سید محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری شعار “درود بر مخالف من” را مطرح کرد و وقتی در دانشگاه تهران در برابر اعتراض‌های چند تن از دانشجویان درباره دستاوردهای خود قرار گرفت، از آنان سه بار درخواست کرد که پرسش خود را تکرار کنند و سپس در پاسخ گفت: دستاورد من این بود که شما بدون هراس به رئیس جمهور کشور اعتراض کنید.

اکبر گنجی

 مطالب دیگر از همین نویسنده

کلیپ “دوباره ایران” تجمع انتخاباتی حسن روحانی که در استادیوم آزادی با حضور بیش از ۲۰ هزار نفر برگزار شد، تأثیر چشمگیری بر همه بینندگان ایرانی در سراسر کشور و بیرون از کشور داشت. اولاً: حضور آن همه دختر و پسر جوان که یک صدا با هم می‌خواندند، همه جا را سبز کرده بودند، مطالبه آزادی کلیه زندانیان سیاسی، رفع حصر و ممنوع التصویری محمد خاتمی را مطرح کردند؛ ثانیاً: آن سخن به یاد ماندنی حسن روحانی که گفت :”یاشاسین ایران. ما مخالف تحریمم، ما مخالف حصر ایرانیم، ما راهمان را انتخاب کرده ایم. راه ما آزادی است“.

سخنان شجاعانه باران کوثری در همان تجمع درباره آزادی کلیه زندانیان سیاسی هم انعکاس وسیعی در شبکه‌های مجازی داشت.

روحانی در تجمع انتخاباتی همدان هم که کل جوانان یک صدا فریاد می‌زدند:”یا حسین، میرحسین“، گفت: “در اردیبهشت ۹۶ هم یک بار دیگر مردم ما اعلام خواهند کرد آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند”، ما شما را نمی‌خواهیم.

در تجمع بزرگ ارومیه هم که شعارهای سبزها همه جا را گرفته بود، به رقبای سرکوبگرش گفت: “از آزادی بیان و انتقاد سخن می‌گویند. یادتان رفته است؟ آنها که زبان‌ها را بریدند و دهان‌ها را دوختند، ممنوعیت قلم، ممنوعیت تصویر، لطفاً شما دم از آزادی نزنید که آزادی خجالت می‌کشد.”

حسن روحانی گفت که آنان قصد داشتند فضای مجازی را ببندند و ما در ۴ سال گذشته در برابر آنان ایستادیم. ما فضای مجازی را چنان گسترش خواهیم داد تا همه شهروندان قدرت رقابت با باندهای خواهان تک صدایی را داشته باشند. در تجمع بزرگ زنجان روحانی گفت :”صدا و سیما…گرفتار یک باند سیاسی شده است…جوانها شما نظارت کنید. جوانها دولت یازدهم قدم اول را برای زیرساخت ارتباطی برداشت. دولت دوازدهم زیرساختی را ایجاد خواهد کرد، باندهایی را به وجود خواهد آورد، که هر کدام شما با قوای تان صدا و سیما باشید.”

حسن روحانی و سیدعلی خامنه‌ای − آیت الله خامنه‌ای از فردای انتخابات شخصاً وارد گود شد و رهبری مخالفان روحانی را بر عده گرفت.
حسن روحانی و سیدعلی خامنه‌ای − آیت الله خامنه‌ای از فردای انتخابات شخصاً وارد گود شد و رهبری مخالفان روحانی را بر عده گرفت.

