ساعت ۹ صبح روز جمعه (۶ فوریه) فیلم «تاکسی» ساخته جعفر پناهی در بخش رقابتی شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم برلین در کاخ برلیناله به نمایش درآمد. تمامی اعضای هیأت داوران نیز در سالن سینما حضور داشتند.

فیلم «تاکسی» در جشنواره فیلم برلین (عکس: محمد تنگستانی)
فیلم «تاکسی» در جشنواره فیلم برلین (عکس: محمد تنگستانی)

همسر جعفر پناهی و خواهرزاده او که در فیلم «تاکسی» هم بازی می‌کند، روی فرش قرمز برلیناله مقابل دوربین‌ خبرنگاران قرار گرفتند.

جعفر پناهی در سال ۲۰۱۰ به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی و فیلمنامه‌نویسی محکوم شده است. او که ممنوع از خروج است، مانند سال‌های پیش در جشنواره فیلم برلین شرکت نداشت.

BERLINALE2015

شصت و پنجمین جشنواره فیلم برلین

دیتر کوسلیک، مدیر جشنواره فیلم برلین درباره نمایش فیلم «تاکسی» به خبرگزاری رویترز گفته است: «محدودیت‌ها و منع‌ها یک بحث است، بحث دیگر بر سر امکاناتی‌ست که یک هنرمند در دور زدن این منع‌ها و محدودیت‌ها دارد. جعفر پناهی هرگز به حکم بیست سال محرومیت از فیلمسازی تن نداده. او کارش را می کند، چون نمی‌تواند بدون هنرش زندگی کند. تصادفاً این فیلم به دست ما رسید. شاید هم با یک تاکسی از تهران به برلین رسیده است.»

در این فیلم که از سویه‌های سیاسی و در همان حال سرگرم‌کننده‌ای برخوردار است، جعفر پناهی نقش یک راننده تاکسی در تهران را ایفا می‌کند. در گفت‌و‌گوی او با مسافرانش، موقعیت‌های قابل تأملی شکل می‌گیرد. در بین مسافران «تاکسی» جعفر پناهی، نسرین ستوده، حقوق‌دان سرشناس ایرانی و یکی از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر هم حضور دارد. با او درباره نخستین تجربه بازیگری‌اش در فیلم جعفر پناهی گفت‌و‌گو کرده‌ایم:

گفت‌و‌گو با نسرین ستوده

چطور شد که مسافر تاکسی «جعفر پناهی» شدید؟

خاطرم هست یک روز صبح جعفر پناهی زنگ خانه ما را زد و گفت ما امروز فیلم‌برداری داریم، بیا و در فیلم من بازی کن. استقبال کردم ولی نگران بودم، چون هیچ‌وقت در یک فیلم بازی نکرده بودم. آقای پناهی گفت: تو نقش خودت را بازی کن. رفتم و خودم بودم و خیلی هم خوشحال هستم که این امکان فراهم شد و در این فیلم بازی کردم.

قبل از تحصن‌تان مقابل کانون وکلا جلوی دوربین پناهی رفتید؟

اطلاع پیدا کرده بودم که حکم کانون وکلا از سوی دادگاه علیه من صادر شده است، اما هنوز حکم به من ابلاغ نشده بود. آن صحنه در فیلم «تاکسی» جعفر پناهی چند روز قبل از شروع تحصن‌ام روبروی کانون وکلا فیلم‌برداری شده است.

آیا بر اساس فیلم‌نامه نقش‌تان را بازی کردید؟

آقای پناهی متنی به من داد، اما من گفتم که عین متن را نمی‌توانم اجرا کنم. این بود که گفت متن را بگذار کنار و خودت باش؛ نسرین ستوده باش و با من حرف بزن. به ‌این ‌ترتیب من در فیلم، خودم را بازی کردم.

گمان می‌کنید حکم محکومیت جعفر پناهی و محرومیت او از فیلمسازی تا کی ادامه پیدا کند؟

حقوق شهروندان همیشه به تصمیمات قضایی و یا دستگاه حاکمه وابسته نیست. جعفر پناهی نشان داد که حکمی بالای سرش باشد یا نباشد، ‌چنان که شایسته آن است، فیلم خودش را می‌سازد. فکر می‌کنم کسی که با این قدرت می‌تواند فیلم بسازد، هیچ قدرتی نمی‌تواند او را از فیلم‌سازی منع کند. جعفر پناهی به روش خودش در چهار – پنچ سال گذشته به حکم دادگاه اعتراض کرد، همان‌طور که من هم بنا به سلیقه خودم با انتخاب تحصن، به حکمی که علیه من صادر شده اعتراض کردم. ما با این اعتراض‌ها به حکومت نشان دادیم که نمی‌تواند از چیزی ما را منع کند که به آن عشق می‌ورزیم.

پارلمان اروپا در سال ۱۳۹۱ جایزه ساخاروف را به طور مشترک به شما و جعفر پناهی اعطا کرد. آیا شرکت شما در فیلم «تاکسی» یک اعتراض مدنی‌ست؟

دوست داشتم به اعتراضات خودم ادامه بدهم. حالا که همه راه‌های قانونی و حقوقی را آزمایش کرده‌ام، مایل بودم در یک قالب هنری هم از این ظرفیت استفاده کنم.

مایل‌ام به موضوعی در پشت پرده این فیلم اشاره‌ کنم تا پی ببرید که پناهی در شرایطی سخت‌تر از آنچه که گمان می‌کنند این فیلم را ساخته است. ابتدا قرار بود نقشی را که من بازی کردم، محمد نوری‌زاد ایفا کند. اما روزی که قرار فیلم‌برداری داشتند، محمد نوری‌زاد بازداشت شد.‌‌ همان روز جعفر پناهی به من مراجعه کرد و نقش نوری‌زاد را به من پیشنهاد داد. با آغوش باز پذیرفتم و رفتم برای فیلم‌برداری و چند روز بعدش هم تحصن‌ام آغاز شد. پناهی با این فیلم نشان داد که نه یک فیلم‌ساز را می‌شود از ادامه کار هنری‌اش باز داشت، و نه یک جامعه را می‌‌توان از سرمایه‌هایش محروم کرد. وقتی جعفر پناهی پیشنهاد بازی در این فیلم را با من در میان گذاشت، با کمال میل و افتخار پذیرفتم. به او گفتم می‌پذیرم، چون تو از سرمایه‌های جامعه ما هستی و جامعه هم به شایستگی از سرمایه‌های خودش دفاع خواهد کرد.

در همین زمینه:

«تاکسی» جعفر پناهی، از تهران تا برلین