سپاه پاسداران در دوره دولت موسوی به سرعت بزرگتر و بزرگتر شد و همه اجزای حکومت به این رشد کمک کردند چون هم در سرکوب مخالفان و هم در جنگ بدان نیاز داشتند.
در دوره رفسنجانی راه برای ورود سپاه به فعالیتهای اقتصادی روزمینی و زیرزمینی گشوده شد تا نظامیان از جنگ برگشته و جویای قدرت کمتر با سیاستمداران گلاویز شوند؛ سپاهیان با حمایت گسترده علی خامنهای در دوره خاتمی در مقابل دولت قرار گرفتند و حتی علیه آن هواپیمای جنگی به پرواز در آورده و نامه تهدید آمیز به رئیس جمهور نوشتند.
اما سپاه در دوره احمدینژاد مواضع فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیشتر و بیشتری را به چنگ آورد. البته بلعیدن همه پروژههای بزرگ اقتصادی کشور (بالای ۱۰۰ میلیون دلار) برای سپاه کافی نبود و در نهایت با دولت وی سر ناسازگاری گذاشت.
اکنون پرسش این است که سپاه پاسداران چه رویهای در برابر دولت روحانی در پیش خواهد گرفت. آیا سپاهیان به رای مردم احترام خواهند گذاشت؟
اگر دولت روحانی بخواهد بنگاههایی را که در دورهی احمدینژاد تحت عنوان خصوصیسازی در اختیار سپاهیان قرار گرفته از دست آنها خارج کند یا راه را برای دخالت سپاهیان در بازار بورس یا سرمایه ببندد، این ابتدای تنش خواهد بود. اگر دولت نخواهد چنین کند وضعیت نابسامان موجود ادامه خواهد یافت.
ابتدای درگیریها
تیم اقتصادی دولت با حضور نظامیان در اقتصاد کشور مخالف است به سه دلیل: ۱) عدم امکان نظارت و بازرسی نهادهای نظارتی بر این حضور، ۲) بر هم زدن نظام عرضه و تقاضا و سازوکار بازار آزاد توسط سپاه با اتکا به زور و ارعاب و استفاده از رانت اطلاعات درون حکومتی، و ۳) تجربه شکست خوردهی دخالت نظامیان در اقتصاد در کشورهای سوسیالیستی.
اگر دولت روحانی بخواهد بنگاههایی را که در دوره احمدینژاد تحت عنوان خصوصیسازی در اختیار سپاهیان قرار گرفته از دست آنها خارج کند یا راه را برای دخالت سپاهیان در بازار بورس یا سرمایه ببندد، این ابتدای تنش خواهد بود. اگر دولت نخواهد چنین کند وضعیت نابسامان موجود ادامه خواهد یافت.
البته برخی از فرماندهان نظامی اصولا منکر حضور در اقتصاد کشور هستند: “ژنرالی در اقتصاد نیست و همه آنها نیروهای دفاع مقدس و سرباز دین، ولایت و مردم هستند… این نیروها در اقتصاد به دولت کمک میکنند… ارائه خدمات نیروهای مسلح به دولتها برای آبادانی ایران اسلامی پس از جنگ تحمیلی با توجه به خرابیهای فراوان و تحریمهای پیمانکاران غربی… صورت گرفت.” (فیروزآبادی، تسنیم ۱۶ مرداد ۱۳۹۲)
همین متن انکارکننده، موید مداخله آنها در اقتصاد نیز هست. البته وقتی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح میگوید “نیروهای مسلح کشور تنها در پروژهها و مناقصههایی حضور یافتهاند که داوطلب و پیمانکار داخلی شرکت نداشتهاند” (همانجا) درست میگوید. دولت احمدینژاد با سیاستهایش آن قدر بنیه بخش خصوصی را تضعیف کرده که این بخش اصولا نمیتواند بسیاری از پروژهها را بر عهده بگیرد.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح درست میگوید که”نیروهای مسلح کشور تنها در پروژهها و مناقصههایی حضور یافتهاند که داوطلب و پیمانکار داخلی شرکت نداشتهاند”. دولت دهم با سیاستهایش آن قدر بنیه بخش خصوصی را تضعیف کرده که این بخش اصولا نمیتواند بسیاری از پروژهها را بر عهده بگیرد.
ترک دشوار قدرت
با رای اعتماد گرفتن کابینه از مجلس نه تنها وزرای سپاهی کنار میروند بلکه انبوهی از مدیران رتبه بالا و میانی دستگاهها که از سپاه آمدهاند طبعا باید جای خود را به همکاران وزرای جدید بدهند.