وقتی روحانی با آرای ۲۴ میلیونی مردم انتخاب شد، در خرداد ماه هم به سخنان و نقدهای کوبنده نهادهای نظامی و انتصابی رانت خوار و آیت الله خامنه‌ای ادامه داد. آیت الله خامنه‌ای هم از فردای انتخابات شخصاً وارد گود شد و رهبری مخالفان روحانی را بر عده گرفت. استراتژی “عزل روحانی” و تاکتیک “آتش به اختیارها” را طراحی کرد و نهادهای انتصابی و به اصطلاح خودسرها را به جان حسن روحانی انداخت (رجوع شود به مقاله‌های “تقابل قدرت سپاه با دولت روحانی در عملیات موشکی و ضد تروریستی“، “محسنی اژه ای: حسن روحانی به دنبال نفرت زدایی از بلاهای صد ساله آمریکاست“، “خامنه‌ای روز قدس را با “آتش به اختیار”هایش به روز حسن روحانی تبدیل کرد“).

محل نزاع را باید کجا قرار داد؟

عده بسیاری پس از شعارهای روز قدس علیه حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، علی مطهری و حمله به حسن روحانی، خواستار مجازات “آتش به اختیار“‌های آیت الله خامنه‌ای شده‌اند. این مطالبه‌ای نابه جا و منحرف کردن اذهان از موضوع اصلی است.

یکم- تظاهرات و اعتراض علیه بالاترین مقامات حکومتی حق شهروندان است. شعار دادن علیه رئیس جمهور حق شهروندان و رکنی از آزادی بیان است. نه تنها نباید با این حق مخالفت ورزید، بلکه باید از گسترش آن به همه مقامات دفاع کرد. چند روز پیش، استفان والت- استاد برجسته دانشگاه هاروارد و نویسنده ثابت فارن پالیسی، در صفحه توئیتر خود نوشت: “«دونالد ترامپ احمق» واقعا فکر کرده چین منافعش را نادیده می‌گیرد و کره شمالی را مجبورمی کند تا آنچه را که «دونالد ترامپ احمق»می خواهد، اجرا کند. فراتر از تاسف! “. دونالد ترامپ شخص اول نظام سیاسی آمریکا و معادل آیت الله خامنه‌ای است. حسن روحانی پس از رهبری، مقام دوم نظام به شمار می‌رود. جمهوری اسلامی که به ادعای آیت الله خامنه‌ای آزادتر از آمریکاست و مردم سالاریش پیشرفته تر از دموکراسی قلابی آمریکاست، شهروندانش باید مجاز به انتقاد از آیت الله خامنه‌ای و تظاهرات علیه او باشند تا مدعای رهبری تأیید شود.

دوم- مجازات افرادی که علیه رئیس جمهور شعار سر دادند، مخالف با کلیه وعده‌های حسن روحانی است. حسن روحانی باید با صدور بیانیه ای، ضمن حمایت از آزادی بیان و اجتماع مخالفان، منتقدان و رقبا؛ با هرگونه برخورد قضایی با حمله کنندگان روز قدس مخالفت کند.

سوم- همه می‌دانند که به معنای واقعی کلمه در ایران نیروهای “خودسر“ی که به طور “خودجوش” فعالیت کنند، وجود خارجی ندارد. آنان اعضای سپاه، بسیج و حزب اللهی‌های سازماندهی شده‌اند. شواهد و قرائن فراوانی برای این مدعا وجود دارد که ما به ذکر دو شاهد اکتفأ می‌کنیم:

اولاً: این گروه‌ها فقط و فقط در طول ۳۹ سال گذشته به مخالفان، منتقدان و رقبا حمله کرده و می‌کنند. آنان تاکنون حتی یک بار به آیت الله خامنه‌ای و نهادهای انتصابی تحت امر او حمله نبرده‌اند. هرگز شاهد آن نبوده ایم که حمله‌ای به روسای قوه قضائیه و سرکوبگرانی چون ابراهیم رئیسی، محسنی اژه ای، محمدی ری شهری، قاضی صلواتی، و…صورت گیرد.

ثانیاً: حفاظت شخصیت‌های نظام در دست حفاظت سپاه پاسداران است. آنان به “آتش به اختیار“‌های سازماندهی شده خبر داده‌اند که حسن روحانی دقیقاً رأس چه ساعتی، در کدام نقطه در تظاهرات روز قدس حضور خواهد یافت.

