ليز زن بسيار زيبايى بود و هست. او زمانى در سال هاى نخست دانشگاه از دخترهايى بود كه پسرهاى دانشجو براى دوست شدن با او سر و دست مى شكستند. با آن كه شانس ازدواج با مردهايى را داشت كه از موقعيت اجتماعى بسيار خوبى برخوردارند، اما هنگامى كه اردشير، دانشجوى ايرانى كه دو سال بالاتر از او بود به طرفش آمد و پيشنهاد دوستى داد، ليز بى اختيار پذيرفت. بارها اردشير را در تالار خوراك خورى دانشگاه ديده بود. در برنامه هاى دانشجويى نيز با او برخورد كرده بود. اردشير ادبيات انگليسى مى خواند. با ان كه تمام زندگى اش را در ايران گذرانيده بود اما انگليسى را بسيار عالى و با مهارت آموخته بود. شايد اين يكى از جاذبه هاى او بود كه انگليسى را از خودآمريكايى ها بهتر حرف مى زد. بعدها نيز كه استاد ادبيات انگليسى شد به يكى از محبوب ترين استادان دانشگاه بدل شد
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130720_Shahrnush_gozaareshe_Zendegie_Ma_No_128.mp3[/podcast]