پس از حملههای گروه دولت اسلامی (داعش) به مناطق کردنشین در سوریه و عراق در روزهای اخیر، خبرهای رسمی و غیر رسمی زیادی از حضور کردهای ساکن ایران (روژههلات) در جنگ با داعش منتشر شده و گفته میشود تعدادی از آنها در این نبردها کشته شدهاند.
تازهترین خبرها در این مورد به کشته شدن سه گریلای مرد عضو یگانهای مدافع خلق (YPG) و یک گریلای زن در یگانهای مدافع زنان (YPJ) در شهر عفرین کردستان سوریه (روژآوا) برمیگردد. آنها روز سهشنبه ۱۲ خرداد ماه/ دوم ژوئن، در گورستان شهدای کوهستان قندیل به خاک سپرده شدند.
یک: گزارش یک خاکسپاری در کوهستانهای قندیل
حالا هفت گریلای جوان زن و مرد در زیر نمنم باران در حال کندن قبرهایی برای پیکر چهار گریلا هستند که از کردستان سوریه به گورستان قندیل آورده میشوند. یک زن و سه مرد که همه اهل کردستان ایران بودند.
کمکم بر تعداد ماشینهای نظامى و گریلاها افزادە میشود. بیشترشان جوان هستند و در گروههای دە نفرە در حرکتند. در میانشان چند نوجوان هم بە چشم میخورند و اغلب سیگار میکشند. فرماندە دژوار سلوپی در مورد کم سن بودن برخی از اعضای حزبشان میگوید: «ما بە همە قوانین کنوانسیوان ژنو پایبندیم و این افراد قبل از رسیدن بە سن قانونی بە مناطق جنگی فرستادە نخواهند شد. ما اشتباههای قبل را تكرار نخواهیم کرد.»
اشاره این فرمانده به اشتباههای قبلی، استفاده از افراد زیر ۱۸ سال برای جنگ در دهە ۹۰ میلادی در این حزب است که چشمگیر بودە است.
پسرى بلند قد با موهای زرد در بین آنها جلب توجه میکند. نام مستعار او شورش است و از کشور آلمان به نیروهای حزب کارگران کردستان (PKK) ملحق شده است. همە اعضای پکک بعد از پیوستن بە این حزب از نام مستعار استفادە میکنند.
شورش دو سال است به این حزب پیوستە اما زبان کردی را به خوبی صحبت میکند.
نیم ساعت قبل از رسیدن جنازەها، حدود ۷۰ گریلاى زن و مرد، تفنگ در دست در گورستان بە صف شدهاند. کمی بعد مصطفى كاراسو، یکی از اعضای شورای رهبری کنگره جوامع کرد (کجک) نیز بە جمع آنها میپیوندد. با آمدن او حساسیتها برای محافظت بیشتر و پررنگتر میشود.
چند زن، دختری قد کوتاه با موهای طلایی را احاطه كردهاند. نام او مدیاست. او حدود ۱۵ سال پیش از آلمان به قندیل آمده و به حزب پیوسته. مدیا دکتر است، در قندیل مطب دارد و کار مداوای نیروها و مردم روستایی این منطقە بر عهده اوست. خودش بیماری آسم دارد و گاه به گاه از اسپری استنشاقی استفادە میکند.
مراسم خاکسپاری با شلیک هوایی شروع میشود. یکی از گریلاهای زن با نام سازمانی “اوستا” میگوید که «شليک ۲۱ گلوله از یک سو به احترام جانباختگان است و از سوی دیگر نماد آغاز فصل بهار در ۲۱ مارس.»
سپس کارسوا به پاس قدردانی از چهار گریلای جانباخته سخنرانی میکند.
در پایان هم پیکر این چهار گریلا به خاک سپرده میشود.
دژوار، فرماندهان نظامی ۳۵ ساله حزب کارگران کردستان میگوید: «تا به امروز بدون در نظر گرفتن این چهار شهید، ۳۱۷ تن دیگر از رفقایم در این محل دفن شدهاند.»
او میگوید: «این گورستان به نام محمد کارا سونگور، یکی از فرماندهان پیشین این حزب نامگذاری شده است.»
سمت راست گورستان، سالنی وجود دارد کە عکسهای جانباختگان پکک بر دیوارهایش آویخته شدە. شمار عکسها زیاد است و لباسها و وسایل بازماندە از جانباختگان در شیشەهایی چهار ضلعی جای گرفتهاند: از ساعت و تسبیح گرفتە تا خودكار، دفتر خاطرات، چفیە و رادیو. دفتر یادبود بزرگ در وسط سالن وجود دارد کە بازدیدکنندگان به دلخواه شعری یا نوشتە و نظری را در آن مینویسند.
محمد احمد، یکی از ساکنان روستای قندیل که خود را هوادار حزب کارگران کردستان معرفی میکند، میگوید: «کوهستانهای قندیل از گذشتههای دور مأمن ما کردها بوده است. چه مرده و چه زنده، در اینجا آرام هستیم و دست کسی به ما نرسیده و نمیرسد. این شهدا هم در اینجا به آرامش خواهند رسید.»
او در ادامه میگوید: «منطقه صعبالعبور قندیل که در میان مرز سه کشور ایران، ترکیه و کردستان عراق قرار داد تا به امروز توسط هیچکدام از این حکومتها تحت کنترل در نیامده است. در هر دوره یکی از احزاب سیاسی در اینجا بودهاند. در زمان صدام حسین، حزب دموکرات کردستان عراق، در دهه ۸۰ میلادی حزب دموکرات کردستان ایران مستقر بودند. پس از آن هم، از دهه ۹۰ میلادی پکک در این منطقه مستقر شدهاند. از دهه گذشته هم حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در کنار پکک اینجاست.»
