این روزها ماه عسل روابط روحانی و دیگر نهادهای قدرتمند در کشور است، اما در همین ماه عسل کوتاه، اصولگرایان و منصوبان رهبری قصد دارند گربه را دم حجله بکشند و از روحانی خواستهاند اعتدال را معنا کند.
شاید آنان امیدوارند همانطور که خاتمی بر اثر فشارها گفت “جامعه مدنی ریشه در مدینه النبی دارد ” روحانی هم بگوید منظورش از اعتدال، رفتار آیتالله خمینی و آیتالله خامنه ای است یا همانطور که احمد خاتمی، امام جمعه تهران، گفته “مظهر اعتدال رهبری است.”
این بلا پیش از این بر سر” اصلاحات خاتمی” هم آمده، تا آن جا که پس از ۱۶ سال هنوز عده ای با هویت اصلاحطلب بدلی در بزنگاه های سیاسی کشور پیدایشان میشود.
عدهای اعتدال را به ایستادن در میانه سیاست تعبیر میکنند اما سالهاست که جغرافیای سیاست در ایران به هم ریخته و بسیاری نمی دانند میانه آن کجاست.
شعار اعتدال روحانی اما شبیهی تاریخی دارد. درانتخابات مجلس ششم این شعار خریدار نداشت و منتقدان هاشمی رفسنجانی گفتند “اعتدال نمیتواند یک منش یا برنامه سیاسی باشد.”
عدهای هم تا آنجا پیش رفتند که گفتند “معتدل یک وضعیت آبوهوایی است نه یک منش سیاسی.” این روزها اما اعتدال دوباره به ادبیات سیاسی بازگشته، با این تفاوت که حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک همراهانی دارد تا اعتدال را برایش تئوریزه کنند.
روحانی الگوی مناسبی هم برای اعتدال دارد ؛ کسی که رد صلاحیتش زمینه را برای ریاست جمهوری او فراهم کرد.
مشاوران روحانی اما گویا باید بیشتر درباره سخنرانیها به او مشورت بدهند. آخرین سخنرانی او عده ای را رنجاند و گفتند اشتباهی نکردهاند که به خاطرش توبه کنند، اما عدهای گفته روحانی را تعبیر به همان سخنان خاتمی کردند که گفته بود “مخالف را به معاند تبدیل نکنیم.”
روحانی گفته بود: «واقعا راه آنهایی که آماده بازگشت هستند را تسهیل کنیم. هذه شهر التوبه، این توبه برای همه جا، آنکه خودش میگوید، خطا کردم برگشتم، می گوییم نه برنگشتی، میگوید آماده فداکاری هستم، میگوییم نه تو آماده نیستی، بابا این اسلام همان است که گفت اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله، به عنوان مسلمان بپذیر، به عنوان برادر بپذیر و قبولش کن.»
این روزها اعتدال دوباره به ادبیات سیاسی بازگشته، با این تفاوت که روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک همراهانی دارد تا اعتدال را برایش تئوریزه کنند.
در این میان، عدهای ترجیح میدهند فعلا از کنار سخنرانیهای روحانی عبور کنند و منتظر عملکردش بمانند. کابینه اولین آزمون است، هر چند که همه عملکرد روحانی انتخاب کابینه نیست. اما آنان که سیاست را بر اساس تجربه تحلیل میکنند به یاد میآورند که کابینه دوم خاتمی چه موجی از یاس در طرفدارانش به راه انداخت.
تجربه کابینه اعتدالی
عدهای کابینه اعتدالی را به یک شرکت سهامی تشبیه میکنند اما اسحاق جهانگیری که این روزها از جمله افراد طرف مشورت روحانی است، درباره اعتدال در کابینه گفته است: «کابینه، متشکل از افرادی خواهد بود که در سابقه آنها حرکتی افراطی دیده نشده باشد. نیروهای معتدلی که بتوانند جریان اعتدال را پیش ببرند، انتخاب خواهند شد.»
کابینه این چنینی البته در دولت هاشمی رفسنجانی تجربه شده اما در میانه راه محمد خاتمی و عبدالله نوری مجبور به ترک کابینه شدند. پس اگر مجلس اصولگرا به کابینه اعتدال روحانی رای اعتماد دهد ، مشخص نیست تا چه زمانی کلیت آن را تحمل میکند.
