اوضاع آنقدر «بحرانی» است که رهبران و مقامات ارشد بیش از ۱۵۰کشور جهان را به منطقهای در شمال پاریس کشانده است، به فرانسهای که خود در «وضعیت اضطراری» به سر میبرد. حالا دیگر میتوان ادعا کرد که کنفرانس «پاریس ۲۰۱۵» پس از مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بزرگترین کنفرانس دیپلماتیک دنیا محسوب میشود.
این کنفرانس به تصدیق سران کشورها فرصتی یگانه است؛ از یک سو به سبب مشارکت بینظیر دولتها و از سوی دیگر به واسطه ۲۰ کنفرانس تغییرات آب و هواییای که پیش از این ناکام ماند و توافقهایش نتوانست چارهای برای تنگ نفسی زمین بیابد.
با این حال تا همین چند روز پیش، یعنی درست پیش از آغاز نشست پاریس، این رویداد نتوانسته بود اضطرار خود را به رسانههای فارسی زبان تحمیل کند. چنانچه میشد پرسید: چرا کنفرانس پاریس برای ما مهم نیست؟ کماعتنایی، آن هم در وضعیتی که موج مهاجرتهای اقلیمی آغاز شده است؛ گمان میرود برخی کشورهای جزیرهای تا نیم قرن دیگر به زیر آب روند؛ برخی مناطق خشکسالی بیسابقهای را تحمل کنند؛ امنیت و بهداشت غذایی و ثبات اقتصادی بشر به کلی به خطر بیافتد؛ وضعیتی که بر خلاف سالهای گذشته دیگر کمتر دانشمندانی قادر است فاجعه پیشِ رو را انکار کند.
با این حال عدم پوشش یا حتی بیتوجهی به تغییرات آب و هوایی با حوزههای مختلفی گره خورده است:
در حوزه فرهنگی بیش از هر چیز کاستی در آموزش حغاظت از محیط زیست به چشم میآید، در حوزه مدیریتی عدم کاربست روشهای علمی و برنامههای توسعهای که بدون توجه به آسیبهای زیست محیطی پیش میروند، در حوزه سیاست کلان و اقتصاد عدم توجه و حساسیت مسئولان دولتی و کمپانیهای اقتصادی به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و بالاخره به لحاظ اجتماعی عدم مقاومت جامعه و ضعف در شکلگیری نهادهای زیست محیطی.
علاوه بر این، اطلاعرسانی در این حوزه نیز اوضاع و احوال بهتری ندارد. رسانهها نه تنها از تجربه زیادی در این حوزه برخوردار نیستند، بلکه خبرنگار مطلع و متخصص نیز در این حوزه اندک است.
برای سالها مسئله محیط زیست بیش از آنکه مسئلهای حیاتی به شمار آید، معضلی جانبی و حتی امری تشریفاتی محسوب میشد. زمان زیادی، آن هم به هزینه از بین رفتن منابع و زیستگاههای طبیعی صرف شد تا این موضوع از ویترین شعارهای سیاسی بیرون بیاید. در غرب نیز آنگاه که سیاست سبز سر برآورد، به سرعت سیاستزدایی شد. این جنبشها هم اقبال عمومی خود را از دست دادند و هم دیگر مسئلهای بودند جدا افتاده از سیاست و مرتبط با سبک زندگی.
این موضوع در ایران ابعادی بغرنجتری هم دارد؛ با وجود تلاش تشکلهای مردمنهاد مستقل و فعالان محیط زیست، همچنان به سبب فقدان یک چنبش محیط زیستی فراگیر و خلاء اطلاعرسانی و آموزش در این حوزه، بازنمایی و طرح معضلات زیست محیطی ایران، آن هم در هیأت گفتاری غیر دولتی دشوار است.
بر پایه چنین باور و نگاهی است که ما در رادیو «زمانه» تلاش کردیم تا از چند سال پیش با ایجاد بخش مستقل محیط زیست، تحولات و مشکلات این حوزه را از زاویه اقلیمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مورد توجه قرار دهیم.
اکنون پرونده «پاریس ۲۰۱۵»؛ جدال با آخرالزمان زمین درباره جلوگیری از گرمایش زمین و کاهش گازهای گلخانهای، از نتایج این تمرکز و توجه ویژه است. توجهی که هر چقدر هم دقیق باشد اما بدون همفکری، تعامل و حمایت مخاطبان فعال وبسایت «زمانه» ممکن نخواهد بود.
ما همان چیزهایی را پوشش خواهیم داد که شما با چشم غیرمسلح در محیط اطرافتان مشاهده میکنید: از نابودی تالابها و دریاچهها تا کوچ همیشگی پرندگان، خشکسالیها و سیلها و آتشسوزی جنگلها.
به ما ایمیل بزنید، عکس بفرستید. ما را در جریان تغییرات محیط اطرافتان بگذارید. برای ما بنویسید که آیا به کنفرانس پاریس امید دارید؟ آیا عملی شدن برنامههای زیست محیطی دولت ایران را باور دارید؟ تجربه شخصیتان از زوال طبیعت اطرافتان چیست؟ و به نظرتان چگونه میتوان این وضعیت را تغییر داد؟ و آیا شما با یک نهاد محیط زیستی کار میکنید؟ به نظرتان تجربه این نهادها تا چه حد موفق بوده است؟
آدرس ایمیل ما در زمانه:
امید منتظری- بخش محیط زیست رادیو زمانه