نظامیان بر حسب عادت وقتی زمینی را فتح کردند به سادگی آن را ترک نمیکنند. همین موضوع باعث چالش مدیران جدید و سپاهیانی خواهد شد که با تمسک به ارتباطات خود با بیت یا دیگر روحانیون عضو مجلس خبرگان یا ائمهی جمعه یا مجلس و قوه قضاییه میخواهند در مقامهای خود باقی بمانند.
خامنهای برای گذار از سه مرحله دشوار رهبری خود به سپاه اتکا داشته است: ۱) تحکیم قدرت خود به عنوان رهبر در برابر هاشمی رفسنجانی و دیگر نزدیکان خمینی (بازداشت چپهای مخالف وی توسط سپاه صورت گرفت)، ۲) برآمدن پس از سقوطی که با شکست ناطق (مورد حمایت وی) در انتخابات سال ۷۶ تجربه کرد و مهار نیروی سیاسی اصلاح طلبان، و ۳) سرکوب جنبش سبز. سپاه در هر سه مرحله قدرت بیشتری یافت و سنگرهای بیشتری را تسخیر کرد.
چنین سپاهی که در ۲۴ سال گذشته قدم به قدم مراکز بیشتری را در بازار سیاست و اقتصاد و فرهنگ جامعه ضبط کرده حاضر نیست آنها را به یک رئیس جمهور ۵۱ درصدی واگذار کند. محمد خاتمی آرای بالای هفتاد درصدی داشت و آنها آن را به چیزی نگرفتند.
ترتیبات امنیتی پس از ۸۸
روحانی با حذف اصلاحطلبانی مثل یونسی، مسجد جامعی و توفیقی علاوه بر علی خامنهای به سپاهیان نیز اطمینان داده است که دولت وی کاری نخواهد کرد که ترتیبات امنیتی اعمال شده توسط وزارت اطلاعات/سپاه در بخش فرهنگ و دانشگاهها بر هم خورد. از این جهت آنها نگاه مثبتتری بدو نسبت به رفسنجانی و خاتمی دارند.
نظامیان بر حسب عادت وقتی زمینی را فتح کردند به سادگی آن را ترک نمیکنند. همین موضوع باعث چالش مدیران جدید و سپاهیانی خواهد شد که با تمسک به ارتباطات خود با بیت یا دیگر روحانیون عضو مجلس خبرگان یا ائمه جمعه یا مجلس و قوهی قضاییه میخواهند در مقامهای خود باقی بمانند.
اما این ابتدای کار است قبل از آن که دو طرف به سراغ کارشان بروند. انتخاب روحانی هم دانشجویان و هم اهالی فرهنگ را از شوک ارعاب سال ۸۸ بیرون آورده و آنها دوباره نقد و اعتراض به فضای موجود را آغاز خواهند کرد. وزارت اطلاعات و سپاه میخواهند شرایط همان طور که در سالهای ۸۸ تا ۹۲ بوده بماند و این تضاد میشود عامل برخورد.
کوچه بن بست
روحانی به واسطه عضویت در شورایعالی امنیت ملی برای حدود دو دهه روبط خوبی با بسیاری از فرماندهان سپاه داشت اما آیا آن روابط برای حل تنشهای ساختاری میان سپاه و دولت به کار وی خواهند آمد؟ روحانی دو روز پس از اعلام پیروزیاش، با فرماندهان سپاه در دورن جنگ ملاقات کرد و از آنها خواست به دولت وی کمک کنند چرا که به خوبی میداند این فرماندهان تا چه حد میتوانند برای دولت وی مشکل ایجاد کنند.
رفسنجانی نیز روابط خوبی با فرماندهان سپاه در دورهی ریاست جمهوری اول خود داشت اما خامنهای آنهایی را که وفاداری چندگانه یا دوگانه داشتند به سرعت تغییر داد. او با تغییر سریع فرماندهان سپاه همیشه راه را برای هرگونه ارتباط طولانی مدت میان دیگر سیاستمداران و فرماندهان میبسته است. از این جهت روحانی نمیتواند چندان بر روی روابط خود با برخی از فرماندهان سپاه حساب باز کند. همانها نیز که ممکن است رفاقتی با روحانی داشته باشند در نهایت به خامنهای نگاه میکنند تا فردی دیگر، چون او به سادگی میتواند آنها را بالا و پایین ببرد. استفاده از روابط شخصی با فرماندهان سپاه برای روحانی یک کوچه بن بست است.
روحانی با ترکیب کابینه به سپاهیان گفته است که نمیخواهد سهم آنها را در قدرت بپردازد. به همین دلیل آنها چندان صبر نکرده و شمشیرهایی را که برای او بسته بودند آشکار کردند. خبرگزاری سپاه (فارس) بلافاصله پس از تحلیف افشاگری علیه وزرای کابینه را آغاز کرد. کارزار میان سپاهیان اهل کسب و کار (حامیان قالیباف) و سپاهیان جاهطلب (حامیان جلیلی) در انتخابات به پایان نرسید و تازه آغاز شده است.