پس مسئله اصلی در مورد “آتش به “اختیار” ها، آمران آنان است، نه به اصطلاح “نیروهای خودسر”. کما این که “اعضای خودسر” وزارت اطلاعات در پروژه قتل‌های زنجیره ای، دگراندیشان را با حکم شرعی فقیهان به قتل می‌رساندند.

چهارم- مجلس باید قانونی به تصویب برساند که افرادی که مانع برگزاری اجتماعات قانونی می‌شوند مجازات شوند. آنان حق دارند مخالفت شان را ابراز کنند و تجمعات خاص خود را داشته باشند، اما حق ندارند مانع برگزاری تجمعات مخالفان، منتقدان و رقبا شوند.

در استان خراسان آیت الله علم الهدای و دامادش، ابراهیم رئیسی، چنان در برابر کنسرت‌های قانونی ایستادند که اینک دادستان آن استان هم اعلام کرده است که برگزاری کنسرت در این استان خوب نیست. آیت الله خامنه‌ای عربستان سعودی را “نظام قبیلگی منحط” می‌خواند، اما خود نظام قبائلی به راه انداخته و قبیله علم الهدی و رئیسی مانع فعالیت‌های هنری قانونی در خراسان می‌شوند و قصد دارند آن را به همه ایران تعمیم دهند.

پنجم- مطابق اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی، “پس‏ از مقام‏ رهبری‏ رئیس‏ جمهور عالیترین‏ مقام‏ رسمی‏ کشور است‏ و مسئولیت‏ اجرای‏ قانون‏ اساسی‏ و ریاست‏ قوه‏ مجریه‏ را جز در اموری‏ که‏ مستقیماً به‏ رهبری‏ مربوط می‌شود، بر عهده‏ دارد”. مطابق اصل‏ یکصد و بیست و یکم او در مراسم تحلیف سوگند می‌خورد که “از هر گونه‏ خودکامگی‏ بپرهیزم‏ و از آزادی‏ و حرمت‏ اشخاص‏ و حقوقی‏ که‏ قانون‏ اساسی‏ برای‏ ملت‏ شناخته‏ است‏ حمایت‏ کنم‏”.

حسن روحانی باید محل نزاع را دقیقاً اینجا قرار دهد: حمایت از آزادی و حقوق ملت. آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، رفع حصر، رفع ممنوع التصویری، آزادی اجتماعات، آزادی مخالفان، و دیگر حقوق شهروندی. مردم باید بدون تبعیض حق داشته باشند از همه مسئولان انتقاد کنند. در دموکراسی قلابی آمریکا، وقتی دادگاه‌ها به سود پلیس سفید پوست رأی می‌دهند، مردم در سراسر کشور به حمایت از سیاه پوستان، علیه پلیس و دادگاه‌ها تظاهرات برپا می‌کنند.

آیت الله خامنه‌ای مدافع انتقاد کردن از مسئولان انتخابی است. اما این انتقاد باید به همه مقامات و نهادهای انتخابی و انتصابی بسط یابد. حسن روحانی مخالف فعالیت اقتصادی “دولت تفنگ دار سپاه” است. این خواست اکثریت مردم ایران است. وزارت کشور اجازه تظاهرات بدون هرگونه شعاری را صادر کند، تا میلیون‌ها ایرانی با شرکت خود نشان دهند که مخالف فعالیت سیاسی و اقتصادی سپاه و بسیج هستند.

مردم به حسن روحانی رأی دادند تا مانع “سوریه‌ای شدن ایران” شود. به او رأی دادند تا ایران را قدرتمند و آبرومند سازد. ایران از طریق یک نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر قدرتمند و آبرومند می‌شود. راه ایران قدرتمند، “راه آزادی” است.


بیشتر بخوانید: