Opinion-small2

دکتر حسن روحانی همزمان با معرفی وزراء دولت یازدهم، برنامه کلان خود را نیز در اختیار مجلس و افکار عمومی گذاشت. روحانی اولین رئیس جمهوری‌ای در ایران است که پیش از آغاز فعالیت دولتش، برنامه مدون نسبتاً مشخصی داده است. این امر بالقوه کار ارزشمندی است. ارائه برنامه در اثر بخشی دولت و موفقیت آن، امری ضروری است. همچنین چارچوب مشخصی را برای نظارت، ارزیابی و سنجش عملکرد فراهم می‌کند. ارزیابی و نظارت بر کار دولت جدا از وظایف ذاتی آن، نیازمند وجود برنامه وخط مشی مدون است تا موفقت‌ها و ناکامی‌های قوه مجریه به صورت عینی و ملموس مشخص گردد. بهبود و اصلاح عملکرد دولت نیازمند سنجش پذیری است. سنجش نیز به برنامه و طرح کلی نیاز دارد.

البته برنامه باید شامل قواعد واصول فنی کار باشد و صرف قرار دادن یک سری جملات و اهداف کلی کافی نیست. برنامه باید راهبرد‌های مشخص و روش‌های اجرایی داشته باشد و همچنین طرحی تفصیلی با توجه به منابع در اختیار و محدودیت‌ها ارائه دهد. برنامه باید موثر و قابل اجرا باشد و از تخیل‌گرایی و بلند پروازی پرهیز نماید. برنامه‌ای که با واقعیت‌ها تطابق نداشته باشد و صرفا به کلی گویی بپردازد باعث اتلاف سرمایه‌های دولت می‌شود و همچنین مسیر غلطی را پیشروی آن قرار می‌دهد.

با این مقدمه به نقد و بررسی برنامه روحانی از دیدگاه کلان پرداخته می‌شود. مبنای نقد تطبیق برنامه روحانی با واقعیت‌های کشور، اختیارات ریاست جمهوری و شعار‌ها و وعده‌های انتخاباتی او است.

برنامه روحانی به صورت کلی با مواضع و قول‌های وی در جریان انتخابات سازگار است و انحراف‌ها غیر از در مورد سیاست خارجی جزئی است. او کوشیده است در مجموع طرح خود در انتخابات را گسترش داده و بستری برای اجرای آن تدوین نماید.

Rouhani_1

سرفصل‌های برنامه روحانی و راهبرد کلان آن را می‌توان به شکل زیر دسته بندی کرد:

● تبیین و تشریح گفتمان اعتدال

روحانی کوشیده است اعتدال مورد نظر خود را در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، نظامی، سیاست خارجی، هسته‌ای، دفاعی، راهبردی ترجمه نماید.

برجستگی مشی روحانی عقلانی بودن در ساختاری غیر عقلانی است. او سعی می‌کند خود را در محدوده نظام به سمت مدرنیته نزدیک سازد و در نزدیک مرز سنت ومدرنیته عمل نماید.

او پایه اعتدال مورد نظرش را بر نفی تخیل‌گرایی، برخورد شعاری، نگاه غیر کارشناسی و تاکید بر تخصص، شایسته سالاری، تعامل و نگاه مثبت به دنیا و عقلانیت قرار داده است. نگرش وی به اعتدال‌گرایی در برنامه فوق، با گفتمان اصلاح طلبی قرابت بیشتری دارد. در اینجا اعتدال از حد وسط اصلاح طلبی و اصول‌گرایی فاصله گرفته و به پارادایم اصلاح‌طلبی محافظه‌کار و محتاط نزدیک شده است. البته عقلانیت مورد نظر روحانی با توجه به در نظر گرفتن کلیت برنامه‌اش از جنس عقل ابزاری و مطلق نیست بلکه مقید به چارچوب نظری و عملی جمهوری اسلامی است که اساسا با عقلانیت و خرد‌گرایی تعارض دارد. به عبارت دیگر برجستگی مشی روحانی عقلانی بودن در ساختاری غیر عقلانی است. او سعی می‌کند خود را در محدوده نظام به سمت مدرنیته نزدیک سازد و در نزدیک مرز سنت ومدرنیته عمل نماید.

