موسیقی تلفیقی با یک کاربرد تجاری؟
گفته میشود آشنایی موسیقیدانان ایرانی با موسیقی غربی به تأسیس مدرسه عالی دارالفنون برمیگردد که در نتیجه آن آموزش برخی سازهای نظامی بادی و کوبهای توسط موسیو لومر بهطور رسمی وارد ایران شد. بهتدریج دیگر سازهای غربی همچون کلارینت، پیانو و ویلن مورد توجه بسیاری از موسیقیدانان ایرانی قرار گرفت.
بیبند، کویر دل
ارکسترهای ایرانی موسیقیهای ایرانی را با سازبندیهای غربی اجرا کردند. اما در آن زمان اصطلاح موسیقی تلفیقی ورد زبان همگان نشد. حتی سالها بعد از آن استفاده از سازهای ایرانی در ارکستر شماره یک هنرهای زیبا (حسین دهلوی)، استفاده از سازهای سنتی در موسیقی الکترونیک (کوروش یغمایی)، بهکارگیری گامها و سازهای ایرانی در موسیقی اکسپریمنتال (علیرضا مشایخی)، و یا همکاریهای حسین علیزاده با موسیقیدانان غیر ایرانی، هیچکدام باعث گسترش اپیدمیوار لفظ موسیقی تلفیقی نشد. آیا باید بپذیریم که هیچکدام از کارهای نامبرده موسیقی تلفیقی نبودند و موسیقی تلفیقی پدیدهای کاملاً جدید است که در آن «تلفیق در سطح عناصر اصلی موسیقی» اتفاق میافتد؟ یا اساساً «سبک موسیقی تلفیقی» مفهومی فاقد تعریف و معنای مشخص است که با ورود به حوزه موسیقی مردمی ایرانی بیشتر کاربردی تجاری، با نگاهی سطحی و عامیانه، پیدا کرده است؟
«موسیقی نو»؛ «موسیقی معاصر»
موسیقی ایرانی همواره به دلیل حضور افراد و گروههای نواندیش شاهد تغییر و توسعه بوده است. آشنایی موسیقیدانان ایرانی با موسیقی سایر ملل موجب تسریع این فرایند توسعه در قرن بیستم شد. حتی فضای بسته حاکم بر موسیقی ایرانی پس از انقلاب اسلامی موجب توقف کامل این توسعه نگردید. آثار حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، و بعدتر اردوان کامکار و مسعود شعاری نمونههایی از کارهای نو در فضای بسته پس از انقلاب بهشمار میروند. این نمونههای معدود نوآوری در آن شرایط نامساعد بیشتر مدیون افراد بود تا بستر فرهنگی. اما موسیقی مردمی در تبعید حتی فاقد همین خلاقیت حداقلی بود و به تکرار خود میپرداخت. پس از گذشت دو دهه از انقلاب اسلامی، مجموعهای از عوامل – که به نظر میرسد مهمترین آنها دلائل فنی از قبیل دسترسی آسان به لوازم تولید و انتشار موسیقی بودند – باعث گسترش موسیقی زیرزمینی شد. از طرفی فضای ارتباطات مدرن دریچههای متعددی به جهان موسیقی غیر ایرانی میگشود. بدین ترتیب با ظهور موسیقی زیرزمینی مهمترین آفت خلاقیت، یعنی انحصار، از میان برداشته شد. اکنون نه تنها تولید موسیقی برای استعدادهای ناشناخته دیگر کاری غیر ممکن نیست، بلکه روزبهروز آسانتر و کارآمدتر میشود. بار دیگر گوناگونی و نوآوری به موسیقی ایرانی روی آورده است و دیگر طبقهبندیهای موجود برای مدل کردن این فضای پویا کافی نیست. به همین دلیل گاهی هنرمندان و مخاطبان با آثاری مواجه میشوند که در هیچیک از سبکهای شناخته شده – حداقل بهراحتی – نمیگنجند. و این آنجایی است که بسیاری دست به دامان عبارت «موسیقی تلفیقی» میشوند. در حالی که چنانچه اصرار داشته باشیم که برچسبی بر این آثار زده شود، «موسیقی نو»، «موسیقی نوین» و یا «موسیقی معاصر» عبارات معنادارتری بهنظر میرسند.