مجيد توکلی، دانشجوی زندانی در ايران با انتشار نامهای، خواسته تا رسانهها، رهبران مخالف دولت و فعالان سياسی و دانشجويی برای «حفظ سلامت خانوادهاش» تا مدتی از تماس و مصاحبه با آنها خودداری کنند.
به گزارش تارنمای دانشجونيوز، توکلی افزوده «اين سکوت اگر پيامدهای تلخی هم داشته باشد، ولی آرامش نسبی خانوادهام که در واقع تأمين سلامت آنها است را به همراه بياورد، برای من بسنده مینمايد.»
مجيد توکلی، اين خواسته را پس از «هجوم» مأموران اداره اطلاعات شيراز به منزل پدریاش در هفته گذشته مطرح کرده است.
چهارشنبه ۱۵ دی مأموران اداره اطلاعات شيراز با ورود به خانه پدری مجيد توکلی اقدام به ضبط «کاغذ، اسناد، مدارک، کتاب، وسايل کامپيوتری و سی دی» کردند.
علی توکلی برادر مجيد توکلی نيز در زمان «هجوم» مأموران امنيتی، در دفتر اطلاعات شيراز موسوم به «پلاک ۱۰۰» بوده و پس از چند ساعت بازجويی آزاد شده است.
مجيد توکلی نوشته مادرش پس از اين اتفاق «شوکه» شده و هنوز نمیتواند غذا بخورد و در حال «طبيعی نيست» و دیگر اعضای خانوادهاش نیز «متأثر» شدهاند.
اين فعال دانشجويی درباره جزييات بازجويی از برادرش نيز نوشته است: «بازجو (به بردارم) ميگويد که چرا پدرم با آقايان کروبی و نوری ديدار کرده است، چرا دوستان دانشجويم به خانه ما ميروند، يا خانم محتشمیپور به چه دليل دو هفته پيش در خانه ما بوده، و به چه دليل روزی که آقايان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و عبادی تماس گرفتهاند مادر و پدرم با آنها صحبت کردهاند. چرا عدهای از خارج از ايران تماس ميگيرند و دلگرمی ميدهند. چرا نامهها و کارت پستالهای دوستان ايرانی و غير ايرانی به خانه ما میرسد.»
وی افزوده «دوست ندارم در مقصردانستن خود در ايجاد مشکلات تحميلی و شرايط نامطلوب برای خانوادهام، روزهای تلخی را سپری نمايم.»
اين فعال دانشجويی در ادامه نامه نوشته است: «ای کاش پيش از حمله به خانه پدریام و تهديد و ارعاب پدر و مادر بيمارم و احضار غيرقانونی برادرم و توسل به ترفند وقيحانه و رذيلانه گروگانگيری و تهديد و اخذ تعهد برای اين سکوت و در آن روزها که بارها از فشارهای فراوان بر خانوادهام گفته بودم، اقدام مناسبی صورت ميگرفت و به جای به جان هم افتادنها، آن کمپينها و جمعهای موثر حمايتکننده از زندانيان و خانوادهها به سرانجام میرسيد.»
مجيد توکلی از فعالين جنبش دانشجويی ايران، از شانزدهم آذرماه ٨٨، پس از يک سخنرانی انتقادی به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوين منتقل و بعد محکوم به هشت سال و نيم زندان شد.
وی پيشتر هم دوبار در سالهای ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده بود و نزديک به دوسال و نيم در زندان بوده است.