● اشتراک با گفتمان اصلاح طلبی

مفاد برنامه روحانی به لحاظ گفتمانی و نتایج سیاسی تفاوت‌های جدی با دیدگاه‌های اصول‌گرایان دارد. فعالیت‌های مورد نظر او متضمن تغییر در سیاست‌های ۸ سال گذشته و پایان بازگشت به گفتمان دهه شصت و استقبال از تغییر در مقیاس محدود است. این مسئله برای روحانی که می‌خواهد نیرو‌های میانه اصول گرایان و اصلاح طلبان را حول دولت خود جمع کند، کار دشواری است و برقراری توازن مورد نظر او را مشکل می‌سازد. موفقیت دولت روحانی موقعیت اصول گرایان در عرصه سیاسی را ضعیف ساخته و بر عکس بر نفوذ و عمق استراتژیک اصلاح طلبان می‌افزاید.

● اسلام‌گرایی حداقلی و معتدلانه

قرائت روحانی از اسلام با قرائت رسمی وبرونداد دستگاه ولایت فقیه در سه دهه اخیر متعارض است. دیدگاه مذهبی وی با سنت‌گرایی و بنیاد‌گرایی موجود در اردوگاه اصول گرایان نیز تفاوت دارد. اما به اندازه اصلاح طلبان از نو‌گرایی دینی استقبال نمی‌کند.

او اسلام‌گرایی به منزله گسترش باور‌های اسلامی و تقید قوانین و رویه‌های حکومتی به اصول شریعت ر اقبول دارد. برای دولت رسالت مذهبی قائل است. اما بر وجه رحمانی و معنوی دین تاکید بیشتری دارد و بر برخورد‌های انبساطی از اصول فقه شیعه و توجه بیشتر به اجتهاد پویا اصرار می‌نماید.

 قرائت روحانی از اسلام با قرائت رسمی وبرونداد دستگاه ولایت فقیه در سه دهه اخیر متعارض است. دیدگاه مذهبی وی با سنت‌گرایی و بنیاد‌گرایی موجود در اردوگاه اصول گرایان نیز تفاوت دارد. اما به اندازه اصلاح طلبان از نو‌گرایی دینی استقبال نمی‌کند.

بیشتر به نظر می‌رسد نگاه پراگماتیستی به اسلام‌گرایی دارد که در نتیجه درجه شریعت‌گرایی وی تقلیل رفته و الزامات زیست زمانه را در نظر می‌گیرد. او همچنین با تساهل و تسامح بیشتری به خدا ناباوران و دگر اندیشان می‌نگرد و به برخورد ستیزه جویانه با آنها و برخورد قهری برای جلو بردن معارف دینی و اصول شریعت باور ندارد. اسلام‌گرایی وی در جستجوی حداقل تزاحم با جامعه و دیدگاه‌های مخالف است. اما کماکان در اندازه‌های کمتری برای دینداران امتیاز قائل است و دموکراسی عرفی وسکولاریسم را قبول ندارد. او سعی می‌کند در منتهی الیه چپ مردم سالاری دینی فعالیت نماید.

همچنین برنامه روحانی جهت گیری ایدئولوژیک برای کارکرد دولت قائل نیست و از اصول عرفی و علمی و تجارب موفق جهانی برای تنظیم وظایف، تصمیم گیری و سیاستگزاری بهره برده است. این دولت مدعی ارائه راهبرد‌های متفاوت و خاص حکمرانی نیست بلکه می‌کوشد تا موازین متعارف دنیا ومحصولات پیشرفت تکنولوژیک و مدیریتی را بکار بگیرد وبا نیاز‌های بومی پیوند دهد.

البته روحانی در برنامه اش به فعالیت در چارچوب مدل توسعه ایرانی و اسلامی اشاره دارد ولی مصادیق این مدل در بخش‌های مختلف برنامه او دیده نمی‌شود. او بر خلاف دولت احمدی نژاد به امور ماورایی دل نبسته است و می‌خواهد روی زمین واقعیت‌های مادی حرکت نماید. اگر چه شخصا مدعی برخورداری از توجهات امام زمان وائمه شیعه است اما این نگرش از عقیده شخصی فرا تر نرفته و در رفتار دولت بروز پیدا نکرده است. او همچنین به مدیریت فقهی و یا شیوه خاص حکمرانی در اسلام نیز بهایی نداده است. وجه دانشگاهی و حقوق دانی روحانی به نحوی آشکار بر هویت فقهی او در برنامه غلبه دارد. دانش بنیانی و استفاده از معرفت بشری و دستاورد‌های نوین علمی و فنی مولفه‌های تشکیل دهنده زیر ساخت برنامه روحانی هستند.

