ترجمهی احسان سنایی – چندین قرن استمرار یک اقلیم پیشبینیناپذیر بر سیارهی زمین؛ احتمالاً بتواند تا حدی سقوط امپراطوری روم غربی را توجیه کند. شواهدی دقیق از اقلیم ۲۵۰۰ سال پیش اروپا؛ رمز چندین پیوندِ موجود مابین دگرگونی اقلیم و نیز طلوع و افول تمدنها را شکسته است.
«اولف بونتگن» (Ulf Büntgen)؛ از «مؤسسهی فدرال پژوهشی ِ جنگلها، برف و زمین»، در بیرمنسدورفِ سوئیس؛ که عهدهدار هدایت این پروژهی پژوهشی نیز بوده؛ افتوخیزهای گستردهی اقلیمی را عامل تعیینکنندهای در شکست سیاسی ِ ملتها و نفوذ بیگانگان میداند. بونتگن، در این پژوهش از سه حلقهی اطلاعاتی برای خلق زنجیرهی تاریخی ِ اقلیم اروپا بهره جست. او با کمک تقریباً ۹۰۰۰نمونهچوب از درختان بلوط، صنوبر و کاج اروپایی؛ بههمراهی ِ همکاراناش موفق به بازسازی نحوهی تغییر الگوهای دمایی و بارشی در اروپای غربی، طی۲۵۰۰سال گذشته شد.
نتایج این پژوهش نشان از این میدهد که در خلال سالهای ۲۵۰تا ۵۵۰پس از میلاد؛ هر ده سال متوالی، هوای اروپا یکدرمیان، سرد و خشک؛ و گرم و مرطوب میشد. بونتگن میگوید: «به نظر میرسد این تغییراتِ دههای، بیشترین تأثیر را بر تمدنها نهادهاند»؛ چراکه به کشاورزیِ هر منطقه لطمه میزدند؛ اما آنقدر استمرار نمییافتند تا مردم خودشان را با این شرایط جدید، انطباق دهند. تلاطماتِ اقلیمی، همپیوند با دگرگونیهای فاحش سیاسی، و نیز جرقهی مهاجرتهای بزرگ بشری بوده. تا اینکه در سال ۵۰۰پس از میلاد؛ امپراطوری روم غربی متلاشی شد. نمونهای دیگر از این پیوند را میشود در جامعهی بالنسبه راکد و دگم قرون وسطی یافت که مشخصهی اقلیمیاش همانا شرایط پایدار جوی بوده است. اما واقعهی «مرگ سیاه» (شیوع بیسابقهی طاعون در اروپا و جانباختن بالغ بر یکصدمیلیون اروپایی در سدهی چهاردهم میلادی)، با رشد یک اقلیم مرطوب در اروپا و شیوع هرچهسریعتر بیماری مابین جوامع انسانی، همپیوند بوده است.
«مایکل مان» (Michael Mann) از دانشگاه ایالتی پن در یونیورسیتیپارک پنسیلوانیا، میگوید: «دگرگونیهای نسبتاً خفیف اقلیم اروپا در گذشته، برای جوامع انسانی معانی عمیقی را بهدنبال داشته». دیگر پژوهشها نشان از نحوهی ارتباط نزدیک جنگها و وضع هوا دادهاند. مثلاً ۱۲جنگ از ۱۵جنگ بزرگ تاریخ؛ مربوط به قبل از روزگاریست که سرمایی بیسابقه بر سرزمین چین حکمفرما شد.
با این حال ترسیم نقشهای دقیق برای آینده از روی مطالعاتی نظیر پژوهش بونتگن؛ کار دشواریست. «هاوارد بوهاگ» (Halvard Buhaug)؛ از مؤسسهی پژوهشی صلح در اسلو ِ نروژ، میگوید: «جوامع مدرن، آنقدرها مقید به اقلیم نماندهاند؛ چراکه تجارت و فناوری، خود، توان تخفیف [نتایج برآمده ار دگرگونیهایی اقلیمی] را دارد». با این حال هنوز پژوهشگران بر سر اینکه جنگهای داخلی ِ آفریقا همپیوند با اقلیم منطقه هستند یا نه؛ با هم بحث و جدل میکنند.
بونتگن و همکاراناش، از بالغ بر ۷۲۸نمونهی چوب درخت بلوط از مناطق پاییندست فرانسه و آلمان استفاده کردند تا اطلاعاتی از میزان بارشهای بهاری منطقه در طول گذشته را بهدست آورند. ضمناً آنان از ۱۰۸۹ نمونهی چوب صنوبر و 4۵۷ نمونهی چوب کاج اروپایی، که هر دو در ارتفاعات وابسته به بخش اتریشی ِ سلسلهجبال آلپ جای گرفتهاند؛ بهمنظور تعیین دماهای تابستانی در همین بازهی زمانی استفاده نمودند.
دیگر دانشمندان، نظیر مان از روشهایی مشابه برای گردآوری بازسازیهای صورتپذیرفته از دمای زمین طی هزار سال گذشته بهره گرفتهاند. بهعقیدهی مان، بازگشتن به۲۵۰۰ سال پیش؛ «کمکی فوقالعاده بنیادین به ما میکند».
منبع:
در همین زمینه:
ریشههای ژرف فقر – فروردینماه 89l