باور این که اشتغال کارگران مهاجر افغانستانی در ایران موجب بالا رفتن نرخ بیکاری کارگران ایرانی میشود، با واقعیت موجود در تضاد است.
روز ۱۱ اردیبهشت امسال، تعدادی از کارگران در راهپیمایی دولتی روز جهانی کارگر، پلاکاردهایی را با خود حمل کردند که در آن خواستار اخراج کارگران افغان از ایران شدند. کارگران مهاجر افغانستانی بخشی از نیروی کار ایران را تشکیل میدهند که در مشاغل محدودی اجازه کار دارند. نرخ بیکاری در ایران هنوز از برنامه پنجم توسعه عقب است و اخراج و بیکارسازی، از جمله دلایل اعتراضهای کارگری در ایران در سال ۹۳ بودند.
شرایط زندگی و بهتر بودن وضعیت اقتصادی ایران در مقایسه با افغانستان، همچنان افغانهای زیادی را برای کار به ایران میکشاند و اما پرسش این است که آیا به کارگیری کارگران مهاجر افغان توسط کارفرما، دلیل اصلی بیکاری و اخراج کارگران در ایران است یا این مساله دلایل دیگری دارد؟
انگیزههای مهاجرت کارگران افغان به ایران
بر اساس مطالعات انجام شده توسط “وزارت امور مهاجرین و عودت کنندگان” در افغانستان، «کوچ گروهی و بیسابقه افغانها پس از تهاجم گسترده ارتش سرخ شوروی سابق در طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ صورت گرفته است.»
یافتههای تحقیقات مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران که در فاصله سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ انجام شده، نشانگر آن است که ۷۹ درصد از پاسخدهندگان به وجود جنگ در افغانستان به عنوان علت مهاجرت خود اشاره کردهاند و فقط ۱۶ درصد از پاسخدهندگان به وضعیت نامطلوب اقتصادی و مالی در بیان علت مهاجرت خود اشاره داشتهاند.
محمدجواد سلطانی، استاد جامعهشناسی دانشگاه ابنسینا در کابل به سه علت مهاجرت نیروی کار افغانستان به ایران اشاره میکند و به رادیو زمانه میگوید: «معمولا کسانی که در جستوجوی کار در بازارهای ایران هستند، کسانی هستند که از لحاظ مهارت و تواناییهای اقتصادی نمیتوانند در افغانستان کار کنند و بنابراین بازار کار ایران برای آنها یک انتخاب ناگزیر است. موضوع دوم هم قرابتهای زبانی و فرهنگی بین ایران و افغانستان است که این خود یک جاذبه برای کسانی است که میخواهند به عنوان نیروی کار به ایران سفر کنند. مساله سوم، دسترسی است. دسترسی آسان به ایران باعث میشود که حجم وسیعی از کارگران افغان به سمت ایران سرازیر شوند.»
نرخ بیکاری در افغانستان در سال گذشته ۲۶ درصد اعلام شده است و حداقل درآمد یک کارگر ساده در افغانستان بنا بر اعلام اتحادیه ملی کارگران افغانستان، پنج هزار افغانی (معادل ۹۰ دلار) در ماه است.
با اینکه قانون کار افغانستان هشت ساعت کار روزانه را برای هر کارگر مشخص کرده، اما ساعت کار روزانه تا ۱۲ ساعت هم میرسد. قانون کار افغانستان، پرداخت حق بیمه کارگران را پیشبینی کرده است اما این قانون از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست و بسیاری از کارگران فاقد حمایت بیمهای هستند.
حاشر رضوی، آگاه به مسائل کارگری و ساکن مزار شریف، مهاجرت کارگران را از افغانستان به ایران انتخاب بین بد و بدتر میداند و به رادیو زمانه میگوید: «شرایط افغانستان از سال ۲۰۱۲ به این سو از نظر اقتصادی و امنیتی بدتر شده است. احوال زندگی کارگرانی که در افغانستان کار میکنند به مراتب بدتر از ایران است. وضع در افغانستان به گونهای است که کارگران نمیتوانند کار کنند. شرایط امنیتی موقعیت را به گونهای کرده است که اکثر کارگرانی وقتی برای کار به ایران میروند، همراه با خانوادهشان از افغانستان خارج میشوند. کارگرانی هم که بدون خانواده از کشور خارج میشوند، در ایران میمانند و برای آنها پول میفرستند.»
