مراسم تنفیذ در جمهوری اسلامی یک مراسم تشریفاتی است به این معنا که رهبر کشور فردی را که خود به طور غیرمستقیم از صافی شورای نگهبان گذرانده و به بیعت مردم گذارده و رایی را که به تایید شورای نگهبان منصوب وی رسیده، تنفیذ و رئیس دولت را منصوب می کند.
نصب رئیس دولت توسط رهبر به معنای عدم اخذ مشروعیت همه نهادهای حکومتی از مردم است. اما به علت تکثر نیروهای درگیر در قدرت و انبوه مطالبات مردم و تنش در درون و بیرون حکومت، این گونه مراسم معانی خاصی را نیز سلبا و ایجابا انتقال میدهند.
در مراسم تنفیذ رای روحانی چهار دسته پیام ارسال شد: پیام مستقیم بیت به احمدی نژاد، پیام بیت به فعالان سیاسی، پیامهای روحانی به مخاطبان خود، و پیام خامنهای به رای دهندگان.
نزول رتبه احمدی نژاد به هیچ کس
رهبر و دستگاه رهبری با عدم اجازه به رئیس دولت سابق برای خواندن متن تنفیذ، در واقع به احمدینژاد گفتند که وی را حتی در حد رئیس دولت سابق نیز به رسمیت نمیشناسند.
ترکیب میهمانان مراسم تنفیذ، به روحانی و فعالان سیاسی و مردم این پیام را میدهد که انتخابات در ایران تغییری در کاست حکومتی ایجاد نمیکند و خاصان درگاه ولایتاند که بر کشور حکم میرانند.
تا کنون رسم در جمهوری اسلامی این بود که پس از پایان دوره یک رئیس دولت، همو با قرائت تنفیذ رهبر، قدرت را به رئیس دولت بعدی انتقال دهد.
رفسنجانی و خاتمی در سال های ۷۶ و ۸۴ متن تنفیذ خامنهای را قرائت کردند. اما این بار این رئیس دفتر خامنهای بود که آن متن را قرائت کرد و نه احمدینژاد.
با این پیام به نظر میآید احمدینژاد از این به بعد، موقعیتی در نهادهای قدرت نخواهد داشت و باید هزینه قهر ۱۱ روزه و برخی سرکشیها در برابر فرامین خامنهای و بیت را بپردازد.
کاست حکومتی انبساط نخواهد یافت
انتخابات در همه جای دنیا یعنی امکان چرخه نخبگان، و اگر مردم به منتقدان سیاستهای موجود رای دادند تغییر نخبگان. اما در نتیجه انتخاب روحانی، هیچ تغییری در ترکیب میهمانان مراسم تنفیذ صورت نگرفت.
میهمانان مراسم یا اعضای کاست حکومتی، اکثرا طرفدار رقبای روحانی بودند و روحانی در واقع در جمع نیروهای مقابل خود حاضر میشد.
پیام روحانی به مقامات آن بود که پیام تغییر انتخابات را بپذیریند و همه سطوح نظام (از جمله رهبر و دستگاه تحت نظر وی) بدان احترام بگذارند.
ترکیب میهمانان مراسم تنفیذ به روحانی و فعالان سیاسی و مردم این پیام را میدهد که انتخابات در ایران تغییری در کاست حکومتی ایجاد نمیکند و خاصان درگاه ولایتاند که بر کشور حکم میرانند.
در انتخابات ریاست جمهوری یکی از اعضای این کاست جای عضوی دیگر را میگیرد.
حتی سیاهکارترین و بدنام ترین اعضای کاست حکومتی که در ویترین زشتیهای حکومت قرار دارند مثل سعید مرتضوی (علیرغم اعلام عدم دعوت وی) مهمان این مراسم بودند.
تغییر، وفای به عهد، تعامل
روحانی در پیام خود، چهارگونه مخاطب را در نظر داشت:
یک- پیام او به مقامات آن بود که پیام تغییر انتخابات را بپذیرند و همه سطوح نظام (از جمله رهبر و دستگاه تحت نظر وی) بدان احترام بگذارند.