روحانی پس از کابینه شاید بخواهد سراغ مشکلی برود که راحتترین است و سختترین. برای او شاید اقتصاد بیدردسرتر از سیاست باشد همانگونه که در مرکز تحقیقات استراتژیک پروژه توسعه سیاسی را تعطیل کرد.
برخی کابینه اعتدالی را به یک شرکت سهامی تشبیه میکنند اما اسحاق جهانگیری، از مشاوران روحانی میگوید کابینه از افرادی تشکیل میشود که در سابقه آنها حرکتی افراطی دیده نشده باشد.
اما سالها است که اقتصاد ایران با سیاست داخلی و خارجی گره خورده.هاشمی رفسنجانی هم در ابتدای دولت به وزرایش گفت: «کار سیاسی نکنید چرا که من خودم به جای همه شما سیاسی هستم.» او اما این روزها می گوید: «نمی توانیم با جهان قهر باشیم و به تکامل فکر کنیم.»
گزارش ۱۰۰ روز اول و آمارهایی که سخن می گویند
راحتی کار روحانی این است که دولت احمدینژاد توقع ها را پائین آورده و هر اصلاح کوچکی در وضعیت سخت فعلی به چشم میآید. سختی کار اما آمارهایی است که خود سخن میگویند.
روحانی وعده داده در ۱۰۰ روز اول به مردم گزارش دهد که کشور را در چه وضعیتی تحویل گرفته است. او اگر بخواهد در وعده اش صادق باشد باید از تورم ۴۲تا ۴۵ درصدی، رشد منفی اقتصادی ۳ تا ۴ درصد و بیکاری ۱۶ تا ۲۰ درصدی بگوید.
اما احمدینژاد در حضور رهبری گفت که در دولت او” تورم نزدیک به ۱۸ درصد، رشد اقتصادی مثبت ۴ درصد و بیکاری حدود ۱۱ درصد بوده است.”
در همین نشست رهبری ضمن تائید حرکت های دولت احمدی نژاد گفت: «هر مجموعه باید به مجموعه قبل از خود نگاه مثبت داشته باشد.»
راحتی کار روحانی این است که دولت احمدینژاد توقع ها را پائین آورده و هر اصلاح کوچکی در وضعیت سخت فعلی به چشم میآید. سختی کار اما آمارهایی است که خود سخن میگویند.
پس باید منتظر ماند و دید روحانی تا چه حد اجازه خواهد یافت در ۱۰۰ روز اول واقعیتهای کشور را به مردم بگوید.
راه بسته اصلاح در سیاست خارجی
بداقبالی یا خوش اقبالی روحانی هم این است که این بار اقتصاد به پرونده هستهای گره خورده است.اگر او خوش اقبال باشد و بتواند رهبری را به نرمش راضی کند دو پرونده را یک جا حل کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی اما در تازهترین سخنان خود تاکید کرد که “به مذاکره با آمریکا خوشبین نیست” و مذاکره در مسائل خاصی همچون عراق با نظر او انجام شده است. این سخنان رهبری تاکید دوباره بر این نکته است که گشایش در سیاست خارجی بدون نظر او ممکن نیست.
خامنهای در سخنان خود جملهای گفته که می تواند با خوشبینی تحلیل شود. او گفته که «ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم.» او اما درعین حال سخنان گذشته خود را تکرار کرده و افزوده که «مسئولان نباید به هیچ وجه در مقابل اخم و ترشرویی دشمن در عرصههای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی دچار تزلزل شوند.»
این روزها برخی از نمایندگان مجلس هم تصمیم گرفتهاند راه را بر اصلاح نمادین رویههای سیاست خارجی هم ببندند تا آن جا که درباره حضور جک استراو در مراسم تحلیف روحانی “ان قلت” آوردهاند.
بداقبالی یا خوش اقبالی روحانی این است که اقتصاد به پرونده هستهای گره خورده است. اگر او خوش اقبال باشد و بتواند رهبری را به نرمش راضی کند دو پرونده را یک جا حل کرده است.