رضوی در ادامه میگوید: «با توجه به کارهایی که افغانیها در ایران به آن تن میدهند و شرایط سخت و دشوار کار را میپذیرند، میتوان شرایط سخت امنیتی حاکم بر افغانستان را حدس زد.»
یوناما، نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، ۲۹ بهمن ماه سال گذشته اعلام کرد که در سال ۲۰۱۳، سه هزار و ۶۶۹ غیرنظامی در افغانستان کشته و شش هزار و ۸۴۹ نفر هم زخمی شدهاند.
وضعیت کارگران مهاجر افغانستان در ایران
طبق آمار غیر رسمی، حدود دو میلیون نفر از شهروندان افغانستان در ایران زندگی میکنند که از این تعداد ۵۷۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی در تهران سکونت دارند. استان تهران و استان خراسان رضوی، بیشترین تعداد مهاجران از افغانستان را در خود جای داده است و بقیه مهاجران در ۱۲ استان ایران سکونت دارند.
تاکنون آماری رسمی در مورد تعداد کارگران مهاجر افغان که در ایران کار میکنند منتشر نشده است. بر اساس فهرستی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر کرده است، اتباع کشور افغانستان که دارای مدارک قانونی برای اقامت هستند، فقط در چهار گروه شغلی میتوانند کار کنند.
گروههای کورهپزخانهها، کارهای ساختمانی، کارگاههای کشاورزی از جمله مشاغل تعیین شده برای کارگران افغانستان در ایران است.
کارگران تبعه افغانستان در ایران شامل قانون کار و بیمه تامین اجتماعی نمیشوند و قانون حداقل دستمزد شورای عالی کار نیز شامل آنها نمیشود. دستمزد پرداختی به کارگران مهاجر افغان به خاطر عدم بهرهمندی از قانون کار، پایینتر از دستمزد پرداختی به کارگران ایرانی در کار مشابه است. آنها از دریافت یارانههای نقدی دولت محروم هستند و همچنین حق گرفتن گواهینامه رانندگی در ایران ندارند.
عنایت نظری، کارگر مهاجر از افغانستان که به خاطر شرایط سخت زندگی در ایران به ترکیه مهاجرت کرده، بیش از ۳۰ شغل مختلف را در ۹ سال حضورش در ایران تجربه کرده است. او درباره شرایط کار کارگران مهاجر افغان در ایران به رادیو زمانه میگوید: «به خاطر اینکه کارفرما از نظر قانونی در ایران دستش باز بود، در اکثر مواقع پولی به من پرداخت نمیکردند و به همین خاطر من در جاهای مختلفی کار میکردم. دستمزد پرداختی به ما پایینتر از پرداختی بود که در همان کار مشابه به کارگران ایرانی میدادند.»
نظری برخورد دولت ایران را با مهاجران افغان تبعیضآمیز میداند و معتقد است که برخورد دولت جمهوری اسلامی با مهاجران سایر کشورها بهتر است: «با مهاجران عراقی و آذربایجانی در ایران بسیار خوب رفتار میشود. رفتار با ارامنه در ایران هم خیلی انسانیتر است، اما با مهاجران افغان به گونهای غیرانسانی برخورد میشود.»
غدیر، کارگر باربر در بازار تهران، ۲۲ سال است در تهران زندگی میکند و از بدخشان افغانستان به ایران آمده است. همسر غدیر بیمار است و به دلیل نداشتن بیمه، قادر به پرداخت هزینههای درمان نیست. او با توصیف شرایط سخت کار در بازار تهران میگوید: «برای جابهجا کردن بارهای مختلف با چرخ دستی بین دو هزار تا پنج هزار تومان میدهند. در سالهای قبل ایرانیهای زیادی به همین میدان اعدام میآمدند و مثل من یک چرخ برای خودشان دست و پا میکردند و بار جابهجا میکردند، اما الان چند سالی است که از آنها خبری نیست چون پول پرداختی از طرف بازاریها برای جابهجایی بار با چرخ کم است و کفاف حداقل زندگی را نمیدهد. فقط افغانها هستند که چون امید بازگشت به افغانستان ندارند، این کار را انجام میدهند.»
