شنبه و یکشنبه، ۱۲ و ۱۳ مارس، سینما آوونتور در مرکز بروکسل، میزبان آثار تعدادی از زنان مستندساز ایران بود تا مخاطبان غیر ایرانی‌ از زاویه‌ نگاه این فیلم‌سازان با ایران آشنا شوند.

Anahit02
نمایی از فیلم آناهید

«زنگ در مهد کودک می‌خورد. خانمی در را باز می‌کند و دختربچه‌ای پنج ساله با خوشحالی فریاد می‌زند که بابام اومد.» این شرح، صحنه آخر مستند «فردا می‌بینمت الینا» فیلمی از رخشان بنی اعتماد است که در فستیوال دو روزه «نگاهی بر آثار زنان مستندساز ایران» در شهر بروکسل بلژیک نمایش داده شد و مورد تحسین تماشاچیان قرار گرفت. فیلمی که با محور قرار دادن فضای یک مهد کودک، لایه‌های اجتماعی، سیاسی و تربیتی فلسفی یک جامعه را نشان می‌دهد.

طی این دو روز آثاری از رخشان بنی‌اعتماد، سودابه باباگپ، مژگان اینانلو، فیروزه خسروانی، شیرین برق‌نورد، فرحناز شریفی، مینا کشاورز، سپیده ابطحی، سحر سلحشور، ناهید رضایی، فرناز جمشیدی‌مقدم، فاطمه طوسی، شیرین وحیدی، شهرزاد پویا و میترا کارآگاه به‌ نمایش درآمد. زنانی با طیف فکری و دغدغه‌های اجتماعی متفاوت که موضوعات روزمره مردم را با تمام تناقض‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌هایش ثبت کرده بودند. همچنین بعد از هر فیلم «ملک مدنی» و «عسل باقری» پژوهشگر نشانه‌شناس و مدرس دانشگاه پاسخگوی سوالات تماشاچیان بودند.

«فری ملک مدنی» برگزارکننده فستیوال از استقبال تماشاچیان خرسند است و می‌گوید: «این کنجکاوی و اشتیاقی که مخاطبان از تماشای فیلم‌ها نشان می‌دهند فرصتی است که صدا و تصویر حقیقی جامعه نمایش داده بشود و در عین حال انگیزه‌ای است تا این حرکت فرهنگی به کار خود ادامه بدهد.»

سینمای مهجور مستند

IMG_8371

این فستیوال تمام تاکید و تمرکزش بر نگاه زنان فیلمساز است، به این علت که در جامعه مرد سالار ایران مورد بی مهری و تبعیض بیشتری قرار می‌گیرند. اما به گفته «عسل باقری» نمایش فیلم زنان فیلمساز نباید علتی باشد برای جدا کردن سینمای زنانه و مردانه چون محتوای جنسیتی یا گرامر مشترکی در سینمایشان وجود ندارد. باقری اضافه می‌کند: «سینمای مستند سینمای مهجوری است. مستند سازی هم که زن باشد در کشوری که فرهنگش، قانونش و سینمایش مرد سالار است، مشکل دوچندان می‌شود و به همین دلیل ما مجبوریم تفکیک کنیم.»

ملک مدنی می‌گوید: «در این دوره بیش از ۲۰ مستند به دست‌مان رسید و از میان آن‌ها ۹ فیلم انتخاب شد. متاسفانه نسبت به دوره قبل تعداد فیلم‌های رسیده کم‌تر بود و این نشان می‌داد که طی این سه چهار سال گذشته، تعداد معدودی فیلم ساخته شده.»

به گفته کارشناسان و مستندسازان، محدودیت‌ها، ندادن مجوز ساخت و نبود بودجه از جمله مشکلاتی است که کار را برای ادامه دشوار و حتی ناممکن می‌کند.

معيار انتخاب فيلم‌ها شکستن آن تصویر کلیشه‌ای است که جامعه غربی از ایران دارد. فیلم‌هایی که کمک کنند تا فضای داخل کشور تا حدودی ملموس و قابل تجربه برای تماشاچیان غربی باشد. سطح پرداخت اجتماعی فیلم‌ها نسیت به ارزش تکنیکی و هنری فیلم‌ها در اولویت قرار دارد. مدنی با برگزاری مدوام این فستیوال مستقل که تنها از حمایت معدود بخش دولتی و فرهنگی بلژیک برخوردار است، می‌خواهد صدای کسانی باشد که شنیده نمیشود و قدمی‌ بردارد برای نمایش برخی از یکی دو هزار مستندی که سالانه در کشور ساخته و در زمره گنجینه تاریخی و تصویری قرار می‌گیرد. 

