طبق پژوهش جدیدی که گزارش مشروح آن طی هفته گذشته در نشریه Science انتشار یافت، مطالعه شاهکارهای ادبی، دستاورد غیرمنتظرهای دارد: تبحر در مهارتهای اجتماعی و احساسی.
این بررسی که توسط امانوئلو ساکانو و دیوید کومر کید (هر دو از دپارتمان روانشناسی «آموزشگاه نوین پژوهشهای اجتماعی» نیویورک) انجام پذیرفته، نشان میدهد افرادی که وقتشان را صرف مطالعه داستانهای ادبی (در مقایسه با داستانهای عامهپسند و یا مطالب غیرداستانی) میکنند، عملکرد بهتری هم در آزمونهای سنجش قدرت همذاتپنداری، درک اجتماعی و هوش هیجانی از خود نشان میدهند. در برخی موارد حتی چند دقیقه مطالعه چنین آثاری هم کافی بود تا تأثیرشان را بتوان در نتایج بهتر این آزمونها مشاهده کرد.
نیویورکتایمز اخیراً مقاله مبسوطی را در اینباره کار کرده، که در خلال جملاتش، بد نیست اشارهای به اظهارات آلبرت وندلند، استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه سِتون هال نیوجرسی داشته باشیم؛ که چنین ارتباطی را به نحو بهتری توضیح داده: “مطالعه تجارب حسورزانه و درازدامن انسانها همان نوع داستانیست که شما را در موضع شخصی دیگر – و در چارچوب حیاتی احتمالاً دشوارتر و پیچیدهتر – جا میزند و این، فراتر از آن چیزیست که معمولاً از خواندن داستانهای عامهپسند عایدتان میشود. خوب میشود فهمید آنها [پژوهشگران] هم به همین مسأله رسیدهاند؛ همینکه [چنین مطالعاتی] میتواند منجر به همذاتپنداری بهتر و درک بهتر زندگی دیگران میشود”.
اگر درصدد ارتقای عملکردتان در مدیریت اوضاع بغرنج اجتماعی هستید – و وقت کافی هم در اختیارتان هست – کافیست کتاب خوبی بردارید و از هین الآن دستبهکار شوید.
توضیح تصویر: عکس از بومر جریت / All Canada Photos / Corbis
منبع: Open Culture