وضعیت کودکان/ فرزندان زیر هجده سال والدینی که به عناوین مختلف سیاسی تا جرایم عادی در زندان اسیر هستند، چگونه است؟ تعداد این قشر از اقشار آسیب‌دیده چگونه است؟ تفاوت کودکان متولد/ بزرگ شده در زندان و کودکان والدینی که در زندان هستند چیست؟ قوانین موجود در کشور تا چه میزان در حمایت از آنان برنامه‌ریزی شده است؟ راهکارهای حمایت از کودکان/ فرزندان زندانیان در کشور و پیشگیری از اثرات منفی بازداشت والدین بر کودکان آنان چیست؟

کودکان و زندان

اگر نسبت زندانی به جمعیت هر کشور را مقایسه کنید ایران با ۳۶.۰ درصد نسبت زندانی به کل جمعیت کشور، در بین همه کشورهای جهان در رتبه نخست جهان (قبل از آمریکا با ۰۸.۰ درصد و چین با ۰۱۴.۰ درصد) قرار دارد. به بیان دیگر ایران به طور نسبی دو و نیم برابر بیش از چین و چهاربرابر بیش از آمریکا دارای زندانی است. این ارقام برای کشوری با داعیه اخلاق اسلامی و فرهنگ والا‌تر و نقد دو الگوی کمونیستی و سرمایه‌داری که در صدر آن دو کشور چین و آمریکا قرار دارند، جای تامل دارد. بی‌سبب نیست که نسبت اعدام‌شدگان در جهان را هم مقایسه کنیم ایران به طور نسبی شش برابر چین، شهروندان خود را اعدام کرده و در این شاخص نیز در رتبه نخست جهانی قرار گرفته است.(رتبه نخست ایران در زندان و اعدام)

از سوی دیگر شواهد نشان می‌دهد که از سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ در ایران، تعداد زندانیان بیش از ۱۱ برابرشده است، یعنی از حدود چهل‌هزار و ۲۲ نفر به ۲۵۶ هزار نفر افزایش یافته و این درحالی است که جمعیت کشور طی این مدت فقط دو برابر شده است. (رتبه جهانی ایران در تعداد زندانی‌ها)

سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی که خود هم اینک در زندان به‌سر می‌برد گزارش می‌دهد که طی هشت سال گذشته تعداد جمعیت زنان زندانی از چهار درصد کل جمعیت زندانیان به هشت درصد افزایش یافته و این در حالی است که ۶۰ درصد این زنان ۱۹ تا ۲۹ ساله و بسیاری از آن‌ها مادر‌ هستند.

ازآنجایی که قوانین و مقررات هر جامعه‌ای برحسب توسعه‌یافتگی و میزان تکامل اجتماعی و فرهنگی آن پاسخگوی نیاز‌های ساختاری روابط و مناسبات خاص هر دوره تاریخی است، از نظر برخی جامعه‌شناسان ازجمله دورکهیم، در جوامع ابتدایی و سنتی با تسلط اقتصاد معیشتی و روابط قبیله‌ای و همچنین سلطه روابط غیر دمکراتیک و استبدادی، تمامی قوانین ناظر بر مجازات حذفی و انتقامجویانه بوده و سمت و سوی زاجره داشته و مبتنی بر زجر و مکافات مجرمان بوده است. رهبران این نوع از اجتماعات با بهره‌گیری از این روش می‌توانستند به تنظیم و تضمین مناسباتی بپردازند که منافع آنان را در پی داشته است و شالوده روابط موجود اجتماعی را حفظ کند.