● تقید به قانون اساسی، نطرات رهبری و اختیارات ولی فقیه

برنامه روحانی مبتنی بر پیش فرض عدم تقابل با رهبری و کسب اعتماد و موافقت وی است. بخش‌های مختلف برنامه به محدوده‌های اخیتارات و نظرات ولی فقیه و اسناد بالا دستی نظام مقید شده‌اند. این وجه که فرم برنامه را شکل می‌دهد در تعارض با محتوی برنامه وی است که نه تنها تطابقی با گقتمان و نظرات خامنه‌ای ندارد بلکه در تعارض با آن است. این دو گانگی حوزه مانور و نیرو‌ی پیشران روحانی را با چالش جدی مواجه می‌سازد. قانون‌گرایی مد نظر او به دیوار فرادستی نها دهای انتصابی وقرائت آنان از قانون بر می‌خورد و پتانسیل تحول گرایانه آن در پشت این دیوار فرسایش می‌یابد.

 برنامه روحانی مبتنی بر پیش فرض عدم تقابل با رهبری و کسب اعتماد و موافقت وی است. بخش‌های مختلف برنامه به محدوده‌های اخیتارات و نظرات ولی فقیه و اسناد بالا دستی نظام مقید شده‌اند. این وجه که فرم برنامه را شکل می‌دهد در تعارض با محتوی برنامه وی است که نه تنها تطابقی با گقتمان و نظرات خامنه‌ای ندارد بلکه در تعارض با آن است.

البته برنامه روحانی با سند چشم انداز بیست ساله تا حدودی سنخیت دارد. روحانی قانون اساسی را برای پاسخگویی به مطالبات کافی می‌داند و برنامه اش را بر مبنای پایبندی به آن تدوین کرده است.

● جامعیت

یکی از نقاط قوت برنامه روحانی جامعیت آن است. تقریبا تمامی حوزه‌های فعالیت دولت و قوه مجریه و عرصه‌های حکمرانی را در بر گرفته و کوشیده خط مشی‌هایی را ارائه دهد. توجه به بهداشت، محیط زیست، جوانان، فناوری، امور دفاعی و نظامی برجستگی خاصی دارد. تا پیش از وی به این حوزه‌ها در قوه مجریه توجه خاصی نشده بود.

● فرا دستی اقتصاد و شیفتگی به اصول اقتصاد آزاد

در جای جای برنامه روحانی توجه به اقتصاد موج می‌زند. محتوی برنامه روحانی به نتیجه مشابهی با کارل مارکس می‌رسد که اقتصاد زیر بنای همه چیز است. اگر چه او تاکید بر توسعه متوازن و چند بعدی دارد اما مشخص است که هژمونی در برنامه وی با توسعه اقتصادی است. غلط نیست اگر برنامه روحانی را تلاشی برای قرار دادن دوباره پروژه چینی سازی ایران بر روی ریل پنداشته شود. این پروژه در دوره موسوم به سازندگی با شکست مواجه شد. حضور دیدگاه‌های نئولیبرال اقتصادی و مبتنی بر گسترش بخش خصوصی و کاهش دولت در برنامه روحانی حضوری پر رنگ دارد. بر خلاف دولت قبلی که برخوردی التقاطی داشت دولت یازدهم می‌خواهد با فرمول‌های اقتصاد آزاد به جنگ مشکلات اقتصادی برود. البته دیدگاه‌های اقتصادی مندرج در برنامه یکپارچ هنیست و دو گانگی‌هایی دیده می‌شود اما اصول اقتصاد آزاد سیطره دارند.تاکید بر کاهش تصدی گری و مداخلات دولت در اقتصاد مفید است اما به شرط آنکه به سرمایه داری لجام گسیخته و افزایش فاصله طبقاتی منجر نشود و برابری فرصت‌ها وکاهش فقر و حمایت از اقشار آسیب پذیر را در عمل محقق نماید.

