رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۴۵ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
الياس خان كه نگران رخنه كردن كمونيستها به كورهپزخانه است يك ميهمانى مىدهد تا دوستان پان ايرانيستاش را به تمام خويشاوندانش معرفى كند. او ابتدا مىخواهد يك هتل اجاره كند، اما تمام هتلها در دست متفقين است. پس ميهمانى در خانه برگزار مىشود. سه مرد جوان پان ايرانيست به اتفاق عبدالله و فتحالله وارد ميهمانى مىشوند. آنها که به شدت به كيان ايران و تاريخ با شكوه آن وابسته هستند، از كورش و داريوش سخن به ميان مىآورند. در اين ميهمانى است كه فخرى تصميم مىگيرد نامش را «دليله» بگذارد، چون بهتازگى فيلم «سامسون و دليله» را ديده است. حسن طلوعى، پان ايرانيست جوان و زيبا نيز ناگهان تصميم مىگيرد نامش را عوض كند. او نام «آرين اشكانى» را براى خود برمىگزيند و به فخرى پيشنهاد مىكند يك نام كاملاً ايرانى انتخاب كند و…