اعتراض‌‌ها در سوریه به‌رغم سرکوب شدید مخالفان از سوی حکومت بشار اسد ادامه دارد.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده بیش از هزار و پانصد شهروند سوری تا این زمان توسط ماموران امنیتی و ارتش این کشور کشته شده‌اند.

دولت ایران، بزرگترین حامی استراتژیک دولت سوریه تا امروز همچنان از دولت اسد حمایت کرده است.

مخالفان سوری و دولتمردان آمریکا معتقدند دولت ایران با ارسال نیرو و تجهیزات، دولت این کشور را برای سرکوب مردم معترض یاری می‌رساند. دولت ایران تاکنون اتهام کمک به دولت سوریه در زمینه سرکوب معترضان را رد کرده است.

دولتمردان سوری مدعی هستند که قدرت‌های بزرگ غربي و در صدر آن‌ها آمريکا، فرانسه و انگلیس برای بازگرداندن استعمار به سوريه توطئه‌چینی می‌کنند. بشار اسد همچون هم‌پیمانان خود در تهران مخالفان خود را به میکروب تشبیه می‌کند و یا اعتراض‌ها را کار اراذل و اوباش می‌داند. اعتراض‌ها در سوریه همچنان ادامه دارد و سقوط دولت بشار‌اسد محتمل است.

علاوه بر این در دیگر تحول سیاسی منطقه در هفته گذشته دادگاه ويژه سازمان ملل، در کيفرخواستی که به دادستان کل لبنان تقديم شد، خواهان بازداشت چهار متهم ترور رفيق حريری شد. چهار متهم اصلی این پرونده با حزب‌الله لبنان ارتباط دارند. یکی از متهمان از فرماندهان نظامی پیشین این گروه است.

سيدحسن نصرالله، دبيرکل حزب‌الله لبنان در واکنش به صدور کیفرخواست از سوی دادگاه ویژه سازمان ملل گفت: «هیچکس نمی‌تواند افرادی را که حکم بازداشت آن‌ها توسط دادگاه بين‌المللی ويژه ترور رفيق حريری، نخست‌وزير پيشين لبنان صادر شده، دستگير کند.»

دبیر کل حزب‌الله لبنان از حامیان سر‌سخت دولت بشار اسد در سوریه است. او پیشتر از مردم سوریه خواسته بود که با حمایت از دولت بشار اسد، فرصتی را برای تصویب اصلاحات در این کشور فراهم کنند. آقای نص‌الله گفته بود: «شواهدی وجود دارد که اغلب سوری‌ها هنوز از دولت بشار اسد حمایت می‌کنند.»
وی ابراز داشته که سرنگونی دولت سوریه تنها به نفع اسرائیل و آمریکا خواهد بود.

سوریه و ایران پیوندهای مستحکم استراتژیک دارند و سقوط دولت بشار اسد ضربه غیر قابل جبرانی به حکومت ایران خواهد بود.

از سوی دیگر حزب‌الله لبنان با حمایت از دیکتاتور ورشکسته‌ای چون بشار اسد سرنوشت این گروه را به سرنوشت دولت سوریه پیوند زده است. حزب‌الله لبنان حداقل با دو مشکل عمده مواجه است. اولاً عدم پذیرش کیفرخواست دادگاه ویژه سازمان ملل حزب‌الله را به اصلی‌ترین متهم این پرونده مبدل می‌کند.

دوم ارتباط مالی و سیاسی با دو کشور ناقض حقوق بشر حزب‌الله را به پادوی دیکتاتورهای منطقه تبدیل کرده است. ادعای حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه با اشغال اسراییل این‌بار به حزب‌الله کمک نخواهد کرد و این گروه مسلح مشروعیت اخلاقی خود را از دست خواهد داد. مگر این که با قطع ارتباط مالی خود با دولت‌های ایران و سوریه استقلال خود را حفظ کند و با حمایت از جنبش‌های حق‌طلبانه منطقه مشروعیت اخلاقی خود را باز یابد.

۲

در جنگ هشت‌ساله دولت بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران هزاران شهروند کشته شدند. در سال‌های آغازین جنگ امکان برقراری آتش‌بس وجود داشت. مخالفان حکومت ایران مدعی هستند آیت‌الله خمینی طرح‌های صلح پیشنهادی را نپذیرفت و جنگ را ادامه داد تا بتواند به سرکوب سیاسی احزاب اپوزیسیون، یعنی نیروهای لیبرال، روزنامه‌نگاران و دگر‌اندیشان بپردازد. از سوی دیگر تداوم جنگ فرصت مشابهی را در اختیار دولت عراق گذاشت تا جامعه مدنی را سرکوب کند و حکومت را بیش از پیش نظامی کند. دو حکومت اسلامی ایران و حزب بعث عراق در ظاهر باهم می جنگیدند اما در واقع به یکدیگر در استقرار دیکتاتوری در دو کشور یاری می‌رساندند.

در عین حال هر دو دولت ایران و عراق، مدعی حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه با اسراییل بودند. رهبران ایران و عراق در جنگ لفظی در برابر اسراییل با هم رقابت می‌کردند اما بر اساس مدارک منتشر شده هر دو دولت در خفا تجهیزات و تسلیحات اسراییل را خریداری می‌کردند. دو حکومت ایران و عراق هر‌چند که از نظر شکلی تفاوت داشتند و یکی خود را جمهوری اسلامی می‌دانست و دیگری سکولار و مبتنی بر ناسیونالیسم عربی بود، اما شباهت عجیبی به یکدیگر داشتند.