اوهم باید حق الحساب همه را بدهد. از کابینه اش هم مشخص است !
pouya / 11 August 2013
باز هم «اگر بگذارند…»
ارائه یک تعریف مشخص از اینکه اینها چه کسانی هستند که «نمیگذارند…» آنهای دیگر کار کنند و «اگر بگذارند…» همه چیز درست میشود، بسیار مشکل است چرا که طبق ادعای هر دو طرف، اگر آنهای دیگر بگذارند، اینهای دیگر خیلی کارها خواهند کرد! در اینجا یک پرسش کلیدی مطرح میشود: تا وقتی این دو طرف، تکلیف خود را با یکدیگر مشخص نکردهاند، چرا از مردم میخواهند که در نمایشهای آنها شرکت کنند تا هر کدام از آنها که از صندوقها در آمدند، چهار یا هشت سال دیگر مدعی شوند که آنهای دیگر نمیگذارند که اینها کار کنند؟!
– الاهه بقراط
*****
omid / 11 August 2013
در همه کشورها، نظامیان، لباس شخصیها و شرکتهای زیرمجموعه نظامی- اطلاعاتی، بخاطر ارتباطات تنگاتنگ با قدرت و امنیت، سعی در دخالت اقتصادی برای منافع شخصی یا گروهی خود دارند. ویژگی نظامیان جهان سومی، در اینست که خود را فرای قانون و پاسخ گویی در مقابل مردم و رسانهها میبینند. در آمریکا صنایع هواپیما سازی، اسلحه سازی و دانش کشتار جمعی، آی.بی.ام و اینترنت سالهای نخست و امروزه کنترل آن(افشاگری ادوارد ساندون)، بازارهای مالی و کارتهای اعتباری، مدیران شرکتهای چند ملیتی و….حکایت از نقش نظامیان در هستی سیاسی- اجتماعی ملتها دارد، خصوصا بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر این مداخلات قانونی تر و اجتناب ناپذیر تر به مردم انداخته میشود. یکی از دلایل وجودی، پدیده ایی بنام احمدی نژاد که در بسیاری موارد، قربانی بی کفایتی و بی سازماندهی خود هم شد، باج سیبیل و حاتم بخشیهایی است که او به سپاه و زیرمجموعههایش از جیب ملت ایران ارزانی داشته است، بهره ایی که احمدی نژاد از این معامله برده ,این بود که در پست ریاست جمهوری ابقا شود و تدارکچی بیت رهبری، بعد از ۶ سال که پی به بی خاصیتی خود در ارکان قدرت برد، سعی در حل معضل هسته ایی و پاکسازی در ساختار وزارت اطلاعات کرد، از آن پس موجب بی مهری و ترور شخصیتی از جانب دوستان دیروز و مافیای قدرت در رژیم شد، اقتصاد صلواتی و خمس و ذکات نفتی_دولتی احمدی نژاد به مردم، بار معیشت مردم را نه تنهاسبک نکرد ، بلکه بدلیل ساخت و بافت اقتصاد متمرکز، فساد اداری_دولتی_قضائی، تحریمها و نقش مافیای داخلی و خارجی، با همیاری و همکاری هم پیاله گان رفسنجانی و آنگلوفیلی چون روحانی بیش از پیش به چپاول ملت و کشور ایران مشغول خواهند بود.
جمهوریخواه / 11 August 2013
وضعیت فعلی اقتصاد کشور نمایانگر همه چیز است. اقتصادی در حال فروپاشی و ورشکستگی. با ورود ارگانهای نظامی که به واسطه نفوذ در قدرت و بدون رقابت منصفانه پروژه های عمرانی را در دست گرفتن و اینکار باعث شده که اقتصادی بیمار گونه و بدون رقابت و بدون پویا در کشور داشته باشیم. جالب اینجاست که پروژه هایی که به این ارگانها واگذار شده نه در زمانبندی مشخص و با صرف هزینه های سرسام آور مواجه شده. هر کسی را بهر کاری ساخته اند. ارگانهای نظامی باید به طور کل از اقتصاد خارج شوند ماندن آنها جز ضربه زد ن به کشور هیچ حاصلی ندارد.
امیر / 13 August 2013
امید است با روی کار آمدن دولت جدید خروج کامل سپاه از اقتصاد صورت پذیرد و به این رویه اشتباه پایان داده بشه و بخش خصوصی تقویت و این انحصاری بودن اقتصاد کشور شکسته بشه و شاهد اقتصادی سالم و پویا را شاهد باشیم.این محقق نخواهد شد جز با خروج کامل ارگامهای نظامی از اقتصاد کشور.
alireza / 13 August 2013