 حضور دیدگاه‌های نئولیبرال اقتصادی و مبتنی بر گسترش بخش خصوصی و کاهش دولت در برنامه روحانی حضوری پر رنگ دارد. بر خلاف دولت قبلی که برخوردی التقاطی داشت دولت یازدهم می‌خواهد با فرمول‌های اقتصاد آزاد به جنگ مشکلات اقتصادی برود.

● سیاست خارجی غیر ایدئولوژیک

لحن و سمت گیری سیاست خارجی در برنامه روحانی ماهیتی غیر ایدئولوژیک دارد و معطوف به منافع ملی است. همچنین برای نخستین بار برای وزارت خارجه نقش پشتیبانی کننده اهداف اقتصادی قائل شده است. وزارت خارجه ضمن انجام تکالیف سنتی گسترش حضور دیپلماتیک در دنیا و افزایش فرصت‌ها و کاهش تهدید‌ها وحفظ استقلال و تمامیت ارضی و حضور موثر در مناسبات جهانی است اما کار ویژه اصلی خود را هموار سازی مسیر برای حضور مفید سرمایه‌های خارجی وایجاد بازار‌های تقاضا برای اقتصاد داخلی تعریف کرده است.

تعامل و تلاش برای بهینه سازی فعالیت‌های دیپلماتیک در چهارچوب ساختار کنونی دنیا مندرج در برنامه تفاوت بارزی با دولت‌های نهم ودهم دارد. این دولت مدعی مدیریت جهانی نیست. برخورد ساختار شکنانه نیز با مناسبات بین المللی ندارد. اما به قواعد وتنظیمات بین المللی نیز خوشبین نیست و می‌خواهد از طریق برخورد فعال و مصلحت سنجی موقعیت خود را بهبود بخشد.

 نگاه خصمانه به آمریکا در برنامه روحانی به شکل تقلیل یافته وجود دارد. اما راهکار توصیه شده تقابل نیست بلکه بر کاهش تنش و استفاده از شکاف‌های موجود در قدرت‌های جهانی استوار است. امید اصلی روحانی در سیاست خارجی اروپا است. در عین حال بر حفظ و گسترش مناسبات خوب با چین و روسیه نیز تاکید دارد.

نگاه خصمانه به آمریکا در برنامه روحانی به شکل تقلیل یافته وجود دارد. اما راهکار توصیه شده تقابل نیست بلکه بر کاهش تنش و استفاده از شکاف‌های موجود در قدرت‌های جهانی استوار است. امید اصلی روحانی در سیاست خارجی اروپا است. در عین حال بر حفظ و گسترش مناسبات خوب با چین و روسیه نیز تاکید دارد.

در سطح منطقه‌ای نیز رویکرد دفاعی با هدف ترمیم مناسبات دارد. اما در خصوص سوریه وبهار عربی موضع متفاوتی با با رهبری و دولت قبلی ندارد. به نظر می‌رسد دولت روحانی ضمن اینکه گوشه چشمی به بهبود مناسبات تیره ایران و آمریکا دارد اما در عین حال محتاطانه چهارچوب جنگ سرد را در نظر می‌گیرد. منتها سیاست مناسب را در مدیریت تنش می‌داند نه استقبال از گسترش درگیری وسطح تقابل.

برنامه روحانی با گفتمان سیاست خارجی حاکمیت در قالب گسترش بیداری اسلامی همدلی دارد اما ترجیح می‌دهد ایران نوک پیکان این جنبش نباشد و در حرکتی هماهنگ با دیگر کشور‌ها و جنبش‌های اسلامی عمل نماید. در خصوص اسرائیل جهت گیری برنامه روحانی مشابه اصول گرایان و رهبری است.