∗∗∗
دو: فرصتها و چالشهای PKK و پژاک در جنگ با داعش
به نظر میرسد که مشارکت رسمی PKK، YPG، YPJ و مشارکت غیر رسمی پژاک در آزادسازی بخشی از شهر شنگال و ایجاد کریدور انسانی برای نجات مردم، حضور در جبهههای مخمور و کرکوک و از همه مهمتر مقاومت آنها در کوبانی، روز به روز بر اعتبار و مشروعیت این احزاب افزوده است. همچنین این حضور باعث تغییر رویکرد کشورهای غربی مانند آلمان در قبال این احزاب به ویژه PKK شده است.
دژوار سلوپی معتقد است پس از شروع این حملهها بر تعداد افرادی که خواهان عضو شدن در این احزاب هستند به شدت افزایش پیدا کرده است. او میگوید: «تعداد این افراد بیشتر از دو هزار تن است. آنها از تمام مناطق کردنشین ایران، عراق و ترکیه هستند؛ اما بیشترشان اهل روژههلات و باشور هستند.»
او همچنین میگوید: «علاوه بر کردها، تعدادی از عربها، فارسها و حتی افرادی از کشورهای مختلف جهان مانند آلمان، اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، آفریقا و … هم به ما محلق شدهاند.»
به گفته این فرمانده، این اتفاقها تاثیر زیادی بر فعالیت پژاک (خواهرخوانده PKK) داشته است: «جنگهای اخیر باعث نفوذ بیشتر پژاک در مناطق کردنشین ایران شده است. دلیل آن هم مشارکت بیسایقه کردهای ایران و حتی غیر کردهای ساکن در ایران در قالب YPG و YPJ است.»
از چالشهای پیشروی این احزاب اما میتوان به حس رقابت احزاب کلاسیک کرد ایران و پررنگتر شدن حضور نیروهای نظامی ایران در مرزهای کردستان ایران اشاره کرد.
تازهترین تحرک احزاب کلاسیک میتواند حضور حزب دموکرات کردستان ایران در نبرد با داعش باشد. در دو ماه گذشته گروهی از پیشمرگهای حزب دموکرات در نزدیکی مرز ایران در کوهستان قندیل مستقر شدهاند که اين مساله منجر به منازعاتی بين نيروهاى پکک و این حزب هم شده است.
پکک مخالف ورود سایر گروههای کرد به مناطق تحت کنترل خود است. مشكلى كه روز ۲۴ مى باعث درگیر شدن این دو حزب و جان باختن يكى از پیشمرگهای عضو حزب دموکرات کردستان و مجروح شدن چند تن ديگر شد.
حضور حزب دموکرات در قندیل در حالی است که این حزب در سال ۲۰۰۲، تحت تاثیر شرایط حاکم در آن زمان، فعالیتهای مسلحانه خود را معلق کرد و به مبارزات سیاسی روی آورد. در همان زمان و پس از ترک قندیل، اعضای این حزب در کمپهای کردستان عراق ساکن شدند.
قلندر، مسئول گمرک حزب PKK، درباره اتفاقهای رخ داده میگوید: «با حضور دو نیروی نظامى در یک منطقه و هماهنگی نبودن آنها، بروز چنین حوادثی ناگزیر خواهد بود.»
خبرگزاریهای کردی، هفته گذشته و به دنبال تحرک نیروهای پکک و حزب دموکرات کردستان ایران در مرز ایران و اقلیم کردستان، اخباری مبنی بر اعزام نیروهای قابل توجهی از سپاه پاسداران به مناطق مرزی کردنشین منتشر کردند. گفته میشود این نیروها همراه با تجهیزات سنگین نظامی در حال استقرار در مرزها هستند.
هیوا زاگرس، سخنگوی کجک که خود از کردهای ایران است در اینباره میگوید: «رژیم ایران میخواهد جنگ با داعش وحضور نیروهای کرد در مناطق مرزی را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد و به نوعی از آب گلآلود ماهی بگیرد و به تعارضاتش رسميت ببخشد. چندماه است نيروهاى ما شاهد ازدیاد و تردد نیروهای ایرانی در مرزها هستند. ما شروع کننده جنگ نخواهیم بود اما بدون شک هر تعرض و حملهای از سوى آنها بىپاسخ نخواهد ماند.»
سوال من این این است که چرا دولت ایران ان حساسیتی که به دیگر احزاب روزهه لاتی من جمله .حزب دموکرات کردستان ایران وکومله دارد چرا نسیت به پی کا کا وخواهر خواندش پزاک ندارد؟؟؟؟ اگر یاد مان باشد در روز های نخستین جنگ با داعش /حدکا بنا برتقاضای رسمی وزارت پیشمه رگ نیرو فرستاد وبه تمامی اعضای پار وقت خود را فرا خواند..اما بعد از 24 ساعت بنا بر ااطیماطو م ایران به حکومت اقلیم خواستار باز گشت نیروهای حزب دیموات شد ..من باوری به توهم طوطعه ندارم اما چرا ایران به پزاک وپی کا کا حساس نیست اما به مشارکت حدکا در جنگ با داعش حساس هست //حتی اگر به نفع داعش هم تمام شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا
پیزان / 19 June 2015