در ستایش آزادی

فستیوال، با مستند «کشتی نوح» ساخته سودابه باباگپ کارش را آغاز می‌کند و نمایشش را با پیامی‌ از کارگردان در نکوهش افراطی گرایی و ستایش آزادی به مردم بلژیک تقدیم می‌کند. فیلم در دوران آتش بس جنگ ایران و عراق به کشتی‌های غرق شده و آسیب دیده در آبراه‌های جنوب کشور می‌پردازد که تصاویر تاریخی ارزشمندی هم ثبت کرده. یک خبرنگار بلژیکی حاضر در سالن درباره این فیلم می‌گوید: «این فیلم تصویر شجاعت و عشقی است که مردم به زندگی‌شان دارند و بعد از فاجعه و خرابی‌های بسیار بعد از جنگ همچنان می‌خواهند سازندگی کنند و زندگی.»

با ادامه نمایش فیلم‌ها واکنش‌ها هم جالب‌تر می‌شود. فیلم «حرفه مستندساز» ساخته هفت کارگردان زن که هرکدام با یک اپیزود مخاطب را از طریق آلبومی‌ تصویری از اتفاقات این سال‌ها خبردار می‌کنند. مستندی که با تکیه بر سختی‌های کار و زندگی بعد از اعتراض‌های ۱۳۸۸ شروع می‌شود و با حواشی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ به پایان می‌رسد.

عسل باقری درباره این فیلم می‌گوید: «این فیلم در دوره‌ای ساخته شده که کارگردانانش دوربین را به طرف خودشان برمی‌گردانند درحالی که از فضای بیرون نمیتوانستند فیلم بگیرند. با وجود شخص‌گرا بودن فیلم می‌توانیم در ابعاد بزرگ‌تر تعمیم بدهیم و جامعه را به خوبی درک کنیم.»

تکثر در دیدگاه‌ها 

انعکاس موضوعات مذهبی و فلسفه، دغدغه‌های روز اجتماعی و فعالیت‌های مدنی برای حل مشکلات و مسائلی از این قبیل، نشانه‌ای از تنوع دید مستندسازان هستند که برای تماشاچیان غیرایرانی نیز تجربه‌هایی مشترک و عمیق به شمار می‌آیند. خانمی میانسال از تجربه سخت‌گیری مذهبی در خانواده‌اش می‌گوید و عده‌ای دیگر شگفت زده از آزادی‌هایی که خانواده‌های ایرانی برای خود ساخته‌اند حرف می‌زنند. 

نمایش همین تکثر دیدگاه‌هاست که برگزارکننده فستیوال بر آن پافشاری می‌کند و به مخاطبانش حق انتخاب می‌دهد تا با هر تفکر و اعتقادی پای تماشای فیلم‌ها بنشینند و نظر موافق یا مخالف خود را اعلام کنند.

جشنواره فیلم در بروکسل

با پخش صدای آواز و خنده‌های ریز دخترک‌های دبستانی، نوبت به نمایش «جشن تکلیف» ساخته فیروزه خسروانی می‌رسد. فیلم داستان دو دوست را تعریف می‌کند که بعد از جشن تکیف ۹سالگی و به علت تفاوت فرهنگی، رابطه شان دستخوش تغییراتی می‌شود. خانمی بلژیکی می‌گوید: «جسارت بعضی ار فیلم‌ها در زیر پا گذاشتن خط قرمزهایی که در کشورهای اسلامی‌ وجود دارد قابل تحسین است و ارزشمند.»

فیلم‌ها یکی بعد از دیگری پخش می‌شوند و هر چه به سانس آخر نزدیک‌تر می‌شویم، ازدحام هم بیشتر می‌شود. «میلادو» کاری از فاطمه طوسی و  «آناهید» فیلمی مشترک از «شیرین وحیدی»، «شهرزاد پویا» و «میترا کاراگاه» دو فیلم پایانی هستند که با آن‌ها پرونده این دوره از «ایران از زاویه ای دیگر» بسته می‌شود. آناهید، زندگی زنی ارمنی را روایت می‌کند که به تنهایی کلیسای روستای مسلمان نشین خود را  با تمام امید و انگیزه اداره می‌کند.

«امیدواری» نکته مشترکی است که در تک تک مستندها به چشم می‌آمد؛ امیدی که به سمت تغییر و تحول تمایل دارد. بسیاری از فعالان عرصه فرهنگ و هنر بعد از انتخاب «حسن روحانی» و توافق بر سر انجام انرژی هسته ای منتظر باز شدن درهای امیدی هستند که به آن دل بسته‌اند. ملک مدنی هم فستیوال را با این جمله به پایان می‌رساند: «ما امیدواریم با باز شدن درهای جهان به سوی ایران طعم تبادلات جدا از اقتصادی، فرهنگی و هنری هم باشد تا فاصله‌های فرهنگی ایجاد شده از بین برود.»

اما هم چنان در داخل ایران اغلب برنامه‌های نمایش فیلم‌های مستند محدود است؛ اخبارش دهان به دهان می‌چرخد و در نهایت فیلم‌ها در محیط‌های کوچک خانگی به نمایش درمی‌آید و بررسی می‌شود. با وجود امیدواری‌ها، هنوز محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌ها سر جای خودش است.