● فضای نیمه باز فرهنگی

برنامه روحانی در عرصه فرهنگ با گشایش‌هایی برای رسانه‌ها، اهالی هنر، نویسندگان و اصحاب اندیشه همراه است. ولی در عین حال توسعه فرهنگی مضبوط به قانون اساسی و اسلام و اصول نظام شده است. در نتیجه خروجی فرهنگی برنامه روحانی فضای نیمه باز خواهد بود. در شرایط کنونی کشور این موضع مزیت‌های انکار نشدنی برای فعالان فرهنگی دارد. در برنامه روحانی به جای تولی گری فرهنگی و برخورد‌های دستوری و تجویزی بر اقناع و به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی تاکید شده است. همچنین تلاش شده توازنی بین حفظ ارزش‌های نظام و مطالبات فرهنگی ایجاد گردد.

 برنامه روحانی در عرصه فرهنگ با گشایش‌هایی برای رسانه‌ها، اهالی هنر، نویسندگان و اصحاب اندیشه همراه است. ولی در عین حال توسعه فرهنگی مضبوط به قانون اساسی و اسلام و اصول نظام شده است. در نتیجه خروجی فرهنگی برنامه روحانی فضای نیمه باز خواهد بود.

موفقیت در تحقق این توازن محل تردید است. همچنین شکاف‌های فرهنگی موجود با اقناع قابل تحویل به همگرایی نیستند. این تنوع که در جنبه‌هایی حالت تضاد پیدا کرده است تنها با پذیرش پلورالیسم فرهنگی ممکن است. در برنامه از کاهش تصدی گری دولت در حوزه فرهنگ صحبت شده است.

● نگاه مثبت به تقویت جامعه مدنی و توسعه سیاسی

برنامه روحانی دید مثبتی به تشکل یافتگی جامعه و تقویت تشکل‌های مستقل صنفی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. افزایش درجه سازمان یافتگی جامعه را تهدید محسوب نمی‌کند و گسترش احزاب، آزادی‌های سیاسی، رعایت حقوق شهروندی و فعالیت‌های حزبی را ترویج می‌نماید. اما محدوده فعالیت آزاد برای احزاب قائل نیست و به نوعی کنترل محدود و مشارکت سیاسی و اجتماعی در محدوده‌های هدایت شده باور دارد.

در پشت برنامه روحانی نوعی معماری امنیتی دیده می‌شود که نتیجه توسعه سیاسی و گشایش فضا باید تحکیم نظام باشد نه به خطر افتادن امنیت و بقای حکومت.

مخالفت با فضای پلیسی و رفع تدریجی آن از الویت‌های برنامه است. اما در عین حال برنامه به دخالت دادن مولفه‌های امنیتی در ساماندهی سیاسی و اجتماعی معتقد است. در پشت برنامه روحانی نوعی معماری امنیتی دیده می‌شود که نتیجه توسعه سیاسی و گشایش فضا باید تحکیم نظام باشد نه به خطر افتادن امنیت و بقای حکومت. البته این برنامه کوشیده است توازنی بین امنیت حکومت و مردم و فعالان سیاسی برقرار سازد. در قیاس با وضع موجود، مولفه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برنامه روحانی برای بازسازی جامعه مدنی زخمی مفید هستند.

● تعامل با قوای مقننه وقضائیه

روح حاکم بر برنامه روحانی مشوق ارتباط خوب وتعامل با قوای دیگر است. در اصل دولت برنامه‌هایش را در چارچوب هماهنگی و کسب موافقت دو قوه دیگر می‌خواهد جلو ببرد. در این خصوص حاضر به انعطاف است. در برنامه روحانی قوه مجریه مافوق دو قوه دیگر معرفی نشده و دولت مدعی تحمیل نظرش بر آنها نیست. گرایش تقابلی با مجلس و قوه قضائیه در این برنامه وجود ندارد. البته رعایت هماهنگی با قوای دیگر و مصالحه با آنان از توان تحول و تغییر دولت یازدهم می‌کاهد ونوعی محافظه کاری ر ابر ان تحمیل می‌نماید. در عین حال اگر دوقوه دیگر نیز رویکرد مشابهی اتخاذ کنند ایستایی دولت کاهش یافته و تحرک آن کمتر با مشکل مواجه می‌شود. اما بررسی سوابق قبلی و بخصوص در قوه قضائیه وقوقع چنین حالتی را با تردیدی جدی مواجه می‌سازد.