به نظر میشل فوکو در نظام کیفری قدیم تنها هدف مجازات، ایجاد رعب و وحشت بود. به همین دلیل مجازات‌ها بیشتر به صورت زجر دادن و مجازات بدنی و اسارت آن بود. در نظام حقوقی جدید بسیاری از مفاهیم ازجمله حقوق شهروندی مبتنی بر فردگرایی، حقوق زنان و کودکان بازنویسی و باز‌اندیشی شدند. از این‌رو روح قوانین در شکل توسعه یافته آن به ویژه با توجه به شاخص‌های انسانی، دفاع از حق حیات و کرامت انسان در جامعه است و دیگر فرد برای حفظ و دفاع از جامعه قربانی نمی‌شود. این رویکرد به ویژه با حساسیت بیشتری نسبت به حقوق کودکان در پی احقاق و دفاع از حقوق کودکان بی‌گناهی است که قربانی عملکرد بزرگسالان می‌شوند؛ خواه بزرگسالان به عنوان والدین و ملت، خواه دستگاه‌های صاحب قدرت که به نام جامعه در صدد مجازات متخلفان قواعد و هنجارهای اجتماعی بر می‌آیند.

کودک و زندان در ایران‏

با اینکه زنان تنها چهار درصد از زندانیان ایران را شامل مى‏شوند، اما مشکلات بزرگ و غیر قابل چشم‏پوشى دارند.

 زنان باردار و مادرانى که فرزند شیرخوار دارند، به مواد و رژیم غذایى مخصوص نیاز دارند که در زندان مورد توجه قرار نمى‏گیرد. زنان زندانى برخلاف مردان، از حق استفاده از «ملاقات ویژه» برای تامین نیاز جنسی خود با همسرانشان به دلایل شرعی محرومند.(شکوه نوابی‌نژاد، زندانیان زنان، آمارها و مقایسه‌ها)

می‌توان کودکان/ فرزندان زندانیان را به گونه‌های مختلف تقسیم کرد که هریک نیازمند توجه و بررسی خاص خود است:

– کودکان/ فرزندان متولد شده و رشد کرده در زندان که همراه مادر در زندان زندگی می‌کنند.

– کودکانی که یکی از والدین در زندان افتاده است و کودک با خانواده والدین خود زندگی می‌کنند.

– کودکانی که مادرشان در زندان به سر می‌برد و پدر اقدام به طلاق و همسرگزینی مجدد کرده است و کودک با زن بابا زندگی می‌کند.

– کودکانی که هردو والدین در زندان هستند و کودک با پدر/مادر بزرگ یکی از والدین خود زندگی می‌کند.

– کودکانی که علاوه بر یکی از والدین، خود نیز در زندان هستند و هنوز زیر ۱۸ سال سن دارند.

– کودکانی که به دلیل زندان والدین و نبود مسئول نگهدارنده، بی‌سرپرست تلقی و توسط بهزیستی نگهداری می‌شوند.

زنان باردار و مادرانى که فرزند شیرخوار دارند، به مواد و رژیم غذایى مخصوص نیاز دارند که در زندان مورد توجه قرار نمى‏گیرد. زنان زندانى برخلاف مردان، از حق استفاده از «ملاقات ویژه» برای تامین نیاز جنسی خود با همسرانشان به دلایل شرعی محرومند.

از این میان آنچه در نوشتار حاضر مورد بررسی است عبارت از کودکان/ فرزندانی است که به خاطر زندانی بودن یکی از والدین خود در زندان یا بیرون از آن به‌سر می‌برند. وقتی یک زن به دلیل ارتکاب به جرایم مختلف بازداشت و محکوم به زندان می‌شود پیامدهایی روی می‌دهد. ممکن است همسر زن ازدواج ‏کند و فرزندان او به دلیل نبود مادر، به آسیب‌های روانی اجتماعى کشانده شوند. ممکن است با حبس مادر، کودک نیز ناگزیر تا سن دو سالگی که‌گاه تا شش سالگی نیز تمدید می‌‌شود، همراه مادر در زندان به‌سر برد. همچنین امکان دارد در صورت حبس یکی از والدین، ناگزیر از سپردن فرزند کودک به پدر یا خانواده یکی از والدین می‌شود که در جای خود قابل تامل است.

