بیژن روحانی- تعدادی از استادان دانشگاه از آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، درخواست کردند تا به وضعیت میراث فرهنگی در کشور رسیدگی و از «فروپاشی این سازمان» جلوگیری شود. در این نامهی سرگشاده نام تعدادی از استادان رشتههای باستانشناسی، مردمشناسی، فلسفه، تاریخ و علوم اجتماعی به چشم میخورد.
به اعتقاد نویسندگان نامه، «چندپاره کردن این سازمان و انتصاب مدیران غیر متخصص» از مهمترین آفتهایی است که طی سالهای اخیر گریبانگیر مدیریت میراث فرهنگی کشور شده و آسیبهایی را به آن وارد آورده است. بنابراین «تسامح و تساهل در تصحیح» این آفتها از یک سو تخریب میراث هزاران سالهی کشور را به دنبال خواهد داشت و از سوی دیگر «سبب از دست رفتن سرمایههایی خواهد شد که در آیندهی نزدیک با پایان گرفتن منابع و ذخایر زیرزمینی، میبایست جایگزین آنها شود». در بخشی دیگر از این نامه آمده است: «انتظار میرفت کشوری با چنین موقعیت و اعتبار تاریخی- فرهنگی در صیانت از سنگرهای تاریخ و فرهنگ و مواریث مدنی و معنوی خود شهرهی آفاق میبود، اما متاسفانه مشاهده میکنیم که در عمل گام به راهی نهادهایم که اینک در بیتوجهی به مواریث فرهنگی و صیانت از آثار و محوطههای باستانی و ابنیهی تاریخی شهره شدهایم.»
استادان دانشگاه با ذکر خطراتی که اکنون انسجام سازمان میراث فرهنگی را تهدید میکند، تصمیمهای «ناموجه و ناکارشناسانه» را باعث گشودهتر شدن دست متجاوزان و سوداگران در غارت میراث فرهنگی و تخریب محوطههای باستانی دانستهاند. همچنین این اقدامات را سبب آسیبپذیر شدن کشور در مواجهه با چالشهای تاریخی ذکر کردهاند. نویسندگان نامه ضمن انتقاد از تصمیمهای اخیر سازمان میراث فرهنگی گفتهاند تبعات این تصمیمها که بر مبنای استدلالهای ناصواب است، «نهتنها رسیدگی به وضعیت مواریث مدنی و معنوی و محوطههای باستانی و یادمان های تاریخی ما را در کوتاهمدت بیش از این تضعیف یا مختل خواهد نمود، بلکه در درازمدت چه بسا تمامیت ارضی و هویت ملی کشور را در معرض تهدیدقرار خواهد داد.»
چندپاره شدن سازمان میراث فرهنگی
آنچه در این نامه بیش از هرچیز مورد تاکید قرار گرفته چندپاره شدن سازمان میراث فرهنگی و به کار گماردن افراد و مدیران غیر متخصص در مشاغل کلیدی است. سازمان میراث فرهنگی نخستین سازمان دولتی بود که مصوبهی دولت برای خروج برخی شركتها، سازمانها و وزارتخانهها از پایتخت را به اجرا گذاشت و بخشی از معاونتهای خود را از تهران به سایر استانها منتقل کرد. در ابتدا معاونت صنایع دستی به استان اصفهان منتقل شد و سپس بخشی از معاونت بسیار حساس میراث فرهنگی که امر حفظ، احیا و ثبت آثار تاریخی را برعهده دارد به شیراز رفت.
این طرح با مخالفت و انتقاد بسیاری از کارمندان، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و حتی تعدادی از نمایندگان مجلس روبهرو شد. کمیسیون فرهنگی مجلس نیز نارضایتی خود را از «تکه تکه کردن» سازمان میراث فرهنگی اعلام کرده است. رئیس سازمان میراث فرهنگی در پاسخ انتقاد کارمندان و کارشناسان منتقل شده ضمن دفاع از تصمیم سازمان میراث مبنی بر اجرای دقیق مصوبهی دولت قول داد تا با پرداخت اضافه حقوق و مزایا، سختی این انتقال جبران شود.
بسیاری از کارشناسان، از جمله استادان نویسندهی نامه، معتقدند بزرگترین آسیب این طرح چندپاره شدن سازمان میراث فرهنگی و از دست رفتن قدرت و توانایی آن در حفظ و حراست از آثار تاریخی ایران است. از سوی دیگر با اجرای طرح دیگری به نام طرح دورکاری، اکنون تعدادی از کارشناسان و کارمندان این سازمان یا از داخل خانههای خود به کار با سازمان میپردازند و یا به طور کامل از این بخش به جای دیگری منتقل شدهاند.
تغییرات در ساختار باستانشناسی کشور
همچنین طرح دیگری که پیش از این اعتراض تعدادی زیادی از باستان شناسان کشور را برانگیخت، تغییرات در ساختار باستانشناسی کشور بود. نام برخی از باستانشناسانی که به آن طرح اعتراض کرده بودند اکنون در پای این نامه نیز دیده میشود. مطابق طرح جدید که چندی پیش توسط حمید بقایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی، اعلام شد با تشکیل شورای جدیدی به نام «شورای باستانشناسی کشور» از این به بعد صدور مجوزهای باستانشناسی در محدودهی اختیارات مدیران هر استان قرار خواهد گرفت. پیش از این تمام امور باستان شناسی کشور زیر نظر «پژوهشکدهی باستانشناسی» انجام میشد.
مخالفان این طرح معتقدند مدیران استانها غالباً از دانش تخصصی لازم در امور باستانشناسی برخوردار نیستند و ممکن است نتوانند تشخیص دهند صلاحیت کاوش با چه کسی است. همچنین به اعتقاد برخی دیگر از باستانشناسان، از این پس صدور مجوز کاوش «به حربهای برای برخی مدیران سیاسی» تبدیل خواهد شد، زیرا همانطور که تاکنون تعدادی از باستانشناسان ممنوعالمصاحبه شدهاند، ممکن است از این پس با تصمیم این مدیران آنها ممنونالمجوز هم بشوند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بعضی از امضاکنندگان به این شرح هستند: رضا داوری اردکانی (رئیس فرهنگستان علوم)، غلامحسین دینانی (استاد فلسفه)، غلامرضا اعوانی (رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)، حکمتالله ملاصالحی، (استاد باستانشناسی)، محمدرحیم صراف (استاد باستانشناسی) هایده لاله (رئیس موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران)، کامیار عبدی (باستان شناس)، حمید خطیبشهیدی (استاد باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس)، کمالالدین نیکنامی (عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران)، رجبعلی لباف خانیکی (باستانشناس و کارشناس میراث فرهنگی)، مهدی رهبر (باستانشناس) و هادی ندیمی (استاد گروه معماری در دانشگاه شهید بهشتی).
در همین زمینه:
– تغییرات در ساختار باستانشناسی کشور