● برجستگی امور دفاعی و امنیتی

در برنامه روحانی به شکل مبسوطی به مسائل دفاعی و امنیتی پرداخته شده است. در اصل این بخش‌ها نگاه امنیتی و تجارب روحانی در شورای عالی امنیت ملی و حضور در مدیریت ارشد حوزه‌های دفاع و امنیت نظام را بازتاب می‌دهد. به طور نسبی این قسمت‌های برنامه قوی هستند وسعی شده رویکرد جامعی با محوریت رشد نظامی غیر حساسیت ساز در منطقه و دنیا ارائه شود. این بخش برنامه قرابت بیشتری با نیرو‌های امنیتی، نظامی و انتظامی دارد و به نوعی پیوند دهنده دولت روحانی با سپاه است. در این بخش درجاتی از بزرگنمایی و آرزو پنداری دیده می‌شود ولی در کل در چارچوب پارادایم امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی، قابل قبول است.

نقاط ضعف و آسیب شناسی

حال پس از طرح ویژگی‌ها و مزیت‌های برنامه روحانی، نقاط ضعف و ایرادات آن تشریح می‌شود.

بزرگترین ایراد فنی برنامه روحانی فقدان روش‌های اجرایی است. در این برنامه اشاره‌ای به تنگنا‌ها ومحدودیت‌ها نشده است. همچنین امکانات دولت ومنابع مورد استفاده آن نیز قید نشده‌اند.

قطعا روحانی توان نا محدودی ندارد. حوزه اختیارات رئیس جمهور و نقش تاریخی آن در جمهوری اسلامی نشانگر توانایی محدود رئیس جمهور است. در اصل اقتدار قوه مجریه بر اساس میزان تناسب آن با مواضع ولی فقیه قبض و بسط پیدا می‌نماید.

بزرگترین ایراد فنی برنامه روحانی فقدان روش‌های اجرایی است. در این برنامه اشاره‌ای به تنگنا‌ها ومحدودیت‌ها نشده است. همچنین امکانات دولت ومنابع مورد استفاده آن نیز قید نشده‌اند.

نا دیده گرفتن موانع ساختاری و تنگنا‌های موجود در قانون اساسی از دیگر حوزه‌های مهم غفلت برنامه است. همچنین اشاره‌ای به مشکلات گذشته نشده است. برنامه دولت روحانی شباهت بالایی با سیاست‌های رفسنجانی در دوره ریاست جمهوری اش دارد منتها با شرایط روز کشور و تحولات جریان سیاسی فوق بروز شده است.

اما این برنامه دلایل ناکامی آن سیاست‌ها را در نظر نگرفته است. برنامه‌ای موثر و کارامد است که بتواند راه کار جدیدی برای غلبه بر موانع مشکل ساز ارائه دهد نه اینکه بی تفاوت از کنار آنها بگذرد و چشم اندازی را ترسیم نماید که گویی در خلاء می‌خواهد عمل کند. محتوی گفتمانی و روح حاکم بر برنامه روحانی تعارض جدی و انکار ناپذیر با گفتمان خامه‌ای و ارتش ولایت فقیه دارد. علائمی دیده نمی‌شود قدرت آنها از بین رفته باشد. روابط شخصی خوب روحانی و یا اعتماد رهبری به وی دلیل نمی‌شود که خامنه‌ای میدان را برای تحقق برنامه‌های مغایر با نظراتش باز بگذارد.

موافقت با ریاست جمهوری روحانی و عدم دخالت لزوما به این معنی نیست که روحانی فارغ البال می‌تواند عمل کند وبه خواسته هایش جامه عمل بپوشاند. نا دیده گرفتن این عوامل و عدم وجو راهکار اجرایی نقطه ضعف بزرگ برنامه روحانی است. در اصل برنامه وی کنار هم گذاشتن یکسری اصول خوب در کنار همدیگر است بدون آنکه تضمینی برای اجرای آنها وجود داشته باشد. کیفیت فنی برنامه وی بالا نیست و خیلی خوشبیانه به نظر می‌رسد. مفاد برنامه غیر واقع بینانه به نظر می‌رسد. البته بنای دولت حرکت به سمت این برنامه است شاید مولفه‌های برنامه مقصد دور دولت یازدهم باشند تا به سمت آنها حرکت نماید. اما اگر برای موانع موجود راهکار اجرایی اندیشه نشده باشد، آنگاه ممکن است حرکت در همان مبدا متوقف بماند. بخصوص قیود التزام به قانون اساسی و سیاست‌های کلی نظام بر اساس نظرات رهبری، کندی حرکت دولت را بیشتر می‌نماید.