کودکان درون زندان همراه مادر زندانی

کودکى که در زندان متولد مى‏شود یا در زندان با زندانیان بزرگ و تربیت ‏می‌شود و رشد مى‏کند، هیچ فضایى را تجربه نمی‌کند جز حیاط و دیوار زندان. بسیارى از این کودکان در صورت داشتن والدینی با آگاهی کم یا کم‌سواد، بعد‌ها در سنین نوجوانى و جوانى با عناوین بزهکار، متخلف و مجرم وارد ندامتگاه و یا‌‌‌ همان زندان‏‌ها شده‏اند و به این ترتیب جاى مادران خود را اشغال می‌کنند‏ و پدیده زندانی بازتولید می‌شود، ولی دلایل این امر چیست؟

وقتى زنى به علت سرقت وارد زندان مى‏شود، همراه با کودک دوساله‏اش، با زنان متعددی با جرایمى همچون قتل، زنا و انواع انحرافات هم‏سلول مى‏شود. کودک دو ساله در اوج سن یادگیرى، صحنه‏هایى از خشونت و ناهنجارى را تجربه مى‏کند. این حافظه به وى در دوران نوجوانى و جوانى کمک خواهد کرد تا زشتى و قبح جرم و گناه را بشکند و به طور بالقوه تبدیل به یک مجرم شود.(شکوه نوابی‌نژاد، زندانیان زنان، آمارها و مقایسه‌ها)

 باوجود اینکه سازمان بهزیستى گفته است: کودکانى که مادران مجرم دارند، از این پس در زندان نگهدارى نمى‏شوند، ولی هنوز جزئیات این تصمیم و هماهنگی بین سازمان بهزیستى و مسئولان سازمان زندان‏‌ها روشن نیست. طبق آئین‌نامه سازمان زندان‌ها کودکان می‌توانند تا سن سه سالگی با مادران‌شان در زندان بمانند، اما بر اساس گزارش انجمن دفاع از حقوق زندانیان گاهی این وضع تا شش سالگی هم طول می‌کشد و طی این سال‌ها «کودکان زندان» با حداقل امکانات از کمترین حقوق خود محروم می‌شوند. زنان زندان‌گاه برای این‌ که طرف دعوا در یک سلول را بیشتر عذاب دهند، کودک او را کتک می‌زنند و در ‌‌‌نهایت این کودکان هستند که قربانی درگیری‌های زندانیان می‌شدند. اغلب زندان‌های ایران هنوز نیز فاقد شیرخوارگاه و مهدکودک برای این بچه‌ها است. بر اساس این گزارش در حال حاضر تعداد زندانیان پنج برابر گنجایش زندان‌های کشور است و این موجب افت چشمگیر خدمات به زندانیان و به دنبال آن کودکان همراه با زنان دربند شده‌است.

سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی که خود هم اینک در زندان به‌سر می‌برد (جامعه‌شناس ایرانی را آزاد کنید)، گزارش می‌دهد که طی هشت سال گذشته تعداد جمعیت زنان زندانی از چهار درصد کل جمعیت زندانیان به هشت درصد افزایش یافته و این در حالی است که ۶۰ درصد این زنان ۱۹ تا ۲۹ ساله و بسیاری از آن‌ها مادر‌ هستند. او اضافه می‌کند روی بدن بسیاری از کودکان زندان آثار اذیت و آزار دیده شده که این نشانگر نبود امنیت کافی در بند نسوان برای کودکان است (۴۵۰کودک همراه مادران زنداني حبس مي‌كشند.، مدرسه فمینیستی). متاسفانه آمار دقیقی از تعداد زندانیان مادر و فرزندان همراه آنان در زندان موجود نیست و سازمان زندان‌ها نیز اعلام تعداد کودکان سازمان زندان‌ها را وظیفه خود نمی‌داند. بر اساس گزارش دیگری در حال حاضر ۴۵۰ کودک همراه با مادران خود در زندان‌ها به سر می‌برند و هزار و ۵۰۰ کودک زیر ۱۵ سال به خاطر زندانی بودن مادران‌شان در مراکز شبانه روزی بهزیستی زندگی می‌کنند. آمار سازمان بهزیستی از میزان انتقال کودکانی که به دلیل عدم صلاحیت یا زندانی شدن مادر و پدر به مراکز این سازمان منتقل می‌شوند، نشان از افزایش تعداد این دست از کودکان دارد. از سال ۸۳ تاکنون تعداد کودکانی که به این طریق به مراکز بهزیستی رفته‌اند از دوهزار و ۳۰۰ نفر به بیش از سه هزار نفر افزایش یافته است. (منبع پیشین)

در حال حاضر ۴۵۰ کودک همراه با مادران خود در زندان‌ها به سر می‌برند و هزار و ۵۰۰ کودک زیر ۱۵ سال به خاطر زندانی بودن مادران‌شان در مراکز شبانه روزی بهزیستی زندگی می‌کنند.

در کشورهای دیگر نظیر چین زنان باردار یا مادران تا یک سالگی کودک به زندان فرستاده نمی‌شوند. در برخی از ایالات آمریکا نوزادان مادران زندانی ظرف ۲۴ تا ۷۲ ساعت از فضای زندان دور می‌شوند و در ایالت‌های دیگر در این مراکز مهد کودک ساخته شده است. ۷۵ درصد همه زندانیان زن در آمریکا مادر هستند و میلیون‌ها کودک مادران‌شان در زندان بسر می‌برند و هزاران کودک در طول دوره حبس مادر، در زندان متولد می‌شوند (کمپین نجات کودکان مادران در بند). ارقام کودکان دولت اسکاتلند هم به زندان‌ها اجازه داده تا کودک را تا یکسالگی نگهدارند و پس از آن به مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست منتقل کنند. در ایران هم از سال ۷۹ بر اساس تفاهم‌نامه‌ای بین سازمان بهزیستی و زندان‌ها کودکان زندان پس از دو سالگی به شبانه‌روزی‌های بهزیستی یا اقوام سپرده می‌شوند، اما اکنون اطلاعی از روند اجرای این تفاهمنامه در دست نیست.(منبع پیشین)

کودکان دور از مادر یا پدر زندانی

ارقام بالای زندانیان کشور اعم از زن و مرد نشان از این دارد که تعداد فرزندان/ کودکان زیر ۱۸ سال مادران و پدران زندانی بسیار بیش از آن است که بتوان برآوردی از آن به دست داد. بخش بزرگی از این کودکان به دور از مادر یا پدر خود در شرایط سخت و ناهنجاری به‌سر می‌برند که از نظر تربیتی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان را در وضعیتی آسیب‌پذیر قرار می‌دهد.

اگرچه تعداد زنان نسبت به مردان زندانی بسیار اندک و گاهی بین پنج تا ده درصد است، ولی شواهد نشان می‌دهد وضعیت کودکان مادران در بند به مراتب خاص‌تر و دشوار‌تر از کودکان پدران زندانی است.(Prisoners’ Children: What are the issues? AvRoger Shaw)

سرشماری سال ۹۰ نشان می‌دهد که ۸۸ درصد مردان و ۱۲ درصد زنان سرپرست خانواده بوده‌اند. همچنین این آمار حاکی است که ازاین بین ۶۰ درصد جمعیت بالای ده‌سال ازدواج کرده هستند.

براساس سرشماری سال ۱۳۸۹ ازبین کل زندانیان کل کشور ۹۹ درصد بالای ۱۸ سال سن دارند و از این بین ۶۳ درصد متاهل و دارای همسر هستند (سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، ۱۳۸۹ ).

شواهد آماری نشان می‌دهد به عنوان مثال استان سیستان و بلوچستان با داشتن ۲۶۱ نفر زندانی در هر یکصدهزار نفر از زمره استان‌هایی است که دارای متوسط این نسبت در کشور است. درهمین راستا بر اساس گزارش دفتر حمایت از زنان و کودکان دادگستری سیستان و بلوچستان ۹۰ درصد از زنان بند نسوان که خواسته یا ناخواسته مرتکب جرم شده‌اند خود سرپرست هستند. فرزندان ۸۰ درصد از این زنان فاقد متولی هستند و به حال خود در جامعه‌‌‌ رها شده‌اند(نود درصد زنان بند نسوان خود سرپرست هستند).