دردسرهای روحانی در سیاست داخلی شاید بیشتر هم باشد. برخی نمایندگان مجلس خط و نشان میکشند که محمد خاتمی که روحانی بارها در تبلیغاتش از او نام برده را به مراسم تحلیف راه نمی دهند.
در روزهای پس از انتخابات هم خبرهایی میرسد از بازداشت روزنامهنگاران و جلوگیری از گردهماییهای مخالفان. شاید برای اینکه دستگاههای امنیتی ثابت کنند هنوز اوضاع هیچ فرقی با گذشته نکرده و آنان دستور خود را از بالاتر از روحانی میگیرند.
«همه چیز را نباید زود و با زور خواست»
اقبال روحانی اما این است که بخشی ازسیاسیون ایران مانند ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی که از روحانی انتظار تغییر دارند، میگویند: «همه چیز را نباید زود و با زور خواست.»
اما شاید بیرحمی زمان به چشم سیاستمداران ایرانی نمیآید و این اصطلاح مشهور را فراموش میکنند که “مردم ایران خوش استقبال و بد بدرقهاند”. محمد خاتمی هم سال آخر ریاست جمهوریش وقتی به دانشگاه تهران رفت، شاید تصور برخوردی آنچنانی را نداشت.
روحانی پیش از آنکه بخواهد واژه اعتدال را برای دیگران تشریح کند باید از خود مطمئن شده باشد. از قدیمالایام عدهای اعتدال را به ایستادن در میانه سیاست ایران تعبیر کردهاند اما سالهاست که جغرافیای سیاست در ایران به هم ریخته و بسیاری نمی دانند میانه سیاست کجا است.
خصوصا پس از انتخابات سال ۸۸ که سکوت دربرابر معترضان جنبش سبز هم نوعی جرم محسوب میشود. پس اگر روحانی میخواهد به جای میانهروی، حاشیهروی نکند، شاید بهتر باشد که ابتدا میانه سیاست را بیابد و آنگاه برای ایستادن در این میانه نه اعتدال بلکه از خود اقتدار به خرج دهد.
اعتدال روحانی هم همچون اصلاح خاتمی و همچون هاله نور احمدی نژاد کلاه دوخته و متبرک شده ایست در کلاهدوزی ولایت فقیه از برای شیره مالی بر سر ملت و سرگرم نمودن آنها در ۸ سال دیگر. ایول.
Majid / 24 July 2013
ارباب بزرگ انگليس و روحانی مهره اشان برای نجات حکومت اسلامی .
babak / 24 July 2013
حالا که همه بنفش اعتدالی شده اند٬ رهبر هم اعتدالی شود تا انشاله مجوز بمب اعتدالی صادر شود.
hasani / 24 July 2013
مگر چیزی قرارست عوض شود؟ !
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه و دادستان کل کشور روز دوشنبه ۳۱ تیرماه اظهار داشت کسانی که در ارتباط با حوادث سال ۸۸ از کشور خارج شدهاند، ممنوعالورود نیستند اما به محض ورود به کشور تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت.!!
dabir / 24 July 2013
آحمدی نژاد میانگین آمار این هشت سال را داده است و نه فقط این یک سال اخیر را.
اعتدال هم از آن چیزهایی است که هنوز معنا و مفهومش مشخص نشده است. همانطور که معنای اصلاح طلبی نامشخص بود و همین نامشخص بودن باعث می شد که افرادی نامتجانس و بعضا متضاد در ذیل این مفهوم تعریف شوند.
همین مشکل، گریبان جنبش موسوم به سبز را هم گرفت، جنبشی که طیف وسیعی از گوگوش تا سروش را در بر می گرفت و در نهایت چیزی جز یک خاطره از آن باقی نماند.
اگر جناب آقای روحانی و اطرافیانش، نخواهند معنا و مفهوم اعتدال را همانگونه که در ذهن دارند تبیین کنند، هم برای خودشان و هم برای رقبایشان و هم برای مردم فقط دردسر و بحران تولید خواهند کرد.
محمد امین حسن پور / 24 July 2013
خوشا به حال حکومت جاهله ی اسلامی که چنین امت!!! نیاندیشیده و ناپرسایی دارد
پ.ی / 25 July 2013