با توجه به مشاغل محدودی که وزارت کار برای مهاجران افغان در نظر گرفته است، اشتغال این کارگران در بسیاری از کارخانههای بزرگ صنعتی، پتروشیمی، ذوب آهن، فولاد، بخش حمل و نقل و … ممنوع است. با این حساب، آیا علت بیکاری کارگران ایرانی، ورود مهاجران افغان به ایران است؟
دولت، دلیل بیکاری کارگران در ایران
امسال در روز جهانی کارگر، خانه کارگر -تشکل دولتی کارگری در ایران- اقدام به برگزاری مراسم و راهپیمایی کرد که در آن پلاکاردها و پرچمهایی با مضمون اخراج کارگران افغان از ایران به اهتزاز درآمد. در شعارهای مطرح شده در این راهپیمایی، علت بیکاری و کمبود کار برای کارگران ایرانی، اشتغال کارگران افغان عنوان شد.
نرخ بیکاری در استانهای خراسان رضوی، اصفهان و قم که بیشترین تعداد کارگران مهاجر افغانستانی در آنجا کار میکنند، پایینتر از نرخ بیکاری در استانهایی مانند مازندران، کهکیلویه و بویراحمد و کردستان است که مهاجران افغان حق ورود به آنجا را ندارند.
ابراهیم عالیپور، کارشناس حوزه کارگری، علت بیکاری کارگران ایرانی را اشتغال کارگران مهاجر افغان نمیداند و به رادیو زمانه میگوید: «اول باید بگوییم که کارگران افغان الان در ایران در چه حیطههایی کار میکنند. کارگران افغان بیشتر در کارهای ساختمانی و کارهایی که ایرانیها حاضر به انجام آن نیستند مشغول به کار هستند. ما هیچ کارگر مهاجر افغان را نمیبینیم که در کارخانههای صنعتی کار کند.»
عالیپور در ادامه با اشاره به تعطیلی ۷۰ درصد از صنایع ایران میگوید: «وضعیت معلمان و کارگران ایرانی از نظر معیشتی در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد. هر روز چندین کارخانه، موسسه و شرکت در ایران تعطیل میشوند و به کارگران بیکار اضافه میشود. مگر در کارخانههایی که تعطیل میشوند کارگران افغان کار میکنند یا اصلا اجازه کار در آن کارخانهها را دارند؟ برنامه و سیستم اشتباهی که در خود حاکمیت هست، باعث شده که تولید داخلی ضعیف شود و وقتی که تولید داخلی کم شود کارگر هم نمیتواند کار کند.»
با در نظر گرفتن اینکه کارفرما ترجیح میدهد در همان مشاغلی که دولت اجازه کار به کارگران مهاجر داده است، کارگری را با دستمزد کمتر، بدون بیمه و نظارت قانون کار استخدام کند، اگر خواسته بخشی از کارگران مبنی بر اخراج کارگران افغان تحقق یابد، تکلیف مشاغلی که فقط کارگران مهاجر حاضر به انجام آنها هستند چه میشود؟
با توجه به مشاغل محدودی که در آنها کارگران مهاجر افغان اجازه کار دارند، بعید به نظر میرسد که علت بیکاری کارگران ایرانی، اشتغال کارگران افغان باشد.
نویسنده محترم این مقاله اگر ایرانیست و در عین حال مخالف حکومت اخوندهای فلسطینی بر ایرانست و طالب حکومتی ملیست باید بداند تا زمانیکه افکار افغانی دوستی و به عبارت دیگر اجنبی پرستی در او و اکثر مردم ایران وجود دارد شاهد ادامه حکومت اخوندهای بی وطن بر ایران خواهد بود چون لازمه روی کار امدن حکومتی ملی در ایراان اصلاح فرهنگ مردم ایرانست که منافع ملی را بر منفعت شخصی و افکار روشنفکری مقدم بدانند و همچنین نویسنده محترم بداند ورود افغانیها به ایران ثمره حکومت ضد ملی خمینی هست که می گفت اسلام مرز ندارد که متاسفانه با این مقاله به گونه ای بر ان صحه می گذارید
شهرام / 10 May 2015
حالا اگر تین افاغته راهی حوزه های علمیه میشدند و پس از آن در ایران آخوندی پیشه میکردند،همین آخوندهای حاکم بر ایران از قرآن یک آیه می آوردند که افغانی ها از نسل فلان و فلان هستند و نباید در ایران باشند چون نان آخوندها را آجر میکردند،یا حکایت روباه افتادم که به پسرش میگفت از باغ آخوند روستا انگور نخور
ایران / 23 January 2022
Trackbacks