دو دولتی که مدعی مبارزه با استعمار بودند مبادرت به خرید میلیاردها دلار سلاح از کشورهای غربی کردند و شعار استقلال ومبارزه با استعمار این دو دولت پوچ و توخالی بود.

حمایت دو دولت غیر دمکراتیک ایران و عراق در شرایطی که خود از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق شهروندان بودند کمکی به فلسطینی ها نکرد بلکه برعکس زمینه تداوم اشغال این کشور را مهیا کرد.

۳

تداوم اشغال اراضی فلسطینی، حل نشدن مشکل آوارگان و شکست راه حل‌های دیپلماتیک منجر به قوت گرفتن گروه‌های جهادی و رشد اسلام سیاسی شده است. بین تداوم اشغال و سرکوب فلسطینیان و ظهور جنبش‌های جهادی رابطه مستقیم وجود دارد.

گروه جهادی حماس که پیروز انتخابات فلسطین بود با نقض آزادی‌های مدنی شهروندان از یک‌سو و از سوی دیگر با ادامه موشک‌پرانی به سوی اسراییل امکان تحریم و محاصره همه‌جانبه غزه را فراهم کرد. به‌طوری که یک میلیون و ششصد هزار شهروند ساکن غزه در محاصره کامل در این باریکه محبوس هستند.

دولت حسنی مبارک در مصر سال‌ها پیش با اسراییل توافقنامه صلح امضا و تحت فشار اسراییل گذرگاه مرزی رفح را مسدود کرده بود و در تنبیه جمعی شهروندان غزه با اسراییل همکاری داشت. مردم غزه برای تهیه برخی مایحتاج خود مجبور بودند تونل‌های عمیق زیر زمینی حفر کنند تا کالاهای مورد نیاز خود را از مصر به داخل این باریکه به صورت قاچاق وارد کنند.

حماس، اسراییل و مصر هر سه در نقض حقوق بشر گسترده و فقر و بیکاری در باریکه غزه نقش دارند که منجر به افزایش مرگ و میر کودکان فلسطینی شده است.

پس از سرنگونی حسنی مبارک، دولت انتقالی مصر اقدام به بازگشایی مرز رفح کرد تا شهروندان غزه بتوانند برای خرید مایحتاج و درمان وارد خاک مصر شوند. هر دولت برآمده از رای مردم در مصر نیز مرز این کشور با غزه را باز نگه خواهد داشت و مردم فلسطین را حمایت خواهد کرد.

دولت اسراییل از سقوط دولت مبارک خشنود نیست و این موضوع را بارها تکرار کرده است. دولت اسراییل تنها می‌توانست دولت غیر دمکراتیک حسنی مبارک را مجاب کند تا در محاصره غزه همکاری کند. اسراییل از گسترش دمکراسی در منطقه خشنود نیست چون توان ایستادگی در برابر دولت‌های دمکراتیک را ندارد. اسراییل به بازیگرانی چون حماس و حزب‌الله احتیاج دارد تا بتواند برنامه‌های خود را از طریق نظامی پیش ببرد.

۴

این روزها کشتی «شهامت امید» به سمت باریکه غزه حرکت می‌کند تا نامه‌های حامیان صلح را به دست شهروندانی برساند که در این محدوده توسط دولت اسراییل محصور شده‌اند. دولت اسراییل پس از عقب‌نشینی یک‌‌جانبه از غزه با محاصره کامل، ارتباط این منطقه را با جهان خارج قطع کرده است. اسراییل مدعی است برای جلوگیری از ورود سلاح و حفظ امنیت شهروندان خود باید غزه را در محاصره کامل نگهدارد. اسراییل پیش از این جلوی کشتی‌های حامل لوازم مورد نیاز مردم غزه را گرفته بود و در سال گذشته با حمله به کشتی حامل گروهی از فعالان مدنی، ۹ تن از آنان را در آب‌های بین‌المللی دریای مدیترانه کشت. حمله نظامی اسراییل موجب اعتراض گسترده سازمان‌های مدافع حقوق بشر و دولت‌ها شد.

در کشتی «شهامت امید» بسیاری از فعالان جهانی صلح و نویسندگان مشهور حضور دارند. جنبش مدنی حامیان فلسطین با فعالیت‌های بشردوستانه در حال رشد است. این جنبش هم در داخل فلسطین جریان دارد و هم در داخل اسراییل. این جنبش نه برای اعتلای ناسیونالیسم عربی و نه به جهت پیروزی مکتب اسلام بلکه برای دفاع از حقوق فلسطینیان فعالیت می‌کند.

مبارزه با فعالان مدنی کار آسانی نیست. جنگ با نیروهای جهادی حزب‌الله و حماس راحت‌تر از درافتادن با نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی است.

منطقه خاورمیانه در حال تغییر است. به‌نظر می‌رسد نیروهای خواستار دمکراسی در تونس، مصر و یمن به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند و آغاز به کار دولت‌های برآمده از رای مردم دور از انتظار نیست. دولت‌های دمکراتیک در سطح جهانی محترم شمرده می‌شوند و دولت‌های متخاصم نمی‌توانند از زبان تهدید علیه آنها استفاده کنند.

زبان و منطق سیاست در خاورمیانه در حال تغییر است. با ظهور بازیگران جدید – دولتهای دمکراتیک در منطقه- تعادل پیشین درهم خواهد خورد.

زبان و منطق دولت‌های ایران و اسراییل متعلق به گذشته است. خاورمیانه جدید در راه است و اشغال و تبعیض در آینده سیاسی این منطقه جایی ندارد.