از سوی دیگر به گزارش اداره کل اقدامات تامینی سازمان زندان‌ها هم اکنون بالغ بر ١٠۶ هزار زندانی متاهل وجود دارد که به علت زندانی شدن سرپرست خانوار نیازمند انواع خدمات حمایتی هستند. بالغ بر ١٧۵ انجمن حمایت زندانیان در سطح کشور متولی این اقدامات حمایتی هستند که به علت کمبود شدید اعتبارات نمی‌توانند پاسخگوی این تعداد خانوار باشند (روز نسيم مهر روز حمايت از خانواده زندانيان،۱۳۸۸). نتایج یک پژوهش در انگلستان نشان می‌دهد که در انگلیس از هر شش کودک، پنج نفر پدرشان و یک نفر مادرشان در زندان بوده است. ۹۵ درصد کودکان در این مطالعه با پدر یا مادر زندانی خود در تماس بودند و تقریباً نیمی از آنان اظهار داشته‌اند که بودن یکی از والدین‌شان در زندان تاثیر بدی روی آن‌ها گذاشته است. (گالاگر و مانبی، کاهش سلامت روانی کودکان زندانیان)

میزان پذیرش کودک از زندانی شدن والدین در بین کودکان متفاوت است و بستگی به این دارد که کودک از قبل با پدر یا مادر زندانی خود رابطه خوبی داشته باشد؛ و یا اینکه در غیاب والد زندانی تحت مراقبت یکی از افراد خانواده باشد (پدر یا مادر یا سرپرستی که در حال حاضر مسئولیت آن‌ها را برعهده دارد و دیگر خواهر برادر‌هایشان) و زندگی به نسبت با ثباتی را داشته باشند.

دوری از فضای اجتماعی و مناسبات با همسالان خود، حضور در مدرسه، محل بازی‌های کودکانه، معاشرت با سایر کودکان محل زندگی و خویشاوندان سبب می‌شود شبکه اجتماعی کودک در طول زیستن با مادر در بند، به شدت محصور و بسته شود و فرایند جامعه‌پذیری کودک نیز شکلی ناکارآمد به خود بگیرد.

این تحقیق اهمیت کمک پدربزرگ و مادربزرگ‌ها را در میزان رفاه و سلامت روانی کودکان در طول زندانی بودن یکی از والدینشان نشان می‌دهد. طول مدت زندانی بودن والدین هم یکی از فاکتور‌های اصلی تفاوت در این کودکان و نوجوانان شناخته شده است. خانواده‌ها باید خودشان تصمیم بگیرند که تا چه حد اطلاعات درباره زندانی بودن والدین به مدرسه فرزندان خود بدهند.(گالاگر و مانبی، کاهش سلامت روانی کودکان زندانیان)

پژوهشی که توسط یحیی معروفی صورت گرفته است حاکی است که زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ درﻛﺎﻫﺶ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠی ﻓﺮزﻧﺪان دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻛﺎﻫﺶ در ﻋﻤﻠﻜﺮد دﺧﺘﺮان ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﭘﺴﺮان ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ؛ به طوریکه دلایل ﺗﺄﺛﻴﺮ و آﺳﻴﺐ‌ﭘﺬﻳﺮی ﺑﻴﺸﺘﺮ دﺧﺘﺮان از زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ را در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮان ﺑﺘﻮان ﺑﻪ وﻳﮋﮔی ﻫﺎی روﺣی و رواﻧی دﺧﺘﺮان ﻧﺴﺒﺖ داد، زﻳﺮا دﺧﺘﺮان از ﻟﺤﺎظ روﺣی ـ رواﻧی ﺣﺴﺎس‌ﺗﺮ از ﭘﺴﺮان هستند و ﻧﺎﻣﻼﻳﻤﺎت زﻧﺪﮔی و ﻓﺸﺎرﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از آن ﺑﺮ دﺧﺘﺮان ﺑﻴﺶ از ﭘﺴﺮان سنگینی می‌ﻛﻨﺪ. از ﻃﺮﻓی اﻳﻦ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس دﻳﺪﮔﺎه رواﻧﻜﺎوان از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﺮوﻳﺪ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﭘﺪر ﺑﺮ ﻫﻮﻳﺖ‌ﻳﺎبی دﺧﺘﺮان در دوران ﻛﻮدکی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻧﻴﺰ هست.( ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎي زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴلی ﻓﺮزﻧﺪان، یحیی معروفی)

