتی برای حفظ منافع و موجودیت خودش نیز سیاست دیگری را در پیش گیرد. متأسفانه یا خوشبختانه چنین چیزی دیده نمیشود.