در خصوص مسائل زنان، دانشجویان و قومیت‌ها، برنامه حالت شعاری دارد و فاقد نقشه راه و راهکار مشخص است. مطالبات زنان در پشت موانع جدی مبانی مشروعیت نظام و سیاست‌های کلان رهبری قرار دارد. این مطالبات را با تعارف نمی‌توان حل کرد.

در خصوص مسائل زنان، دانشجویان و قومیت‌ها، برنامه حالت شعاری دارد و فاقد نقشه راه و راهکار مشخص است. مطالبات زنان در پشت موانع جدی مبانی مشروعیت نظام و سیاست‌های کلان رهبری قرار دارد. این مطالبات را با تعارف نمی‌توان حل کرد. باید مشخص کرد چه مطالباتی مورد قبول است و چه برنامه‌ای برای تحقق آنها ارائه می‌شود. حال ک هوزیر زن انتخاب نشد. چن ددرصد از پست‌های مدیریتی در اختیار زنان قرار خاوهد گرفت. ضرورت التزام به عدالت جنسیتی در برنامه روحانی نمود بارزی ندارد. در حوزه قومیت‌ها نیز چنین است.اکتفای صرف به تمرکز زدایی و کاهش بی عدالتی‌ها کارساز نیست. باید به شکل عینی مشخص کرد که کدام مطلبات قومیتی محقق خواهد شد.

همین مسئله در زمینه مشارکت دانشجویان در دانشگاه‌ها واعتلای جنبش دانشجویی نیز صادق است.

دیگر ایراد بزرگ برنامه روحانی کیفی بودن صرف آن است و کمیت در آن ارائه نشده است. مفاد برنامه قابل اندازه گیری نیست. در زمانه کنونی و با توجه به گسترش مدل‌های کمی و ریاضی در ساماندهی‌های سیاسی واجتماعی، برنامه‌ای برای اداره کشور ارزشمند است که محتویش صورت کمی وسنجش عینی قابل اندازه گیری باشد.

نادیده گرفتن ماهیت پروسه‌ای اجتماع وسیاست دیگر اشکال برنامه است. در این برنامه بیش از حد به مهندسی اجتماعی تکیه شده است. گویی دولت ابر قدرتی است که می‌تواند به یکباره بر اساس نشاطی که پس از اعلام نتایج انتخابات حاصل شده است، تغییرات زیادی را در کشور ایجاد کند.

در مجموع برنامه روحانی نمره متوسط به پایین می‌گیرد. ضمن اینکه تحقق آن نیز دور از دسترس به نظر می‌رسد. همچنین معلوم نیست خود وی و وزرایش چه قدر اراده و توان لازم برای تحقق این برنامه را دارند.

این برنامه انتظارات وتوقعات را بالا می‌برد. محتوی آن حالت انقلابی نسبت به وضع موجود دارد اما در فرم به اصلاح طلبی محافظه کار تعلق دارد. این تعارض اجرای برنامه را با مشکل مواجه می‌سازد. همچنین کماکان رویکرد پوپولیستی در برنامه قابل مشاهده است اگر چه به شدت مواضع روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی نیست.

در مجموع برنامه روحانی نمره متوسط به پایین می‌گیرد. ضمن اینکه تحقق آن نیز دور از دسترس به نظر می‌رسد. همچنین معلوم نیست خود وی و وزرایش چه قدر اراده و توان لازم برای تحقق این برنامه را دارند.

در برنامه روحانی وزن امید بیشتر از تدبیر است. اما مرز‌های امید بخشی آن با امید کاذب معلوم نیست. تدبیر در نبود راهکار‌های اجرایی و غفلت از موانع و تنگناها، کم فروغ شده است. اما هر چه هست در صورت تحقق برنامه روحانی در مقایسه با خط مشی احمدی نژاد برای توسعه، دمکراسی و رفاه مردم ایران مناسب است و حداقل روند منفی وسیر قهقرایی حاکم را متوقف می‌سازد.