مهم‌ترین مسائل دامنگیر کودکان زندانیان

دوری از فضای اجتماعی و مناسبات با همسالان خود، حضور در مدرسه، محل بازی‌های کودکانه، معاشرت با سایر کودکان محل زندگی و خویشاوندان سبب می‌شود شبکه اجتماعی کودک در طول زیستن با مادر در بند، به شدت محصور و بسته شود و فرایند جامعه‌پذیری کودک نیز شکلی ناکارآمد به خود بگیرد.

زیستن با مادر در بند سبب آسیب‌پذیری از نوع دیگری نیز می‌شود. این کودکان علاوه بر آسیب‌پذیری جسمی و روحی از محیط زندان، از آزار و اذیت‌های جسمی و تحقیر و فشار‌های روحی هم سلولان دیگر در زندان در امان نیستند.

حبس یکی از والدین سبب سرافکندگی کودک در محیط خانه و مدرسه و همچنین موجب طرد شدن کودک توسط سایر کودکان و همسالان به ویژه به توصیه والدین آنان می‌شود که در جای خود فشار زیادی بر کودک می‌آورده و او را برای جبران این نقیصه به بازی مکافات و انتقام می‌کشاند؛ انتقام از جامعه‌ای که یکی یا هر دو والدین او را سخت مجازات کرده است.

فقدان اعتماد به نفس، نگرانی و تشویش، هراس از نیروهای امنیتی و پلیس و مراکز تربیتی و انتظامی، پرهیز از نمایش اجتماعی حضور کودک در محیط خانوادگی و دوستان در خانه و مدرسه، نگرانی از تحقیر و نگاه‌های پرسش برانگیز دیگران و… سبب تفرد کودک، حاشیه‌نشینی او، قبول انزوای اجتماعی و روان‌پریشی مزمن و‌ گاه شدید کودک می‌‌شود.

در چنین فضایی به نظر می‌رسد، با فرض محاکمه والدین مجرم خواه جرایم عادی خواه به عنوان دگرباشان و دگراندیشان سیاسی و دینی برای پیشگیری ارتکاب جرم یا تعرض به ارزش‌های حکومتی قدرت مسلط بر جامعه و به نام نمایندگی وجدان جمعی، در ‌‌‌نهایت سبب می‌شود که کودکان این دست از والدین در ‌‌‌نهایت به صف کسانی بپردازند که ارز‌ها و هنجارهای مسلط در جامعه را برنتافته و به صورت اعتراض یا هنجارشکنی، وارد رویارویی با جامعه و نهاد قدرت می‌شوند.

باهم‌نگری و برخی راهکارها

الف. حبس‌زدایی از زنان و مردانی که کودکان خردسال دارند یکی از راهکارهایی است که می‌تواند زمینه کاهش آسیب‌پذیری کودکان را فراهم کند. این روش نه تنها در مورد زندانیان پدر و مادر، بلکه برای کاهش آثار زیان‌بار زندان و مشکلات جامعه‌پذیری مجدد فرد زندانی و در عین حال کاهش هزینه‌های انسانی و اجتماعی گسترش مجازات زندان، روشی است که مورد توجه برخی نهادهای اجتماعی و چالشگری نهادهای مدنی دنیای مدرن است.

حبس یکی از والدین سبب سرافکندگی کودک در محیط خانه و مدرسه و همچنین موجب طرد شدن کودک توسط سایر کودکان و همسالان به ویژه به توصیه والدین آنان می‌شود که در جای خود فشار زیادی بر کودک می‌آورده و او را برای جبران این نقیصه به بازی مکافات و انتقام می‌کشاند؛ انتقام از جامعه‌ای که یکی یا هر دو والدین او را سخت مجازات کرده است.

