بیژن روحانی – هنرهای تجسمی و بهخصوص تصویر کردن انسان، در دوران فاطمیان مصر تغییر و تحولات جدیدی را به خود پذیرفت. پیش از برآمدن قدرت فاطمیان و ظهور هنر ویژه این دوران، تصویرهای انسانی در آثار هنری بیشتر به تصویر کردن حاکمان و خلفا و درباریان اختصاص داشت.
آنطور که در گفتارهای پیشین اشاره شد، هنرمندان ابتدای دوران اسلامی برای نقش کردن تصاویر انسانی یا به هنر ساسانی توجه داشتند و یا الگوهای یونانی و رومی را سرمشق خود قرار میدادند. سکهها و ظروف بهجایمانده از آن دوران و همچنین برخی توصیفات ادبی و تاریخی حکایت از الگو گرفتن این هنرمندان از هنرهای تجسمی دوران ساسانی دارد. همچنین نقاشیها، مجسمهها و موزائیکهای بر جایمانده در کاخهای بنیامیه در کشورهایی مانند سوریه و اردن نیز تأثیرات هنر یونانی و رومی را آشکار میکند.
فاطمیان از اواخر سده سوم قمری برابر با سده دهم میلادی قدرت را در بخشهای وسیعی از شمال آفریقا و خاورمیانه در دست گرفتند و پس از مدتی حوزه نفوذ خود را به بخشهایی از مدیترانه نیز گسترش دادند.
یک کاسه لعابدار سده یازدهم میلادی با صحنه خروسبازی یک مرد و یک خواجه
اما بازگردیم به هنر دوران فاطمی، بهخصوص به شیوه تصویر کردن انسان. هنرمندان فاطمی که بعدها راه و روش آنها توسط نقاشانی در منطقه میانرودان نیز دنبال شد، برای نخستین بار در تصاویر خود به جز پادشاهان و حاکمان و خلفا، تصاویری از مردمان طبقات دیگر جامعه، به جز اشراف و درباریان را نیز وارد کردند. بسیاری از محققان و مورخان هنر در خصوص این تغییر مهم در ذائقه هنری این دوران نوشتهاند و برخی آن را به سربرآوردن شکلی جدید از طبقه متوسط در این زمان مرتبط دانستهاند. اما هنوز تحقیق جامع و کاملی در خصوص چرایی این تغییر و تحول صورت نگرفته است.
در هر حال سربرآوردن این رویکرد جدید در نقاشی، حتی آرام آرام به ظهور نوعی از کاریکاتور، یا صورتها و شمایلهای تغییر شکلداده و خندهدار نیز انجامید. قدیمیترین نمونههای بر جایمانده از این هنر نوظهور را میتوان در برخی از سرامیکهای دوران فاطمی دید که تصاویر و صحنههای مربوط به بازی، سرگرمی و زندگی مردم عادی را تصویر کرده است.
به عنوان مثال یک کاسه لعابدار سده یازدهم میلادی، صحنه خروسبازی یک مرد و یک خواجه را نشان میدهد که خروسهای خود را آماده نبرد در دامان خود نگاه داشته و روبهروی هم نشسته و مشغول پاییدن یکدیگر هستند. روی یک کاسه لعابی دیگر که اکنون در موزه هنرهای اسلامی قاهره نگهداری میشود، صحنه کشتی گرفتن و نبرد دو نفر تصویر شده، در حالیکه اطراف آنان تماشاگران و کشتیگیران دیگری نیز حضور دارند. تماشاگران با شادی و وجد صحنه را مینگرند و هر کدام دارای خصوصیات تصویری و منحصر بهفرد خود هستند. صحنه پر از تحرک است و هر فردی چهرهای متفاوت و به اصطلاح شخصیت تصویری ویژه خود را دارد. این کیفیت در تصاویر و نقوشی که در سدههای پیش از آن به پادشاهان یا حاکمان و خلفا اختصاص داشت، غایب بود. یعنی اگر تا پیش از این تصاویر حاکمان فاقد ویژگیهای فردی بود و بیشتر نوعی تشابه میان آنان دیده میشود، در این زمان نقوش انسانی خصوصیات متمایزکننده بیشتری یافتند.
این رویکرد جدید که در هنر دوران فاطمی و در مصر ظهور کرد، حدود دو سده بعد در بغداد به اوج رسید. یکی از مثالهای برجسته اینگونه آثار کتاب “مقامات حریری” است. مقامات حریری کتابی است نوشته ابو محمد قاسم حریری که در سده پنجم قمری در حوالی بصره به دنیا آمد. او کتاب خود را با الگو گرفتن از اثر بدیعالزمان همدانی، نویسنده سده چهارم قمری نوشت. کتاب همدانی حاوی تعداد زیادی مقامه است که جمع آن را مقامات میگویند. مقامه در حقیقت نوعی داستان کوتاه است و مقامات شرح ماجراها، شگردها یا حقهبازیهای این قهرمان است که هر کدام در یک مجلس اتفاق میافتد و برخی از آنها مانند یک پرده نمایش کوتاه است.
صحنه سوگواری از مقامات حریری
مقامات حریری نیز که با الگو گرفتن از بدیعالزمان همدانی نوشته شده دارای نقاشیها و تصاویر فراوانی است. این نقاشیها اثر هنرمندی است به نام یحیی ابن محمود الواسطی که در جنوب عراق کنونی به دنیا آمده بود. ۵۰ داستان این کتاب، هر کدام با نام یک شهر مشخص شدهاند و هر داستان دارای یک یا چند تصویر است. تصاویر این کتاب در آثار هنری دیگر بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفت و الگوی بسیاری از هنرمندان و نقاشان در دورههای دیگر شد. نقاشیها طی چندین سده، بهویژه به خاطر قدرت تصویری و بیان واقعگرایانهشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. به عنوان مثال در یکی از این نقاشیها، مسافران کاروانی در میانه راه خوابیدهاند، چشمان بسته و بدنهای آرمیده مسافران چنان مجلس واقعگرایانهای را شکل داده که گویی هنرمند نقاش خود صحنه را دیده و از روی آن نقاشی کرده است. از سوی دیگر، ساربان که در نزد شترها نشسته است، چهرهای کاریکاتورگونه دارد. یکی دیگر از مثالهای برجسته این آثار صحنهای از یک تدفین است که نقاش اندوه عزادران را توسط حرکات دست، بههمریختگی جامهها، بالا رفتن ابروها و یا کندن موها نشان داده است.
پس از این دوران است که راه برای ورود تصاویر طنزآمیز و یا عبرتآموز به طور گسترده در طرحها و نقاشیها باز میشود.
ادامه دارد
در همین زمینه:
::نقاشی دوران اسلامی، بخش نخست: از هنر ساسانی تا رومی::
::نقاشی دوران اسلامی، بخش دوم: هنر رومی در دربار خلفا::
::مجموعه مقالات بیژن روحانی در رادیو زمانه::
When you think about it, that’s got to be the right aswner.
Jak / 05 July 2012