دو- پیام او به مردم این بود که با دولت احمدینژاد (دولت دروغ، پنهانکاری، تقلب و بیادبی) فاصله خواهد گرفت، به پیمانش با آنها وفادار خواهد بود و به بهبود معیشت و منزلت مردم خواهد پرداخت.
سه- پیام وی به نهادهای مدنی این بود که میخواهد پایگاه اجتماعی دولت را تقویت کند که این امر بدون تقویت آنها عملی نخواهد شد.
چهار- پیام او به دولتهای خارجی نیز “تعامل” بود. البته وی به دلیل وقوف به مواضع خامنهای از تعبیر “مصالحه” استفاده نکرد که در کارزار انتخاباتیاش به کار رفت.
خامنهای با طرح توطئه دشمنان، سرزنش دیگران به واسطه تحریمها و درخواست پایین کشیدن فتیله انتظارات از مردم، در واقع پیام داد که “چیزی عوض نشده است.”
چیزی عوض نخواهد شد
علی خامنهای با طرح توطئه دشمنان و غیرعقلانی بودن سیاستهای آنان، سرزنش دیگران به واسطه تحریمها، و درخواست پایین کشیدن فتیله انتظارات از مردم، در واقع پیام بعد از انتخابات سال ۷۶ را انتقال داد که “چیزی عوض نشده است”.
او گفت: «ما دشمنانی هم داریم که زبان عقلایی، زیاد سرشان نمی شود… تحریمها و رفتارهای دشمنان… برای مردم مشکلاتی به همراه می آورد… نباید توقع داشت که مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات در مدت کوتاهی برطرف شود.»
سخنان وی در باب ماهیت اسلامی رژیم که با قدرت ولیفقیه معنا پیدا میکند و مردمسالاری دینی که مزه آن در هر انتخابات به مردم چشانده شده است (گویی مردمسالاری امری ماهوی در این نظام است) پیام “تداوم” وضعیت موجود است و نه تغییر.
خامنهای در سخنان خود در مراسم تنفیذ روحانی هیچ اشارهای به تغییر و نیاز به تغییر سیاست نکرد چون سیاستهای هشت ساله احمدینژاد همانا سیاستهای مورد نظر خود وی بوده است.
همچنانکه چاپ یک عکس* یک مُرده بر روی اسکناسهای کاغذی پول مملکت را مُرده و بی ارزش نموده اجرای مراسم خیمه شب بازی تنفیذ هم در زیر همان عکس آنرا بصورت مراسم تدفین در آورده و می آورد. یادمان نرود که آخوند خبره است در برگزاری مراسم عزاداری و تدفین و سوگواری و تنبیه و تنفیر.
* چه فرقی است بین مجسمه و عکس در بالای سر خود که فقیه اولی را حرام میداند و دومی را حلال؟
Samad / 04 August 2013
پیام دنیا: ما هنوز نه اعتماد داریم و نه تحویلتون میگیریم
گیج / 04 August 2013
بوسه بر شانه ضحاک ؟
اعضای کابینه را از ترس مردم جرات نمیکنند اعلام کنند؟!
behrooz / 04 August 2013
یعنی تمام دنیا نمی بینند در اینجا چه اتفاقاتی افتاده و می افتد؟یعنی ظاهر این موجوداتی که تصویرشان را می بینیم دلیلی و محتوایی کافی برای اثبات این ناقص الخلقه ها نیست؟ از خودمون یکبار نمی پرسیم که اینها(چی) هستند؟دوباره تکرارهمان بازی ها؟دوباره یک موجود غریبی دیگر ؟ دوباره یک آخوند دیگر؟ تبارک الله و احسن الخالقین که چنین دینخویانی را پدید آورد.بر خودش و امت اش درود!!!
پ.ی / 04 August 2013