ب. تبدیل مجازات افراد از زندان و حبس به خدمات اجتماعی با منافع عمومی در پاسخ‌دهی به زیان‌های اجتماعی فرد مجرم، از دیگر روش‌هایی است که زمینه همزیستی مادران و پدران صاحبان فرزندان خردسال می‌شود. مشاغلی چون اشتغال برای دولت یا ارائه خدمات اضافه بدون دستمزد ولی با احتساب مالی آن جهت تامین خسارات احتمالی، زمینه بازپروری و بازاندیشی را برای فرد مجرم فراهم می‌آورد.

پ. در مواردی نیز دولت متعهد است خانه‌های «کودک و مادر» فراهم سازد. نظیر آنچه خانه اصلاح و تربیت برای کودکان بزهکار زیر ۱۸ سال وجود دارد (که البته درجای خود مشکلات و نارسایی‌های مدیریتی و سوء کارایی بسیاری دارد) نیز می‌تواند برای والدین دارای فرزند فراهم شود و این افراد نه به عنوان زندان بلکه در مراکزی نگهداری شوند که کودکان‌شان از همزیستی با سایر افراد بزهکار و جرایم مختلف در زندان‌های عادی دور باشند و درعین حال والدین بتوانند در شرایطی به‌سامان به وظیفه و مسئولیت پدری یا مادری خود باز اندیشند. آیجاد فضاهای کار و آموزش مشاغل فنی و حرفه‌ای دراین بخش می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت فرد زندانی به جامعه و کاهش آسیب‌پذیری وی و فرزند او شود.

ت. ایجاد مهد‌های کودک در کنار زندان و نه در درون آن نیز می‌تواند از دیگر روش‌هایی باشد که دولت باید برای آن برنامه‌ریزی دقیق‌تر کند. شواهد حاکی است انجمن حمایت زندانیان که بدین منظور تاسیس شده و خود زیر نظر قوه قضائیه فعالیت دارد، از کارآمدی لازم برخوردار نیست اگرچه این ایده می‌تواند در حد قابل قبولی و برای بخشی از زندانیان کارآمد باشد.

ث. درباره زندانیان سیاسی، عقیدتی، دینی، قومی و مواردی از این دست، بی‌هیچ سخنی باید نخست از حقوق اولیه این افراد در بیان آزاد آرا و اندیشه‌هایشان دفاع کرد. دولت غیر دمکرات، مستبد و تمامیت‌خواه نمی‌تواند در باره زندانیان سیاسی به طور عام، راهکاری را برای مراقبت از فرزندان کودک این گروه پیش بینی کند زیرا که نفس بازداشت و به زندان محکوم کردن فرد به استناد نوع باور و اندیشه او اصولاً در تناقض جدی با مفاد حقوق بشر است.

منابع:

مأخذ ـ نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران. معاونت طرح و برنامه و بودجه. اداره‌ آمار

سرشماری سال ۱۳۹۰، مرکز آمار ایران، ۱۳۹۱

ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎي زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠی ﻓﺮزﻧﺪان، یحیی معروفی

Prisoners’ Children: What are the issues? AvRoger Shaw

رتبه جهانی ایران در تعداد زندانی ها

رتبه نخست ایران در زندان و اعدام، علی طایفی

شکوه نوابی نژاد، زندانیان زنان، امارها و مقایسه ها

۴۵۰ کودک همراه مادران زنداني حبس مي‌كشند.، مدرسه فمینیستی

جامعه شناس ایرانی را آزاد کنید

گالاگر و مانبی، کاهش سلامت روانی کودکان زندانیان

سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور، ۱۳۸۹ 

نود درصد زنان بند نسوان خود سرپرست هستند).

پنجم خردادماه به عنوان روز نسيم مهر روز حمايت از خانواده زندانيان، ۱۳۸۸

کمپین نجات کودکان مادران در بند

*علی طایفی، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی