پس از ترور محمد براهمی، از رهبران سکولار، چپ تونس و همچنین عضو مجلس موسسان و قانون اساسی تونس، موجی از اعتراضهای فراگیر، شهرهای این کشور و حتا پایگاههایی که به طور سنتی در دست نیروهای اسلامگرا و حزب النهضه – حزب حاکم تونس –است را فرا گرفت.
سندیکاهای کارگری و بسیاری دیگر از تشکلهای صنفی، بلافاصله واکنش نشان دادند و اعلام اعتصاب کردند. در شهر سیدی بوزید، مردم خشمگین و معرتض مقر دولت محلی را به آتش کشیدند و در بسیاری دیگر از نقاط هم پلیس و نیروهای امنیتی برای متفرق کردن معترضین از گاز اشکآور استفاده کردند.
این نخسیتن ترور سیاسی از این دست در تونس نیست. پیشتر هم در ششم ماه فوریه، شکری بلعید، از دیگر رهبران سکولار و چپ تونس، ترور شده بود. یک روز پس از ترور محمد براهمی، در روز جمعه ، لطفی بن جدو، وزیر کشور تونس، اعلام کرد اسلحهای که با آن محمد براهمی به ضرب یازده گلوله کشته شد، همان سلاحی است که در ترور شکری بلعید در چند ماه پیش به کار رفته بود.
این ترورهای مشابه نشان چیست؟ آیا باید در انتظار رویدادهای مشابه بود؟ آیا آن بخشی از نیروهای اسلامگرای سیاسی که در جریان رویدادهای موسوم به بهار عرب، ابتدا در تونس و سپس در مصر به قدرت رسیدند، پشتوانههای تودهای خود را از دست دادهاند؟ جایگاه نیروهای سکولار و دولتهای غربی در این تحولات سیاسی کجاست؟
برای بررسی این موضوعها بهنام داراییزاده، با بهروز فراهانی، فعال چپ و آشنا به مسائل منطقه، در پاریس، گفتوگویی انجام داده است.[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130728_Daraizadeh_Siasat_BehrouzFarahani.mp3[/podcast]
28 July 2013