ظاهراً در این دنیا اهمیت کاری که میکنید دیگر به کیفیت آن بستگی ندارد، بلکه مهم این است که چقدر میتوان از آن پول ساخت. یکی از بدترین نمونههای مرمت آثار هنری در دنیا حالا به یکی از نقاط گردشگری و کسب درآمد در اسپانیا تبدیل شده است. درست یک سال پیش بود که اقدام یک بانوی سالخورده در شهری کوچک در اسپانیا برای مرمت نقاشی عیسی مسیح به مهمترین خبر هنری دنیا تبدیل شد.
در آن زمان سیسیلیا خیمنز که ۸۰ سال داشت، تصمیم گرفت رنگ و قلممو خود را بردارد و به جای آنکه در انتظار مرمتگرانی بنشیند که از مرکز به این شهر دور افتاده بیایند، خودش آستین بالا بزند و تمثال مسیح را ترمیم کند. اما نتیجه کار یک فاجعه بود: تقریباً کسی نیست که اکنون با دیدن این نقاشی به یاد یک جانور پشمالو نیفتد. به این ترتیب این نقاشی صد ساله که اثر الیاس گارسیا مارتینز بود تمام ارزشهای هنری و تاریخی خود را از دست داد.
خبر از چهره انداختن صورت مسیح تقریباً در آن زمان توسط تمام خبرگزاریهای دنیا و به اکثر زبانها مخابره شد. این هنرمند سالخورده ناگهان خود را در مرکز توجه و البته فشاری خردکننده یافت. صدها صفحه در شبکههای اجتماعی ساخته شدند و تصویر خرابکاری او روی پیراهنها و لیوانها و جاکلیدیها نقش بست و به فروش رسید و از حاصل کار او کاریکاتورها و شوخیهای فراوانی ساخته شد.
اما او در مقابل دوربین خبرنگاران کنجکاوی که خود را به شهر بورخا میرساندند با بغض میگفت که تنها میخواسته است این نقاشی را نجات دهد و این کار را با اجازه کشیش محل انجام داده است. او گفت زمانی که در کلیسا مشغول کار بود، همه او را میدیدند و بنابراین این کار را بدون اطلاع دیگران انجام نداده است.
اما حالا دیگر فرقی نمیکند چه کسانی در جریان بودند. متخصصان زیادی پس از این واقعه از نقاشی بازدید کردند، اما همه تقریباً متفقالقول بودند که دیگر هیچ کاری برای بازگرداندن نقاشی به وضعیت اصلی و زنده کردن آن ضربههای ملایم قلمموی الیاس گارسیا مارتینز نمیشود انجام داد. شورای شهر هم تصمیم گرفت این نقاشی را به حال خود رها کند.
اما این فاجعه هنری که زیر سرپنجههای این مادربزرگ اسپانیایی خلق شد، حالا هزاران نفر را به این شهر کوچک در حومه ساراگوسا جذب کرده و درآمد سرشاری را عاید آن ساخته است. ظرف چند ماه گذشته بیش از ۴۰ هزار نفر فقط و فقط برای دیدن این خرابکاری به آنجا سفر کرده و برای بازدید از آن، بلیطهای ارزانقیمت کلیسا را خریدهاند. به این ترتیب دهها هزار یورو به بنیاد خیریه این شهر سرازیر شده است. بنیاد خیریه نیز آن را صرف رسیدگی به امورات یک خانه سالمندان کرده است.
اما این تمام ماجرا نیست. سیسیلیا خیمنز حالا نخستین نمایشگاه نقاشی خود را نیز افتتاح کرده است و علاقهمندان فراوانش به دیدن تابلوهای او رفتهاند. قرار است او به زودی یک قرارداد نیز با شورای شهر امضاء کند تا عوایدی که از دیدن تابلو مسیح حاصل میشود بین او و شورای شهر به نسبت ۴۹ درصد به ۵۱ درصد تقسیم شود. به نظر میرسد او اگر سالهای باقیمانده عمرش را نیز به کشیدن نقاشیهای آماتوری خود ادامه میداد هرگز نمیتوانست چنین درآمد سرشاری داشته باشد؛ درآمدی که به لطف این خرابکاری عظیم نصیبش شده است. حالا خشم اولیه مقامات محلی هم حسابی فروکش کرده است و همه راضی و شاد هستند.
در نقاشی اصلی که نامش «اینک انسان» بود، مسیح با تاج خاری بر سر و یک جبه پشمینه تصویر شده بود. پیش از آنکه سیسیلیا خیمنز این بلا را سر نقاشی بیاورد، این تابلو چندان برای عموم مردم شناختهشده نبود. در حقیقت یک اثر محلی به شمار میآمد و نه یک اثر جهانی.
حالا به یمن جهانی شدن این اثر، شورای شهر نه تنها با سیسیلیا قرارداد امضاء کرده بلکه از یک وکیل نیز خواسته است تا اقدامات لازم را برای حق انحصاری استفاده از تصاویر این مرمت فاجعهآمیز به عمل آورد. به این ترتیب از این پس برای استفاده از تصاویر آن روی اشیاء و کالاهای مختلف باید اجازه آن از شورای شهر بورخا خریداری شود.
بعضیها میگویند قلمموی ویرانگر سیسیلیا توانسته است یک نقاشی قدیمی اما بسیار معمولی را به اثری جهانی تبدیل کند که میتواند برای این شهر کوچک اسپانیایی و سالمندان آن منفعتی در بر داشته باشد. دیگرانی نیز هستند که معتقدند بخت و اقبال ممکن است از هر پنجرهای به سراغ آدم بیاید، حتی از دریچه خرابکاری هنری. بنابراین تعجب نکنید اگر سال آینده نمایشگاهی از سیسیلیا خیمنز در پاریس، برلین یا لندن برگزار شد.